اشعار شهادت امام محمد باقر(ع)



اشعار شهادت, شهادت امام محمد باقر

اشعار تسلیت شهادت امام محمد باقر (ع)

 

باقر به علم شهره هرخاص وعام شد
مسموم زهر کینه ی کور هشام شد

 

هر چند زهر کین بشد اسباب مرگ او
مرگش زکربلا ز برایش پیام شد

 

آنگه که بین بستر بیماریش فتاد
با یاد کربلا و پدر تشنه کام شد

 

یادش بیامد آن دم آخر که جد او
هل من معین بگفت و پدر اشک تام شد

 

او پنج ساله بود به صحرای کربلا
دیدش که بهر قتل حسین ازدحام شد

 

آن دم که دید نعش شهیدان به قتلگاه
با عمه زبنبش به فغان هم کلام شد

 

کردی مواظبت زپدر عصر روز خون
آنگه که غرق آتش وغارت خیام شد

 

یاد آمدش اسارت وکوفی وشامیان
خونین جگر پدر زسوی اهل شام شد

 

بایاد کربلا جگر از زهر پاره شد
یا فاطمه به لب دگر عمرش تمام شد
 

اشعار شهادت امام محمد باقر(ع), شعر و ترانه

شعر شهادت امام محمد باقر (ع)

 

واحد زمزمه هم خوانده می شود
باقرم و روشنی دیده مصطفی شدم

غریبم و درشهر یثرب کشته از جفا شدم


تا ابد بهر عزای مادرم خونجگرم

مزار من بود کنار قبر زهرا مادرم
سجیه ام محبت کرامت وعطا شود

 

آتش جان زسوز شعله های کربلا شود
ازکودکی همیشه اشک من روا زدیده بود

قاتل من خاطره های ان سر بریده بود


اهل ستم جدا که بی حیا و واقعا بدند

دیدم خودم که عمه را (رقیه را) به تازیانه می زدند

 

اشعار شهادت, شهادت امام محمد باقر

اشعار شهادت امام محمد باقر (ع)

 

روزی که بادهای مخالف امان نداد
هفت آسمان به قافله ای سایه بان نداد

 

خورشید بود و سایه‌ی شوم غبارها
خورشید بود همسفر نیزه دارها

 

دیدی به روی نیزه سر آفتاب را
دیدی گلوی پرپر طفل رباب را

 

دیدی عمود با سر سقا چه کرده بود
تیر سه شعبه با دل مولا چه کرده بود

 

در موج خیز شیون و ناله دویده ای
تا شام پا به پای سه ساله دویده ای

 

گل زخمهای سلسله یادت نمی رود
هرگز غروب قافله یادت نمی رود

 

هم ناله با صحیفه‌ی ماتم گریستی
یک عمر پا به پای محرم گریستی

 

گردآوری:بخش فرهنگی بیتوته

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------