تازه های داستان

داستان های الهام بخش, داستان های کوتاه الهام بخش

داستان‌های آموزنده برای یادگیری درس‌های مهم زندگی

داستان های کوتاه الهام بخش داستان های کوتاه الهام بخش و آموزنده خواندن داستان‌های الهام‌بخش و…

داستان کوتاه دوست خوب



داستان کوتاه درباره دوستی,داستانک,سرگرمی

دو دوست در بیابان همسفر بودند. در طول راه با هم دعوا کردند. یکی به دیگری سیلی زد. دوستی که صورتش به شدت درد گرفته بود بدون هیچ حرفی روی شن نوشت: « امروز بهترین دوستم مرا سیلی زد».

آنها به راهشان ادامه دادند تا به چشمه ای رسیدند و تصمیم گرفتند حمام کنند.

ناگهان دوست سیلی خورده به حال غرق شدن افتاد. اما دوستش او را نجات داد.

او بر روی سنگ نوشت:« امروز بهترین دوستم زندگیم را نجات داد .»

دوستی که او را سیلی زده و نجات داده بود پرسید:« چرا وقتی سیلی ات زدم ،بر روی شن و حالا بر روی سنگ نوشتی ؟» دوستش پاسخ داد :«وقتی دوستی تو را ناراحت می کند باید آن را بر روی شن بنویسی تا بادهای بخشش آن را پاک کند. ولی وقتی به تو خوبی می کند باید آن را روی سنگ حک کنی تا هیچ بادی آن را پاک نکند.»

منبع:teeteel.notkade.com

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------