آخرین اخبار فرهنگی - هنری

اخبار،اخبار جدید،اخبار روز

نقش متفاوت لیلا حاتمی در یک فیلم آمریکایی

با آماده نشدن فیلم «مسیر باد» ساخته کارگردان آمریکایی «ترنس مالیک» برای نمایش در جشنواره کن، پیش بینی می‌شود که نخستین نمایش…

بالی برای پرواز



 

 ریشه سترگی در تاریخ ایران دارد اما هنوز هم تعریف آن در ذهن بسیاری از افراد مشخص نیست. آنقدر فاصله میان تعریف افراد در این مورد هست که گاهی جای دعا با مناجات و نوحه سرایی عوض می‌شود. شاید به همین دلیل هم باشد که عده ای با استفاده از مشخصه های تلاوت قرآن کریم به قضاوت در مورد چیستی اش می پردازند.

 

مناجات‌خوانی با اینکه دارای ظاهری دینی و مذهبی است و به نظر می‌رسد که پس از ورود اسلام به ایران در فرهنگ ما رسوخ کرده اما ریشه‌ای کهن در تاریخ این سرزمین دارد. هنری که به نظر بسیاری از افراد، زیرشاخه‌های فراوانی را شامل می‌شود و از ادعیه تا شعر و ترانه ایران را تحت تأثیر قرار داده است.

 

در همین بین هستند افرادی که بی‌توجهی مسئولان فرهنگی و وضع قوانین نادرست را باعث کمرنگ شدن این هنر در میان مردم می‌دانند. ماه مبارک رمضان فرصت مناسبی است برای پرداخت دوباره به این مقوله. امیر اثنی عشری خواننده موسیقی ایرانی که سابقه همکاری با گروه شیدا و استاد محمدرضا لطفی را دارد و پیشتر نیز مناجات هایی را در ماه مبارک رمضان منتشر کرده است با ماست تا درباره این هنر گفت و گو کنیم.

 

نخستین سوال من در این گفت‌وگو به تعریف دقیق مناجات‌خوانی برمی‌گردد، چون به‌نظر می‌رسد این تعریف هم محل بحثی شده که برخی افراد برایش چارچوب خاصی قایل هستند. با این توضیح مناجات‌خوانی دقیقا چیست؟

برای مناجات‌خوانی می‌توان دو معنای عام و خاص قایل شد. در معنای عام هر آنچه با استفاده از موسیقی یا آواز خطاب به معبود یا معشوق خوانده می‌شود، مناجات‌خوانی محسوب می‌شود. از درد دل عاشقانه پیرچنگی مثنوی گرفته تا خواندن آوازهایی با رویکرد عرفانی از شعرا یا مناجات‌های مسجع خواجه عبدالله. در این تقسیم‌بندی یکی از مشهورترین‌ها حضرت داود است که با صوت خوش خود جانوران را مسحور می‌کرده و تعدادی از ترانه‌های منسوب به وی در کتاب مزامیر یا زبور آمده است.

 

اما مناجات‌خوانی به معنی خاص آن عبارت است از: «راز و نیاز بنده و بیان عجز او به پیشگاه خداوند که با صفای قلب و رقت احساس، انجام می‌شود».

 

به این ترتیب مناجات‌خوانی به معنی خاص آن را می‌توان در زیرمجموعه آیین‌ها و مناسک مذهبی تعریف کرد. این‌گونه، آنچه زرتشتیان ایرانی در آیین‌های ویژه خود به‌صورت آهنگین می‌خوانند و اذان و سحرخوانی ماه رمضان در اسلام و نیایش‌های سایر ادیان در این تقسیم‌بندی قرار می‌گیرد. در ایران می‌توان از هر دوی این سنت‌ها نمونه‌هایی را مثال زد و ردپای آن را مشاهده کرد.

 

و موقعیت این آثار در تاریخ هنر و موسیقی ایران چطور است؟

در طول تاریخ کشورمان ایران به دلایل اجتماعی، سیاسی و مذهبی محدودیت‌های گوناگونی بر موسیقی تحمیل شد که در دوره‌ای موسیقی از طریق سنت تعزیه‌خوانی و توسط تعزیه‌خوانان از گزند نابودی و فراموشی در امان ماند. این همنشینی میان موسیقی و مذهب از طرفی موجب تاثیرگذاری بیشتر مفاهیم اعتقادی بر مخاطبان خود، با ابزار موسیقی بود و از سوی دیگر موجب حفظ و زنده ماندن بخشی از نغمه‌های موسیقی شد.

 

از ارتباط میان مناجات‌خوانی و ادبیات و شعر هم برای‌مان بگویید...

نیایش عمیق‌ترین و روح‌نوازترین راه ارتباط انسان با محبوب ازلی است. بسامد مناجات در شعر فارسی نسبت به نثر بیشتر است، اما همین متون باقی‌مانده بحق جزو آثار ماندگار، زیبا و فصیح زبان فارسی هستند. در حوزه نثر بخش‌هایی از اوستا، قدیمی‌ترین اثر باقی‌مانده در حوزه مناجات و مناجات‌های خواجه عبدالله انصاری، یکی از مشهورترین این نوع ادبی است.

 

باتوجه به تقسیم‌بندی رایج در ادبیات فارسی شعر را به چهار نوع اصلی تقسیم می‌کنند که عبارت است از:  شعرحماسی، غنایی، تعلیمی و نمایشی.

 

چنانچه پیشتر در تعریف مناجات آمد، ماهیت مناجات از دیدگاه انواع ادبی با در نظر گرفتن مایه‌های قوی احساسی و عاطفی «غنایی» است، اما با توجه به آن‌که مناجات‌های منظوم فارسی بیشتر با نوعی آموزش، همراه است، آن را غنایی- تعلیمی می‌نامند.

 

این موضوع زمانی بهتر آشکار می‌شود که بدانیم نیایش در میان ملل گوناگون و ادیان مختلف همواره با نوعی موسیقی همراه بوده و کلمه غنایی از ریشه غنا به معنای آواز خواندن و موسیقی، معادل لیریک، نوعی از ادوات موسیقی در یونان باستان است.

 

اصولا مناجات و نیایش زمانی شکل می‌گیرد که انسان احساس غربت و تنهایی و توجه خود را به نیرویی توانا و قادر معطوف کند و از او یاری جوید. این غم غربت همواره محصول تفکر و اندیشه عارفان و شاعران بوده و زیباترین نمود این احساس را باید در قالب کلمات و عبارات و در بستر ادبيات و شعر جست‌وجو کرد و موسیقی همچون بال دوم زمینه پرواز آدمی را به سمت آسمان فراهم می‌کند.

 

مناجات‌خواني در نسبت بخش زیادی از مردم ایران به‌عنوان ايراني مسلمان كه سبقه‌هاي ديني و مذهبي پررنگي دارند، چطور مي‌تواند به تقويت ارتباط ما با امر قدسي و معنويت بينجامد؟

در ایران پس از ورود اسلام خواندن مناجات به لحن عربی و نیز خواندن اشعار عرفانی و کلام مسجع فارسی، شانه‌به‌شانه هم حضور داشتند. حتی برخی مناجات‌های مسجع و آهنگین خواجه عبدالله انصاری را به نوعی مقابله یا نظیره‌گویی بر ادعیه عربی می‌دانند. از سوی دیگر استفاده از موسیقی برای مناسبت‌های گوناگون مذهبی و دینی را در هنر تعزیه‌خوانی به شکلی ویژه مشاهده می‌کنیم.

 

درخصوص اذان‌گویی نیز آن‌گونه که پژوهشگر گرامی آقای هوشنگ سامانی در یادداشتی ذکر کرده‌اند: «اذان‌گویی با لحن خاص موسیقی ایرانی و مشخصا نوع شهری آن ‌که به موسیقی دستگاهی یا سنتی هم شهرت دارد، در اوایل دوره پهلوی اول توسط جناب دماوندی از خوانندگان تراز اول آن زمان صورت گرفت.

 

نخستین نمونه ضبط‌شده روی صفحات گرامافون در ‌سال ١٣٠٨خورشیدی (١٩٢٩ میلادی)، متعلق به ایشان است. این اذان در فواصل بیات ترک و مشخصا درآمد اول خوانده شده است. علاوه بر این، سیدحسین طاهرزاده، خواننده مشهور مکتب اصفهان که از اواخر دوره قاجار تا اوایل حکومت پهلوی دوم می‌زیست، نمونه‌هایی از مناجات‌خوانی با سبک موسیقی ایرانی در کارنامه خود به جا نهاده است.»

 

جناب دماوندی، تاج اصفهانی، رحیم و سلیم موذن زاده، صبحدل، آقاتی، عطاءالله امیدوار و... نیز اذان‌هایی را به نام خود ثبت کرده‌اند. در این میان اذان رحیم مؤذن‌زاده اردبیلی که در ۳۰سالگی و در گوشه «روح‌الارواح» خوانده شده، به‌عنوان نمادی از همنشینی موفق موسیقی ایرانی و فرهنگ دینی، بر دل شنوندگان ایرانی خوش نشسته است. خود او در این زمینه می‌گوید: «ما ایرانی هستیم. اذان ما باید برخاسته از خودمان باشد. الان اذان‌خوان‌هایی هستند که تقلید می‌کنند از عربستان و این پسندیده نیست. خود ما باید ابتکار به خرج دهیم... می‌خواستم اذانی بگویم که برای فرهنگ ایران و اسلام، یادگاری ارزنده باشد... پس از ضبط این اثر همیشه یک احساس غرور معنوی در طول سال‌ها با من همراه بوده است و اگر تنها همین ثروت معنوی باقی بماند، برای من کافی است».

 

متاسفانه در سال‌های اخیر نقش موسیقی در مناسک مذهبی، به دلایل عدم‌شناخت مجریان این‌گونه مراسم‌ از نغمات غنی موسیقی ایرانی به‌حدی کمرنگ شده است که اگر مداحی چند بیتی در گوشه‌ای از دستگاه‌های موسیقی ایرانی بخواند، گویی کاری خلاقانه و جدید انجام داده است و از دید مخاطبان به نوعی مرتکب ساختارشکنی شده‌ است! آنچه امروز در اغلب مراسم‌ مذهبی می‌شنویم بیشتر متأثر از الحان عربی و ترکی و تقلیدی از برخی ترانه‌های مشهور پاپ است.

 

این درحالی است که در روزگاری نه‌چندان دور کسانی که می‌خواستند آواز و ردیف‌های موسیقی ایرانی را بیاموزند، ناگزیر از حضور در پای منابر روحانیان و خطابه‌خوانان مذهبی بودند. مثلا در میان معلمان حسین طاهرزاده، جناب دماوندی، ادیب خوانساری، تاج اصفهانی و به‌نام افرادی چون «سیدرحیم اصفهانی» برمی‌خوریم که به مداحی، قرائت قرآن و... شهره بودند.

 

زنده‌یاد روح‌الله خالقی در کتاب سرگذشت موسیقی ایران وقتی از شاخص‌ترین مناجات‌خوان عصر قاجار و پهلوی اول یاد می‌کند، نام سیدحسین عندلیب را می‌آورد: «سیدحسین عندلیب اصفهانی که در این فن مهارتی بسزا داشت، هنگامی که در گلدسته‌ مسجد سپهسالار تهران در شب‌های ماه رمضان مناجات می‌کرد، همه خفتگان را به هوش می‌آورد و مجذوب می‌کرد».

 

از زماني كه موسيقي وارد رسانه شد نسبت رسانه و مناجات‌خواني با فراز و فرود‌هاي فراواني همراه بوده است. آيا رسانه مي‌تواند در شرايط كنوني مناجات‌خواني را احيا كند؟ از سوي ديگر اگر پاسخ شما به اين سوال مثبت است، اساسا احياي مناجات‌خواني چه لزومي دارد؟

با تاسیس رادیو در‌ سال ١٣١٩ مناجات‌خوانی به‌گونه‌ای دیگر مجال بروز یافت. اگر بخواهیم یکی از تاثیرگذارترین افراد در سال‌های گذشته در این حوزه را نام ببریم، بی‌گمان باید از سیدجواد ذبیحی یاد کرد. او در کنار بهره‌گیری از لحن‌ها و اشعار عربی در استفاده از دستگاه‌ها و آوازهای موسیقی ایرانی تبحر شگفت‌انگیزی داشت. اذان، سحرخوانی، مدح ائمه خصوصا حضرت علی، خوانش مناجات‌های خواجه عبدالله، استفاده از اشعار عرفانی و... بخشی از فعالیت‌های او در رادیو بود.

 

ذبیحی نزدیک به ٣٠‌سال در رادیو ایران به اجرای برنامه پرداخت که متاسفانه امروز بخش اندکی از آن را در دست داریم. مناجات‌ها و آوازهایی که وی روی اشعار عرفانی می‌خواند در درجه‌ای از کیفیت قرار دارد که امروزه هنرجویان آواز می‌توانند به‌عنوان منبع مطالعه به آنها رجوع کنند و از آن بهره‌ها ببرند.

 

استاد گرامی محمدرضا لطفی برای نگارنده نقل می‌کردند که  «روزی در ایستگاه قطار منتظر بودم که اتفاقا رادیو مناجاتی از ذبیحی پخش کرد. تاثیر آن آواز روی من به قدری زیاد بود که به ناگاه پا‌هایم سست شد و روی صندلی نشستم. تا انتها آن را گوش دادم. به خود که آمدم متوجه شدم قطار آمده و رفته است و من از آن‌جا مانده‌ام».

 

یکی دیگر از افرادی که بر ردیف‌های موسیقی ایرانی تسلط دارد و در این حوزه فعالیت کرده است، سلیم موذن‌زاده است که نواهای بسیار زیبایی را از او شنیده‌ایم. او همچون برادرش زنده‌یاد رحیم موذن‌زاده صدایی بسیار گیرا دارد و علاوه بر اذان، به زبان‌های فارسی، ترکی و عربی مناجات‌های زیبایی را خوانده است.

 

 از جناب کریم‌ خوانی نیز در سال‌های اخیر آثار زیبایی در این زمینه شنیده‌ایم و اقبالی که مخاطبان رسانه‌ها به آن نشان داده‌اند بار دیگر ظرفیت‌های نهفته در همنشینی موسیقی ایرانی و ادعیه و اشعار مذهبی و عرفانی را بر ما آشکار می‌کند.

 

همچنین باید از هنرمند گرامی جناب قاسم رفعتی نیز یاد کنیم که مناجات زیبای ایشان در بیات اصفهان با عنوان سحرگهان میان مخاطبان شهره است.

 

در پاسخ به بخش دوم سوال‌تان، یعنی ضرورت احیای مناجات‌خوانی، باید گفت همه دغدغه‌مندان فرهنگ و هنر ایران، بر لزوم حفظ و صیانت از سنت‌ها و فرهنگ‌های ریشه‌دار و تاثیرگذار تاکید دارند، مخصوصا در جایی که موسیقی و مذهب به همزیستی تاثیرگذاری رسیده‌اند. بنابراین صداوسیما و به‌طورکلی رسانه‌های فراگیر می‌توانند همچون دیگر پدیده‌های فرهنگی، نقش مثبت یا مخربی در این امر ایفا کنند.

 

آواز ايراني چه ويژگي‌هايي دارد كه مناجات‌خواني مي‌تواند در بستر آن ظهور و بروز پيدا كند؟

همان‌طور که پیشتر بیان شد، اصولا ادبیات غنایی که مناجات نیز بخشی از آن است با موسیقی و آواز همراه بوده است. دستگاه‌ها و آوازهای گوناگون ما به دلیل فرهنگ شنیداری ایرانیان و با توجه به فضای ملودیک متنوع می‌توانند نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌گیری مناجات‌خوانی ایفا کنند.

 

با این توضیح آيا ما مي‌توانيم با موسيقي‌ای غير از موسيقي ايراني مناجات‌خواني داشته باشيم؟

بله، حتما می‌شود. البته به نظر بنده زبان و موسیقی بهتر است با یکدیگر تناسب داشته باشند، به این معنی که وقتی از شعر فارسی برای رساندن مقصود استفاده می‌کنیم، بهتر است موسیقی ایرانی را با آن همراه کنیم. البته این موضوع استثناهایی هم دارد و آن وقتی است که زبان عربی را با نغمات ایرانی می‌خوانیم و نمونه‌های زیبایی از این تلفیق در اذان موذن‌زاده یا مناجات‌های عربی مرحوم ذبیحی شنیده‌ایم.

 

در این زمینه یعنی مناجات‌خوانی در مقام‌هایی غیر از موسیقی ایرانی باید از استاد گرامی محمدرضا شجریان نیز یاد کنیم. ایشان که در قرائت قرآن هم تبحری ویژه دارند، دو مناجات یکی به زبان عربی(ربنا) و دیگری فارسی (در مثنوی آواز افشاری) خوانده‌اند که جزو آثار تاثیرگذار و شنیدنی در این عرصه است. در مناجات ربنا ایشان از دو مقام عربی به نام راست و عجم استفاده کرده‌اند که در عین حال مقام راست از لحاظ مایگی و شنیداری برای گوش آشنا با موسیقی با مایه شور و به‌طور اخص گوشه رهاب نزدیکی دارد و  مقام عجم تطبیق نسبی با ماهور و بیات ترک ایرانی دارد. در مناجات مثنوی ایشان نیز آواز افشاری به زیبایی هر چه تمام‌تر خوانده شده است.

 

به‌نظر شما آيا مناجات‌خواني مي‌تواند به‌عنوان يك رشته مجزاي موسيقايي در دانشگاه تدريس شود يا بايد در قالب موسيقي ايراني درس داده شود؟

تردیدی نیست که در کنار توجه آوازخوانان برای ارایه اثر در این حوزه، خوب است افرادی به‌طور تخصصی برای شناخت و اجرای این شاخه از موسیقی ایرانی تربیت شوند. افرادی که ضمن آشنایی و تسلط بر دستگاه‌های ایرانی، همچون مرحوم ذبیحی توانایی اجرای آثاری در مناسبت‌های گوناگون مذهبی را داشته باشند. این‌گونه می‌توان امیدوار بود که وقتی در آینده از مناجات و مناجات‌خوانی سخن می‌گوییم، انگشت اشاره‌مان تنها به سوی گذشته نباشد.

 

ويژگي‌هاي آوازي مناجات‌خواني كدامند؟ آيا در رديف موسيقي ايراني، دستگاه‌هاي خاصي هستند كه بايد مناجات‌خواني را در قالب آنها انجام داد؟ از سوی دیگر چطور می‌شود به این هدف رسید؟

البته بیان ویژگی‌های مناجات‌خوانی تحقیق جامع و همه‌جانبه را می‌طلبد، اما با نگاه به آثار برجای مانده در زمینه مناجات‌خوانی می‌توان ویژگی‌های کلی‌ای را برای آن ذکر کرد:  

 

*انتخاب مناسب دستگاه و شعر  

 

*تاکید بیشتر روی شعر و تلاش برای رساندن معنای موردنظر شاعر

 

*استفاده کم و بجا از تحریر؛ البته در این مورد ما نمونه‌های پرتحریری از مناجات‌خوانی را در برخی آثار مرحوم ذبیحی شاهد هستیم.

 

*استفاده از گوشه‌های محدود و بهره‌گیری از عنصر تکرار؛ چنان که در تمامی آداب و اعمال مذهبی و نیز در عرفان، به تکرار توجهی ویژه دارند.

 

در مورد بخش دوم سوال‌تان باید عرض کنم با بررسی بسامد استفاده از دستگاه‌ها و آوازهای موسیقی ایرانی که مناجات‌خوان‌های ما از آن بهره برده‌اند، می‌توانیم  به چارچوب کلی دست یابیم. اما به‌طورکلی انتخاب دستگاه با توجه به مضامین و وزن عروضی شعر و نیز قالب انتخاب‌شده همچون غزل و مثنوی و... صورت می‌گیرد.

 

ولی به‌طور خاص می‌توانیم بگوییم بسامد استفاده از افشاری، بیات ترک، ماهور، دشتی، همایون و شور در آثار برجای مانده بیشتر است. اما همان‌طور که تاکید کردم انتخاب لحن و ملودی به مقتضای محتوا و حال و مقام صورت می‌گیرد و چارچوب کاملا از پیش تعیین‌شده‌ای برای آن نمی‌توان منظور کرد.

 

روزنامه شهروند

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------