تازه های تقویم تاریخ

داريوش بزرگ پدر ناسيوناليسم ايراني

تقویم تاریخ - 13 تیر

489پیش ازمیلاد:4 ژوئيه سال 489 پيش از ميلاد داريوش بزرگ - شاه شاهان - كه بر تمركز امور و ايراني…

تقویم تاریخ -7 بهمن



 

 

750م:در جنگ دو روزه ــ 26 و 27 ژانويه ــ سال 750 ميلادي كه در كنار رودخانه «زاب» ميان نيروهاي ابومسلم خراساني و لشكريان مروان (آخرين حكمران امويان شرق) روي داد، مروان شكست خورد و به مصر گريخت و در آنجا كشته شد. ابومسلم (متولد اصفهان) كه بر ضد حكومت امويان بپاخاسته بود سال پيش از آن (749 ميلادي ــ 128 هجري خورشيدي) هم ارتش امويان را شكست داده بود و پس از اين پيروزي، مروان را از خلافت خلع و آن را به ابوالعباس سفاح منتقل كرده بود. بسياري از مورخان، اين سال را آغاز خلافت عباسيان و گسترش نفود ايرانيان در امور حكومت نوشته اند. طولي نكشيد كه مركز خلافت نيز از شهر دمشق به شهر تازه ساز بغداد واقع در 36 كيلومتري شمال مدائن (تيسفون) پايتخت پيشين ايران منتقل شد. نام« بغداد» كه در زمان ساسانيان يك روستا و درختستان بود تغيير داده نشده است كه «بغ» در فارسي ميانه به معناي «خدا» و «داد» از مصدر دادن است كه جمع دو كلمه معناي «هديه خدا» را مي رساند.

 

1556م:بيست و هفتم ژانويه زادروز شاه عباس یکم است. تولد و وفات شاه عباس در ژانويه اتفاق افتاده است. وي که 27 ژانويه 1556 به دنيا آمده بود در 19 ژانويه سال 1629 فوت شد.

مورخان متفق القول گفته اند كه سياستهاي داخلي و خارجي او مشابهت زياد به طرحهايي داشت كه هزار سال پيش از وي توسط خسروانوشيروان (انوشيروان دادگر) به اجرا درآمده بود. شاه عباس كه از جانب پدر فرماندار خراسان بود و درشهر هرات حاكم نشين خراسان وقت بسر مي برد پس از آن كه شنيد سران قزلباش پدر نابيناي او را آلت دست قرار داده و مادرش «مهدعليا» را كه مانع سوء استفاده هاي ايشان بود كشته اند با لشكر خراسان به قزوين شتافت، كودتا كرد و شاه شد و با ایجاد یک ارتش ملی دست قزلباش را به تدريج از كارها كوتاه كرد و پایتخت را به اصفهان انتقال داد و از این شهر با پای پیاده به زیارت مشهد رفت.

 

شاه عباس با کلاهي که خود طرح تهيه آن را داده بود


1916م:ژنرال انگليسي «پرسي سايكس» كه در ظاهر، مامور سركوب كردن آلماني هاي مقيم ايران و ايرانيان هوادار آلمان، ولي در باطن استقرار نظامي هرچه بيشتر در وطن ما شده بود 27 ژانويه سال 1916 (7 بهمن 1294 هجري خورشيدي) با چند واحد سرباز از هند وارد بندر عباس شد و از آنحا به كرمان رفت و مستقر شد. اين ژنرال انگليسي كه بعدا به خاطر خدماتش به امپراتوري لندن، از دولت متبوع خود لقب «سر» گرفت همان است كه تاريخ ايران و تاريخ افغانستان تاليف کرده است (بدون اين كه بر زبان فارسي مسلط باشد و روش تحقيق در تاريخ، و يا تاريخنگاري بداند!). اين دو كشور تا قرن 19 داراي تاريخ مشترك بوده اند.

در دهه هاي پس از اشغال نظامي ايران در شهريور 1320، در مدارس تعليمات عالي وطن ما از كتاب هاي «سر پرسي سايكس» به عنوان ماخذ استفاده مي شد!.

كتاب «تاريخ افغانستان» تاليف ژنرال سايكس تنها فايده اي را كه دارد اين است كه نشان داده است تا قرن نوزدهم، دو كشور تاريخ مشترك دارند و طبق اصل «ماكس وبر» در تعريف ملت، مي توان به آن استناد كرد و چون تاريخ (نياكان)، فرهنگ و رسوم مشترك است؛ پس اتباع ايران و افغانستان يك ملت با دو دولت هستند كه ترديد هم در آن وجود ندارد. طبق نظر«ماكس وبر» انديشمند آلماني و سايرين، يك و يا دو عامل از اين سه نمي تواند برهان مليت باشد و هر سه عامل بايد جمع باشند. حتي «زبان» رايج به تنهايي شاخص مليت نيست. در برخي از نقاط جهان، زبان را فاتحان و مهاجمان تحميل كرده اند. زبان بسياري از كشورها مثلا غنا و جامائيكا و ... انگليسي است زيرا كه سالها تحت سلطه دولت انگلستان بودند ولي با انگليسي ها مليت واحدي را تشكيل نمي دهند. مي دانيم كه فاتحان فرانسوي جزاير انگلستان، قرنها زبان خود را به انگليسي ها تحميل كرده بودند و زبان انگليسي بعدا به نيروي ناسيوناليسم اين سرزمين احياء شد ولي بسياري از واژه هاي آن ريشه فرانسوي را حفظ كرده اند. پيش از انگليسي ها، ناسيوناليسم ايراني زبان فارسي را احياء كرده و ايران را از قلمرو زبان عربي خارج ساخته بود. همزمان با فتح انگلستان توسط فرانسويان، تركان سلجوقي هم زبان خود را در شمال غربي ايران ترويج دادند كه به صورت زبان خانگي (غير رسمي) باقي مانده است.

بازگرديم به مطلب ژنرال پرسي سايکس: انگلستان كه با روسيه، در پي سازش اوت 1907 سن پترزبورگ ايران را ميان خود قسمت كرده بودند در منطقه نفوذ خود در ايران يك نيروي نطامي تحت عنوان «اس پي آر» تاسيس كرده بود كه افسران انگليسي بر آن فرماندهي داشتند و ژنرال پرسي سايکس مبتکر ايجاد اين نيرو بود.

در دو سال نخست جنگ جهاني اول، ايرانيان كه از انگليسي ها به سبب مداخلاتشان در اوضاع ايران خشمگين بودند به تشويق آلماني ها و با كمك آنان در چند مورد به كنسولگري هاي انگلستان و سازمانهاي انگليسي حمله برده بودند و عده اي از ايشان را كشته بودند. همين خشم بود كه ايرانيان را بر آن داشت كه پس از بسته شدن كنسولگري هاي انگليسي به دستور دكتر مصدق، آن همه شادي كنند كه كشور به حالت تعطيل در آمده بود و روزي كه پس از براندازي 28 مرداد 1332 قرار شد انگليسي ها باز گردند، تظاهرات وسيع ضد دولتي آذر ماه 1332 را به وجود آوردند و از آن پس همه ساله به اين مناسبت در آذر ماه دست به اعتراض مي زنند كه اين قصه غم انگيز فراموش نشود.

هفتم بهمن ماه 1309 (27 ژانويه 1930) درپي يك بررسي طولاني، شاه وقت كه فرمانده كل نيروهاي مسلح بود موافقت كرد كه «ماوزر Mauser» ساخت آلمان پس از يك دوره آزمايش چندساله، تفنگ رسمي ارتش ايران شود. اين آزمايش روي ماوزرهاي «وي. زي 24 ـ VZ » يعني ماوزر ساخت سال 1924 صورت گرفت و ستاد ارتش در سال 1934 (1313) به آن نمره قبولي داد. از آن پس ماوزر كه توليد انبوه آن از سال 1898 (110 سال پيش) در «اوبرنادورف» آلمان آغاز شده بود و در طول جنگ جهاني اول به عنوان دقيقترين و خوشدست ترين تفنگ سبك بكار رفته بود جاي تفنگهاي روسي (ناگانت = نوغان) و انگليسي و ... را در ارتش ايران گرفت. اين تفنگ توسط دو برادر آلماني به نام هاي «پتر پل» و «ويلهلم» ماوزر Mauser Brothers براي ارتش آلمان ساخته شده بود. كارخانه ماوزر بعدا شعبه خود را در شهر «برنو» واقع در ايالت موراوياي چك اسلواكي داير كرد و دولت ايران كه مشتري كمپاني «اشكودا» بود ترجيح داد كه تفنگهاي ماوزر ساخت شهر برنو Brno را خريداري كند و از آن پس در ايران نام «برنو» بر تفنگهاي ماوزر گذارده شد كه پنج تير و تك تير بودند. از دهه 1940، ايران خود دست به ساختن برنو زد و آن را در كارخانه هاي تسليحات (معروف به مسلسل سازي واقع در نزديكي دوشان تپه) و در دو نوع ساخت: برنو كوتاه و برنو معمولي. ميان دو جنگ اول و دوم جهاني بيش از يك ميليون ماوزر در آلمان و شهر برنو ساخته شد كه علاوه بر 11 لشكر پياده در ورماخت، ارتشهاي ژاپن و روماني هم به آن مجهز شده بودند. از اواخر دهه 1950 (سال 1957) به تدريج تفنگهاي نيمه خودكار آمريكايي «ام ـ 1» M_1 جاي برنو را در ارتش ايران گرفت. تفنگ «ام ـ1» كاليبر 30 در سال 1938 توسط مهندسي به نام «جان گارند John Garand» ساخته شده بود و ارتش آمريكا از آنها در جنگ جهاني دوم و جنگ كره استفاده كرده بود. ارتش آمريكا تا دهه 1960 به تدريج تفنگها «ام ـ 14» و بعدا «ام ـ 16» را در واحدهاي خود جانشين «ام ـ 1» كرده بود. از دهه 1970 ارتش ايران به وارد كردن تفنگHeckler&Koch G_3 هكلر و كخ (ژ ـ 3) و بعدا كالاشنيكوف Kalashnikov دست زد و .... اينك از برنو به علت زيبايي به عنوان تفنگ تشريفاتي استفاده مي شود. پس از خيانت شهريور 1320 (آگوست 1941) و مرخص شدن سربازان پادگانها، بسياري از برنوهاي ارتش به دست افراد ايل ها و عشاير و نيز راهزنان افتاد كه سالها باعث ناامني كشور بود.

 

Percy Sykes

 

1327ش:عباس اسكندري نماينده مجلس شوراي ملي (از حزب توده) در پي نطقهايي كه در چند جلسه پياپي مجلس ايراد شده و دكتر مصدق آغازگر آنها بود؛ در جلسه هفتم بهمن سال 1327 (مصادف با 27 ژانويه 1949 ) اكيدا خواستار لغو قرارداد نفت و بر چيده شدن بانك انگلستان در تهران معروف به بانك شاهي (بعدا شاهنشاهي) شد.

وي ضمن اشاره به يكايك آسيب هايي كه ايران از دوران سلطنت فتحعليشاه قاجار از مداخلات انگليسي ها در امور خود ديده بود تني چند از نمايندگان مجلس از جمله سيد حسن تقي زاده را در اين زمينه متهم كرد كه هنوز هم (باوجود بيدار شدن ملت) به جانبداري از سياست هاي لندن ادامه مي دهند.

متعاقب همين جلسات مجلس بود كه دانشجويان كلاسهاي درس دانشگاه تهران را تعطيل و به خيابانها ريختند. اين صداهاي اعتراض ديگر خاموش نشد تا به نتيجه رسيد.

پانزدهم بهمن ماه همين سال (1327) در مراسم سالروز دانشگاه تهران که در محوطه دانشکده حقوق اين دانشگاه برگزار شده بود به سوي شاه تيراندازي شد. شب همان روز، حزب توده ايران متهم به شرکت در اين توطئه شد، شوراي وزيران غيرقانوني شدن فعاليت اين حزب را تصويب کرد و بعدا لايحه مربوط به پارلمان داده شد. اين تيراندازي همچنين بهانه قرارگرفت تا شاه اختيارات خود را افزايش و مداخله درامور دولت را گسترش دهد.

 

عباس اسكندري


1944م:27 ژانويه سال 1944 پس از 30 ماه و تحمل نزديك به يك ميليون تن تلفات، محاصره شهر لنينگراد (سن پترزبورگ كه ولاديمير پوتين از آنجاست) شكسته شد. نيروهاي آلمان از دهم ژوئيه 1941 محاصره لنينگراد را با هدف تضعيف روحيه روس ها آغاز كرده بودند. حمله به لنينگراد با 38 لشكر آلماني از طريق منطقه بالتيك آغاز شده بود. نيروهاي فنلاندي هم در اين حمله به آلماني ها كمك مي كردند. 83 روز طول كشيد تا نيروهاي آلماني از حومه شهر بگذرند و آن را از همه سوي محاصره كنند. تا نوامبر سال بعد 640 هزار و 803 تن از ساكنان شهر و عمدتا از گرسنگي و سرما جان سپرده بودند. در آن ماه (نوامبر1942) روسها با ايجاد يك جاده روي درياچه منجمد، موفق به رساندن خوراك و سوخت و نيروي تازه نفس به شهر شدند و 550 هزار تن از ساكنان غير نظامي را تخليه كردند. از اين شهر جمعا 517 هزار سرباز روس دفاع كردند و بسياري از آنان كشته شدند.

سرانجام 27 ژانويه نيروهاي آلماني تحت فشار ارتش سرخ دست از محاصره لنينگراد برداشتند و كار عقب نشيني را آغاز كردند كه تا برلن ادامه يافت.

در ژانويه سال 2004 و به مناسبت شصتمين سال پايان محاصره سن پترزبورگ (لنينگراد)، برخي از مورخان به پوتين توصيه كرده بودند كه اين رويداد را آويزه گوش خود كند تا تكرار نشود. نرمش هاي مسکو پس از فروپاشي شوروي در برابر غرب باعث شده بود كه در اين سال تني چند از تحليلگران اين نظر انديشمندان را زنده و به آن استناد كنند كه درونگرايي و آماده سازش بودن، فرهنگ مردمي شده است كه در طول تاريخشان حكومت مغولها بر خود را تجربه كرده اند. روس ها قرنها تحت سلطه مغولها بودند.

در سال 2007 در سالروز شكسته شدن محاصره لنينگراد، گزارش هايي در رسانه ها انتشار يافته بود كه حكايت از افزايش فشار آمريکا براي پيوستن اوكراين به ناتو و نيز ديدار فرمانده كل نيروهاي مسلح آمريكا در خاورميانه از كشورهاي آسياي مركزي داشت. با توجه به اين فعاليت هاي ضد روس غرب که دنبال روانشناسي جنگ سرد است، تفسيرنگاران آمريکاي لاتين به سران مسكو هشدار داده بودند كه اگر نجنبند فردا برايشان خيلي دير خواهد بود.


1973م:ساعت هفت بامداد 27 ژانويه سال 1973 ميان نيروهاي آمريكا و كمونيستها در ويتنام آتش بس بر قرار شد. اين آتش بس شامل زد و خورد نيروهاي ويتنام جنوبي با كمونيستها نمي شد. قرارداد آتش بس قبلا در پايان يك رشته مذاكرات طولاني در پاريس امضاء شده بود. در لحظه امضاي قرارداد، شمار نيروهاي آمريكايي در ويتنام از رقم 500 هزار تجاوز مي كرد. جمع تلفات اين نيروها از آغاز جنگ ويتنام 57 هزار كشته، يك هزار و سيصد ناپديد، 600 اسير و 303 هزار و 640 مجروح اعلام شده بود. اين جنگ براي آمريكا 109 ميليارد و 500 ميليون دلار (به ارزش آن زمان) هزينه داشت. جنگ ويتنام كه از سال 1961 آغاز شده بود از 1965 شدت يافته بود. دو سال پس از اين آتش بس و تخليه تدريجي نظاميان آمريكايي، شهر سايگون در سي ام آوريل 1975 به دست نيروهاي كمونيست افتاد و وحدت ويتنام تامين شد. سايگون به شهر «هوشي مين» تغيير نام داده است.

در سالهاي 2006 و 2007، که استرتژي آمريکا در عراق زير انتقاد شديد بوده، تفسيرنگاران جمهوريخواه آمريكا در دفاع از «استراتژي تجديد نظر شده» جورج بوش در قبال مسئله عراق، نتايج سازش پاريس و تخليه ويتنام را استناد قرار مي دهند.

 

سناتور جيمز وب (در 2007)

 

2007م: «جيمز وبJames Webb» سناتور دمكرات آمريكايي را كه از افسران آمريكا در جنگ ويتنام بود و بيست و سوم ژانويه 2007 مفاد نطق يكساعته جورج بوش در جلسه مشترك سالانه دو اطاق كنگره (state of the union) را رد كرد در 1973 در جنگلهاي ويتنام در صحنه جنگ نشان مي دهد. سناتور وب كه در ژانويه 2007 واكنش حزب دمكرات به نطق بوش را منعكس مي كرد گفت كه جنگ عراق به اعتبار جهاني آمريكا لطمه سخت وارد ساخته، اين كشور را مقروض كرده، خون جوانانش را هدر داده و مبارزه با تروريسم را بي نتيجه ساخته است.

 

1983م:27 ژانويه 1983 مجازات اعدام بانو چيانگ چينگ همسر سالخورده مائو تسه تونگ رهبر انقلاب و بنيادگذار جمهوري توده اي چين به حبس ابد تبديل شد. پس از درگذشت مائو ، همسر وي و سه تن ديگر از ياران بنيادگذار اين جمهوري متهم به سازمان دادن انقلاب فرهنگي چين شده بودند. هدف از انقلاب فرهنگي چين زدودن هرگونه تفكر و عادات غير سوسياليستي از جامعه اين كشور اعلام شده بود كه تلفاتي هم داشت. بانو چيانگ توسط همانهايي به اعدام محكوم شده بود كه اگر تلاش و زحمات مائو نبود به مقام نمي رسيدند!. محاکمه بانو چیانگ و تنی چند از یاران مائو راه را برای اصلاح سیستم اقتصادی چین باز کرد.

 

بانو چيانگ

 

2005م:سناي آمريكا 26 ژانويه 2005 انتصاب بانو «كاندوليزا رايس» را به سمت وزير امورخارجه آمريكا پس از يك گفت و شنود نسبتا طولاني با وي، با 85 راي موافق در برابر 13 راي مخالف تاييد كرد. بانو رايس در طول چهار سال پيش از احراز اين سمت (دور اول حکومت جورج دبليو بوش)، مشاور ويژه رئيس جمهوري آمريكا در امور امنيت ملي بود.

با اين كه سناتورهاي حزب دمكرات از سياست هاي قبلي بانو رايس انتقاد شديد كرده بودند بسياري از آنان به او راي موافق دادند!.

دمكراتهاي منتقد گفته بودند كه بانو رايس در سمت مشاور ويژه بارها كنگره را فريب داده بود و مسئول برخي از اشتباهات دولت است. بعضي هم گفته بودند كه بانو رايس تجربه كار ديپلماتيك ندارد، خشن و يك دنده است و دوست و متحد بيشتري براي آمريكا به وجود نخواهد آورد.

 

کاندوليزا رايس


2006م:پيروزي حماس در انتخابات 26 ژانويه 2006 فلسطيني ها كه از 132 كرسي پارلمان دولت خودگردان برنده 76 كرسي شده بود در جهان ايجاد شوك و شگفتي كرده بود زيرا چنين اكثريتي قبلا پيش بيني نمي شد. چهار كرسي ديگر به حزب متحد حماس تعلق گرفته و سازمان «فتح» كه چهار دهه كنترل امور فلسطيني ها را به دست داشت تنها داراي 43 كرسي شده بود و 9 كرسي ديگر را احزاب و افراد مستقل به دست آورده بودند.

بانو مريم فرحت (ام نيذال) يكي از نامزد هاي حماس بود كه در اين انتخابات پيروز شده بود. وي سه پسر از شش فرزند خود را با دست خودش به مبارزه با اسرائيل و عمدتا انفجار انتحاري فرستاده بود. او گفته است: بچه هايم را دوست داشتم ولي فلسطين را بيش آنان.

همه ناظران خارجي و از جمله جيمي كارتر رئيس جمهور پيشين آمريكا بر درستي انتخابات 26 ژانويه 2006 فلسطيني ها صحه گذارده بودند. مقامات دولت آمريكا پس از انتشار اخبار مربوط به پيروزي حماس در انتخابات گفته بودند كه با دولت حماس تماس نخواهند گرفت زيرا كه اين نهاد را يك سازمان تروريستي اعلام كرده اند و تماس آنها از اين پس با شخص محمود عباس خواهد بود. دولتهاي بزرگ اتحاديه اروپا هم تاکيد کرده بودند كه اگر دولتي را كه حماس تشكيل دهد اعلاميه هاي قبلي خود داير بر قصد انهدام اسرائيل را پس نگيرد نمي تواند انتظار كمك مالي و هر گونه كمك ديگر را از آنها داشته باشد. يك رهبر حماس در واکنش به اظهارات مقامات اروپايي، در مصاحبه با شبكه سي بي اس آمريكا گفته بود: صلح با اسراييل به اين شرط پذيرفتني است كه همه اراضي اشغالشده جنگ سال 1967 از جمله بيت المقدس قديمي را تخليه كند.

از سوي ديگر، در پي اعلام پيروزي حماس، برخي از اعضاي سازمان «فتح» از جمله ماموران پليس فلسطيني عضو اين سازمان دست به تظاهرات زده و گفته بودند كه نمي خواهند حماس بر آنان حكومت كند.

اصحاب نظر ضمن تفسير پيروزي دمکراتيک (انتخاباتي) حماس گفته بودند كه وجود فساد مالي و ضعف اداري در دستگاه دولت خودگردان باعث قطع اميد اکثريت فلسطيني ها از آن شده بود.

همين اصحاب نظر ضمن اشاره به اصرار دولت آمريکا در دمکراتيزه شدن خاورميانه، با توجه به نتايج انتخابات اخير عراق و فلسطيني ها گفته بودند كه دمكراسي عرب هميشه به راه آمريكا نخواهد رفت. اين صاحبنظران پيش بيني کرده بودند که نتايج انتخابات عراق و فلسطيني ها، مسائل اين دو و مشکلات آمريکا را افزايش خواهد داد. مرور زمان درستي اين پيش بيني را نشان داد و ديديم که بر مشکلات عراق و فلسطيني ها در طول سال 2006 افزوده شد. اين مشکلات تفکر آمريکاييان را نسبت به دولت خود تغيير داده است.

 

مريم فرحت

 

2008م:«سامر گاراس» 25 ساله ساکن «ال رینو» ـ شهرکی نه چندان دور از اکلاهما سیتی آمریکا با داشتن چهار فرزند از شوهرش «جیسون» طلاق گرفت تا زندگانی بهتری داشته باشد. این دو در دوران دبیرستان با هم آشنا و ازدواج کرده بودند. طلاق «سامر» و شوهرش دهم دسامبر 2008 قطعی شده بود. تلاش بستگان جیسون و سامر برای سازش دادن آنان ادامه داشت که سامر با «جاشوا دورچو» ـ مردی به سن و سال خودش آشنا شد و جاشوا پس از چندبار رفت و آمد آمادگی خودرا برای ازدواج با او ابراز داشت و سامر بدون اطلاع از گذشته جاشوا حتی حاضر شد که اجازه دهد از ماه بعد به خانه او برود و آنجا زندگی کند تا مقدمات ازدواج فراهم شود و در این مدت نیمی از هزینه خانه را برعهده بگیرد. از آشنایی و رفت و آمد سامر با جاشوا چهار هفته بیش نگذشته بود که 13 ژانویه 2009 تلاش بستگان سامر برای تماس تلفنی با او به جایی نرسید و در محل کار نیز حاضر نشد. سرانجام یکی از بستگان برای اطلاع از احوال سامر به خانه او رفت؛ اتومبیل سامر در آنجا نبود اما در ورودی خانه هم قفل نبود. این فرد وارد خانه شد و در آنجا با جسد سامر و چهار بچه اش رو به رو شد و از همانجا جریان را به پلیس اطلاع داد. پلیس به جستجوی جاشوا و اتومبیل سامر پرداخت. این اتومبیل در فاصله ای دور، در ایستگاه قطار یافت شد. پس از انگشت نگاری از اتومبیل و بررسی سوابق جاشوا معلوم شد که وی در عمر کوتاه خود چندبار به جرم سرقت انومبیل، حمل ماری جوانا (مری وانا) و ... به زندان افتاده بود و پس از تحمل آخرین محکومیت با سامر آشنا شده بود و ....

 

جاشوا (متهم) – سامر و چهار فرزندش (مقتولان). این عکسها را پلیس در اختیار رسانه ها گذارده بود


2009م:به گزارش رسانه های آمریکا در 26 ژانویه 2009 (ششم بهمن 1387)، یک مرد 93 ساله ساکن شهر «Bay City» ایالت میشیگان که برق خانه او به سبب پرداخت نشدن صورتحساب قبلی قطع شده بود از سرما منجمد شد. پزشک قانونی شهر پس از معاینه جسد این مرد که «Mavin E. Schur» نام داشت، مرگ او را hypothermia (سرمای شدید ـ انجماد) اعلام کرد که مرگی دردناک است و تا جان دادن کامل؛ وقتگیر. هنگام ورود پلیس به خانه مروین (ماروین) در نیمه روز، برودت داخل ساختمان صفر درجه سانتی گراد بود. تعرفه مصرف برق در آمریکا بالاست و متوسط میزان آن برای یک خانه سه اطاقه کمتر از 150 دلار در ماه نیست. همچنین آب بها و اشتراک تلفن و تلویزیون ماهواره ای ـ کابلی و نیز اینترنت. مروین که با آن کهولت، تنها می زیست استطاعت پرداخت هزینه زندگی در خانه سالمندان را که در شهر او بالغ بر یکهزار و پانصد دلار در ماه بود نداشت.


2010م:رسانه ها انفجارهای انتحاری 25 و 26 ژانویه 2010 بغدادرا واکنش سنّی ها و بعثی های عراق به اعدام علی حسن عبدالمجید وزیر دفاع پیشین این کشور و پسر عموی صدام حسین بشمارآورده اند. عبدالمجید که چهاربار جداگانه به اعدام محکوم شده بود دوشنبه 25 ژانویه اعدام شد. وی متهم به کاربردن گاز شیمیایی برضد کردها در حلبچه در سال 1988 و در جریان جنگ عراق با ایران و همچنین دو بار سرکوب خشونت بار شیعیان عراقی در دهه 1990 (در پی شکست نظامی عراق از آمریکا در کویت) شده بود. وی پس از بکاربردن گاز شیمیایی در حلبچه که گفته شده است ضمن آن هزاران تن جان سپرده بودند به علی شیمیایی (کمیکال علی) معروف شده بود. در جریان جنگ عراق با ایران، کردهای عراقی که از عرب های این سرزمین ناراضی بوده اند جانب ایران را گرفته بودند. در آن زمان دولت وقت آمریکا از دولت وقت عراق حمایت می کرد.

 

2010م:انفجارهای انتحاری دوشنبه 25 ژانویه 2010 سه هتل بزرگ بغدادرا که عمدتا محل اقامت خارجیان است هدف قرارداده بودند که ضمن آنها 41 تن کشته و بیش از 70 نفر دیگر مجروح شدند. محصول انفجار انتحاری روز بعد از آن (26 ژانویه 2010) که ساختمان پزشگی قانونی عراق هدف بود 22 کشته و 82 مجروح بود. قرار بود که جسد عبدالمجید جهت صدور جواز دفن به این ساختمان منتقل شود. جسد پس از اعدام، به مقامات نظامی آمریکا تحویل داده شده بود. عبدالمجید به همان طریقی اعدام شد که صدام در دسامبر 2006 شده بود؛ با طناب دار.

دور تازه انفجارهای انتحاری عراق از هشتم دسامبر 2009 آغاز شده بود که در آن روز تخریب ساختمان چند وزارتخانه هدف بود.

برخی از مفسران دور تازه انفجارهای بغدادرا بی ارتباط با ردّ تقریبا پانصد نامزد انتخاباتی نمی بینند و گفته اند که ردّ نامزدها ثابت می کند که دمکراسی عراق از مرحله «حرف» خارج نشده و «تاریخ» دولت آمریکا را متهم خواهد کرد که باوجود استقرار نظامی در عراق نتوانسته است دمکراسی برقرار کند که یکی از هدفهای اشغال نظامی و طرد صدام بود. در یک دمکراسی رای دهندگان نامزدها را ردّ می کنند نه قبلا دولت!. قرار است انتخابات پارلمانی عراق بزودی برگزار شود. دولت آمریکا از اینکه پیروزی حامد کرزای در انتخابات افغانستان بدون داشتن نیمی از آراء و برغم تردید به درستی رای گیری را پذیرفته است در معرض اتهام است.

 

علی حسن عبدالمجید


98: ماريوس نروا امپراتور روم در 76 سالگي درگذشت و جانشين او تراژان پس ازكسب راي اعتماد سنا وعده مبارزه با فساد و نيز دادن وام كشاورزي با بهره 5 درصد داد تا كشاورزان مجبور نشوند از نزولخورها قرض بگيرند.

1755: پس از شمارش كشته شدگان زلزله شهر ليسبون پايتخت پرتغال كه روز پيش از اين (26 ژانويه) رخ داده بود اعلام شد كه بيش از سي هزار تن جان باخته بودند. ليسبون كه بر فراز هفت تپه بنا شده است در طول تاريخ چندبار براثر زلزله ويران شده است .

1756: «موزارت» آهنگساز بلند آوازه اتريشي در سالزبورگ به دنيا آمد.

1926: (سال 1304 هجري خورشيدي) محمدرضا پهلوي از سوي پدرش رضاشاه به عنوان وليعهد اعلام شد.

1943: نيروي هوايي آمريكا شهر ويلهلمز هاون آلمان را با 50 بمب افكن سنگين بمباران كرد.

1951: آزمايشهاي اتمي آمريكا در صحراي نوادا با پرتاب بمب از هواپيما آغاز شد.

1967: 60 كشور قرارداد منع آزمايشهاي هسته اي در هوا و فضا را امضاء كردند.

1976: (سال 1354 هجري خورشيدي) بازگشت نيروهاي ايراني از ظفار آغاز شد.

منبع:iranianshistoryonthisday.com

تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

سایر خبرهای داغ

    ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

    ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------