حاضرجوابي کردن کودکان



حاضرجوابي,حاضرجوابي کردن کودکان

حاضرجوابي کردن کودکان

 مادر : خانم حلي ساز ، دختر من همش حاضر جوابي مي کنه . هر چي که من مي گم جواب منو مي ده . واسه ي هر چيزي جوابي داره . تازگي ها هم ياد گرفته همش مي گيه " تو مامان خوبي نيستي " . اگه من رو دوست نداري چرا مامان من شدي ؟ مامان دوست هاي من مثل تو نيستند، با دخترشون  مهربون هستند . کاش تو هم مهربون تر بودي. .  .
راستش من خيلي ناراحت هستم . اصلا دلم نمي خواد با سارا بحث کنم . ولي پيش مياد . حرفم رو گوش نمي ده ، دائم هم جوب من رو ميده ، من اصلا دلم نمي خواد اين دختر اين قدر حاضر جوابي بکنه ،خيلي اعصابم رو خورد مي کنه .
مشاور : دختر شما چند سالش هست ؟
مادر : ميره تو هشت سال . الان هفت سالشه.
مشاور : قبلا اين ويژگي رو نداشته ؟ اخيراً چنين رفتاري پيدا کرده ؟ يا اينکه نه ، مثلا چند ماه هست که داره يا چند ساله که داشته ؟
مادر : چند ماهي هست که ديگه خيلي شديد شده ولي قبلا اين قدر نبود . الان خيلي شديد شده .
مشاور : همين تک فرزند رو داريد ؟
مادر: بله . تک فرزند هست .
مشاور : حاضر جوابي تو بچه ها يک عادت رفتاري هست . يعني اين طور نيست که ما بگيم يک ويژگي هست که ما بچمون اين رو داره و نمي شه هيچ کاريش کرد . حاضرجوابي عادتيه که بچهبه مرور پيدا کرده و اکتسابيه. ما مي تونيم با نحوه ي برخوردخودمون اين رو تغيير بدهيم . يا حتي باعث تشديد اون بشويم . خيلي مهم هست که پدر و مادر چه طور رفتار مي کنند . مهم ترين آيتم در رفتار با بچه هايي که حاضر جواب هستند ، برخورد قاطعانه و همراه با آرامش هست . يعني اگر شما از کوره در بريد ، يا اگر با بچه شروع کنيد به يک به دو کردن باعث مي شه که اين عادت در بچه خيلي شديد بشه . ديدين پدر و مادر هايي که بچشون جوابشون رو مي ده بعد شروع مي کنند باهاش وارد بحث مي شن؟ مثلا بچه مي گه که اين کار رو نمي کنم . پدر يا مادر مي گن نه ! تو بايد انجام بدي . بچه مي گه دوست ندارم . پدر يا مادر مي گن برا چي دوست نداري ؟ من به تو مي گم . يه بحث چند دقيقه اي . آخرش هم يا به دلخوري ختم مي شه يا حالا به خشم و عصبانيت شديد والدين،يا بچه به گريه مي افته يا بالاخره يه اتفاق شايد نه چندان مناسب بيافته .
مادر : بله متاسفانه .
مشاور : اون چيزي که مهم هست اينه که قاطعانه ، ابتدا بهش مي گيد که،از اين به بعد من حاضر جوابيت رو تحمل نمي کنم . بعد اگر بگه حاضر جوابي چي هست ؛ براي يک بار براش توضيح ميدين . حاضر جوابي يعني اين که مدامج مامان يا بابات يا بزرگتر رو بدي و هر چي ما بگيم تو سريع يه جوابي رو برداري و به ما بدي . به اين مي گن حاضر جوابي . اين رفتار مودبانه اي نيست . از اين به بعد من حاضر جوابيت رو تحمل نمي کنم و بعد از هر حاضر جوابي يه پيامدي به دنبالش هست و يه اتفاقي مي افته .
مادر : چه پيامدي ؟
مشاور :يعني ممکنه باز هم ادامه بده ، شما بهش توجه نمي کنيد ممکن هست يه وقت ها يکي از کار هايي که ما مي کنيم ، اين رو هم يادم باشه که بگم ، اين هست که يه وقت ، وقتي که مثلا بچم حاضر جوابي مي کنه ، ما مي گيم جواب نمي ديم هر بار که تو حاضر جوابي کردي باعث مي شه که به نوعي يه امتياز رو از دست بدي . حالا اين امتياز مي تونه چي باشه ؟ دختر شما به چه چيزي علاقه داره ؟ ايا بر فرض به ديدن فلان کارتون علاقه مند هست ؟ آيا دوست داره که شما شب قبل از خواب بارش داستان بخوني ؟ يا اين که بر فرض ايا دوست داره که شما بشينيد يه وقت هايي باهاش بازي کنيد دو تايي ؟ ببينيد به چه چيزي علاقه منده، اين خيلي مهم هست که شما اين رو پيدا کنيد و يه سري موارد که دوست داره رو يادداشت کنيد .

چون ممکن هست که مجبور بشين ابتدا از چند تا چيز محرومش کنيد . يعني بار اول که حاضر جوابي کرد بهش مي گين که چون ما با هم صحبت کرده بوديم که من از اين به بعد حاضر جوابي رو تحمل نمي کنم و اگر تو حاضر جوابي کني يک چيزي رو از دست مي دي ، يک امتياز رو ، يعني اين پيامد عمل خودت هست ؛ اين ها رو باهاش طي کردين ، حالا اين اتفاق افتاد . مي گيد طبق صحبت هاي قبليمون حاضر جوابي کردي، اين باعث مي شه که بر فرض امروز نمي توني فلان کارتون رو ببيني . يعني اگر شما از کوره در بريد ، يا اگر با بچه شروع کنيد به يک به دو کردن باعث مي شه که اين عادت در بچه خيلي شديد بشه .

ديدين پدر و مادر هايي که بچشون جوابشون رو مي ده بعد شروع مي کنند باهاش وارد بحث مي شن؟ مثلا بچه مي گه که اين کار رو نمي کنم . پدر يا مادر مي گن نه ! تو بايد انجام بدي . بچه مي گه دوست ندارم . پدر يا مادر مي گن برا چي دوست نداري ؟ من به تو مي گم . يه بحث چند دقيقه اي . آخرش هم يا به دلخوري ختم مي شه يا حالا به خشم و عصبانيت شديد والدين،يا بچه به گريه مي افته يا بالاخره يه اتفاق شايد نه چندان مناسب بيافته .
 مادر : اصلا براش مهم نيست .
مشاور : اتفاقا مي خواستم همين رو بگم . خيلي از بچه ها که حاضر جواب هستن ، به شما مي گن که " اصلا برام مهم نيست نبينم ، اصلا دوست دارم که نبينم " . شما وارد بحث باهاش نمي شين و نمي گيد"حالا مي بينيم که دوست داري ببيني يا دوست نداري . حالا مي بينيم که ناراحت مي شي يا نمي شي". اين صحبت ها رو باهاش نمي کنيد . شما حرف رو زديد که حاضر جوابي کردي ، تلوزيون نمي بيني، تموم شد . يعني ممکنه باز هم ادامه بده ، شما بهش توجه نمي کنيد ممکن هست يه وقت ها يکي از کار هايي که ما مي کنيم ، اين رو هم يادم باشه که بگم ، اين هست که يه وقت ، وقتي که مثلا بچم حاضر جوابي مي کنه ، ما مي گيم جواب نمي ديم ديگه شما وارد بحث نمي شيد .

هر چي که شما باهاش بحث کنيد يا بخوايد براش ثابت کنيد که نه ، تو خيلي تلويزيون نگاه کردن برات مهم هست ، اگه نبيني خيلي هم ناراحت مي شي ، اين باعث مي شه که هم اثر تلويزيون نديدنه کم مي شه به خاطر اين که بچه مي افته تو يه حالت لج و لج بازي و مي خواد واقعا نشون بده که اصلا برام مهم نيست . هم اين که دوباره اون حاضر جوابيه پيش مياد و اون بحث ادامه پيدا مي کنه . ما قرار هست به جاي اين که با بچمون بحث کنيم ، يه کاري انجام بديم که حاضر جوابي نکنه . حالا ناراحت مي شه يا نمي شه ، من که مي دونم تلويزيون نگاه کردن براش مهم بوده . اون کارتونه رو دوست داشته .

کارتون فلان .مثلا فلان شخصيت کارتني رو دوست داشته ببينه که هر روز بر فرض ساعت 5 بعد از ظهر پخش مي شه . اون رو نمي توني ببيني . و بعد سر حرفي که زديم مي مونيم . يکي از اشتباهات رايجي که پدر و مادر ها انجام ميدن ، اين هست که بچه شون رو تهديد مي کنند، که اين رفتار به طور کلي  بي اساس است . يعني مي گن حق نداري تلويزيون ببيني ، وقت تلويزيون ديدن که ميشه يادشون مي ره . يا حوصله ندارند که بخوان حالا بچه رو محروم کنند و اون تبعات بعديش که احتمالا بد اخلاقي هست رو بپذيرند . يا بچه شروع مي کنه به التماس کردن و گريه کردن ، پدر و مادر دلشون به رحم مياد . اين يکي از اشتباهات رايج والدين است . اگر ما تهديدي کرديم ، انجامش مي ديم .

تهديد هم با اون عمل مي خونه . نمي رم يه دفعه يه تهديدي بکنم که اون قدر بزرگ باشه که بعد هم بخوام اجراش کنم و به زور هم اون رو اجرا کنم ، بعد بچه واقعا اون تهديد يا اون مجازات حالا اگر اجراش مي کنيم اون مجازات با اون عمل نخونه . اين اشتباه است . تلويزيون رو نديدن يا کارتون رو نديدن با اون حاضر جوابي مي خونه .يعني ممکنه باز هم ادامه بده ، شما بهش توجه نمي کنيد ممکن هست يه وقت ها يکي از کار هايي که ما مي کنيم ، اين رو هم يادم باشه که بگم ، اين هست که يه وقت ، وقتي که مثلا بچم حاضر جوابي مي کنه ، ما مي گيم جواب نمي ديم قرار نيست به خاطر يه حاضر جوابي کل هفته تلويزيون نبينه . يک روز ، بعد وقتش که شد ، قاطعانه مي ايستيد و اجازه نمي دين که تلويزيون رو ببينه و وارد بحث دوباره نمي شين .

مي گه چرا نمي بينم ؟ چون من گفتم . چون حاضر جوابي کردي . چون قرارمون بوده . يک جمله . نمي توني ببيني ، چون حاضر جوابي کردي . ديگه دخترتون ادامه مي ده شما وارد بحث نمي شين . قاطعانه عمل مي کنيد . بدون عصبانيت . اگر شما شروع کنيد به داد و بيداد کردن و عصباني شدن ، در نهايت دختر شما احساس مي کنه که آها ؛ من هم تونستم که پدر و مادرم رو کنترل کنم . با کاري که کردم اون ها رو عصباني کردم . اين اولين قدمي هست که انجام مي دين . ولي ممکنه که دختر شما در طول روز چندين بار اين کار رو بکنه . يعني بهش مي گيد خب ، حاضر جوابي کردي ، از تلويزيون ديدن محروم مي شي ؛ دو ساعت بعد حاضر جوابي مي کنه ؛ قرار هست که از يه چيز ديگه محروم بشه . دوباره حاضر جوابي کردي ، مثلا دسر عصري که قرار بود بخوري ، ديگه نمي توني بخوري . قرار نيست از ميان وعده حذف بشه . از يه چيزي که يه چيز اضافه اي بود ، مثلا يه دسري که قرار بود براش درست کنيد ، براي مثلا شام ، اون رودرست نمي کنيد .
مادر : يعني اين که از غذا محرومش نمي کنم ؟

   حاضرجوابي,حاضرجوابي کردن کودکان

 

 مشاور : نه . اصلا . از غذا ، از ميان وعده محروم نمي شه . از يه جيزي که به صورت اضافي هست ، محروم مي شه . مثلا قرار بوده يا بهش قول داده بودين که امشب مثلا فلان دسر رو مي خواين براش درست کنيد ، از اون محروم مي شه . ديگه درست نمي کنيد . و از قبل هم باهاش طي مي کنيد، اين جور نباشه که سوپرايز بشه . به ازاي هر حاضر جوابي ممکن هست که از تلويزيون ديدن محروم بشي يا امتيازي رو از دست بدي . دسر و قصه ي شب و . . . بعد دونه دونه که اتفاق مي افته رو بهش مي گيد . از اين محروم شدي ، از اون محروم شدي . ممکن هست که روز هاي اول دختر شما دو سه امتياز رو از دست بده .

چون هم عادت کرده به حاضر جوابي و واقعا بلد نيست به گونه اي ديگه رفتار کنه ، هم اين که مي خواد شما رو امتحان کنه ببينه که شما چقدر ثابت قدم هستيد . و جور ديگه اي که شما مي تونيد برخورد کنيد اين هست که حتي بعضي از پدر و مادر ها اين کار رو مي کنند . بر فرض به بچشون پول تو جيبي مي دن . اون هم خيلي جواب مي ده . شما مي تونيد پول تو جيبي رو بر فرض بيان به چهار پنج قسمت تبديل کنيد ، پول تو جيبي هفته رو . بگين به ازاي هر حاضر جوابي شما يه قسمتيش رو از دست مي دي . اگر حاضر جوابي نکردي ، اون رو به دست مي آري . آخر هفته هر چي که موند رو به دست مي آري .

اين ها رو تقسيم مي کنيد . مي زاريد مثلا روي ميز . مي گيد اين پول تو جيبي تو است . اگر هر حاضر جوابي بکني يه بخشي ، اين قسمتي که گذاشتم کنار رو از دست مي دي . اما هر چي که موند آخر هفته مال تو است . واون وقت خودش مي بينه که پول تو جيبيش ممکنه که کم و کمتر بشه . ممکنه آخر هفته يه بخشيش مونده باشه ، بهش مي ديد ، ممکنه هفته ي اول هيچيش نمونه . تازه پول ها که تموم شد چند بار ديگه هم دختر شما حاضر جوابي کنه . اون وقت بايد چي کار کنيد ؟ بر فرض چهار قسمت ، پنج قسمت پول حاضر جوابي رو کرده ، از دست داده . به ازاي حاضر جوابيه ديگش شما از چيز هاي ديگه مي تونيد محرومش کنيد . مثلا تلويزيون هست ، اون چيز هايي که در بارش صحبت کرديم . مثلا قصه ي شب هست .
مادر : از هفته ي ديگش کم کنم ؟
مشاور : نه ، اين کار رو انجام نمي دين . کار ديگه اي که مي تونيد انجام بدين اين هست که بايد يه کار اضافه انجام بده . بهش مي گيد ، چون پول تو جيبيت تموم شده ، از اين امتياز ها محروم مي شي . يا حالا خودتون اگه تصميم گرفتين مي تونيد اين رو نگيد . بگيد از پول تو جيبي محروم مي شي ، که شدي . چون پول تو جيبيت تموم شد ، از اين به بعد به ازاي هر حاضر جوابي بايد يه کار اضافه رو انجام بدي .
مارد : مثل چي ؟
مشاور : مثلا اين که بايد بياي لباس هايي که من شستم رو تا کني . يا بر فرض بايد يه سري کمک ها رو تو آشپزخانه بدي . بر اساس سنش .
مادر : خب اگه انجام نداد ؟
مشاور : اگه انجام نداد ، اين جوري نيستش که حالا ما بخوايم باهاش يک به دو کنيم . اگه انجام نده از يک سري امتياز محروم مي شه . شما بايد ببينيد که دختر شما کدوم يک از اين ها بهتر براش جواب مي ده . يعني ممکنه يه بچه اي باشه که واقعا لج بازي کنه و اون کاري رو که شما مي گيد انجام نده . خب براي اين بچه اين پيامد مناسب نيست . باعث مي شه که اتفاقا خودش بيشتر باعث درگيري و کشمکش توي خانواده مي شه . براي اين بچه بهتر اين هست که از يه امتيازي که دست خودتون هست محرومش کنيد . مثلا قصه ي شب رو ديگه براش نمي خونيد اون شب .

اما تمام اين ها بايد در کنارش يه نکته اي باشه . نکته ي مهمي که مي خواستم بگم اينه که ، اگه من ميام پيامد هاي رفتاري رو براي بچم اعمال مي کنم ، به ازاي کار بدي که انجام داده ، حتما بايد حواسم باشه ، جايي که مي شه تشويقش کنم ، بهش پاداش بدم . يعني اگه يک جايي صحبتي باهاش کردم ، حاضر جوابي نکرد ، اون جا حالا مثلا مي گم که ممون که اين قدر خوب صحبت مي کني ؛ يا ممنون که اين قدر قشنگ با من تعامل داري يا داري گفت و گو مي کني يا اين که چه قدر خوشحال هستم که تو اين قدر مثلا خوب صحبت مي کني . نمي گي که خوشحال هستم که حاضر جوابي نکردي .

سعي مي کنيد که اون رو مثبت کنيد . خوشحال هستم که چه قدر خوب حرف زدي با من ؛ يا وقتي که من اين رو گفتم با جزئيات بيشتر بهش اشاره کنيد . تو اين جوري به من جواب دادي . خيلي خوشحال شدم . ببينيد ، اگه ما فقط توجه کنيم به  رفتار هاي اشتباه بچه  ، هم کلافش مي کنيم هم اين که باعث مي شه به مرور احساس کنه که من چقدر کار هاي بدي مي کنم که همش مامانم داره با من تذکر مي ده يا همش دارم از يه چيز هايي محروم مي شم .يعني ممکنه باز هم ادامه بده ، شما بهش توجه نمي کنيد ممکن هست يه وقت ها يکي از کار هايي که ما مي کنيم ، اين رو هم يادم باشه که بگم ، اين هست که يه وقت ، وقتي که مثلا بچم حاضر جوابي مي کنه ، ما مي گيم جواب نمي ديم پس ببين من همش کار هاي بد مي کنم ، هيچ کار خوبي ندارم که اينا نمي گن به من ، يا نمي بينند .

بهتر است که حتما شما حواستون هم باشه هر جا که دخترتون خوب برخورد مي کنه ، اون ها رو مورد تشويق قرار بدين . حالا بياين اين شيوه رو امتحان کنيد که ، از اين به بعد اون لحظه بهش بگيد که من ديگه نمي خوام حاضر جوابيه تو رو تحمل کنم و محل رو ترک کنيد . بدن عصبانيت . بدون داد و بيداد ترک کنيد محل رو . بعد بريد فکر کنيد چه جور حالا پيامد براش در نظر بگيريد . ممکنه دختر شما دنبالتون بياد . دنبالتون بياد و همين جوري ادامه بده . قاطع ولي آروم ، رفتار قاطعانه خيلي بهتر جواب مي ده . به دخترتون مي گيد که من نمي خوام ديگه حاظر جوابيه تو رو تحمل کنم .

بعد ديگه بهش توجه نکنيد . يعني ممکنه باز هم ادامه بده ، شما بهش توجه نمي کنيد ممکن هست يه وقت ها يکي از کار هايي که ما مي کنيم ، اين رو هم يادم باشه که بگم ، اين هست که يه وقت ، وقتي که مثلا بچم حاضر جوابي مي کنه ، ما مي گيم جواب نمي ديم ، بچه شروع مي کنه همين جوري ، گفتن . . . گفتن . . . ما به پدر و مادر مي گيم محل رو ترک کن . قاطعانه بگو . به خاطر حاضر جوابي . فلان امتياز رو از دست مي دي ، محل رو ترک کن . يا اگر اون لحظه نمي دوني که بچه رو مي خواي از چي محروم کني ؛ ممکنه خيلي عصباني باشي ، پيامدي که داري خيلي بزرگ باشه ، وقعا هم خواني نداشته باشه با اين کاري که کرده ف اون لحظه ، به پدر و مادر مي گيم که موقعيت رو ترک کن ، بحث نکن . خب داره تشديدش مي کنه .

بعد آروم که شدي بيا ، بهش بگو به خاطر اين رفتار از فلان امتياز محروم مي شي . که  شما هم بتونيد منطقي فکر کنيد ، اون امتيازي رو که مي خواي محروم کني ، در موردش تصميم بگيريد .يعني ممکنه باز هم ادامه بده ، شما بهش توجه نمي کنيد ممکن هست يه وقت ها يکي از کار هايي که ما مي کنيم ، اين رو هم يادم باشه که بگم ، اين هست که يه وقت ، وقتي که مثلا بچم حاضر جوابي مي کنه ، ما مي گيم جواب نمي ديم
مادر : من هم بيشتر عصباني مي شم .
مشاور : پس شما هم اين طوري برخورد مي کنيد؟ .
مادر : بله . متاسفنه من هم خيلي عصباني مي شم .
مشاور :بعد که عصباني مي شيد ، نتيجش چي مي شه؟ يعني دختر شما ديگه بحث رو کوتاه مي کنه ؟
مادر : نه . من بحث رو ادامه مي دم ، اون هم ادامه مي ده . متاسفانه اين جديدا هم اتفاق افتاده و من بيشتر دارم ناراحت مي شم از اين ماجرا .
مشاور :حالا بياين اين شيوه رو امتحان کنيد که ، از اين به بعد اون لحظه بهش بگيد که من ديگه نمي خوام حاضر جوابيه تو رو تحمل کنم و محل رو ترک کنيد . بدن عصبانيت . بدون داد و بيداد ترک کنيد محل رو . بعد بريد فکر کنيد چه جور حالا پيامد براش در نظر بگيريد . ممکنه دختر شما دنبالتون بياد . دنبالتون بياد و همين جوري ادامه بده . قاطع ولي آروم ، رفتار قاطعانه خيلي بهتر جواب مي ده . به دخترتون مي گيد که من نمي خوام ديگه حاظر جوابيه تو رو تحمل کنم . بعد ديگه بهش توجه نکنيد . يعني ممکنه باز هم ادامه بده ، شما بهش توجه نمي کنيد .
مادر : يعني ديگه اصلا جوابشو ندم ؟
مشاور : اصلا . به خاطر اين که هر توجه کردني باعث مي شه که اون حاضر جوابي تشديد بشه . ما مي خوايم اين رفتار رو توي فرزندمون کاهش بديم تا از بين بره . ولي اگه من بيام به اون رفتار توجه کنم ، شروع کنم ، به بچم که جواب مي ده ، بهش بگم " مگه نگفتم دنبال من نيا " ، " مگه نگفتم با من حرف نزن " ، " مگه نگفتم نمي خوام گوش کنم " . اين ها يعني چي ؟ يعني من دارم حرف تو رو گوش مي دم . يعني ادامه بده ، من گوش مي دم .
مادر : درسته . حق با شما ست .
مشاور : ولي اگر ديگه قطع کنيد . بريد يهش فقط يک جمله بگيد " تحمل نمي کنم ديگه حاضر جوابيت رو " و بي توجهي کنيد . چند بار مي گه ، ديگه ادامه نمي ده . بعد دفعات بعد مي بينيد که اين حاضر جوابي کردنه کوتاه و کوتاه تر مي شه . چون مي بينه علاوه بر اين که مامان من وارد بحث با من نمي شه ، تازه حاضر جوابي باعث مي شه من از امتياز ها هي محروم مي شم .
مادر : درسته . حق با شماست .
مشاور : و نکته ي جالب ديگه که بايد بهتون بگم اين هست که دختر شما قرار هست که حاضر جوابي نکنه ، من دارم به شما مي گم که اگر داره حاضر جوابي مي کنه ، شما جواب بدين ، اون بد تر مي کنه . پس نکته اي که اين جا مهم هست چيه ؟ اين هست که در مورد اون مساله اي که اتفاق افتاده من باهاش بحث نمي کنم . مثلا از اين جا شروع شده که اتاقت رو جمع و جور کن . گفته جمع نمي کنم . من گفتم براي چي جمع نمي کني ؟
-       ميگه : چون خسته هستم .
-       نه ، من مي گم بايد جمع کني .
-        نه ، نمي کنم . . .
 ببينيد ، همش ما داريم در باره ي اون جمع کردنه که بايد انجام مي داد باهاش بحث مي کنيم . من نمي خوام اين بحث رو ادامه بدم . من يه جمله گفتم " اتاقت رو جمع کن " . دخترم داره مي گه " نمي کنم " و . . . حالا هر چيزي که ممکنه بگه . شما مي گيد : " من از اين به بعد ديگه تحمل نمي کنم ، نمي خوام حاضر جوابيت رو تحمل کنم " و مياين بيرون . بعد هم از قبل بهش گفتيد . که حاضر جوابي باعث مي شه که از يه سري امتياز ها محروم بشي . ببينيد خيلي از رفتار هاي بدي که بچه ها دارن ، اگر تشديد مي شه ، علتش توي رفتار ماست . يعني نوع رفتاري که ما به عنوان پدر و مادر مي کنيم ، تعيين مي کنه که اون رفتار بدي که فرزند من داره ، افزايش پيدا کنه ، کاهش پيدا کنه ؛ چه اتفاقي براش بيافته . شما خودتون اگه يه نفر مثلا يه چيز رو به شما بگه ، بعد شما جواب بدين ف اون دوباره بگه ، شما ترغيب نمي شين جواب بدين ؟
مادر: چرا . دقيقا خودم هم همين جوري هستم . وقتي که اون هم حاضر جوابي مي کنه من هم هي دائم بيشتر سعي مي کنم جوابش رو بدم . چون فکر مي کنم من بزرگ تر هستم ، بنا بر اين من نبايد از اون کم بيارم . به خاطر همين ، ادامه پيدا مي کنه .
مشاور : دقيقا اين جنگ قدرت هست . من مي خوام قدرتم رو به نوعي ثابت کنم . من قدرت مند تر هستم ، حرف آخر رو من مي زنم . در حالي که قرار نيست ما هر کي توي بحث کردن حرف آخر رو مي زنه ، قدرت بيشتر رو داشته باشه . خيلي وقت ها قدرت بيشتر همراه با آرامش و قاطعيت بيشتر است .
مادر : بله . درسته .
مشاور : بچه ها ، پدر و مادر هايي براشون قدرت مند تر خواهد بود که پدر و مادر قاطع و آرومي باشند . پدر و مادر عصباني ، پدر و مادري که خشمگين مي شوند و از کوره در مي روند ، اتفاقا قدرتشون توي چشم بچه ها خيلي کمتر هست .
مادر : ممنون . چه نکته ي جالبي . اصلا بهش فکر نکرده بودم .
مشاور : و نکته ي آخري که من مي خوام بگم اين هست که شما توي رفتارتون با همسرتون هم به اين مساله دقت کنيد . ببينيد که آيا با همسرتون هم شما با هم اگر حالا اختلاف نظري پيدا کنيد ، جواب هم ديگر رو مدام مي ديد ؟ يعني ايشون يه چيزي بگن ، شما ادامه بدين . بعد همين طوري اين بحث ادامه پيدا کنه . بعد فرزند شما اين الگو را ببينه ؟
مادر: گه گاهي بله اين پيش مياد ولي نه به اين  شدت
کارشناس :توجه داشته باشيد که پدر و مادر اولين الگوي بچه ها هستند يعني بچه ها نحوه ي رفتار کردن را از وا لدين خود ياد مي گيرند . اگر من يه کار ي را اشتباه انجام دهمم بچه ياد مي گيرد پس بهتر است که خود من هم مواظب رفتارهايم باشم .

حالا هم با فرزندم و هم با همسرم که فرزندم مدام داره اين تعاملات رو مي بينه پس به اين هم دقت کنيد از اين به بعد که ، حتي م يتونيد يه کاغذ داشته باشيد و در ان يادداشت کنيد که مثلاً در اين هفته چند بار با همسرتان همچين برخوردي داشته ايد ، آيا الگوي شما به اين شکل است که هرکسي، مي خواد حرف آخر را بزند تا طرف مقابل کوتاه بياد ؟ . .   . . . . ..    و اين ها را يادداشت کنيد ببينيد در طول ، هفته چند بار اين مسئله ممکن است اتفاق بيافتد ، چون خيلي وقتها ممکن است ما رفتارهايي کهع انجام مي ديم نسبت به اون رفتار آگاهي نداريم يعني اونقدر با ما عجين شده که ما اگاه نيستيم نسبت به اون کارهايي که داريم انجام مي ديم و اينها رو در مورد دخترتون انجام بدين حتماً تقريباً يک هفته تا ده روز ديگه هم تشريف بياريد و به من اطلاع بديد و بگيد که چه کارهايي انجام داديد و چه نتايجي گرفتيد ، اينکه آيا رفترا دخترتون زيادتر شده > يا اينکه نه کمتر شده ؟

اينکه اصلاً تاثيري روي اون داشته يا نه . . . براي  اينکه ما بتونيم دقيق تر در مورد اين مسئله صحبت کنيم ، شما سعي کنيد ، که يک جدولي در مورد روزهاي ، هفته داشته باشيد و از شنبه تا جمعه ببينيند که ، براي مثال دختر شما در هر روزي که حاضر جوابي کرد ، شما چه برخوردي با اون داشتيد .. .  اينکه با اين رفتار اون شما چه برخوردي از خودتون نشون داديد ، اينکه اگر مجازاتي براش گذاشتيد چه ، مجازاتي بوده و يا اينکه اگر تنبيهي کرديد اون رو چه تنبيهي بوده ، و اينکه چه نتيجه اي داشته .  . اينها رو يک هفته تا ده روز ديگه حتماً در نظر داشته باشيد و بعد دوباره مراجعه کنيد و من رو در جريان کار قرار بديد تا ما بتونيم دقيق و عيني  متوجه تغييرات احتمالي دخترتو بشيم  و ، بدونيم که اين تغييرات بيشتر به چه سمتي هست وچه جوري هستن
مادر : ممنونم خانم دکتر حلي ساز به خاطر راه کارهاي بسيار خوبي که گفتيد و اميدوارم که جواب بده چون من واقعا ً از دست اين بچه عصباني مي شم وقت ي داره حاضر جوابي مي کنه و اين قضيه هم مطمعنا ً نياز به زمان داره و طول خواهد کشيد.
مشاور : بله . شما بايد توجه داشته باشيد که اين موضوع نياز به زم ان داره و طول مي کشه که تغييرات اعمال بشه و نتيجه بده .يعني ممکنه باز هم ادامه بده ، شما بهش توجه نمي کنيد ممکن هست يه وقت ها يکي از کار هايي که ما مي کنيم ، اين رو هم يادم باشه که بگم ، اين هست که يه وقت ، وقتي که مثلا بچم حاضر جوابي مي کنه ، ما مي گيم جواب نمي ديم . شما نمي تونيد توقع داشته بشايد که يک روزه يا يک شبه دخترتون اخلاقش عوض بشه و ديگه حاضر جواب ي نکنه ، همه ي اين ها بستگي زيادي به، ثبات رفتاري پدر و مادر داره ، يعني براي هر تغير رفتار ي که ما م ي خواهيم در سن حدود هفت يا هشت سال در بچه ها ايجاد کنيم ، شايد حدود يک ماه، يک ماه و نيم با همين ثبات رفتراي بريد جلو و هي وسطش برنگرديد و ، رفتارتون رو عوض کنيد و الگوهاي رفتراي اشتباهي که قبلاً داشتيد رو نبايد تکرار کنيد ، وگرنه اون رفتار دوباره بر مي گرده و تشديد مي شه ، من حتما منتظر شما هستم که يک هفته تا ده روز ديگه باز هم شما  رو ببينم .

خانم دکتر حلي ساز
منبع:radiosalamat.ir

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------