آخرین اخبار فرهنگی - هنری

سینمای ایران,اخبار فرهنگی,خبرهای فرهنگی

۷ فیلم‌ که مثل «بیبدن» بر اساس پرونده‌ای واقعی ساخته شده‌اند

در سینمای ایران پرداختن به پرونده‌های جنایی به اندازه هالیوود رواج ندارد، چراکه موانعی زیادی در مسیر به تصویر کشیدن آنها…

من احمدي‌نژاد نيستم



اخبارفرهنگی,اخبار بازیگران,بصیری

مردي با يک موتور سيکلت قديمي که ديگر نه مدل جديد از آن توليد مي‌شود و نه قطعات يدکي آن در فروشگاه‌هاي موتورسيکلت موجود است، از پشت خط راه‌آهن تهران- تبريز در نزديکي پادگان قله‌مرغي به جهت شمال جغرافيايي گاز مي‌دهد و حرکت مي‌کند.

در پشت چراغ راهنمايي همه خودروها توقف کرده‌اند، سرنشينان يک ماشين دارند به او مي‌خندند و ديگران هم متلک مي‌گويند آن مرد دست تکان مي‌دهد و از نحوه برخورد مردم با خود براي اولين بار تعجب مي‌‌کند، چرا با او چنين مي‌کنند در فکر عميقي فرو مي‌رود، در صف نانوايي محله سگرمه همه درهم است و گويي از او طلبکار هستند، از اينگونه مواجهه دل‌گير مي‌شود به خودش مي‌گويد: اين چند روز مثل روزها و ايام قبل نبود چرا؟ خودش را در آينه خانه و‌رانداز مي‌‌کند تلويزيون خانه روشن است و در يکي از شبکه‌ها مناظره انتخاباتي را نمايش مي‌دهد همسرش مي‌گويد: محمود آقا، شما اين آقا را مي‌شناسي؟

چقدر به شما شباهت دارد! او متوجه مي‌شود که چرا مردم با او اينگونه رفتار مي‌‌کردند، در اتاق چند متري در خانه با اهالي منزل نشسته است زنگ خانه به صدا در مي‌آيد از پشت در صدايي مي‌گويد محمود‌آقا با شما کار دارند درب خانه را باز مي‌کند چند نفر نامه به دست آمده‌اند و با حرکات محزون درخواست‌هايي دارند او مي‌گويد: عزيزان اشتباه گرفته‌ايد اينجا خانه آن مرد که شما دنبالش هستيد نيست شما بايد به ميدان 72 نارمک برويد من احمدي‌نژاد نيستم، حرف و حديث‌هاي زيادي في‌مابين او و همسايگان و مردم پيش مي‌آيد مردم خانه را ترک مي‌کنند و در تاريکي شب محو مي‌شوند

 

. ماه‌ها پشت سر هم مي‌آيند و مي‌روند بعد از سال‌ها او هنوز در همان خانه قديمي در جنوب شهر مانده است چند کار و نقش تلويزيوني و سينمايي را از دست مي‌دهد و ديگر براي هيچ کاري دعوت نمي‌شود خانه‌نشيني ثمره شباهت ظاهري او با رئيس دولت نهم و دهم است اين روزها که آن مرد رفته است يخ بدنش آب شده و از خانه بيرون مي‌آيد و آفتاب‌نشين شده است و در جواب اعتراض‌هاي مردم مي‌گويد من محمود احمدي‌نژاد نيستم من «محمود بصيري» هستم، او ديگر موتورسيکلت را سوار نمي‌شود و آن را تبديل به دوچرخه کرده است و در کنار يک دکه روزنامه‌فروشي در محله بلورسازي تهران روي جلد روزنامه‌ها و مجلاتي را نگاه مي‌کند که کاريکاتور احمدي‌نژاد را چاپ کرده‌اند و به اشتباه مردم از شباهت خود به او فکر مي‌کند و مي‌گويد: يعني او دوباره خواهد آمد؟ او دوباره حمايت خواهد شد؟ او دوباره تاييد خواهد شد؟ يعني من دوباره‌ خانه‌نشين خواهم شد؟ يعني من بايد بگويم من محمود احمدي‌نژاد نيستم من «محمود بصيري» هستم!

 

اخبار فرهنگی و هنری - مردم سالاری

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------