تازه های تقویم تاریخ

داريوش بزرگ پدر ناسيوناليسم ايراني

تقویم تاریخ - 13 تیر

489پیش ازمیلاد:4 ژوئيه سال 489 پيش از ميلاد داريوش بزرگ - شاه شاهان - كه بر تمركز امور و ايراني…

تقویم تاریخ -21بهمن



 

 

 

1258م:دهم فوريه سال 1258 (21 بهمن ) سپاهيان هلاكوخان نوه چنگيز و ايلخان مغول ايران بغداد را تصرف کردند و 17 روز طول كشيد تا تا این افراد بغداديان را قتل عام و اين شهر را ويران سازند. بغداد هنگام تصرف به دست مغولان بيش از چهارصد هزار تن جمعيت داشت كه بيشتر آنان به دست مغولان كشته شدند. آمارهاي مختلف ـ از 80 تا 300 هزار تن ـ درباره شمار مقتولان بغداد داده شده است. هلاکو در دهمين روز تصرف بغداد، المستعصم ــ آخرين خليفه عباسي را هم (به صورت نمدمال کردن) کشت و به عمر خلافت عباسيان پايان داد.

هلاكو دوسال پيش از تصرف بغداد، ايلخاني خود را بر مناطق متصرفه در ايران كه سهم او از فتوحات پدربزرگش شده بود مستقر ساخته بود ولي امور اداري و كشور داري را از دست ايرانيان خارج نساخته بود.

طبق بعضي روايات، نزديكان ايراني هلاكو كه از عربان و آسيبي كه ايرانيان از دو قرن حكومت آنان بر وطنشان ديده بودند دلخور بودند او را به برانداختن بساط عباسيان تشويق كرده بودند؛ گرچه در آن زمان اقتدار خليفه عباسي محدود به شهر بغداد بود.

 

1315ش:علي اكبر داور وزیر دارایی وقت (کابینه محمدعلی فروغی) 21 بهمن1315 (دهم فوريه 1937) درخانه اش در تهران درگذشت که گفته شده است با خوردن تریاک خودكشي كرده بود. علت درگذشت او اعلام نشد و همچنین انگیزه وی از خودکشی احتمالی. در پی اعلام درگذشت داور، محمود بدر به کفالت وزارت دارایی منصوب شد. علی اکبر داور فارغ التحصیل رشته حقوق از سویس که نزدیک به ده سال در اروپا و بویژه در بلژیک مطالعات حقوقی کرده بود 11 خرداد 1306 (ژوئن 1927) و درکابینه مهدیقلی هدایت وزیر دادگستری شد و این سمت را در دو کابینه بعدی و تا 26 شهریور 1312 (سپتامبر 1933) که در کابینه محمدعلی فروغی وزیر دارایی شد حفظ کرده بود. داور قبلا در دوره های چهارم، پنجم و ششم تقنینیه، نماینده مجلس بود. وی برای مدتی هم وزارت فوائد عامه را برعهده داشت. داور که رساندن وطن از لحاظ پیشرفت های اجتماعی به پای کشورهای اروپایی را هدف خود قرار داده بود پس از اتمام تحصیلات و مطالعات در اروپا و بازگشت به وطن، بمنظور جلب همفکر و آماده کردن باسوادهای جامعه برای تغییر به تاسیس یک حزب ترقیخواه و انتشار یک روزنامه همّت گماشت و روزنامه «مرد آزاد» را در هشتم بهمن 1301 ( 21 ژانویه 1923) به سردبیری دکتر عیسی صدیق منتشر کرد و به تاسیس «حزب رادیکال» پرداخت. وی کار نوشتن مقاله را از «روزنامه برق» متعلق به سید ضیاء طباطبایی آغاز کرده بود. داور که نوسازی وطن و رساندن وضعیت اجتماعی آن را تا حد اروپا در صورت ادامه سلطنت قاجاریه (به همان روال گذشته) بعید می دانست در جلسات مجلس از اصلاح قانون اساسی (که منجر به عزل قاجارها شد) دفاع کرد و در این زمینه نطق او در جلسه نهم آبان 1304 (اکتبر 1925) مجلس معروف است.

«تاریخ» نوسازي دستگاه قضايي ایران را به حساب علی اکبر داور نوشته و شهرت او عمدتا مربوط به همین نوسازي است. وی از مجلس خواسته بود که سیستم قضايي سابق را منحل کند و سپس با هفتصد قاضی تازه و آموزش افراد مستعد برای کار قضاوت آن را دوباره دایر کرد. داور سيستم قضايي فرانسوي (فرانسه و بلژیک) را براي ايران بهتر از نظام قضايي انگلو ـ ساكسون (محاكمه با حضور هيات منصفه و قراردادن وظیفه تشخيص مجرميت يا ردّ اتهام برعهده اين هيات) دانسته بود و گفته بود كه هموطنان، مردماني مهربان و باگذشت و تابع احساس و عواطفشان هستند و درنتيجه نمي توان اطمينان داشت كه در توصيه مجازات مجرم دقّت لازم را بكار برند كه نقض غرض از فلسفه تنبيه و تنبّه است. وی قانون مدنی كشوررا با ملاحظه فقه شیعه تدوین کرد که هجدهم اردیبهشت 1307 (ماه مه 1928) از تصویب مجلس گذشت. با هدف اصلاح سازمانهای دولتی و قطع فساد اداری که ریشه 700 ساله داشت، داور یکم بهمن 1307 (21 ژانویه 1929) دیوان کیفر کارمندان دولت را تاسیس و امور آن را به دقیق ترین قضات وقت که شهرت پاکدامنی و بی نظری داشتند سپرد. رضاشاه پهلوی در مراسم معرفی این قضات به آنان تاکید کرده بود که انتظار مجازات دزدان اداری را دارد. داور در اجرای برنامه مبارزه با فساد اداری در 13 آذر 1308 (دسامبر 1929) یک هیات تفتیش بوجود آورد که کار آن بازرسی قضایی از ادارات دولتی بود. این هیات شماری از مقامات و حقوق بگیرهارا به اتهام دزدی اداری، رشوه، حیف و میل اموال عمومی، سوء مدیریت و امروز و فردا کردن با مراجعان به محاکمه کشاند و در میان این متهمان، مهره بزرگتر؛ نصرت الله فیروز وزیر مالیه پیشین بود که محاکمه شد. محاکمه تیمورتاش وزیر دربار سابق که به جرم رشوه به سه سال زندان محکوم شد در 25 بهمن 1311 (ژانویه 1933) و در زمان وزارت داور صورت گرفت. داور برای جلوگیری از سندسازی و خوردن اراضی ملی و ... قانون تاسیس اداره ثبت اسناد و برای ثبت هویت اتباع، قانون ثبت احوال شخصیه را به مجلس برد و به اجرا درآورد. طبق قانون نکاح و طلاق که از امرداد 1310 (ژوئیه 1931) به اجرا درآمده است هر ازدواج و طلاق ازجمله متعه (ازدواج موقت) باید در دفترخانه رسمی ثبت شود. داور که حساسیت خاص به راضی بودن اتباع کشور داشت بارها به قضات گفته بود که دادگستری با احقاق حق در مدتی کوتاه و در نهایت بی نظری می تواند عامل پیشگیری از نارضایی ها باشد و وای به روزی که بگندد نمک. داور از اعضای هیات اعزامی ایران به جامعه ملل و دفاع از اقدام ایران به لغو «قرارداد دارسی (قرارداد نفت ایران و انگلستان)» بود که دولت لندن علیه ایران به جامعه ملل شکایت برده بود. این هیات نهم دی ماه 1311 (دسامبر 1932) عازم مقرّ جامعه ملل شده بود.

داور در طول تصدّی وزارت دارایی تلاش کرد که دو قرارداد با آمریکاییان که در آن زمان شهرت بی طرفی داشتند امضا کند که با انتقاد مطبوعات لندن! رو به رو شده بود. وی در سمت وزیر دارایی در 22 فروردین 1313 (مارس 1924) به کار همه خارجیان در گمرکات ایران که عمدتا مستشاران بلژیکی بودند پایان داده بود. داور همچنین کمک فراوان به ایجاد کارخانه قند شاه آباد کرد که در مهرماه 1314 (سپتامبر 1925) بکار تولید پرداخت. آخرین اقدام مهم داور در طول تصدی وزارت دارایی، درخواست او از دکتر شاخت برای ارائه یک برنامه جامع برای نوسازی اقتصاد ایران بود. دکتر شاخت آلمانی که به ایران سفر کرده بود بیستم آبان 1315 (نوامبر 1936) با داور یک ملاقات شش ساعته داشت. داور سه ماه بعد درگذشت.

 

علي اکبر داور در لباس وزارت

 

1326ش:محمد مسعود ناشر روزنامه «مرد امروز» 22 بهمن1326 (يازدهم فوريه 1948) در تهران به قتل رسيد. وی هنگام خروج از چاپخانه محل چاپ روزنامه اش در خيابان اكباتان هدف گلوله قرار گرفته بود. محمد مسعود در روزنامه اش از مقامات، احزاب و افراد متعدد انتقاد كرده بود و در نتيجه پس از قتل او، هركس براي رفع سوء ظن از خود ديگري را متهم مي كرد. مسعود در انتقاد از مقامات و افراد به جاي گرامر ژورناليسم (كه همانا نقل قول، اشاره به آمار و بكار بردن افعال به صورت ويژه و اشاره هاي غير مستقيم است) واژه هاي تند و افعال معلوم بكار مي برد كه لحن كلام حكايت از درگيري فردي مي كرد تا «روزنامه نگاري» كه سبک نگارش روزنامه نگار حرفه اي (نه حزبي) بايد «بيطرفانه» باشد. مسعود گاهي هم عليه مقامات در روزنامه اش اعلان تهدیدآمیز و اخطار چاپ مي كرد كه ژورناليسم حرفه اي اين روش را تاييد نمي كند. با قتل محمد مسعود عمر روزنامه نگاري در خانواده او پايان نيافت؛ ابوالحسن كمالي خواهر زاده مسعود سالها مدير عامل خبرگزاري پارس (ايرنا) بود و بعدا ناشر مجله فضا شد.

 

Mohammad masud

 

1755م:منتسکیو Montesquieu نويسنده، فيلسوف و حقوق شناس نامدار، مردي كه قوانين اساسي كشورها عموما بر پايه انديشه هاي او تدوين شده است، دهم فوریه 1755 در 66 سالگي درگذشت. او 18 ژانويه سال 1689 در پاريس به دنيا آمده بود و در رشته تاريخ و مقدمات علوم و فلسفه تحصيل كرده بود. نظرات منتسكيو وسيعا در قانون اساسي ايالات متحده امريكا بكار گرفته شده است. افكار منتسكيو در ايجاد انقلاب فرانسه سهم فراوان داشته است.

در زمينه اجتماعي، منتسكيو عقيده داشت كه سرمایه داران آزمند و همچنین تهی دستان (مردم آسمان جل) قابل كنترل نيستند ـ هر دسته به طریقی؛ ثروتمند می کوشد با عبور از نظامات ثروتمندتر و دارای قدرت بیشتری شود و تهیدست با شورش و طغیان و حتی تخریب ثروت و قدرت را از ثروتمند و توانگر بگیرد. وی از سرمایه داران به عنوان آنانکه که جز انباشتن ثروت اندیشه و انگیزه دیگر ندارند نام برده است.

منتسکیو راه حل را وضع مالیات تصاعدی و نیز وضع ضابطه ضد اجحاف و استثمار دانسته و گفته است که برای پیشگیری از طغیان تهیدستان، باید از تمرکز ثروت در دست عده اي معدود جلوگیری شود و ثروت وسیله و دلیل مداخله در وظایف دولت قرار نگیرد. باید ضوابطی به اجرا گذارده شود که کسب ثروت عادلانه باشد و همچنین با اتخاذ تدابیر ازجمله توزیع عادلانه درآمد به وجود تنگدست و بينوا در جامعه پایان داده شود. با این بیان، مونتسکیو خواستار فقرزدايي و تعيين سقف ثروت و کنترل آزمندی افراد است تا جامعه مصون از ایجاد عقده روانی، نارضایی ها، قانون شکنی ها و عصیان باشد و بیم و نگرانی وجود نداشته باشد. تفسیر این نظریه این است که طغیان و انقلاب عمدتا به خاطر رسیدن به تامین عدالت اجتماعی ـ اقتصادی و رفاه است تا به دست آوردن برخی آزادی ها. منتسکیو برقرارکردن این تعادل [تعادل در توزیع ثروت] را از وظایف و تکالیف دولت ها دانسته که ارزیابی میزان شایستگی هردولت برحسب درصد تحقق و تامین این تعادل است.

مهمترين تاليف منتسكيو «روح القوانين» است كه الگوي قوانين اساسي كشورها قرارگرفته و درباره حقوق غير قابل نقض مردم و حفظ این حقوق از تعرض است [وظیفه دولت]، و اينكه يك دولت چگونه بايد حكومت كند و حدود اختيارات آن. تاكيد بر تفكيك كامل قواي حكومتي (مقننه، قضائيه و اجرائيه) بخشي از فلسفه سياسي منتسكيو است تا موازنه قدرت (چک و بالانس) در جامعه حفظ و حقوق مردم از هرگونه گزند مصون و محفوط بماند. منتسكيو در «روح القوانين (الگوي قوانين اساسي)» كه نخستين چاپ آن در 1748 انتشار یافت نوشته است: تكاليف و اختيارات قواي سه گانه حكومتي بايد طوري تنظيم شده باشد كه هريك از اين سه قوه بتواند تجاوز قوه ديگر را از اختياراتش مانع شود. به عبارت ديگر هر قوه اهرم كنترل دو قوه ديگر باشد تا ازحدود اختياراتشان تجاوز نكنند.

منتسكيو قانون نويسي را كاري بس مهم و حساس مي داند و توصيه مي كند كه يك قانون بايد طوري نوشته شود كه مغایر فرهنگ جامعه نبوده، مسائل جامعه را كاهش و كيفيت زندگي را بالا ببرد و ايجاد تبعيض نكند و جامعيت داشته باشد. بنابراين؛ قانون بايد با رعايت همه جوانب و ملاحظات تدوين، بررسي و سپس با توجه به نظرات واصله تصويب و با دقت تمام به اجرا گذاشته شود. قانونی که تحت فشار و یا برای تامین منافع یک دسته و گروه تصویب شود مردود است زیرا اجرای آن مآلا نظم جامعه را برهم خواهد زد.

به نظر منتسكيو، حكومت ها سه دسته اند؛ سلطنتي، جمهوري، و اتوكراتيك كه در نوع سوم؛ ستمگري، زورگويي و اجحاف حد و حصر ندارد. منتسكيو معتقد است كه اوضاع و شرايط موجود در هر جامعه كه حاصل رويداد ها و تحولات در طول زمان است نوع و وضعيت حكومت آن جامعه را تعيين مي كند، به عبارت ديگر؛ تاريخ ملي عامل تعيين كننده نظام حكومتي است. منتسكيو زنان را ــ البته زنان قرن 18 را ــ از نظر اشتغال به كارهاي سياسي برابر مردان نمي بيند!.

منتسكيو در كتاب «نامه هاي ايراني» اوضاع پاريس و روش زندگاني آن زمان را از قول يك مسافر خيالي ايراني؛ به باد انتقاد گرفته و مسخره كرده بود. لبه تيز انتقاد او مخصوصا متوجه زندگاني لوكس و تشريفاتي اشراف و وضعيت كليسا بود. منتسكيو نتیجه مطالعه و بررسي جزئيات تاريخ روم را در كتاب «طلوع و غروب امپراتوري روم» منعكس ساخته تا درس عبرت براي امپراتوران و اصحاب قدرت باشد.

 

Montesquieu

 

1334ش:بيست و يكم بهمن ماه سالروز وفات مورخ و محقق نامدار وطن، عباس اقبال آشتياني است كه در سال 1334 در شهر رم ديده ازجهان فروبست. وي در عين حال ناشر مجله «يادگار» بود. بنابراين؛ مي توان اورا در شمار روزنامه نگاران كشور نيز رقم زد. عباس اقبال كه فارغ التحصيل سوربن فرانسه بود سالها در دانشگاه تهران و ساير مدارس عالي كشور تدريس كرده بود. «تاريخ مغول» را مهمترين تاليف او دانسته اند. مجموعه جالبي از مكاتبات عهد سلجوقيان تدوين كرده است. درباره صفويه «مجمع التواريخ» را منتشر ساخته است. تاليفات استاد اقبال آشتياني بسيارند ازجمله سرگذشت امير كبير، جنگهاي ايران و انگلستان، تاريخ طبرستان، تاريخ بحرين و جزاير خليج فارس، درباره تاريخ كرمان. سالي نبود كه استاد اقبال يكي ــ دو كتاب منتشر نكند. تاريخ سه جلدي ايران، تاريخ سه جلدي جهان (عمومي) و كليات تاريخ تمدن از جمله كتب درسي هستند كه وي تاليف كرده است.

ترجمه هاي متعدد از زبان فرانسه از استاد اقبال آشتياني باقي مانده است ازجمله ترجمه يادداشتهاي ژنرال تره زل، ماموريت ژنرال گاردان (افسر فرانسوی اعزامی ناپلئون به ایران)، خاطرات دكتر فوريه پزشك ناصرالدين شاه از سه سال اقامت در دربار ايران.

 

Historian Abbas Eghbal

 

1926م:دهم فوريه سال 1926 اعلام شد كه شهر باستاني « مايا » ها ( بوميان ــ سرخپوستان ــ قاره آمريكا كه عمدتا در آمريكاي مركزي و جنوب مكزيك امروز زندگي مي كردند) در جنگلهاي يوكاتان كشف شده است . باستانشناسان آمريكايي ضمن مطالعه آثار باستاني كشف شده درشمال مكزيك پي به وجود شهري به نام « موييل ××× » با تمدني درخشان برده بودند و چون آن را نمي يافتند ؛ شهر گمشده مي خواندند.

در « موييل » يك بناي بزرگ هرمي شكل ، شش معبد و ساختمانهاي متعدد به دست آمد . وضعيت ساختمانها نشان مي داد كه اين شهر مركز معاملات تجاري و داد و ستد ميان جنوب و شمال قاره آمريكا بوده و مايا ها داراي تقويم و كتابت بوده و حسابداري مي دانسته اند. شهر « موييل » از ساحل درياي كاراييب فاصله چنداني ندارد.

 

هرم باستاني مايا در شهر گمشده موييل


1924م:در اين روز در سال 1924 براي نخستين بار در آمريكا براي اعدام يك مجرم از اطاق گاز استفاده شد. اين مجرم ، « جاني جي » جنايتكار معروف بود كه در زندان شهر « كارسون سيتي» حاكم نشين ايالت نوادا در اطاق گاز قرار گرفت و پس از رها شدن گاز سمي ظرف شش دقيقه جان سپرد. مدتها بود كه اعدام با دار در جامعه آمريكا مورد انتقاد قرار گرفته بود . اين طريقه اعدام بعدا جاي خود را به صندلي برقي داد كه مرگ با آن سريعتر صورت مي گرفت . در دهه 1980 چون هنگام اعدام يك مجرم با صندلي الكتريك، از گوشهاي او خون بيرون زده بود ، اين طريقه هم ترك شد و اعدام در آمريكا اينك با تزريق داروي سمي صورت مي گيرد . اخيرا در چند ايالت آمريكا انتخاب نوع اعدام به اختيار خود محكوم واگذار شده است .در پاره اي از ايالات آمريكا بمانند اروپا ، مجازات اعدام وجود ندارد. آمار نشان داده است كه در دو ايالت تكزاس و ويرجينيا بيش از ساير ايالتهاي آمريكا اعدام صورت گرفته است.

 

اطاق گاز زندان « كارسون سيتي » حاكم نشين ايالت نوادا

 

1950م:فوريه 1950، جهان با دو كشور در يك محدوده جغرافيايي رو به رو شد كه اين وضعيت مخلوق جنگ سرد دو بلوك غرب و شرق بود. اين كشور، «ويتنام» بود كه تحت الحمايه فرانسه قرارداشت.

«بائو داي (پادشاه وقت)» اين كشور را امپراتوري ويتنام و پايتخت آن را شهر باستاني «هوئه» اعلام كرده بود و پذيرفته بود كه تحت سرپرستي فرانسه باشد و دكتر هوشي مين آن را جمهوري دمكراتيك ويتنام و پايتختش را شهر هانوي معرفي كرده بود كه تابع دولت ديگري نيست و حاكميت ملي كامل دارد.

نيروهاي فرانسه در هر دو شهر (هوئه و هانوي) مستقر بودند. فرق اين دو حاكم اين بود كه بائوداي با حمايت فرانسه بر كرسي امپراتوري اش تكيه مي زد و دكتر هوشي مين از دست فرانسه در جنگلها پنهان بود.

تا هفتم فوريه دولتهاي انگليسي زبان ــ آمريكا، كانادا، استراليا، انگلستان و نيوزيلند ــ كشور بائوداي و دولتهاي هند، روسيه، لهستان، چك اسلواكي ، روماني، مجارستان، آلباني، كره شمالي و... كشور دكتر هوشي مين را به عنوان ويتنام برسميت شناخته بودند. نهرو نخست وزير هند بائوداي را دلقك و عمل او را خيمه شب بازي خوانده بود. در عوض، دولت آمريكا به كشتي هاي نظامي اش اجازه داده بود كه از بندر سايگون ديدار دوستانه به عمل آورند.

اين وضعيت نمونه اي از اوضاع جهان در اوايل جنگ سرد و پيش از فوت استالين بود.

 

1950م:سناتور جمهوريخواه ايالت ويسكانسين آمريكا جوزف مككارتيMcCarthy هشتم فوريه 1950 با اين ادعا كه سازمانهاي دولتي آمريكا از جمله وزارت خارجه اين كشور لانه كمونيستها شده اند و كمونيستها به رسانه هاي گروهي از جمله استوديوهاي توليد فيلم سينمايي و بنگاههاي نشر كتاب رخنه كرده اند ، وضعيتي را در آن كشور به وجود آورد كه در تاريخ به « مكارتييسم » معروف شده است . در اين دوره هركس مي توانست به مخالف خود برچسب كمونيست بودن و يا حامي سرخها بزند و از ميدان خارج سازد . اين وضعيت كه تا فروپاشي شوروي سايه آن كم و بيش ديده مي شد ، امريكا را از مديران امور عمومي ، نويسندگان و پژوهشگران مهمي محروم كرد. بيشتر اين عده از ادامه خدمت مايوس شده و خانه نشيني اختيار كردند.

مككارتي كه يك سناتور تازه كار بود دهم فوريه 1950 فهرستي حاوي نام و مقام 205 كارمند وزارت خارجه امريكارا كه در دست داشت در يك مصاحبه مطبوعاتي به روزنامه نگاران نشان داد و گفت كه اينان كه طراح و مجري سياست خارجي امريكا هستند ، خود كمونيست و در نتيجه جاسوس شوروي هستند و دين آچسن وزير خارجه اين را مي داند و به جاي بركنار ساختن آنان شلوار راه ــ راه ديپلماتيك مي پوشد و به لهجه بريتانيايي سخن مي گويد.

سناي آمريكا تحت فشار افكار عمومي كه در آستانه بي اعتمادي نسبت به كارمندان دولت قرار گرفته بودند كميته اي را مامور رسيدگي به ادعاي مككارتي كرد و اين وضعيت كه هر روز گزارشهايش وسيعا در رسانه ها منعكس مي شد تا دوم دسامبر سال 1954 ادامه داشت .

دمكراتهاي سنا در ژوئيه سال 1950 ، پنج ماه پس از اعلام ادعاي مككارتي ، پي به بزرگ جلوه داده شدن موضوع برده بودند و نظر خود را در سنا اعلام كرده بودند كه مككارتي آنان را تهديد به كشاندن به دادگاه كرد و به كار خود ادامه داد . در يك مورد حتي كنگره را مجبور به بررسي طرح قانوني كرد كه براي عضويت در حزب كمونيست امريكا جريمه و مجازات تعيين شده بود كه طرح به دليل مغايرت با اصل ازادي عقيده به تصويب نرسيد. مككارتي در اين مدت حتي محقق معروف « اوون لاتيمور » را هم كمونيست و جاسوس شوروي اعلام كرده بود. جمعا دو هزار تن از كاركنان دولت تصفيه شدند كه در جلسه 2 دسامبر سال 1954 سنا ، سناتورهاي حزب دمكرات كارها و ادعاهاي مككارتي را اغراق آميز و براي جامعه آمريكا زيان آور خواندند و براي محكوم كردن و تقبيح او راي گرفته شد و وي با 67 راي موافق در برابر 22 راي مخالف تقبيح و به « مكارتييسم » پايان داده شد.

 

سناتور مككارتي فهرست كمونيست هاي وزارت خارجه آمريكا را نشان مي دهد

 

1763: فرانسه كه درجنگ بر سر كانادا از انگلستان شكست خورده بود كانادا را به اين كشور داد .

1846: انگليسي ها كه سرگرم تصرف همه هند بودند سيكهاي پنجاب را كه استقلال داشتند در جنگ شكست دادند و تابع خود ساختند.

1933: هيتلر اعلام كرد كه ماركسيسم جايي در آلمان ندارد، زيرا آلماني ها سوسياليسم ملي را پذيرفته و به آن راي داده اند.

1933: هيتلر اعلام كرد كه ماركسيسم جايي در آلمان ندارد، زيرا آلماني ها سوسياليسم ملي را پذيرفته و به آن راي داده اند.

1951: (21بهمن 1329) شاه با ثريا اسفندياري بختياري ازدواج كرد. ثريا همسر دوم شاه بود.

ثريا چون داراي فرزند نشد، هفت سال بعد مطلقه گرديد.

1954: آيزنهاور رئيس جمهوري آمريكا اعلام كرد كه به مصلحت اين كشور نيست كه خود را در مسئله ويتنام درگير كند.

منبع:iranianshistoryonthisday.com

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------