چرا این فیلم ها رو هیشکی دوست نداره؟!



در سالی که گذشت 7 فیلم بیشتر از 2 میلیارد فروش کرده اند ،اگر فقط به همین بخش ماجرا اکتفا کنیم می توانیم نتیجه بگیریم که حال سینما خیلی خوب بوده است و تمام نگرانی هایی که از سمت هنرمندان ابراز می شود بیهوده است.

 اما اگر دقیق تر نگاه کنیم متوجه می شویم که در بر همان پاشنه ای می چرخد که چند سال اخیر چرخیده است و این یعنی اینکه سینمای ایران اوضاع مساعدی ندارد، درحالی که سینما در کشوری مثل هالیوود سالهاست که از یک هنر صرف خارج شده است و صنعت هنر نامیده می شود در کشور ما اگر کمک های دولتی نباشد سر پا نمی ماند، نهاد هایی چون حوزه ی هنری و فارابی که خود بعضا تحدید کننده ی سینما و سینما گران هستند، با بودجه های دولتی بسیاری از فیلم های عمدتا ضررده سینما را پشتیبانی می کنند.

 

اخبار,اخبار فرهنگی ,سینمای ایران

 
در سالی که گذشت "شهر موشها" با اختلاف بسیار رکود دار فروش بوده است، چیزی نزدیک به 10 میلیارد برای فیلمی که 8 میلیارد هزینه کرده است ،اما نباید فراموش کنیم که این موفقیت در یک ساختار اتفاق نیفتاده است و بیشتر حاصل تلاش و ریسک منیژه حکمت و مرضیه ی برومند است کما اینکه اگر المان های نوستالژیک شهر موش ها نبود ،بسیاری از مخاطبینش را از دست می داد به طور واضح متولدین دهه ی 60 را ،آتش بس 2 ساخته ی میلانی دومین فیلم پرفروش امسال بوده کمدی رمانتیکی که با ارائه ی تصویری شیک از یک زوج شیک در فضای مفرح توانست همچون اتش بس 1 بفروش باشد.

 

اخبار,اخبار فرهنگی ,سینمای ایران

 
سومین پر فروش "طبقه ی حساس" کمال تبریزی است، کمدی خوش ایده ای که با استفده از بفروش ترین ستاره ی این روزهای سینمای ایران موفق شد به فروشی نزدیک به 4میلیارد برسد، اما برای اینکه مطمئن شویم عطاران ستاره ی بلامنازع گیشه هاست کافی است به آمار فروش سه فیلم( رد کارپت ،طبقه حساس ،کلاشینکف) توجه کنیم که هر سه با استفاده از "عطاران" در مجموع به فروشی نزدیک 11 میلیارد رسیده اند، ولع مشاهده ی عطاران از زمان غیبتش در تلویزیون بیشتر هم شده است .

اما همه ی این ها بخش شیرین ماجراست! حکایت غصه دار سینماهای خلوت و چشمان منتظر بلیط فروش به قوت خودش باقیست ،در سینمای این روزهای ما مطابق چند سال گذشته کمدی ها حکومت می کنند از 6 فیلم اول جدول پر فروش ها: 5 فیلم کمدی است و تنها" شیار 143" با مضمونی غمگین در میان پرفروش ها جا خوش کرده است که حکایت آن حکایتی متفاوت است، فیلم از پشتیبانی فراوان در تبلیغات، ساخت و اکران برخوردار بوده است و البته نمیشود ارزش های فیلم متین و موقر نرگس آبیار را نادیده گرفت ،اما چه شد که اینگونه سینما کم رمق شد ؟

 

اخبار,اخبار فرهنگی ,سینمای ایران

 
کمبود جذابیت : تماشاچی حق دارد و باید برای هر حرکت و کنشی در عرصه ی فرهنگ محاسبه کند و هزینه و فایده را بسنجد ،تماشاچی ایرانی برای چه باید هزینه کند و وقت بگذارد ؟مگر فیلمی که در سینما اکران می شود از لحاظ کیفی و اجرا تا چه اندازه با آنچه که در سوپر مارکت سر کوچه می شود خرید و یا آنچه که از شبکه های تلویزیونی پخش می شود تفاوت دارد ؟چقدر نمای لانگ شات سینمایی پسند در فیلمهایمان داریم ؟چقدر داستان های درگیر کننده می بینیم ؟درگیرکننده پیشکش !چقدر فیلمهای تولید سینمای ما می توانند قصه ی سر راست تعریف کنند بیشتر اثار یا در گیر موقعیت هستند یا محدود به دیالوگ گویی های دور همی شده اند ،خب وقتی می شود بهترین فیلم روز را با کمترین مبلغ خرید و در منزل مشاهده کرد چقدر جا برای سینما رفتن می ماند؟

کمبود سالن و توزیع نامناسب :خیلی از شهرستان ها و حتی مراکز استان ها حتی یک سالن سینما هم ندارند، این مختص به مناطق محروم نیست، جالب است بدانید استان توریستی مازندران به اندازه ی انگشتان یک دست هم سینما ندارد، در بعضی از استان ها که اتفاقا توسعه یافته هم هستند وضع غم انگیز تر هم می شود مانند: استان سمنان  که سینماهای سراپایش از سه مورد تجاوز نمی کند حال تصور کنید اوضاع استان هایی نظیر سیستان و بلوچستان را ...در همین تهران هم اوضاع چندان مساعد نیست شاید پردیس های سینمایی کمی آمار را بهبود بخشیده اند، اما پراکندگی همین پردیس ها هم چندان جالب نیست مناطق شمالی و غربی به نسبت اوضاع بهتری دارند اما جنوب و شرق فقیرتر هستند.

 

اخبار,اخبار فرهنگی ,سینمای ایران

 
سانسور ومحدودیت :خط قرمز های دست و پا گیر موجود در سینما باعث شده است دست سینما گران بسته شود و به تبع آن تماشاچی هم فراری شود ،تصور کنید فیلمی مثل "قصه ها" یا "عصبانی نیستم" و یا "آشغال های دوست داشتنی" مجوز اکران می گرفتند، چقدر به  آمار فروش و تماشاچیان سینمای امسال اضافه میشد ؟ اکران گسترده ی "خانه ی پدری" به تنهایی به اندازه ی کلی از فیلم های بی خاصیت روی پرده می توانست تماشاچی را به سینما بکشاند، اما به همین راحتی سینما دوستان از هنر کیانوش عیاری و رخشان بنی اعتماد محروم می شوند.با کمی دقت متوجه می شویم کارگردان هایی که مصونیت دارند و می توانند با خط قرمز ها در نازل ترین سطح رو در رو شوند نظیر: ده نمکی و فرحبخش موفق شده اند فروش بالایی را برای خود تضمین کنند . توزیع با کمترین فاصله در شبکه نمایش خانگی :به همین راحتی !وقتی می شود فیلمی را با کمترین فاصله زمانی در منزل و به صرف تخمه و چای تماشا کرد ؟چرا سینما ؟!

نزول سطح سلیقه ی مخاطب :در سال های هجوم (فاطما گل) و (برگ ریزان) و در سال هایی که (حریم سلطان) روز به روز گسترده تر می شود تنها با همین فرمول می توان نبض مخاطب را به دست گرفت :"گذر از رنج ها "اگر موفق به جذب مخاطب شده به دلیل استفاده از تکنیک های ترکی است، اگر چه که این سریال بسیار اخلاقی تر و قاعده مند تر است ،اما حکایت همان حکایت است ، تماشاچی که در طی این سالها به شدت سهل اندیش و ساده پسند شده حوصله ی بازی های فرمی "ماهی و گربه" و یا فیلم های خلوتی چون" پرویز" را ندارد، اینکه چه عاملی در کاهش سطح سلیقه موثر بوده است محدود به یک یا دو عامل نیست چیزی که مشخص است اینکه با تماشاچی طرف هستیم که سینما رفتن را کار عبثی می داند و اگر خصیصه هایی چون دنج بودن را از سینما بگیریم بسیاری از تماشاچیان سانس های صبح و ظهر سینما از دست می روند.

 

اخبار,اخبار فرهنگی ,سینمای ایران

 
جشنواره ی فیلم فجر :این گزینه شاید عجیب ترین عامل ناکامی سینما در جذب مخاطب باشد ،اما وقتی قسمت اعظمی از فیلم های تولیدی یک سال سینما را در باکسی ده روزه پیش روی مخاطب می گذاریم، همان تعداد مخاطب جدی سینما هم ترجیح می دهد انرژی اش را در همین ده روز بگذارد و کل سال قید سینما را بزند ،کدام جشنواره را با چنین سیاستی در دنیا می توانید مثال بزنید ؟ اما با تمام این واژه هایی که توصیف گر اوضاع خاکستری سینما بودند،  هنوز هم هستند کسانی که سینما برایشان نه صرف یک تفریح بلکه عرصه ای برای تفکر و تنفس است .

 

اخبار فرهنگی - برترین ها

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------