سید محمدصادق خرازی: با همه کوچه پس کوچههای قدرت ارتباط دارم
- مجموعه: انتخابات مجلس
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
سید محمد صادق خرازی با وجود بیماری، این روزها بیش از هر چیز دغدغه کار حزبی و میدان دادن به جوانان را در سر میپروراند. رئیس هیئت موسس حزب ندای ایرانیان اعتقاد دارد که تشکیل حزب او، ترس از اصلاحطلبی را از بین برده است. او خود و حزبش را در قلب جریان اصلاحطلبی تعریف میکند.
نماینده اسبق ایران در سازمان ملل و سفیر سابق ایران در فرانسه تأکید میکند که خود و حزبش همواره به آرمانهای اصلاحطلبی وفادار بوده و هستند اما این آرمانها را در وجود افراد نمیبینند بلکه پیام اصلاحات مدنظرشان است. او مجلس آینده را ترکیبی از اعتدالیون دو جناح میداند و معتقد است که دولت روحانی نماد اصلاحطلبی به حساب نمیآید.
نزدیک شدن به انتخابات مجلس و ثبتنام همزمان چندین تن از اعضای جوان حزب ندای ایرانیان برای حضور در مجلس دهم، سبب شد تا آقای خاص سیاست ایرانی با همان تیپ منحصر به فرد و ست کردن عصا، انگشتر و ساعتش، پا به خبرگزاری ایسنا بگذارد و در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران، به بیان دغدغههای حزبی خود، مشی اصلاحطلبانهاش، پیشبینی از آرایش سیاسی در انتخابات آینده مجلس و نقد عملکرد احزاب در ایران بپردازد.
اگر بخواهم به قدرت برسم نیازی به حزب ندارم
خیلیها با تشکیل حزب ندای ایرانیان، این حزب را ساز ناکوک در جریان اصلاحطلبی دانستند و برخی مواضع خرازی و یاران جوانش را به باد انتقاد گرفتند. یکی از انتقادات مطرح شده، تکروی حزب ندا و تمایل خرازی برای رسیدن به قدرت، آن هم جدای از جریان اصلاحطلبی بود. خرازی با این نظرات مخالف است و هدفش را از تشکیل حزب، رسیدن به قدرت نمیداند.
رییس هیئت موسس حزب ندای ایرانیان درباره آرمانهای حزبش اظهار میکند: تجلی عدالت با انتخابات است. اگر ما بخواهیم مبانی فکری عدالتخواهانه خودمان در جامعه محقق شود، گزینه دیگری نداریم چون تمام گزینههای پشت سرمان بسته شده و تنها گزینه، سوق دادن مردم به سمت آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی است. آرمان حزب ندا، عدالت اجتماعی و تحقق عدالت و دموکراسی است. امثال من تجربه قدرت را داشتهایم و نسبت من با قدرت فاصله زیادی نیست. نسبت من با قدرت از طریق یک حزب تعیین نمیشود. من ارتباطات خودم را با قدرت دارم و اگر بخواهم به قدرت برسم نیازی به تشکیل حزب ندارم. من در جهت باز کردن میدان برای جوانان به سمت تشکیل حزب ندای ایرانیان رفتم.
وی همچنین درباره تفاهم حزبش با اصلاحطلبان و این که حزب ندای ایرانیان در کجای جریان اصلاحطلبی قرار میگیرد؟ یادآورمیشود: حزب ندا در قلب جریان اصلاحطلبی قرار میگیرد. من معتقدم که حزب ندای ایرانیان فوبیای اصلاحطلبی را در ایران از بین برد. بعد از اتفاقات سال 88 یک انقباض و انسداد سیاسی در ایران حاکم شد و در شرایطی که کسی حاضر نبود یا به او اعتماد نمیشد که وسط بیاید و کاری کند، حزبی برخاسته از جوانان آهسته آهسته شروع به کار کرد و با سپری کردن دوران انقباض، گفتوگویی را با حاکمیت آغاز کرد. اگر کسی بخواهد واقعبینانه و به دور از همه هیاهوها سخن بگوید، این مهمترین گامیاست که برداشته شده است. نمیخواهم بگویم شخص صادق خرازی این کار را کرده چون من در تداوم و استمرار یک مسیر در حال حرکت هستم و فکر میکنم حزب ندای ایرانیان توانسته تابو و فوبیای اصلاحطلبی را در ایران از بین ببرد.
خرازی خاطرنشان میکند: زمانی شرایط به گونهای شده بود که اگر کسی میخواست بگوید که من اصلاحطلبم، اطراف خود را نگاه میکرد. بعد از اتفاقاتی که در سال 88 رخ داد، بعضی عملکردها غیرمعمول بود اما به هر حال آن اتفاقات افتاده بود و کار خاصی هم نمیشد کرد. آقای احمدینژاد حاکم بود و هر کاری که دلش میخواست میکرد و هر اتهامی که دلش میخواست میزد. در این شرایط ندا آمد و به یک جریان تبدیل شد. تمام تحولات و تحرکات سیاسی بعد از سالهای 92و 91 ، 90 واقعاً در پناه چنین تفکری شکل گرفت. وی با بیان این که امروز واقعاً در کشور کسی نیست که تصور کند توسعه اقتصادی و سیاسی بدون سامان یافتن حزب ممکن است،
ادامه میدهد: من 34 سال پیش کنار مرحوم بهشتی کار حزبی میکردم. ما جوان بودیم و خیلی از آقایان که الان هستند هم بودند و تقریباً همین مسائلی را که الان داریم در آن مقطع هم داشتیم اما هیچ موقع بهاندازه برخورد با ندا، جلوی یک حزب جدیدالتأسیس، موانع و تهدید از خودیها ندیدم اما فرصتی که به دلیل وجود یک حزب مثل ندا در ایران به منصه ظهور رسیده خیلی بالاتر از آن چیزی است که تصور کنید. برداشت ما این است که گفتمان ندا به یک پارادایم تبدیل میشود و در آینده سیاسی ایران نقش مهمی بازی خواهد کرد.
با همه کوچه پس کوچههای قدرت ارتباط دارم
به نظر میرسد صحبتهای خرازی تلنگری به احزاب ایران بهخصوص همفکرانش باشد. او همراه اعضای جوان حزبش به ستاد انتخابات کشور رفت اما برای حضور در انتخابات مجلس ثبتنام نکرد. آیا این حرفها و عملکرد، گلایه از جریانات سیاسی بهویژه اصلاحطلبان و اعتراضی به عملکرد آنها نیست؟
خرازی در پاسخ میگوید: میشود از تمامی دولتها گلایه کرد. وقتی میخواهیم در جامعه یک حرکت اجتماعی را آغاز کنیم آن حرکت را مبتنی بر یک سری فضیلتها میدانیم که مردم احساس میکنند در دستشان نیست. شایستهسالاری مهمترین شاخصه جبری زندگی آینده بشر است. آیا راه تحقق این شایسته سالاری چیزی غیراز تحزب است؟ غیراز این است که کنشگران سیاسی آنقدر معرفت داشته باشند که قدرت را در اختیار جوانان قرار دهند؟
وی تصریح میکند: چرا بعضی از افرادی که برای مجلس و خبرگان نامزد میشوند بالاتر از 80 و 70 سال سن دارند؟ چرا به جوانها اعتماد نمیکنند؟ ما ریزش و رویش منطقی نیروهای یک جامعه را در تحزب میبینیم، پس باید از خودمان شروع کنیم. به همین دلیل ضرورتی ندارد که امثال من بخواهند با شعارهای آنچنانی خودشان را به قدرت پیوند دهند. من اگر بخواهم به قدرت نزدیک شوم با همه کوچه پس کوچههای قدرت ارتباط دارم، از شخص اول کشور تا سایرین.
رییس هیئت موسس حزب ندای ایرانیان تأکید میکند: این که به زعم بعضیها من حزب درست کردهام که به قدرت برسم خیلی ناشیگری است. من برای رفتن به اروپا نیاز به ساختن ایرلاین ندارم بلکه از ایرلاینهای موجود بهره میگیرم.
رئیس هیئت مؤسس حزب ندای ایرانیان اضافه کرد: حرف بر سر این است که بتوانیم فضای جامعه را به سمتی ببریم که جوانها اعتمادبهنفسشان را به دست بیاورند. حوادث سیاسی که در دو دهه گذشته در ایران اتفاق افتاده باعث شده اعتماد به نفس جوانها آسیب ببیند. مهمترین کاری که ما به عنوان یک حزب باید انجام دهیم، برگرداندن این اعتماد به نفس است.
تربیت سیاسی ما مشکل دارد
شاید از دیدگاه خرازی تشکیل حزب ندا باعث از بین رفتن فوبیای اصلاحطلبی شده باشد اما از طرفی برخی رفتارهای اصلاحطلبان با ندا نشان میدهد که شاید تشکیل این حزب، خود باعث ایجاد فوبیا در میان اصلاحطلبان شده است. خرازی منشأ این مسئله را مشکل جدی تربیت سیاسی ایرانی میداند و میافزاید: تربیت سیاسی ما مشکل دارد. ما هنوز نمیتوانیم نیروهای جدید را بربتابیم، آن هم باوجود شعار کثرتگرایی که میدهیم. تصورات ما این بوده که کسانی که خیلی غیرمنصفانه جمع کثیری از جوانان را نقد کردند درواقع به واقعیت جامعه بیحرمتی و بیاحترامی کردند. این جوانان بههرحال خواهان تغییر بودند و آمدند و ثبتنام کردند، حزب تشکیل دادند، با بزرگان اصلاحات پیوند خوردند، نشستند و از آنها رهنمود گرفتند و چیزی هم کم نگذاشتند.
او در ادامه بیان میکند: این برخوردها نشان میدهد هنوز انحصار سیاسی و فکری، یکی از بدترین آفتهایی است که زندگی سیاسی ما را رنجور میکند و ایکاش این اتفاق نمیافتاد. این فعال سیاسی اضافه میکند: ما هنوز زندگی جمعی و همزیستی مسالمتآمیز سیاسی را درک نکردهایم. وقتی نمیتوانیم نیروهای همفکر را درک کنیم چگونه میتوانیم از گفتوگو و تعامل با نیروهای غیرهمفکر سخن بگوییم؟ این یکی از دردهای آشکار ماست. امیدواریم که ندا این قدرت تسامح، تحمل و مدارا را داشته باشد که بتواند در آینده این بلیه را از بین ببرد. برای مثال اولین بیانیه و تبریک را پس از تشکیل حزب اتحاد، دبیرکل ندا داد. در هر جایی هر کنش اجتماعی و سیاسی صورت گیرد ما آن را به فال نیک میگیریم و یک واقعه جدی میدانیم.
زیبنده نیست بگویم چه کمکهایی به چه کسانی کردهام
مشاور رئیس دولت اصلاحات مدعی است با همه کوچه و پس کوچههای قدرت ارتباط دارد اما آیا از این کوچه پس کوچهها برای کمک به همفکران خود استفاده کرده یا اینکه به گفته برخی منتقدان تنها سنگ خود و حزبش را به سینه زده است؟
خرازی در پاسخ به این سؤال میگوید: من هر کاری از دستم برمیآمده انجام دادهام و میدهم و هیچ محدودیتی ندارم. نمیتوانم خیلی بگویم که در کجاها چهها کردهام. تمام هم و غم ما این است که بتوانیم با همه سطوح نظام ارتباط حفظ کنم؛ ارتباط بین سطوح اصلاحطلبان و نظام. برای من فرقی نمیکند که این کمک و ارتباط برای حزب نداست یا احزاب دیگر. هر جریانی که به من مراجعه کند به عنوان یک انسان سعی میکنم در اختیارش باشم. کمکهایی هم کردهام و خیلی زیبنده نیست بگویم که برای فلان فرد چه کاری صورت گرفته است. اینها وظیفه من است و هیچ ادعایی هم روی آن ندارم و هیچ طلبی هم ندارم.
مستقیما با شورای نگهبان در ارتباطم
یکی از دغدغههای این روزهای اصلاحطلبان در آستانه انتخابات، احتمال رد صلاحیت کاندیداهای اصلاحطلب است. خرازی درباره مشی شورای نگهبان و اهمیت این نهاد و ارتباطش با بزرگان و رایزنی هایش نکات جالبی مطرح میکند. وی در اینباره بیان میکند: ما هم دراینزمینه دغدغه داریم چون چهرههای جوانی در انتخابات داریم. از قبل رایزنیهایی کردهایم و هماکنون و در آینده هم رایزنی خواهیم کرد. بعضی افراد میگویند نمیشود ولی ما تلاش میکنیم که بشود. من مستقیما با شورای نگهبان در ارتباطم و با همه نیروهایی که در دستگاههای حساس کشور هستند در تماسم، چون ما میخواهیم این دیالوگ را برقرار کنیم و شکل دهیم.
خرازی اصل وجود شورای نگهبان را یک امر ضروری میداند و میگوید: خیلیها شورای نگهبان را نفی میکنند که این کار درست نیست. اگر شورای نگهبان محکم برخورد میکرد امثال بنی صدر و دیگر افراد بیرون نمیآمدند و این اتفاقات در سطح کشور بهوجود نمیآمد. عقبماندگی ما در بعضی جاها به دلیل گرفتاریها در دوگانگی و تعارض بود. او اضافه میکند: برداشتم این است که شورای نگهبان با کار کارشناسی میخواهد کمک کند. با صحبتی هم که من با بزرگانشان داشتم، دیدگاهم با بعضیها درباره این نهاد متفاوت است. امیدوارم با این اطمینانی که رهبری به شورای نگهبان کردهاند، این اعتماد متقابل مردم به یک واقعیت تبدیل شود و شورای نگهبان بتواند به اعتماد و نیازهای مردم پاسخ دهد.
مجلس ششم از حالت طبیعی خارج شده بود
خرازی درباره مشی شورای نگهبان در قبال اصلاحطلبان با توجه به نوع تأیید صلاحیتها در انتخابات مجلس هفتم یادآور میشود: آن مجلس ششم از حالت طبیعی خارج شده بود و مجلس مذاکره نبود. این نماینده اعتصاب میکرد، آن یکی تحصن میکرد و... . من آن رفتارها که منتج به آن حرکات شود را برای کشور مفید نمیدانم. در فرهنگ ایرانی مطالبات مردم نه در کف خیابان قابل وصول است و نه در مبارزات اینچنینی قابل حصول.
همواره به آرمانهای اصلاحطلبی وفاداریم
خرازی در ادامه توضیحاتش درباره اصلاحطلبی و نسبت حزبش با جریان اصلاحات بیان میکند: ما همواره به آرمانهای اصلاحطلبی وفادار بودهایم و هستیم و آرمانهای اصلاحطلبی را در وجود افراد نمیبینیم بلکه در پیامی میبینیم که از یک جبهه واحد به نام اصلاحات بیرون میآید. وقتی میگوییم اصلاحات، باید ببینیم یعنی چه؟ آیا یعنی برویم آرایشگاه و ظاهرمان را آرایش کنیم؟ برای اصلاح باید از خودمان آغاز کنیم. او با اشاره به این که گام اول اصلاحات «نقد خویشتن» است ادامه میدهد: اگر در وجود یک نیروی ملی تواناییهایی وجود دارد و یک جوان میتواند در صحنه سیاسی و اجتماعی بدرخشد، وظیفه من که جایی را اشغال کردهام این است که شرایط را فراهم کنم تا او بیاید و آن کار را انجام دهد. باید به جایی برسیم که نیروهای ملی در سطح ملی بتوانند یک مجلس مقتدر ملی بهوجود بیاورند که این مجلس کارامد باشد و بتواند گره از کار فروبسته امروز مردم ایران باز کند.
مشاور رئیس دولت اصلاحات با یادآوری انتخابات 92 خاطرنشان میکند: آقای روحانی غیراز دادن چند شعار، مگر کار دیگری هم برای پیروزی کرد؟ ولی چون اهتمام داشت که گره کار مردم را باز کند و قصه تلخ تحریم را پایان دهد، موفق شد و این موفقیت یکی از مهمترین موهبتهای آسمانی بود. چه اتفاقی افتاد که روحانی که در انتخابات 92 پایینترین رأی را داشت یک دفعه در عرض چند روز به سقف چسبید و پیروز شد؟ آیا این چیزی جز خودآگاهی و اعتمادبهنفس مردم بود؟ وی همچنین تأکید میکند: هرجا جوان اعتمادبهنفس داشته باشد موفقیت هست، مانند پیروزی انقلاب. انقلاب یک بینش بود. وقتی مردم به بینش - که حلقه مفقوده تحول در جهان هستی است - برسند، میتوانند خود را نشان دهند. زندگی امروز جمعی نیز بدون بینش و حرکت مشترک جمعی محال است به نتیجه برسد. اغراق نمیکنم که بیش از 3500 نفر در سراسر کشور در حزب ندا ثبتنام کردهاند و نزدیک صد شعبه در کشور تأسیس شده چون حرکت جوانها به سمت عقلانیت سیاسی است. امیدوارم ما هم بتوانیم مبانی خود را روشن کنیم.
مجلس آینده در دست اعتدالیون خواهد بود
به نظر برخی کارشناسان، مجلس آینده ترکیبی از اعتدالیون هر دو جریان سیاسی خواهد بود و هیچکدام از جریانات سیاسی اکثریت مطلقی را به دست نخواهند آورد. خرازی نیز با این نظر موافق است. عضو هیئت مؤسس حزب ندای ایرانیان با بیان این نکته که مجلس آینده در دست اعتدالیون خواهد بود، میگوید: برداشت من هم این نیست که مجلس در اختیار یک جریان با اکثریت قاطع قرار گیرد. بیشتر به نظر میرسد اعتدالیون چپ و راست با هم مجلس را به دست میگیرند که البته در مجلس به چند جریان تبدیل خواهند شد.
وی همچنین تصریح میکند: الان دولت و عقلای راست یک اتحاد نانوشته و توافق ناگفته کردهاند؛ یعنی آقایان روحانی و لاریجانی. باید قبول کنیم دولت، دولت اصلاحطلب نیست. عدهای بهخاطر گفتن این حرف به من اعتراض میکنند ولی این یک واقعیت است. البته دولت عقلانی و دلسوز است و میخواهد مشکلات کشور را حلوفصل کند. دولت روحانی لحظهای هم بیکار نیست اما نماد اصلاحطلبی به حساب نمیآید. نماینده اسبق ایران در سازمان ملل ادامه میدهد: ترجیح این دولت همکاری با عقلای راست است. البته از پتانسیل اصلاحطلبان نیز استفاده کرده و میکند.
جریانات سیاسی جای خود را فوری عوض میکنند و صفبندیهای جدیدی شکل خواهد گرفت و شاهد چند فراکسیون خواهیم بود که اگر خوب مدیریت شوند، میتواند به یک جریان جدید تبدیل شود که خروجی آن مدرنشدن و تعالی جامعه است. خرازی میگوید: ممکن است مفاهیم جدیدی در فراکسیونهای جدیدی که خلق میشود شکل بگیرد. مثلا محیط زیستیها و کسانی که دغدغه زندگی سالم را دارند، موقعیت و فرصتی استثنایی خواهند داشت، چون بهزودی محیط زیست یکی از مهمترین دغدغههای زندگی انسان میشود و در مجلس آینده هم مردم به آن توجه ویژهای خواهند کرد. در مجلس آینده مفاهیم جدیدی هم به صورت تکنولوژیک و هم به صورت متودولوژیک شکل خواهد گرفت.
اخبار انتخابات - وقایع اتفاقیه