تازه های تقویم تاریخ

داريوش بزرگ پدر ناسيوناليسم ايراني

تقویم تاریخ - 13 تیر

489پیش ازمیلاد:4 ژوئيه سال 489 پيش از ميلاد داريوش بزرگ - شاه شاهان - كه بر تمركز امور و ايراني…

تقویم تاریخ - 10 اسفند



173پیش ازمیلاد:به نوشته مورخان رومي ـ يوناني و ارمني و تطبيق تقويمها، مهرداد يکم ششمين شاه ايران از دودمان اشكاني (معروف به مهرداد بزرگ) يكم مارس سال 173 پيش از ميلاد دراجتماع بزرگان ايران اعلام كرد كه تصميم گرفته است كشور داراي يك قانون لاتغيير (اساسي) شود تا حقوق و تكاليف همه [دولت و ملت] در آن روشن باشد. اين تصميم مهرداد مورد تاييد حاضران در نشست قرار گرفت و ايران داراي دو مجلس شد كه مجموعه آن دو را «مهستان» مي گفتند (مه به كسر «ميم» به معناي بزرگ). انتخاب وليعهد از ميان شاهزادگان، اعلان جنگ و پيشنهاد صلح، بسيج نيرو، عزل شاه درصورت ديوانه شدن و بيماري ممتد و ...، تغيير اشل مالياتها و صدور دستور ضرب سكه با تصوير تازه، تعيين شاهان ارمنستان، تاييد تشريفاتي (ضمني) شاهان پارسي تبار سرزمين پنتوس (منطقه ساحلي جنوب و جنوب شرقی درياي سياه در آناتولي به پايتختي شهر سينوپ) و انتصاب فرمانده كل ارتش براي يك دوره معين و يا مديريت جنگ از جمله اختيارات مهستان بود. در موارد متعدد، مهستان كه مجلسي معادل سناي روم بود شخص شاه را به عنوان فرمانده ارتش، فرمانده جبهه و مسئول لشكركشي تعيين كرده بود.

به نوشته مولفان تاريخ دمكراسي، دردوران اشكانيان (پارتيان ـ خراسانیان) كه علاقه مند به انديشه هاي فلاسفه يونان بودند، ايران از نوعي دمكراسي برخوردار بود. به علاوه، در اين دوره ايالات دوردست؛ ارمنستان و ... خودمختار بودند و لذا ايجاب مي كرد كه پارلمان وجود داشته باشد تا نظر همگان شنيده شود. مورخان رومي ايجاد مهستان را اقتباس ايرانيان از روميان دانسته اند كه باور كردن اين ادعا دشوار است زيرا كه هنگام ايجاد مهستان (173 سال پيش از ميلاد ـ دو هزار و 183 سال پيش) هنوز دولت روم با ايران همسايه نشده بود و برخورد نداشت، هنوز بقاياي اسكندريان برمناطق يوناني نشين و مصر حكومت مي راندند و ....

 

تصوير مهرداد يکم بر سکه اش

 

1416م:شاهرخ ميرزا گوركاني پسر اميرتيمور و جانشين او در نخستين هفته مارس 1416 (20 روز مانده به نوروز) شهر كرمان را متصرف شد و آن را ضميمه قلمرو پسر خود ابوالفتح ابراهيم حاكم فارس كرد. شاهرخ پس از فتح كرمان به ديدار «شاه نعمت الله ولي» عارف معروف شتافت و از وي استدعاي اندرز كرد. شاه نعمت الله كه در97 سالگي درگذشت در ماهان مدفون است.

شاهرخ ميرزا هنگام ترك كرمان جمعي از هنرمندان اين ديار مركب از چند معمار و نقاش را با خود به هرات برد و از آنجا براي ديدار از چين روانه پايتخت اين كشور كرد تا مبادله هنري صورت گيرد. در ميان هيات هنرمندان و استادكاران اعزامي شاهرخ ميرزا به خان بالغ (پكن ـ پايتخت چين)، يك طراح كرماني نقشه قالي هم وجود داشت.

اين هيات به رياست غياث الدين نقّاش به سال 1419 ميلادي وارد چين شد و به مبادله مهارتهاي هنري دو كشور پرداخت.

 

نمونه اي از سکه هاي شاهرخ ميرزا در موزه


1317ش:محمد رضا پهلوي وليعهد وقت كه هنوز بيش از 18 سال و 4 ماه نداشت در اين روز از اسفندماه 1317 در راه مصر بود تا با فوزيه خواهر ملك فاروق پادشاه مصر ازدواج كند. وي پنجم اسفند ( 24 فوريه 1939 ) در زماني كه ابرسياه جنگ آسمان اروپا را مي پوشانيد عازم مصر شده بود. وزيران امور خارجه و دادگستري و رئيس مجلس شوراي ملي همراه او بودند. يك هيات مطبوعاتي نيز عازم مصر شده بود تا جريان ازدواج را پوشش خبري دهد. عباس مسعودي ناشر روزنامه اطلاعات كه با اين هيات به مصر رفته بود گزارشهاي مفصل و متعدد از اين رويداد را به قلم خود در اين روزنامه منتشر ساخت. عقد نكاح، 24 اسفند انجام شد و داماد و همراهان 24 فروردين با كشتي به ايران باز گشتند. اين نخستين ازدواج شاه بود كه ديري نپاييد. به باور عوام الناس، انگليسي ها عامل اين وصلت بودند!. پس از اشغال نظامي ايران، از برخي از رجال ايراني هوادار آلمان که بازداشت و تبعيد شده بودند نقل شده است که گفته بودند: لندن از آن بيم داشت که اگر وليعهد وقت با يک شاهزاده خانم افغان ازدواج کند، دو کشور متحد و به گونه اي بارديگر يکپارچه شوند که خلاف سياست قديمي انگلستان بود و چنانچه با دختر يکي از بزرگان ايران پيوند مزاوجت مي بست، بعدا قدرت و مديريت ادارات از دست عوامل قديمي انگلستان خارج و به اين خانواده سپرده مي شد که اين هم به زيان انگلستان بود که مي خواست ايران را در چنگ داشته باشد. ازدواج وليعهد وقت با يک شاهزاده خانم اروپايي و يا دختر يکي از معاريف آن قاره نيز به مدرنيزه شدن ايران کمک مي کرد که لندن خواهان آن هم نبود؛ لذا عوامل لندن موضوع ازدواج با فوزيه را مطرح کردند که خاندان او در دست انگلستان بودند. خانواده آلبانيايي تبار فوزيه از آغاز قرن نوزدهم (زمان محمدعلي پاشا) تا کودتاي ژنرال نجيب (اوايل دهه 1950) در مصر سلطنت داشتند.

 

فوزيه

 

2008م:ارزش برابري «يورو» پول واحد 16 كشور اروپايي [از 27 کشور] براي نخستين بار در عمر كوتاه خود، در 28 فوريه سال 2008 برابر با 51/1 دلار آمريكا شد. ارزش يورو سه سال پيش از آن، كمتر از دلار آمريكا بود و در فوریه 2010 به دلیل بحران بودجه در یونان (از اعضای گروه یورو) به 36/1 دلار تنزل کرده است.

كارشناسان امور مالي، بدهي سنگين آمريكا (12 تریلیون و 442 میلیارد و 885 میلیون دلار در 28 فوریه 2010 و به عبارت دیگر سهم هریک از 307 میلیون و 900 هزار آمریکایی از این بدهی می شود 40 هزار و 410 دلار) و تداوم كسر بودجه اين دولت در سالهاي اخير را از عوامل كاهش بي سابقه ارزش دلار مي دانند. بدهی آمریکا در آخرین روز فوریه 2010 به چین 929 میلیارد با بهره سالانه 40 میلیارد دلار و به ژاپن 766 میلیارد دلار بود. بدهي آمریکاییان به صادركنندگان كرديت كارت ها جمعا به دو تريليون دلار نزدیک شده است (خريد با كارت اعتباري) و اين، دليل كاهش درآمد و افزایش بيكاري و نیز گسترش فرهنگ استفاده از کردیت کارت است که در مورد پاره ای که بی احتیاطی کنند؛ اعلام ورشکستگی و افلاس به دادگاه. معاملات مستغلات در آمريكا راكد شده و بهاي آنها همچنان رو به كاهش است و اين تنزل بها، درآمد دولت از «كپيتال گين» را هم كاهش داده و به علاوه، بانكها و موسسات مالي را با مشكل دريافت اقساط بدهي هاي رهني رو به رو ساخته است.

در آخرين روز فوريه 2008، سقوط بهاي سهام ذخاير بازنشستگي کارکنان برخي از موسسات را که در سهام سرمايه گذاري شده است به نصف کاهش داده بود.

عكس زير که يکم مارس 2008 گرفته شده بود بهاي بنزين در برخي از جايگاههاي فروش را، هرگالن بيش از چهار دلار نشان مي داد، متوسط بهاي بنزين در آمريكا در اين روز سه دلار و نيم بود. بهاي نفت خام که با بورس بازي روي آن بالا رفته بود از نيمه دوم سال 2008 به تدريج پايين آمد و در آخرين روز فوريه 2009 به يک سوم ژوئيه 2008 کاهش يافته بود و متوسط بهاي بنزين در جايگاههاي فروش در آمريکا زير دو دلار براي هر گالن بود که بعدا دوباره و اين بار به سبب کاهش ارزش برابري دلار بالا رفت:

 

1868م:«سوزان انتوني» بانوي آمريكايي كه از اول ژانويه 1868 (142 سال پیش) نشريه «انقلاب» را منتشر كرده بود پس از دو ماه، از اول مارس این سال با دعوت از نويسندگان مبارزي چون «اليزابت ستانتون» نشريه خود را كه در نيويورك انتشار مي يافت به «منادي حق» تغییر نام داد . اين نشريه که كاررا با دفاع از «خواست حق راي در انتخابات براي زنان» آغاز كرده بود سپس به ساير حقوق درخواستی بانوان گسترش داد.

اين نشريه كه در 16 صفحه و با هزينه اي برابر 600 دلار براي هر شماره انتشار مي يافت سپس خواستار دستمزد برابر براي كار برابر (صرف نظر از مرد و یا زن بودن) و دادن اهميت به اتحاديه هاي كارگران و اصناف به عنوان مدافعان حقوق اعضاي خود شد. آنگاه خواستار قانونی شدن طلاق شد که در مذهب کاتولیک ممنوع اعلام شده است.

اين نشريه در جريان مبارزات خود تا به آنجا پيش رفت كه خواستار انتصاب زنان به كشيشي در كليساهاي كاتوليك شد. هنگامي كه نشريه دچار مسائل پولي شد و سوزان جريان را نوشت؛ برخلاف تصور، مردي به نام «جورج ترين» پرداخت همه هزينه نشريه را بر عهده گرفت.

 

سوزان انتوني


1752م:رومیان عهد باستان بر ماه جاری (تقویم میلادی) که از دهه سوم آن فصل بهار آغاز می شود نام مارتيوس خدای جنگ ( Martius) را گذاردند زیرا که از این ماه از برودت هوا کاسته و لشکرکشی امکانپذیر می شود. رومیان به نام خدای جنگ، در این ماه در اجرای برنامه های تعرضی خود به گونه ای نیرو به منطقه مورد نظر روانه می کردند که نبرد در اواخر بهار و یا فصل تابستان که مشکل سرما نیست و روزها بلندتر است صورت گیرد و بازگردانیدن نیروها در صورت ناکامی تا پائیز انجام می شد. از همان زمان و سالها پیش از میلاد مسیح است که این ماه؛ مارتیوس، مارس و مارچ خوانده شده است. انگلیسی زبانها آن را «مارچ = March» می گویند زیرا که نه تنها تلفظ تغییریافته همان مارس و مارتیوس است بلکه معنای قدم روی سربازان به پیش (پیش به سوی نبردگاه و خط حمله ـ لشکرکشی)را هم می رساند. رومیان به اقتباس از ایرانیان سال نو را از بهار (بیستم و یا بیست و یکم) مارس آغاز می کردند که این وضعیت تا قرن شانزدهم و در انگلستان تا سال 1752 ادامه داشت و از آن پس اول ژانویه آغاز سال میلادی (یونیورسال) قرارگرفته است.


714م:یکم مارس در سال 714 ميلادي اعراب مسلمان كار تصرف اسپانيای جنوبی (اندلس) را تكميل كردند. سپاهيان عرب به فرماندهي طارق بن زياد در ژوئيه سال 711 از تنگه هركول كه از آن پس به نام وي «جبل طارق» خوانده مي شود گذشته، قدم به اسپانيا گذارده بودند و واحدهاي ارتش «رودريك» پادشاه ويزوگت (ژرمن تبار) اسپانيا را شكست داده بودند. نزديك به سه سال طول كشيد تا اسپانياي جنوبي به تصرف عرب آمد كه آن را «اندلس» نامیدند.

اعراب مسلمان سالها بعد از اسپانيا وارد فرانسه شدند و تا «پواتيه» در مركز فرانسه پيش رفتند و در آنجا از «شارل مارتل» سردار فرانكها شكست خوردند و به اسپانیا بازگشتند.


2003م:یکم مارس 2003 با سوگند هجده قاضی از چند کشور عضو، دادگاه کیفری بین المللی در شهر لاهه آغاز بکارکرد. این دادگاه در اجرای مصوبه سال 1998 مجمع عمومی سازمان ملل ایجاد شده و عنوان دائمی دارد. این میثاق هنوز به تصویب پارلمانهای 38 کشور از 153 کشوری که مصوبه را امضاء کرده اند نرسیده است. شمار پارلمانهای مصوب میثاق در یکم ژوئیه 2002 از نصاب (نصف کشورهای عضو سازمان ملل به علاوه یک) گذشت و تاسیس دادگاه کیفری بین المللی قطعی شد. هنوز دولتهای ایالات متحده، روسیه، چین و هند این میثاق را تصویب نکرده اند. اهم اختیارات و ماموریت این دادگاه از این قرار است: محاکمه و مجازات مرتکبین جنایت علیه بشریت، جنایات جنگی، کشتار انسان، تعرض و پرونده های ارجاعی از سوی شورای امنیت. این دادگاه تنها به پرونده هایی رسیدگی خواهد کرد که ارتکاب جرم از زمان تاسیس دادگاه روی داده باشد (نه قبلا) و این موضوع در میثاق درج شده است. این دادگاه که از زمان تاسیس تا یکم مارس 2010 چهارده اعلام جرم دریافت داشته و چهار مقام سابق را در زندان خود دارد تنها هنگامی رسیدگی به یک اعلام جرم را آغاز می کند که مطمئن شود دادگاه ملی نتوانسته و یا نخواسته که به آن رسیدگی کند. پلیس بین الملل ضابط این دادگاه است.

طرح ایجاد چنین دادگاهی برای نخستین بار در کنفرانس صلح ورسای در سال 1919 به میان آمد و جامعه ملل در سال 1937 در این باره مذاکرات مفصل انجام داد و طرحهای متعدد را بررسی و حتی پیشنویس میثاق تهیه کرد که آغاز جنگ جهانی دوم به فعالیت آن سازمان پایان داد. کمیسیون قوانین بین المللی در سال 1950 پرونده ایجاد دادگاه کیفری جهانی را از بایگانی خارج و مطرح ساخت و سپس مجمع عمومی سازمان ملل کار رسیدگی به آن را برغم اکراه چند دولت آغاز کرد تا در سال 1998 به نتیجه رسید.

 

2008م:رسانه هاي كشورهاي انگليسي زبان پنجشنبه، 28 فوريه 2008، با انتشار عكس هايي كه به صورت ادغام در زير آمده است خبر داده بودند كه پرينس «هري» پسر وليعهد انگلستان و نفر رديف سوم در صف پادشاهي اين كشور از ماه دسامبر2007 به عنوان يك نظامي انگليسي به افغانستان رفته بود و ااضافه کرده بودند كه قرار نبود رفتن او به افغانستان افشاء شود كه يك خبرنگار استراليايي آن را گزارش كرده! و آفتابي شده بود و چون قضيه برملاء شده بود، منابع انگليسي تعدادي از عكس هايي را كه ازاو در افغانستان گرفته شده بود در اختيار رسانه ها قرارداده بودند تا منتشر شوند!. برخي از اين رسانه ها بمانند اينكه «شق القمر» شده باشد، اين گزارش را درصدر اخبار خود پخش كرده بودند. كشورهاي انگليسي زبان كه عمدتا مهاجرنشينان پيشين انگلستان هستند هنوز به خانواده سلطنتي آلماني تبار آن كشور علاقه نشان مي دهند. در پي انتشار اين عكسها و مخصوصا ويديوي كه او را در حال تيراندازي با مسلل نشان مي داد (به سوي چه كساني؟) و هر عمل آدمكشي (جز جنگ دفاعي) كار يك شاهزاده نمي تواند باشد، «هري» از افغانستان فراخوانده شد.

اگر پرينس هري تاريخ افغانستان و بلايي را كه انگلستان در دو قرن گذشته بر سر آن آورده است خوانده بود از آغاز كار هم داوطلب رفتن به آنجا و استقرار نمي شد و ....

 

2008م:دميتري مدوديفDmitry A. Medvedev يکي از چهار نامزد انتخابات(يكشنبه دوم مارس 2008) رياست جمهوري روسيه، 48 ساعت پيش از راي گيري وعده داده بود كه تلاش خواهد كرد مصرف الكل در روسيه شديدا كاهش يابد. وي بسياري از مشكلات اجتماعي ـ اقتصادي روسيه را درمصرف الكل اعلام کرده بود كه در اين كار روسها عادت به افراط دارند. مدوديف متولد 14 سپتامبر 1965قول داده بود كه بيش از پيش ثبات را در روسيه برقرار كند و برنامه هاي هشت سال گذشته "پوتين" را ادامه دهد، مبارزه با فساد را تا پاك كردن سازمانها و افراد دنبال كند، به سازمانهاي توليدي استقلال عمل بيشتري دهد و به اصحاب دانش و ابتكار كمك كند تا وابستگي اقتصاد روسيه به درآمدهاي ناشي از صادرات نفت و گاز كاهش يابد.

مدوديف گفته بود كه روسيه را به گونه اي نيرومند خواهد كرد كه هيچ قدرتي نتواند به آن آسيب وارد سازد و خواهد كوشيد كه رفتار روسيه در دوران رياست جمهوري او به گونه اي باشد كه قدرتهاي ديگر با روسيه دوستي كنند نه اينكه به آن زيان برسانند. وعده اصلي مدوديف اين بود كه تلاش كند ولاديمير پوتين سمت رياست دولت (نخست وزيري ـ رياست شوراي وزيران) را بپذيرد تا از انديشه و تجربه او همچنان استفاده شود.

در آن روز نظر سنج ها پيش بيني کرده بودند که مدوديف برنده انتخابات رياست جمهوري روسيه خواهد بود که چنين شد.

مدوديف در آستانه انتخابات روسيه به صربستان رفت و با اسلاوهاي جنوبي در قبال استقلال كوزوو كه پيدابود كار آمريكا، فرانسه، آلمان و انگلستان بوده است همدردي کرد كه سفر او دورنمايي از سياست هاي روسيه در آينده تلقي شده بود.

همزمان با سفر مدوديف، پوتين (بعدا نخست وزير) نيز با برخي از سران كشورهاي مشترك المنافع روسيه كه متمايل به غرب هستند در مسكو ملاقات كرد كه اين ملاقاتها هم حساس توصيف شده بودند.

اصحاب نظر گفته بودند که که بعداز انتخاب رئيس جمهور تازه هم، پوتين قدرت اصلي روسيه خواهدبود و ترتيبي خواهدداد که پس از دوره پيش رو، بارديگر و براي دو دوره رئيس جمهور شود و لذا رياست جمهوري مدوديف تنها براي يک دوره خواهد بود.

مدوديف تحصيلات خود در رشته حقوق را در سال 1990 (سال پيش از فروپاشي شوروي) به پايان برده، والدينش مدرّس دانشگاه بودند و لذا با سختي هاي زندگي آشنا نبوده و در طول حكومت سوسياليستي شوروي سمتي نداشته تا دراين زمينه تجربه و حتي علائق داشته باشد. نيمي از عمر كاري او در تدريس و نيم ديگر به صورت همكاري با شهردار زادگاه خود ـ سن پترزبورگ، معاونت دفتر كاخ كرملين، رياست دفتر ولاديمير پوتين و معاونت نخست وزيري گذرانيده شده است. وي مدتي هم وكيل قضايي در امور شركتها و رئيس شوراي كمپاني دولتي نفت روسيه (گازپروم) بود. مدوديف همچنين از طرّاحان و مجريان بهبود امور مسكن و درمان روسيه بشمار مي رود. از گذشته او چنين استنباط مي شود كه علاقه مند به نوعي اقتصاد آزاد، رفاه ملت و اقتدار جهاني هرچه بيشتر روسيه است.

طبق نظر سنجي هاي پيش از روز راي گيري، هفتاد و پنج درصد 109 ميليون راي دهندگان روس به مدوديف ابراز تمايل كرده بودند. معمولا كمتر از هفتاد درصد روسها در انتخابات شركت مي كنند. انتخابات دوم مارس 2008 روسيه داراي چهار نامزد بود: مدوديفMedvedev (حزب وطن)، زيوگانوفZyuganov (حزب كمونيست)، ژيرينوفسكيZhirinovsky (ناسيوناليست) و بوگدانوف Boganov(حزب دمكرات).

ليمونوفLimonov (حزب بلشويكهاي ملي) براي نامزد شدن دو ميليون امضاء جمع آوري كرده بود، و ديگر معلوم نشد كه چرا در ميان نامزدها نبود. هرچهار نامزد و همچنين راي دهندگان در مصاحبه با رسانه ها و عوامل نظرسنجي ها گفته بودند كه خواهان اقتدار روسيه و به حساب آمدن وطن آنان به عنوان يك قدرت بزرگ همانند سابق هستند.

 

Boganov_Zhirinovsky_Zyuganov_Medvedev

 

2009م:«توماس ریکس Thomas Ricks» مولف کتاب با سوژه های نظامی و مقاله نگار واشنگتن پست، در فوریه 2009 دومین کتاب خود درباره اشغال نظامی عراق، علل و پیش بینی نتایج را تحت عنوان «قمار = Gamble» به توزیع داد که رسانه های آمریکا در سه روز منتهي به يکم مارس ضمن نقل بخش هایی از کتاب، با ریکس مصاحبه کرده بودند. «گمبل» در حقیقت دنباله کتاب قبلی ریکس تحت عنوان «Fiasco» است.

ریکس 27 و 28 فوریه 2009 در شبکه های تلویزیونی آمریکا درباره کتاب تازه خود توضیح داد و درعین حال به پرسش گزارشگران که نظر اورا پیرامون اعلامیه «باراک اوباما» که تا تابستان 2010 نظامیان رزمی آمریکا ـ جز شماری کم از آنان [35 هزار] را از عراق خارج خواهد ساخت سخن گفت و اظهارداشت که وضعیت کنونی عراق (و ازجمله حضور نظامی آمریکا) ادامه خواهد یافت و پایان آن قابل پیش بینی نیست زیرا که در اصل ـ قرار هم نبوده است پایان یابد بنابراین به نظر او، این وضعیت بعد از انقضای ریاست جمهوری «اوباما» هم ادامه خواهد داشت. تخلیه عراق از نظامیان آمریکایی حرف است. وضعیت عراق در سطح جهان به سیاست ها شکل دیگری داده و محاسبات تازه در خاورمیانه به وجود آورده است و بنابراین ختم آن به آسانی گفتنش و بیان یکی ـ دو جمله نیست. طبیعت استقرار نظامی آمریکا در عراق چیز دیگری است. این یک برنامه قدیمی آمریکا بود که در عراق استقرار یابد و کلید آسیای غربی را به دست داشته باشد و کلید آسیای غربی یعنی کلید جهان. آمریکا می داند که اگر از عراق بیرون برود، دولت دیگری جایش را خواهد گرفت. آمریکا برای ورود بدون مجوّز شورای امنیت به عراق انتقاد جهانی را برخود هموار ساخت. وی گفت باید بدانیم که اگر یک واحد غیر رزمی هزار نفری هم در عراق داشته باشیم به معنای تداوم استقرار است.

 

Thomas Ricks

 

2003م:در تفسیر مطالب ریکس گفته شده بود که عملیات آمریکا در عراق در حقيقت 45 سال پیش از تعرض بهار سال 2003 و از زمان کودتای قاسم که ماهیت ضد غرب داشت آغاز شده بود؛ کودتاهای بغداد، عملیات نظامی کردها علیه دولت بغداد با تحریک و کمک آمریکا و اسرائیل و همکاری ایران با این دو دولت در آن زمینه، تداوم برخوردهای مرزی عراق با ایران با هدف درحالت خصومت نگهداشتن تهران و بغداد، جنگ هشت ساله (عراق با ايران)، تصرف کویت، تحریم طولانی عراق و ... به خاطر استقرار در این سرزمین کلیدی جهان بود. بنابراین تخلیه کامل صورت نخواهد گرفت و ایرانیان که در اندیشه امنیت مرزهای خود و تجديد احتمالي برخوردهاي دهه هاي 1960 و 1970 هستند این را می دانند. ماهیت و ساختار داخلی عراق بگونه ای نیست که یکپارچه و با یک کلام خواهان تخلیه کامل شود. همیشه در آنجا مسئله قومی ـ مذهبی و تقسیم منافع (نفت) و ترکيب و انتخاب مقامات دولتی بوده و بازهم خواهد بود. ایرانیان نمی خواهند که بحران مرزی دیگری به صورت آنچه را که در سالهای میان 1958 و 2003 مشاهده شد داشته باشند و با توجه به تلفاتی که در دهه 1980 تحمل کردند و زیانهایی را که دادند همه تدابیر را بکار خواهند برد که آن وضعیت بازگشت نکند.

 

2008م:ازآنجا كه ماه فوريه، هرچهار سال يك بار داراي روز بيست و نهم است (سال 366 روزي ـ كبيسه ـ ليپ يرLeap Year) زيرا كه زمين هر 365 روز و شش ساعت و ... دقيقه دور زدن خورشيد را تكميل مي كند، عادت روزشمارنگاران (كرونيكلرها) شده است كه رويدادهاي 29 فوريه را در يكم مارس تكرار، و يا همه را موكول به يكم مارس (مارچ) كنند و سال جاري ميلادي (سال 2008) يكي از همين سالهاي كبيسه است.

بيست و نهم فوريه زادروز «دي براون Dee Brown» يك نويسنده، پژوهشگر و تاريخنگار پركار است كه در سال 1908 در آمريكا به دنيا آمد و در طول عمر 94 ساله خود با شجاعت تمام در دفاع از بوميان آمريكا نوشت. ده كتاب تاريخ، هفت داستان و چهار اثر پژوهشي از او به يادگار مانده است. وي ضمن گزارش جنگ آمريكاييان با بوميان، هموطنان خود را «Expansionism

» خوانده است. او نوشته است: قلب مرا در «ووندد ني (محل قتل عام سرخپوستان در داكوتاي جنوبي)» دفن كنيد. دي براون اشعار بوميان آمريكايي را هم جمع آوري كرده است.

همچنين در اين روز در سال 1960 يك زلزله شديد شهر اقادير مراكش را ويران و بيش از سه هزار تن را بيجان كرد.

از رويدادهاي اين روز تولد زني به نام «آيلين پيتمنAileen Carol Pittman» در سال 1956 از مادري 15 ـ 16 ساله در ايالت ميشيگان آمريكاست كه بعدا مردان متعددي را كشت و نهم اكتبر 2002 اعدام شد. تنها اجساد هفت مرد از قربانيان وي به دست آمده است. چون در كودكي، مادرش اورا رها ساخته بود؛ بعدا كار او به خودفروشي انجاميده بود و پس از مدتي عقده مردها را به دل گرفته بود و در هرجا كه توانسته بود به كشتن آنان اقدام كرده بود تا اين كه درفلوريدا در جريان يكي از اين قتلها به دام افتاده بود و .... درباره كارهاي اين زن فيلم سينمايي و چندين كتاب نوشته شده است.

 

Dee Brown

 

1815: ناپلئون بناپارت که از سوی فاتحان به جزیره «Elb» در مدیترانه تبعید شده بود مخفیانه به فرانسه بازگشت. وی دوباره قدرت را به دست گرفت و به جنگ کشورهای مخالف خود که برضد او اتحادیه تشکیل داده بودند شتافت.

1811: محمدعلي پاشا خديو مقدونیایی مصر با هدف خلاص كردن خود از اشراف مصري بازمانده از دوران «مملوك» ها سران آنان را به كاخ خود براي شركت در ضيافت پسرش دعوت كرد و به نظامیانش دستور داد كه همه آنان را كه نزديك به پانصد تن بودند بكشند. وی سپس به تخريب دژها و تصاحب اموال اشراف دوران حکومت «مملوک» دست زد و به كار آنان پايان داد.

1910: یک توده برف (بهمن) که در "کینک کاونتی" ایالت واشنگتن از کوه ریزش کرده بود بر یک قطار مسافربر که از آنجا می گذشت فرود امد و 96 تن را کشت.

1912: سروان «البرت بری Albert Berry» افسر ارتش امریکا، برفراز ایالت میسوری از یک هواپیما با چتر از ارتفاع پانصد متری بیرون پرید و پس از 150 متر سقوط آزاد چتر خودرا که 11 متر قطر آن بود بازکرد و برزمین فرود آمد. طبق برخی نوشته ها، وی نخستین چترباز بشمار آمده است و نوشته های دیگر «گرانت مورتون Grant Morton » را نخستین چترباز معرفی کرده و افزوده اند که وی در سال 1911 درآسمان کالیفزنیا از هواپیما بیرون پریده و با چتر فرود آمده بود. با این دو فرود با چتر، فن چتربازی پا به عرصه گذارد.

1919: در اجراي دستور لنين تا چنين روزي همه نظاميان روس به استثناي آنان كه مخالف انقلاب بلشويكي بودند و به دولت ايران درخواست پناهندگي داده بودند، از ايران خارج شدند تا بهانه ديگري در دست انگلستان براي تخليه ايران نباشد.

1941: یک فرستنده رادیو FM در آمریکا کار خودرا آغاز کرد که نخستین فرستنده غیر آزمایشی از این دست بود.

1944: دولت ايران به صورت سمبوليك به امپراتوري ژاپن اعلان جنگ داد.

1950: کلاز فوکس Claus Emil Fuchs فیزیکدان آلمانی در انگلستان به جرم جاسوسی اتمی به 14 سال زندان محکوم شد. وی داوطلبانه اسرار فعالیتهای اتمی مشترک انگلستان، کانادا و آمریکا را در اختیار شوروی گذارده بود تا سلاح اتمی از انحصار خارج شود و صلح جهانی برقرار بماند. وی در سال 1988 در کشور زادگاه خود، آلمان درگذشت.

1966: حزب سوسياليستي بعث حكومت سوريه را به دست گرفت. يك شاخه ديگر حزب سوسياليستي بعث بعدا حكومت عراق را به دست گرفت.

1982: ونرا Venera- 14 سفينه شوروي در ونوس فرود آمد و به مخابره اطلاعات از اين ستاره مظهر زيبايي پرداخت.

1992: بوسنی ـ هرزگوینا از اعضای کنفدراسیون یوگوسلاوی اعلام استقلال کرد و زد و خوردهای خونین نژادی در آنجا آغاز شد که مدتها ادامه داشت. تحریک و دست دولتهای عضو «ناتو» در این ماجرا مشهود بود.

منبع:iranianshistoryonthisday.com

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------