آخرین اخبار فرهنگی - هنری

اخبار،اخبار جدید،اخبار روز

تصویر کمتر دیده شده سحر دولتشاهی و حامد بهداد در پشت صحنه یک فیلم

فیلم سینمایی «مفت بر» به تهیه کنندگی حسین فرحبخش و کارگردانی عادل تبریزی آماده نمایش شد. به گزارش همشهری آنلاین به نقل از…

«راز پنهان» ؛ یک داستان غیر ایرانی



آیا داستانی اینچنین رفاه‏زده، الگویی قابل ارائه برای بیننده داخلی است؟ حتی تعادل اجتماعی هم مراعات نشده است. غلبه ظواهر مادی بر کل مجموعه، غیرقابل انکار است.

راز پنهان

روزنامه ایران: مجموعه ماه رمضانی امسال شبکه یک، همانند مجموعه شبکه 2، از چند جهت ارتباط یکدستی با مخاطب نداشته است. اگر مجموعه شبکه 2 با ساعت پخشی نامناسب که آن هم با پخش فوتبال همزمان شد، ارتباطی ضعیف و شاید از هم‌گسیخته با مخاطب داشت، مجموعه شبکه یک با وجود زمان مناسب از طولانی شدن اخبار تا آغاز پخش همزمان فوتبال، آسیب دید و کمتر کسی را می‏توان یافت که آن را به صورت مستمر دنبال کرده باشد.

«راز پنهان» شبکه یک بر بستری داستان خود را گسترانده که منبعث از تجربیات تصویری خارجی با رنگ و لعابی ایرانی است. نوع ایرانی‏شده داستان‏های حادثه‏ ای غربی و هر آنچه از پلیس غربی، جنایتکار بی‏رحم غربی، خانواده پلیس غربی و البته خانواده ازهم‏ گسیخته غربی دیده‏ایم و به یاد داریم. درست است که بیننده ایرانی با تصاویر ماهواره ‏ای درگیر است یا در شبکه‏های گوناگون داخلی، روایت‏های بسیاری از این نوع فیلم‏ها را دیده است، اما هنگامی که با زیست و ساختار اجتماعی داخلی برابرگذاری می‏کند، دچار تداخل معانی می‏شود.

نمونه نخست و ملموس از این داستان، همراهی زوج مطلقه در همه مراحل روایت از دوران کما و از دست رفتن حافظه گرفته تا بعد از آن با یکدیگر است. در جامعه ایرانی، با وجود افزایش آمارهای طلاق و نیز وجود پدیده زنان سرپرست خانوار یا زنان مجرد، پذیرش این همراهی به سبک غربی میسر نیست.

جالب است که در مجموعه «خداحافظ بچه»، با وجود همه خطاهایی که دارد، اما در زبان کاراکترهایش کلماتی چون زن نامحرم یا این‌که مدت عقد موقت به انتها رسیده و علقه شرعی وجود ندارد، گذارده شده تا داستان در معانی ایرانی، مفهوم باشد اما در این اثر، این نشانه‏گذاری ایرانی دیده نمی‏شود. حتی ارتباط‏گیــــــری مهندس داستان با خواهر دوستش که پلیس است، به صورت ملموس نیست و آنچه به سادگی در گوشی تلفن همراه قابل انتقال است، با کشاندن کاراکتر زن به گوشه ‏ای خلوت در پارک بیان می‏شود. اینها نمونه‏ های کوچکی از عدم انطباق روایت برگرفته از تجربیات خارجی با معانی مفهوم برای بیننده ایرانی است. سازندگان اثر باید این فرض را برای خودشان قطعی می‏کردند که مخاطب این مجموعه در شبکه داخلی، کسی است که ارتباط گسترده‏ای با مجموعه ‏های داستانی شبکه‏ های ماهواره‏ای ندارد، بنابراین باید با اشتراک معانی بیشتری برای او داستان تعریف کرد.

ماجرای فرعی کشته شدن همسر وی و نیز این‌که پلیسی خودسر همانند پلیس‏های غربی است، نمونه کوچکتری از این الگوبرداری بدون خلاقیت است. همچنان که پلیس داستان و خواهر دلسوز وی، الگوی تکراری نقشی است که کامران تفتی چندی پیش در مجموعه‏ای دیگر در شبکه تهران ایفا کرده بود و در آنجا مهندسی با یک خواهر دلسوز بود.

در بحث‏های انتظامی و امنیتی نیز این روایت در جامعه ایرانی قابل ورود نیست. اگر تبهکارانی همانند آنچه در این مجموعه وجود دارد، در جامعه ایرانی باشد، باید در قدرت امنیتی و انتظامی خودمان تشکیک کنیم. تبهکارانی که براحتی آدم می‏کشند در جامعه تصویری و جامعه واقعی غربی، وجود دارند و می‏بینید که حتی به واسطه آزادی حمل سلاح، در سینماها هم وارد شده و آدم می‏کشند.

اما در ایران خودمان، کشتارهای اینگونه و اصولاً تبهکاران سازمان‏ یافته در این حجم از خشونت که بسادگی خانواده را بکشند، نداریم و اگر هم مواردی دیده شده مثلاً در مرزها بوده است و نه در شهری چون تهران. این‏گونه اگر باشد که باید فاتحه امنیت عمومی اجتماع را خواند. ما که واجد قدرتی هستیم که به سادگی قاتلان دانشمندان هسته‏ای و شبکه‏های جاسوسی را کشف می‏کنیم، نمی‏توانیم واقعیت یک گروه طماع را که برایشان چهره خونین تدارک دیده‏ایم دریابیم. این تناقض در جامعه ایرانی ساده نیست.

نکته دیگر فضای داستان است؛ فضایی مرفه و آغشته به سودجویی‏های مادی. زندگی خانواده ‏های موجود در داستان، بسیار فاخر و البته برگرفته از زندگی طبقات بالای جامعه و به قول اقتصاددانان متعلق به دهک‏های بالای اجتماع است.

آیا داستانی اینچنین رفاه‏زده، الگویی قابل ارائه برای بیننده داخلی است؟ حتی تعادل اجتماعی هم مراعات نشده است. غلبه ظواهر مادی بر کل مجموعه، غیرقابل انکار است.

اگر داستان‏های دو مجموعه دیگر ماه رمضان شبکه‏ های 2 و 3 را به یاد آوریم، در آنجا از همه طبقات می‏توان نمونه ‏هایی را در تعامل یا تقابل با یکدیگر برای پیشبرد روایت دید، اما در اینجا چنین نیست.

این مجموعه در کنار نوسانات در زمان پخش از بی‏هویتی رنج می‏برد و اگر پوشش اسلامی زنان و نیز آن تک بچه شیرین‌زبان که براساس تیتراژ، گویا دختر مدیرتولید است را از این مجموعه حذف کنیم، یک مجموعه ساده پلیسی- معمایی خارجی خواهد شد. «راز پنهان» تا نیمه‏های راهش، هنوز آنچه باید در یک مجموعه رمضانی دید، از خود نشان نداده است. صرف طمع‏ورزی و عنصر تصادف که برای راهگشایی در روایت بود، بهانه خوبی برای قرار دادن این مجموعه در باکس رمضانی شبکه یک نیست./شبکه ایران

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------