محمدرضا شريفينيا: مگر پرسپوليس ديگر وجود دارد كه برايشان كري بخوانم؟!
- مجموعه: اخبار فرهنگی و هنری
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
مهراوه شریفینیا بازیگر مطرحی است اما یک پرسپولیسی دو آتیشه هم به حساب میآید. او دختر محمدرضا شریفینیاست؛ کسی که استقلالی است! مهراوه یک بار در مصاحبهای جالب گفت: «با پدرم سر استقلال و پرسپولیس خیلی کری داریم.» این جمله بهانهای بود برای صحبتهای فوتبالی با محمدرضا شریفینیا؛ مردی که سینمای یکنفره برازنده اوست. این همهکاره مطرح در سینما که برای یک گفتوگوی سینمایی همراه کارگردان و بازیگر سریال معمای شاه به مؤسسه خبر آمده بود، با رویی باز به سؤالات فوتبالی ما هم پاسخ داد تا گفتوگویی جذاب داشته باشیم. شریفینیا برای پرسپولیسیها به شدت کریخوانی کرد.
آقاي شريفينيا شما استقلالي هستيد؟
من درباره فوتبال فعلاً حرف نميزنم (خنده).
ولي شما فوتبالي هستيد و اين را حتي دخترتان هم گفته است.
بله، من به فوتبال علاقه دارم. يك آدم ورزشي هستم.
دخترتان مهراوه شريفينيا در يك مصاحبه گفته بود با پدرم كه استقلالي است خيلي كري دارم.
دقيقاً. من و مهراوه سر استقلال و پرسپوليس خيلي با هم كري داريم. بازيهاي دربي را تماشا ميكنيم و كلي براي همديگر كري ميخوانیم.
واقعاً؟ پس اهل كريخواني هستيد.
مگر پرسپوليسي ديگر وجود دارد كه بخواهم برايش كري بخوانم؟ (خنده)
آقا خيلي استقلالي هستيد. دربي آخر را تماشا كرديد؟
بله، بازي خيلي قشنگي بود. واقعاً از ديدن اين مسابقه لذت بردم.
جوكهاي بعد از بازي هم به دستتان رسيد؟
بله، جوكها را خواندم. فهميدم كه براي پرسپوليسيها افتخار بوده كه به استقلال در دقيقه آخر گل بزنند. ببينید مساوي جلوي تيم ما چقدر برايشان مهم بود كه اينقدر خوشحال بودند و كلي براي اين بازي جوك ساختند. برايشان افتخار بود كه يك مساوي از ما بگيرند. همين كه دقيقه 90 و خردهاي گل زدند و اينقدر خوشحال بودند، خودش گوياي همه چيز است. انگار آرزو داشتند با استقلال مساوي كنند و شانس آوردند نباختند.
البته پرسپوليسيها ميگويند استقلال خوششانس بود.
نه اصلاً اينطوري نيست. استقلال اگر خوششانس بود كه بازي را ميبرد. با فضايي كه به وجود آمد مشخص بود پرسپوليسيها آرزو داشتند مساوي بگيرند.
ميگويند آقاي احمدينژاد رئيسجمهور قبلي هم استقلالي شديد بودند، درست است؟
من خبر ندارم.
شما با استقلاليها ارتباط داريد؟
نه، ارتباط خاصي با استقلاليها ندارم.
از قديميها چطور؟
نه.
به فرهاد مجيدي علاقهاي داريد؟
ديگر خيلي بحث حاشيه نكنيم. من نتايج را پيگيري ميكنم و به فرد خاصي علاقهاي ندارم.
ولي به علي پروين كه پرسپوليسي است، خيلي علاقه داريد.
(خنده) بله، عليآقا كه يك آدم ويژه است. من واقعاً او را دوست دارم.
پروين سلطان پرسپوليسيهاست و شما هم كه استقلالي هستيد. شما تهيهكننده فيلم سلطان بوديد و با عليآقا كار كرديد. براي او كري هم ميخوانديد؟
اوه، بله. (خنده) روز اول كه علي پروين را ديدم، گفتم من استقلالي هستم و كمي كري خواندم. با خنده گفت جمع كن بابا. اينجا از اين حرفها نداريم (خنده).
شما قبلاً بازيهاي عليآقا را در استاديوم ديده بوديد؟
بله، من در ورزشگاه چند باري بازيهايش را ديدم.
مگر استقلالي نبوديد؟ چرا بازيهاي پروين را نگاه ميكرديد؟
ربطي ندارد. وارد حاشيه نشويد. من گاهي به استاديوم ميرفتم. براي تماشاي بازيهاي تيمملي هم ميرفتم. علي پروين كه فقط در پرسپوليس بازي نميكرد. من به فوتبال زيبا علاقه دارم.
قبول داريد جايگاه شما در سينما با جايگاهي كه پروين در فوتبال دارد، بيشباهت نيست؟
نميدانم. جايگاه پروين در فوتبال ايران يك جايگاه خاص است.
جايگاه شما هم در سينما خاص است.
نميدانم، شايد اينطور باشد كه شما ميگویيد.
كار با عليآقا چطور بود؟
علي پروين چكيده فوتبال ايران است. اگر بخواهيم تمام فوتبال ايران را خلاصه كنيم، به علي پروين ميرسيم. او چكيده و خلاصه فوتبال ايران به حساب ميآيد. عصاره فوتبال ماست.
از اين نظر پرسيديم كه عليآقا به دوربين خيلي حساس است. حتي به ضبط شدن صدايش. با اين ويژگيها كار كردن با او سخت نبود؟
نه اتفاقاً كار با علي پروين فوقالعاده بود. تجربه خيلي خوبي به دست آوردم ولي واقعاً من نديدم كه او از دوربين فراري باشد و انصافاً همهجوره با ما همكاري كرد.
شايد عليآقا نبود، وارد پروژه نميشديد؛ درست است؟
نميدانم؛ شايد ولي به هر حال حضور علي پروين هم تأثير زيادي داشت چون من به او علاقه زيادي دارم. اگر توانستيد فيلم را حتماً ببينيد و خودتان متوجه خواهيد شد كه فضاي فيلم چطور بوده.
شما خيلي فوتبالي بوديد و ما خبر نداشتيم. البته از فيلم اخراجيها فهميديم كه فوتبالي هستيد. حتي يك جمله طنز در فيلم داشتيد كه گفتيد من خودم پست هاچبك (هافبك) بازي ميكنم.
(خنده) ببين من با ورزش بيگانه نيستم. نميدانم خبر داريد يا نه ولي من ليسانس تربيت بدنيام را قبل از انقلاب گرفتم. حالا بعد از آن در دو رشته فرعي ديگر هم مدرك گرفتم. يعني از اول ورزشي بودم. بعد از اينكه دستگير شدم و به زندان رفتم، ديگر نتوانستم به ورزش ادامه دهم.
دستگير؟ در شلوغيهاي انقلاب؟
بله، به خاطر حضور در تظاهرات دستگير شدم و مدتي زنداني بودم ولي من قبل از آن در رشتههای شنا و بسكتبال فعاليت ميكردم ولي بعد از دستگيري ديگر نتوانستم. الان هم كه سالها گذشته و بيشتر در حد گرم كردن هستم. يعني نرمش ميكنم (خنده).
فوتبال هم بازي ميكرديد؟
بله، مثل همه فوتبال بازي ميكردم ولي ديگر ما سمت سينما كشيديم و راهمان عوض شد.
شما بازيهاي تيمملي را دنبال ميكنيد؟
بله، تا جايي كه بتوانم بازيها را ميبينم.
مثلاً خبر داريد آخرين بازي تيمملي چه شد؟
نه ولي ميدانم هفته قبل بازي داشتيم.
3 بر يك تركمنستان را در تهران برديم.
پس تيمملي از گروه خود صعود كرده است. امروز هم مثل اينكه بازي داريم.
بله، با گوام.
اين بازي را هم انشاءا... ميبريم و به عنوان تيم اول گروه صعود ميكنيم.
نظرتان درباره كارلوس كروش چيست؟
من كارلوس كروش را دوست دارم. به كار اين مربي خيلي علاقهمندم.
چرا؟ دليل خاصي دارد؟
سياست كارياش را دوست دارم. شكل كارش را ميپسندم. او مربي خيلي خوبي است.
البته منتقداني هم دارد. او مهدي رحمتي گلر استقلال را از تيمملي كنار گذاشت. هنوز هم بعضيها در اين زمينه منتقد كروش هستند.
مهدي رحمتي الان بهترين گلر ايران است ولي كروش تشخيص داده كه او در تيمملي نباشد. من زياد در جريان نيستم كه چه اتفاقي افتاده و بايد در اين باره از خود كروش بپرسيم.
ماجرا اين بود كه رحمتي از تيمملي موقتاً خداحافظي كرد و كروش هم گفت به سلامت. در واقع او ميخواست با بازيكنسالاري مبارزه كند.
ميدانيد كروش خارجي است و از بيرون آمده است. او خيلي با اخلاق ما آشنا نيست. به قول معروف با پارتيبازيهاي فوتبال ايران آشنا نيست. او چون از فرهنگ ديگري آمده، پارتيبازي نميكند ولي واقعاً من در جريان نيستم كه چه اتفاقي افتاده است.
خيليها ميگويند او ايراني شده است. مثلاً مشتي كه براي سرمربي كرهجنوبي در آن مسابقه به ياد ماندني نشان داد.
آن بازي ايران و كره را ديدم و واقعاً حس خوبي داشتم. خيلي برد شيريني بود ولي فكر كنم اوج بازي تيمملي با آرژانتين بود و در جام جهاني.
بله، شما در جامجهاني حضور داشتيد.
فكر كنم با توجه به سابقهاي كه وجود داشت، محق بودم كه اين سفر را بروم. سفري خوب و به يادماندني داشتيم. هيچوقت آن سفر از يادم نميرود. به جرأت ميتوانم بگويم بازي ايران و آرژانتين بهترين مسابقهاي بود كه در عمرم در ورزشگاه ديدم. من بازيهاي زيادي را به ورزشگاه رفتهام ولي آن مسابقه چيز ديگري بود. حيف شد كه بازي را باختيم و مسي آن را گل را زد.
جو ورزشگاه آن روز فوقالعاده بود.
بله، همه طرفدار آرژانتين بودند و تعداد ايرانيها بسيار كمتر بود ولي در دقايقي كه تيمملي حمله ميكرد آنها سكوت كرده بودند و صدايشان درنميآمد. واقعاً مسابقهاي به ياد ماندني بود و خوشحالم كه آن مسابقه را از در ورزشگاه از نزديك تماشا كردم.
ممنون از وقتي كه در اختيار ما قرار داديد.
خواهش ميكنم ولي گفته بودم درباره فوتبال حرف نميزنم (خنده).
اخبار فرهنگی - خبر ورزشی