چرا تلویزیون ایران از این همه اشتباهات درس نمی گیرد؟



ظاهرا مدیران ارشد سازمان صدا و سیما- یا به تعبیر خودشان رسانه ملی- به این نتیجه رسیده اند که برای پیشگیری از ریزش مداوم مخاطب چاره ای بیندیشند چون آمار و ارقامی که لابد در اختیارشان گذاشته می شود حاکی از آن است که جز کسانی که ناگزیرند و به رسانه های دیگر دسترس ندارند، کسی پای این تریبون هایی که شب و روز در کار توهین و تپذیر و تحریضند، نمی نشیند.

هفته نامه کرگدن - ظاهرا مدیران ارشد سازمان صدا و سیما- یا به تعبیر خودشان رسانه ملی- به این نتیجه رسیده اند که برای پیشگیری از ریزش مداوم مخاطب چاره ای بیندیشند چون آمار و ارقامی که لابد در اختیارشان گذاشته می شود حاکی از آن است که جز کسانی که ناگزیرند و به رسانه های دیگر دسترس ندارند، کسی پای این تریبون هایی که شب و روز در کار توهین و تپذیر و تحریضند، نمی نشیند. و لابد می دانند که در دورافتاده ترین مناطق شهری و روستایی هم انواع وسایل ارتباط جمعی غیردولتی (منظورم دولت ایران است).

علم شده و در کار پرکردن اوقات فراغت هم میهانان ما هستند. حالا دائم به شبکه های فلان و بهمان که سریال های سطحی و غیراخلاقی پخش می کنند بد و بیراه بگوییم و پارازیت ول کنیم روی فرکانس هایشان و هزار تمهید بیهوده و هزینه بر دیگر تا بلکه مردم را از دیدنشان منصرف کنیم. چه سود از این همه تلاش فرساینده و بی نتیجه؟

 

اخباربازیگران,اخبارهنرمندان,تلویزیون

 

به هر حال، آقایان دور هم جمع شده اند و چه کنم چه نکنم، به این نتیجه رسیده اند که چهره های محبوب گریخته از این دم و دستگاه را برگردانند بلکه مردم به مدد حضور آن ها با این رسانه آشتی کنند. مردمی که به دلیل رفتار نامناسب صدا و سیما در برخورد با مسائل سیاسی و اجتماعی، به صداقت و بی طرفی آن بی اعتماد شده اند. به دست و پای کسانی همچون مهران مدیری، رضا رشیدپور و فرزاد حسنی افتاده اند تا بلکه سکوت و سکون حاکم بر برنامه هایشان را در هم بشکنند و به قول خودشان با تهاجم فرهنگی دشمنان مقابله کنند. اما فراموش کرده اند که هر کس دورانی دارد و دوران برخی از این چهره های سابقا محبوب به سر رسیده است.

مثلا مهران مدیری که انصافا خوش فکرترین و خلاق ترین طنزپرداز سه دهه اخیر است، پس از تجربه دوری از نگاه مسئولان تلویزیون که سلیقه های عجیب و غریبی دارند و کار در بازار آزاد یا نسبتا آزاد نمایش خانگی و خلق آثاری همچون «قهوه تلخ» و «شوخی کردم»، دوباره برگشت سر جای اولش و سریال بی خاصیت «در حاشیه» را ساخت که نه مردم را راضی کرد و نه مسئولان را. حالا هم او را به نسخه بدل رامبد جوان تبدیل کرده اند و دارد برنامه ای به نام «دورهمی» را اجرا می کند که به نظرم در شان او نیست چون بهتر و جذاب ترش را رامبد دارد اجرا می کند.

 

اخباربازیگران,اخبارهنرمندان,تلویزیون

 

این که یک هنرمند خلاق، به جای پرداختن به حرفه اصلی اش که ساختن مجموعه های طنز است، بشود شومن یا در خوشبینانه ترین شکلش یک استندآپ کمدی ساز، پیشرفتی در کارنامه- به هر حال- پربار او نیست.

به اصرار دوستی، یک قسمت از این برنامه را دیدم و به حال مدیری تاسف خوردم. این جور برنامه ها را که هر تازه از راه رسیده ای هم می تواند سر هم کند. این همه شومن نازک نارنجی و مطیع و منقاد که بیست و چهار ساعته دارند مزه می ریزند- و به قول خودشان- به مردم حال می دهند. تو دیگر چرا آقای مدیری؟ جایت بسیار فراتر از این جور بازی های کلیشه ای است. نکند خودت هم به این نتیجه رسیده ای که دوران طلایی ات به پایان رسیده و تتمه عمر حرفه ایت را باید به خاطر پول سپری کنی؟

 

اخباربازیگران,اخبارهنرمندان,تلویزیون

 

اگر رامبد جوان چنین می کند، بر او حرجی نیست. او از همان ابتدا با این گرایش وارد عرصه شده و درواقع حرفه اصلی اش شومنی است. همچنین رشیدپور و حسنی که این دو از ابتدا با «تاک شو» شناخته شده اند و مردم هم با این هویت آن ها را می شناسند. این که دائم آن ها را می تارانند و بعد از مدتی دوباره دنبالشان می روند، یک جور بازی است تا بلکه بر میزان محبوبیتشان نزد عامه مردم افزوده شود. بگذریم که در همین گام های نخست، فرزاد حسنی یک گاف گنده داد و حالا دارند رفع و رجوعش می کنند. من البته در جریان آنچه در برنامه او گذشته، نیستم ولی از رسانه های دشمن شنیدم که گویا به یک شخص حقیقی توهین کرده و دارند این جور وانمود می کنند که این یک نمایش بوده است. باشد. به ما چه؟!

ما که مخاطب این رسانه نیستیم. البته در توانایی این دو نفر در زمینه برنامه های تاک شو تردیدی نیست. به ویژه رشیدپور که در برنامه «دید در شب» که از رسانه های مجازی- البته با چراغ سبز مقامات- پخش می شد یا می شود، نشان داده اهل چالش های گفتاری است و بلد است افشاگری کند.

 

اخباربازیگران,اخبارهنرمندان,تلویزیون

 

اما باور کنید با این تمهیدات نمی توان اعتماد از دست رفته را برگرداند. مردم باید در همه برنامه ها، به ویژه اخبار و برنامه های سیاسی، شاهد رویکرد بی طرفانه تلویزیون باشند. مردم باید به سلامت فیلم های سینمایی خارجی که از شبکه های مختلف پخش می شوند، اطمینان داشته باشند. بله، روزگاری بود که به دست آوردن نسخه های اصل این فیلم ها به آسایی ممکن نبود اما حالا که در کمترین زمان ممکن می توان هر فیلمی را با کیفیت بالا در خانه تماشا کرد، لابد کسانی هستند که نسخه اصل را با نسخه به نمایش درآمده در تلویزیون مقایسه کنند و ببینند چه تحریف ها و قلع و قمع های وحشتناکی درشان صورت گرفته. پس به این دم و دستگاه بی اعتماد می شوند.

برای اطلاع از میزان تحریف و جرح و تعدیلی که در فیلم ها صورت می گیرد، کافی است به برخی شبکه ها که نسخه اصل را با دوبله فارسی پخش می کنند، رجوع شود. جا به جای فیلم ها، دوبله فارسی به زبان اصلی تبدیل می شود. این همان جاهایی است که تلویزیون در نمایش عمومی حذفشان کرده. بهتر نیست مقامات از تجربه هایی که پش سر دارند، درس بگیرند و به جای گسترش بی رویه شبکه های مشابه، محتوای برنامه ها را ارتقا ببخشند...؟!

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------