«سرو زیر آب»؛ قصه‌ فراموش‌شده جنگ



اخبار,اخبارفرهنگی وهنری,سرو زیر آب

« سرو زیر آب» قصه آدم‌هایی است که استخوان‌هایشان زیر بار از دست‌دادن عزیزان‌شان خرد شد اما حاضر نشدند گزندی به خاک وطن وارد شود. سرو زیر آب حکایت مردانی است که بی‌نام شهید شدند تا نام ایران با غیرت و میهن‌پرستی فرزندانش هم‌زلف بماند. سرو زیر آب قصه یک شهید زرتشتی است که برای نجات خاک کشور قید دنیا را زد؛ قصه مادرانی است که خون گریستند در فراغ جوانان‌شان اما مام میهن را بر خود مقدم دانستند. محمدعلی باشه‌آهنگر می‌گویدکه  فشار مشکلات برای ساخت چنین فیلمی، استخوان‌هایش را خرد کرده ولی با خودش و وجدانش بی‌حساب است چون در این آشفته بازار پول و شهرت و موفقیت‌های پوشالی از اتفاق‌هایی فیلم ساخته‌ است که فراموشی‌شان درست مثل خود جنگ، هولناک است.


در دوره‌هایی فراهم کردن سرمایه برای ساخت فیلم دفاع‌مقدسی کار ساده‌ای بود، اما ظاهرا این روزها فیلمسازان ابتدا باید جناح و نگاه سیاسی خود را روشن کنند، بعد سراغ فیلمسازی در این حوزه‌ها بروند. شما چقدر موافق این موضوع هستید و چقدر برای ساخت فیلم دچار این گرفتاری‌ها شدید؟
به‌نظرم ساخت فیلم در حوزه دفاع‌مقدس هیچ‌وقت ساده نبوده ‌است. البته اعتراف می‌کنم ماجرا روزبه‌روز و ساعت به ساعت سخت‌تر می‌شود و این روزها تقریبا ناممکن شده‌ است. در دهه70 و برای فیلم اولم از زمان تصویب فیلمنامه تا ساخت آن10سال انتظار کشیدم و کلافه شده بودم. میان فیلم «نیمه گمشده» و «فرزند خاک» هم تقریبا 10سال زمان صرف کردم. این ماجراها شاید خیلی به جناح‌های سیاسی هم ارتباط ندارد. هرکسی بر مسند می‌نشیند دلواپسی‌هایی دارد که مهم‌ترین آن روی جنگ و دفاع‌مقدس نمود می‌یابد و به قولی روی آن زوم می‌کنند. این خط‌کشی‌ها زمانی بی‌معنی می‌شود که 5 سال بعد فیلم در شبکه‌های مختلف به‌ نمایش درمی‌آید و بسیاری از آن تعریف می‌کنند. به‌نظرم سیستم، مبتلا به یک بیماری سخت‌درمان است که حالا حالاها باید فیلمسازان دارای ایده و طرح نو را فرسوده کند و موفق هم شده‌ است. در این کشور هرچه می‌خواهید می‌توانید با جرح و تعدیل ساده به نمایش درآورید؛ از شوخی‌های جنسی گرفته تا سیاسی ولی وقتی پای جنگ و ناگفته‌ها به‌ میان می‌آید فشارها آغاز می‌شود و تا شکستن دنده‌ها پیش ‌می‌رود. من برای سرو زیر آب 6 سال از عمرم را صرف کردم و نمی‌دانم ارزشش را داشت یا نه.


فاصله شش ساله از ملکه تا سرو زیر آب چقدر صرف درگیری شما با سوژه و موضوع بود و چقدر مرتبط با دلزدگی از اوضاع و احوال سینمای ایران می‌شد؟
 واقعیت این است که با سوژه و موضوع شخصا مشکلی نداشتم ولی در هرجا که قرار بود برای طرح 18صفحه‌ای اولیه وارد مذاکره شوم حاشیه‌هایی ایجاد می‌شد. متن را به فرزند خاک، بیداری رؤیاها و ملکه یعنی 3فیلم قبل از سرو زیر آب ارجاع می‌دادند و به‌نوعی تسویه‌حساب‌های مانده را دوباره پیش می‌کشیدند. به‌نظرم دیگر سینمای ایران فضایی برای اینگونه فیلم‌ها فراهم نخواهد کرد و فقط یکی، دو سازمان و نهاد و یکی، دو نفر که ظاهرا توانایی ساخت اینگونه فیلم‌ها برایشان مهیا بوده و هست، به ساخت این فیلم‌ها ادامه خواهند داد.


شما بدل شده‌اید به متخصص نامزدی در جشنواره فجر و نگرفتن سیمرغ. این سکوت و بی‌حاشیه بودن شما چقدر در این موضوع نقش دارد؟
 نمی‌دانم. باید از آنهایی که قضاوت می‌کنند پرسید. وقتی به مزار شهدای گمنام نگاه می‌کنم از اینکه سهمی داشته باشم یا فکر کنم سهمی از من گرفته شده یا حقی از من پایمال شده، شرمنده می‌شوم. اما اعتراف می‌کنم که گاهی حیرت می‌کنم و مطمئنم این رویه ادامه خواهد یافت؛ ضمن اینکه من بلد نیستم حاشیه درست کنم چون ساختن حاشیه تخصص می‌خواهد و من از آن بی‌بهره‌ام اما می‌دانم اگر حاشیه هم بسازم رویه تغییر نخواهد کرد. 30سال است که اخلاق و منش دوستان را رصد می‌کنم و حتما آنها هم رصد می‌کنند. دیگر دوران هیجان‌زدگی امثال من به انتها رسیده‌ است. دنیا دار مکافات است و در ‌چشم ‌بر ‌هم ‌زدنی به‌پایان می‌رسد. کافی است ماهی یک‌بار هم شده سری به قبرستان‌ شهرها بزنید. خواهید دید هیاهوی امروز تمام و کمال برای هیچ است.


گروهی معتقدند سرو زیرآب می‌توانست دقایقی کوتاه‌تر شود، از سویی تراکم قصه‌ها و سوژه‌ها موجب شده تا نیمه دوم فیلم دچار افت شود و مخاطب را کمی ناخشنود کند. چقدر به این نقد واقفید یا احیانا آن را وارد می‌دانید؟
ممکن است، ولی خودم این موضوع را با تماشاگر عادی که رصد کردم به نکته شما نرسیدم. من حتی با تماشاگری که زبان ما را نمی‌داند فیلم را دیده‌ام. در شهر صور لبنان بیش از 700 نفر از فیلم در یک نوبت استقبال کردند. باور کنید احساسی که در آن غربت به من دست داد بی‌نظیر بود. حتی بخش‌هایی از فیلم فاقد زیرنویس بود ولی پرسش‌های پس از فیلم این حیرت را دوچندان کرد. معمولا تماشاگران رسانه‌ها حوصله دیدن فیلم را ندارند. آنها بارها و بارها مجبورند به پیام‌های رسیده روی گوشی موبایلشان پاسخ بدهند. فکرشان و تمرکزشان روی فیلم نیست. گاهی چند فیلم را در یک روز می‌بینند و این عدم‌تمرکز ریتم کلی فیلم را طولانی‌تر و کشدارتر می‌کند. اما شاید هم اگر زمان اجازه می‌داد می‌شد قصه‌ها را گسترده کرد. مثل قصه دریس، جهانگیر، جهانبخش و ماهرو و گودرز که در فیلمنامه گسترده‌تر و در فیلم بیش از این بود که در نسخه نهایی کوتاه‌تر شد.


قصه‌های خاص شما از اهالی جنگ چقدر به تجربه شخصی‌تان وابسته است و چقدر مدیون خاطرات و مکتوبات است؟
 اصل ایده‌ها و بنیان طرح‌ها به دوران دفاع‌مقدس بازمی‌گردد. ایده‌ها یکی‌یکی در زمان مقرر پخته می‌شوند و آبدیده و به‌وقت مقرر آماده ارائه و پژوهش؛ فقط اگر فضا آماده و فشارها کمی تعدیل‌تر می‌شد می‌توانستم هر 2سال یا 3سال یک فیلم بسازم که هیچ‌وقت میسر نشد و از این به بعد هم میسر نخواهد شد. من شخصا خاطرات دیگر عزیزان را نمی‌خوانم تا بکر بودن خاطرات و تجربیاتم دگرگون نشود. ولی رجوع به اسناد واقعی جنگ لازمه هر متنی در این زمینه است. خاطرات شفاهی بنا به ضرورت مستقیم‌تر و بی‌واسطه‌تر برای متن و ایده بکر مفیدتر از خاطرات مکتوب هستند.

به‌رغم ارزش‌های زیبایی شناسانه و اجرای موفق صحنه‌ها، فیلم در گیشه چندان موفق نیست. دلیل این محکومیت فیلم‌های شریف به شکست را در چه می‌دانید؟
وقتی قرار باشد فیلمی با این قد و قواره نفروشد، کاری می‌کنند که در اکران لطمه ببیند. شما ببینید بسیاری از فیلم‌های ضعیف اکران‌های بهتری می‌گیرند. فصل بهار و تابستان مخصوص فیلم‌هایی است که از همه‌جا پشتیبانی می‌شوند و همیشه فصل پاییز فصل مناسبی برای اکران اینگونه فیلم‌ها نیست. در بخش تبلیغات شهری هم شهرداری تهران که خود یکی از سرمایه‌گذاران فیلم است هیچ بیلبوردی  را به فیلم اختصاص نداد. تیزرهای فیلم هم پس از حدود 10روز نمایش به‌کلی تعطیل شد و شبکه‌های مجازی هم که قرار بود پخش‌کننده به‌صورت حرفه‌ای از آنها استفاده کند، از دست رفته و فیلم بی‌صاحب ماند. انتظار بیشتری از حوزه هنری، شهرداری تهران و فارابی داشتم که به هر دلیلی مثل فیلم‌های قبلی‌ام در بر همان پاشنه چرخید. متأسفانه... بهترین راه فکر کردن به نساختن فیلم‌های اینچنینی است.
 

 روزنامه همشهری

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------