ترجمه فارسی نهج البلاغه

 

 خطبه:

ترجمه:  

 نامه:

ترجمه:  

 حکمت:

ترجمه:  

 کلمه:

ترجمه:  

آغاز آفرينش آسمان و زمين و آدم و...

ترجمه فارسی نهج البلاغه
آغاز آفرينش آسمان و...
عجز انسان از شناخت ذات خدا
سپاس خداوندي که سخنوران از ستودن او عاجزند، و حسابگران از شمارش نعمتهاي او ناتوان، و تلاشگران از اداي حق او درمانده‏اند، خدايي که افکار ژرف‏انديش، ذات او را درک نمي‏کنند و دست غواصان درياي علوم به او نخواهد رسيد. پروردگاري که براي صفات او حد و مرزي وجود ندارد، و تعريف کاملي نمي‏توان يافت و براي خدا وقتي معين، و سرآمدي مشخص نمي‏توان تعيين کرد. مخلوقات را با قدرت خود آفريد، و با رحمت خود بادها را به حرکت درآورد و به وسيله کوه‏ها اضطراب و لرزش زمين را به آرامش تبديل کرد.
دين و شناخت خدا
سرآغاز دين خدا شناسي است، و کمال شناخت خدا، باور داشتن او، و کمال باور داشتن خدا، شهادت به يگانگي اوست، و کمال توحيد (شهادت بر يگانگي خدا) اخلاص، و کمال اخلاص، خدا را از صفات مخلوقات جدا کردن است، زيرا هر صفتي نشان مي‏دهد که غير از موصوف، و هر موصوفي گواهي مي‏دهد که غير از صفت است، پس کسي که خدا را با صفت مخلوقات تعريف کند او را به چيزي نزديک کرده، و با نزديک کردن خدا به چيزي، دو خدا، مطرح‏شده، و با مطرح شدن دو خدا، اجزايي براي او تصور نموده، و با تصور اجزا براي خدا، او را نشناخته است. و کسي که خدا را نشناسد به سوي او اشاره مي‏کند و هر کس به سوي خدا اشاره کند، او را محدود کرده، به شمارش آورد. و آن کس که بگويد خدا در چيست؟ او را در چيز ديگري پنداشته است، و کسي که بپرسد خدا بر روي چه چيزي قرار دارد؟ به تحقيق جايي را خالي از او در نظر گرفته است، در صورتيکه خدا همواره بوده، و از چيزي بوجود نيامده است با همه چيز هست، نه اينکه همنشين آنان باشد، و با همه چيز فرق دارد نه اينکه از آنان جدا و بيگانه باشد. انجام‏دهنده همه کارهاست، بدون حرکت و ابزار و وسيله، بيناست حتي در آن هنگام که پديده‏اي وجود نداشت، يگانه و تنهاست، زيرا کسي نبوده تا با او انس گيرد، و يا از فقدانش وحشت کند.
آفرينش جهان (اول- راههاي خداشناسي)
خلقت را آغاز کرد، و موجودات را بيافريد، بدون نياز به فکر و انديشه‏اي، يا استفاده از تجربه‏اي، بي آنکه حرکتي ايجاد کند، و يا تصميمي مضطرب در او راه داشته باشد جهان را آفريد. براي پديد آمدن موجودات، وقت مناسبي قرار داد، و موجودات گوناگون را هماهنگ کرد، و در هر کدام، غريزه خاص خودش را قرار داد، و غرايز را همراه آنان گردانيد. خدا پيش از آن که موجودات را بيافريند، از تمام جزئيات و جوانب آنها آگاهي داشت، و حدود و پايان آنها را مي‏دانست، و از اسرار درون و بيرون پديده‏ها، آشنا بود. سپس خداي سبحان طبقات فضا را شکافت، و اطراف آن را باز کرد، و هواي به آسمان و زمين راه يافته را آفريد، و در آن آبي روان ساخت، آبي که امواج متلاطم آن شکننده بود، که يکي بر ديگري مي‏نشست، آب را بر بادي طوفاني و شکننده نهاد، و باد را به باز گرداندن آن فرمان داد، و به نگهداري آب مسلط ساخت، و حد و مرز آن را به خوبي تعيين فرمود. فضا در زير تندباد و آب بر بالاي آن در حرکت بود، سپس خداي سبحان طوفاني برانگيخت که آب را متلاطم ساخت و امواج آب را پي در پي درهم کوبيد، طوفان بشدت وزيد، و از نقطه‏اي دور دوباره آغاز شد، سپس به طوفان امر کرد، تا امواج درياها را به هر سو روان کند و برهم کوبد، و با همان شدت که در فضا وزيدن داشت، بر امواج آبها حمله‏ور گردد، از اول آن برمي‏داشت و به آخرش مي‏ريخت. و آبهاي ساکن را به امواج سرکش برگرداند. تا آنجا که آبها روي هم قرار گرفتند، و چون قله‏هاي بلند کوهها بالا آمدند، امواج تند کفهاي برآمده از آبها را در هواي باز، و فضاي گسترده بالا برد، که از آن هفت آسمان را پديد آورد. آسمان پايين را چون موج مهارشده، و آسمانهاي بالا را مانند سقفي استوار و بلند قرار داد، بي آنکه نيازمند به ستوني باشد، يا ميخهايي که آنها را استوار کند، آنگاه فضاي آسمان پايين را به وسيله نور ستارگان درخشنده، زينت بخشيد، و در آن چراغي روشنايي بخش، و ماهي درخشان، به حرکت درآورد، که همواره در مدار فلکي گردنده و برقرار، و سقفي متحرک، و صفحه‏اي بي‏قرار، به گردش خود ادامه دهند.
دوم- شگفتي خلقت فرشتگان
سپس آسمانهاي بالا را از هم گشود، و از فرشتگان گوناگون پر نمود، گروهي از فرشتگان همواره در سجده‏اند و رکوع ندارند و گروهي در رکوعند و ياراي ايستادن ندارند، و گروهي در صفهايي ايستاده‏اند که پراکنده نمي‏شوند، و گروهي همواره تسبيح گويند و خسته نمي‏شوند، و هيچگاه خواب به چشمشان راه نمي‏يابد، و عقلهاي آنان دچار اشتباه نمي‏گردد، بدنهاي آنان دچار سستي‏نشده، و آنان دچار بي‏خبري برخاسته از فراموشي نمي‏شوند. برخي از فرشتگان، امينان وحي الهي، و زبان گوياي وحي براي پيامبران مي‏باشند، که پيوسته براي رساندن حکم و فرمان خدا در رفت و آمدند جمعي از فرشتگان حافظان بندگان، و جمعي ديگر دربانان بهشت خداوندند، بعضي از آنها پاهايشان در طبقات پايين زمين قرار داشته، و گردنهاشان از آسمان فراتر، و ارکان وجودشان از اطراف جهان گذشته، و عرش الهي بر دوشهايشان استوار است، برابر عرش خدا ديدگان به زير افکنده، و در زير آن، بالها را به خود پيچيده‏اند، ميان اين دسته از فرشتگان با آنها که در مراتب پايين‏تري قرار دارند، حجاب عزت و پرده‏هاي قدرت، فاصله انداخته است. هرگز خدا را با وهم و خيال، در شکل و صورتي نمي‏پندارند، و صفات پديده‏ها را بر او روا نمي‏دارند، هرگز خدا را در جايي محدود نمي‏سازند، و نه با همانند آوردن به او اشاره مي‏کنند.
سوم- شگفتي آفرينش آدم (ع) و ويژگيهاي انسان کامل
سپس خداوند بزرگ، خاکي از قسمتهاي گوناگون زمين، از قسمتهاي سخت و نرم، شور و شيرين، گرد آورد، آب بر آن افزود تا گلي خالص و آماده شد، و با افزودن رطوبت، چسبناک گرديد، که از آن، اندامي شايسته، و عضوهايي جدا و به يکديگر پيوسته آفريد آن را خشکانيد تا محکم شد، خشکاندن را ادامه داد تا سخت شد، و تا زماني معين، و سرانجامي مشخص، اندام انسان کامل گرديد، آنگاه از روحي که آفريد در آن دميد تا به صورت انساني زنده درآمد، داراي نيروي انديشه، که وي را به تلاش اندازد، و داراي افکاري که در ديگر موجودات، تصرف نمايد به انسان اعضاء و جوارحي بخشيد، که در خدمت او باشند، و ابزاري عطا فرمود، که آنها را در زندگي بکار گيرد، قدرت تشخيص به او داد تا حق و باطل را بشناسد، و حواس چشايي، و بويايي، و وسيله تشخيص رنگها، و اجناس مختلف در اختيار او قرار داد. انسان را مخلوطي از رنگهاي گوناگون، و چيزهاي همانند و سازگار، و نيروهاي متضاد، و مزاجهاي گوناگون، گرمي، سردي، تري، و خشکي، قرار داد. سپس از فرشتگان خواست تا آنچه در عهده دارند انجام دهند، و عهدي را که پذيرفته‏اند وفا کنند، اينگونه که بر آدم سجده کنند، و او را بزرگ بشمارند، و فرمود: (بر آدم سجده کنيد پس فرشتگان همه سجده کردند جز شيطان) غرور و خود بزرگ بيني او را گرفت، و شقاوت و بدي بر او غلبه کرد، و به آفرينش خود از آتش افتخار نمود، و آفرينش انسان از خاک را پست شمرد، خداوند براي سزاوار بودن شيطان به خشم الهي، و براي کامل شدن آزمايش، و تحقق وعده‏ها، به او مهلت داد و فرمود: (تا روز رستاخيز مهلت داده شدي)
چهارم- آدم (ع) و داستان بهشت
سپس خداوند آدم را در خانه‏اي مسکن داد که زندگي در آن گوارا بود، جايگاه او را امن و امان بخشيد، و او را از شيطان و دشمني او ترساند، پس شيطان او را فريب داد. بدان علت که از زندگي آدم در بهشت و همنشيني او با نيکان حسادت ورزيد. پس آدم (ع) يقين را به ترديد، و عزم استوار را به گفته‏هاي ناپايدار شيطان فروخت، و شادي خود را به ترس تبديل کرد، که فريب خوردن براي او پشيماني آورد، آنگاه خداي سبحان در توبه را بر روي آدم گشود، و کلمه رحمت، بر زبان او جاري ساخت، و به او وعده بازگشت به بهشت را داد، و آدم را به زمين، خانه آزمايشها و مشکلات، فرود آورد، تا ازدواج کند، و فرزنداني پديد آورد، و خداي سبحان از فرزندان او پيامبراني برگزيند.
فلسفه بعثت پيامبران (نبوت عامه)
خدا پيمان وحي را از پيامبران گرفت، تا امانت رسالت را به مردم برسانند، آنگاه که در عصر جاهليتها، بيشتر مردم، پيمان خدا را ناديده انگاشتند، و حق پروردگار را نشناختند، و برابر او به خدايان دروغين روي آوردند، و شيطان مردم را از معرفت خدا باز داشت، و از پرستش او جدا کرد، خداوند پيامبران خود را مبعوث فرمود، و هر چند گاه متناسب با خواسته‏هاي انسانها رسولان خود را پي در پي اعزام کرد، تا وفاداري به پيمان فطرت را از آنان باز جويند، و نعمتهاي فراموش‏شده را به ياد آورند، و با ابلاغ احکام الهي، حجت را بر آنها تمام نمايند، و توانمنديهاي پنهان‏شده عقلها را آشکار سازند، و نشانه‏هاي قدرت خدا را معرفي کنند، مانند: سقف بلند پايه آسمانها بر فراز انسانها، گاهواره گسترده زمين در زير پاي آنها، و وسائل و عوامل حيات و زندگي، و راههاي مرگ و مردن، و مشکلات و رنجهاي پيرکننده، و حوادث پي در پي، که همواره بر سر راه آدميان است، خداوند هرگز انسانها را بدون پيامبر، يا کتابي آسماني، يا برهاني قاطع، يا راهي استوار، رها نساخته است، پيامبراني که با اندک بودن ياران، و فراواني انکارکنندگان، هرگز در انجام وظيفه خود کوتاهي نکردند، بعضي از پيامبران، بشارت ظهور پيامبر آينده را دادند، و برخي ديگر را پيامبران گذشته معرفي کردند، بدينگونه قرنها پديد آمد، و روزگاران سپري شد، پدران رفتند و فرزندان جاي آنها را گرفتند.
فلسفه بعثت پيامبر خاتم (ص)
تا اينکه خداي سبحان، براي وفاي به وعده خود، و کامل گردانيدن دوران نبوت، حضرت محمد (که درود خدا بر او باد) را مبعوث کرد، پيامبري که از همه پيامبران پيمان پذيرش نبوت او را گرفته بود، نشانه‏هاي او شهرت داشت، و تولدش بر همه مبارک بود. روزگاري که مردم روي زمين داراي مذاهب پراکنده، خواسته‏هاي گوناگون، و روشهاي متفاوت بودند، عده‏اي خدا را به پديده‏ها تشبيه کرده، و گروهي نامهاي ارزشمند خدا را انکار و به بتها نسبت مي‏دادند، و برخي به غير خدا اشاره مي‏کردند، پس خداي سبحان، مردم را به وسيله محمد (ص) از گمراهي نجات داد و هدايت کرد، و از جهالت رهايي بخشيد. پس ديدار خود را براي پيامبر (ص) برگزيد، و آنچه نزد خود داشت براي او پسنديد، و او را با کوچ دادن از دنيا گرامي داشت، و از گرفتاريها و مشکلات رهايي بخشيد و کريمانه قبض روح کرد.
ضرورت امامت پس از پيامبران الهي
رسول گرامي اسلام، در ميان شما مردم جانشيناني برگزيد که تمام پيامبران گذشته براي امتهاي خود برگزيدند، زيرا آنها هرگز انسانها را سرگردان رها نکردند و بدون معرفي راهي روشن، و نشانه‏هاي استوار، از ميان مردم نرفتند.
ويژگيهاي قرآن و احکام اسلام
کتاب پروردگار ميان شماست، که بيان‏کننده حلال و حرام، واجب و مستحب، ناسخ و منسوخ، مباح و ممنوع، خاص و عام، پندها و مثلها، مطلق و مقيد، محکم و متشابه مي‏باشد، عبارت مجمل خود را تفسير، و نکات پيچيده خود را روشن مي‏کند، از واجباتي که پيمان شناسايي آن را گرفت، و مستحباتي که آگاهي از آنها لازم نيست، قسمتي از احکام ديني در قرآن واجب شمرده شد که ناسخ آن در سنت پيامبر (ص) آمده، و بعضي از آن، در سنت پيامبر (ص) واجب‏شده که در کتاب خدا ترک آن مجاز بوده است، بعضي از واجبات، وقت محدودي داشته، که در آينده از بين رفته است، محرمات الهي از هم جدا مي‏باشند، برخي از آنها، گناهان بزرگ است که وعده آتش دارد، و بعضي کوچک که وعده بخشش داده است، و برخي از اعمال که اندکش مقبول و در انجام بيشتر آن آزادند.
فلسفه و ره‏آورد حج:
خدا حج خانه محترم خود را بر شما واجب کرد، همان خانه‏اي که آن را قبله‏گاه انسانها قرار داده که چونان تشنگان به سوي آن روي مي‏آورند، و همانند کبوتران به آن پناه مي‏برند، خداي سبحان، کعبه را مظهر تواضع بندگان برابر عظمت خويش، و نشانه اعتراف آنان به بزرگي و قدرت خود قرار داد، و در ميان انسانها، شنوندگاني را برگزيد، که دعوت او را براي حج اجابت کنند، و سخن او را تصديق نمايند، و پاي بر جايگاه پيامبران الهي نهند، همانند فرشتگاني که بر گرد عرش الهي طواف مي‏کنند، و سودهاي فراوان، در اين عبادتگاه و محل تجارت زائران، به دست آورند، و به سوي وعده‏گاه آمرزش الهي بشتابند، خداي سبحان، کعبه را براي اسلام، نشانه گويا، و براي پناهندگان خانه امن و امان قرار داد، اداي حق آن را واجب کرد، و حج بيت‏الله را واجب شمرد، و بر همه شما انسانها مقرر داشت، که به زيارت آن برويد، و فرمود: (آن کس که توان رفتن به خانه خدا را دارد، حج بر او واجب است و آن کس که انکار کند، خداوند از همه جهانيان بي‏نياز است)
متن عربی نهج البلاغه

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------