آخرین اخبار فرهنگی - هنری

محمد صادقی,اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی

«محمد صادقی» بازیگر جنجالی تلویزیون از ایران رفت

انتشار خبر عجیب تایید حکم اعدام توماج صالحی «هنرمند معترض» در رسانه‌ها و محافل سیاسی جهان. بازتاب گسترده یافته است. به گزارش…

برزخ ادبیات عامه پسند



  اخبار فرهنگی,خبرهای   فرهنگی,ادبیات

 

ادبیات عامه پسند تعریف مشخصی ندارد اما همیشه اصطلاحاتی چون رمان های پاورقی، داستان های بفروش، ادبیات عاشقانه، داستان های آشپزخانه ای، زرد و.... را با خود یدک می کشد. مرزبندی میان ادبیات عامه پسند و ادبیات قشر فرهیخته، همیشه بین نویسندگان و کتاب خوان ها مورد بحث بوده است.

 

برخی به جانب داری از ادبیات جدی برمی خیزند و ادبیات عامه پسند را برای جامعه کتاب خوان مخرب می دانند و برخی دست ادبیات عامه پسند را می گیرند و آن را تا سطح نیاز جدی جامعه بالا می کشند. برای روشن تر شدن بحث و با در نظر داشتن این نکته که بیشترین قشر استقبال کننده از ادبیات عامه پسند، زنان هستند، به سراغ دو نویسنده زن، یکی عامه پسند نویس و دیگری نویسنده کتاب های جدی رفته ایم تا نظرات آن ها را در باب این نوع ادبیات بدانیم.

 

لیلا صبوحی : 

بین ادبیات عامه پسند و ادبیات فرهیخته خلاء وجود دارد

لیلا صبوحی خامنه نویسنده و دبیر ادبیات است که سال ها به عنوان نویسنده داستان های کوتاه، جوایز ادبی و جشنواره ای زیادی را کسب کرده است. نخستین رمان وی، «پاییز از پاهایم بالا می رود» را نشر چشمه چاپ کرده که تحسین منتقدان را در پی داشته است. اثر بعدی او نیز ماه های آینده در نشر نیماژ به چاپ خواهد رسید. با این نویسنده اهل تبریز همراه می شویم تا نظراتش را به عنوان نماینده ادبیات جدی بشنویم.

 

خواندن بعضی کتاب ها ضرر است

صبوحی خامنه در تعریف ادبیات عامه پسند می گوید: تعریف ادبیات عامه پسند، اصولا کار سختی است و جای بحث زیادی دارد. عده ای پرفروش بودن را وجهه اصلی آن می دانند و عده ای طرفداری  ازاین نوع ادبیات را به آدم هایی نسبت می دهند که سلیقه سطح پایینی دارند، دنبال مطلب آسان فهم هستند و به ادبیات نگاه سرگرمی دارند.

 

وی اذعان می کند: برخی معتقدند ادبیات عامه پسند سطح سلیقه را در حد پایینی نگه می دارد و اجازه نمی دهد مخاطب رشد فکری داشته باشد، برخی نیز معتقدند شروع مطالعه در سنین پایین با ادبیات عامه پسند است و رفته رفته ذائقه مخاطب می تواند تغییر کند و به کتاب هایی رو آورد که جهان بینی ارزشمند تری دارند.این نویسنده ادامه می دهد: خیلی نمی شود قضاوت کرد ولی شاید اگر از همان اول، خواندن را با کتاب های سنگین آغاز کنیم، خیلی به موفقیت نرسیم در عین حال کتاب هایی در بازار وجود دارد که متاسفانه نه املا و نه نگارش درستی دارد و آن قدر ضعیف، سست و بیمار است که انسان از خواندن آن شرمش می گیرد! انتشار این ها سرتا پا ضرر است.

 

صبوحی خامنه اضافه می کند: اما در عین حال، برخی شاهکار های ادبی هم با استقبال عموم روبه رو بوده و فروش خوبی داشته است، خب این یعنی چه؟ پس معیار مشخصی برای تعیین آن نیست اما ظاهرا نزدیک ترین تعریف به این ادبیات، این است که بتواند مخاطب بیشتری اعم از فرهیخته و غیر فرهیخته را به خود جذب کند ولی اگر بخواهد مخصوص قشر خاصی باشد، طبیعتا متعلق به قشر فرهیخته نخواهد بود.

 

در ادبیات ایران خلاء وجود دارد

این نویسنده می افزاید: ادبیات عامه پسند همان طور که گفتم از نظر من فروش بالایی دارد، اگر کتابی در چند سال اول بعد از چاپ، فروش بالایی داشته باشد اما بعد از چند سال، کسی دیگر سراغی از آن کتاب نگیرد، این ارزش چندانی ندارد بلکه کتاب باید در هر زمانی خواننده خود را داشته باشد مثلا کتابی که بعد از 25 سال چاپ های متعدد دارد، هنوز هم بفروشد. این فروش در زمان، ارزش ماندگاری کار را تعیین می کند، اگر ادبیات عامه پسند را این طور تعریف کنیم، خود من نیز به شدت دوست دارم نویسنده ادبیات عامه پسند باشم!

 

وی درباره وضعیت ادبیات عامه پسند در ایران و جهان می گوید: به قول یکی از بزرگان ادبیات، در خارج از ایران فضای بین ادبیات عامه پسند که بیشتر همان رمان های عاشقانه پرفروش است و ادبیات مخصوص قشر فرهیخته، یعنی کتاب های فلسفی و هنری را کتاب هایی با ژانر های مختلف اعم از پلیسی، جنایی، معمایی، وحشت و... پر می کنند اما در ادبیات ایران، این خلاء عظیم با چیزی پر نشده است! یعنی کسانی هستند که تمایل زیادی به خواندن کتاب های عاشقانه و پرفروش ندارند و از طرفی مطالعه کتاب های فلسفی و هنری نیز از حوصله شان به دور است؛ آن ها در این بین کتاب مناسبی برای خواندن پیدا نمی کنند.

 

دفتر انشا را هم چاپ می کنند!

وی خاطر نشان می کند: ممیزی اداره ارشاد تنها در دو زمینه اخلاقی و سیاسی کار می کند و متاسفانه هیچ گونه نظارتی بر ارزش ادبی آثار نیست و اگر ناشر با سرمایه خود بخواهد کاری را چاپ کند، این اصول را رعایت می کند اما همیشه این طور نیست. امروز من هر چه بنویسم از انشای بچه ام گرفته تا یادداشت های خرید روزانه مادرم، به شرط نداشتن نکته اخلاقی و سیاسی، ناشر پولش را می گیرد و آن اثر را چاپ می کند! یعنی هیچ نظارت کیفی روی آثار نیست و این باعث می شود به ادبیات عامه پسند ضربه وارد شود.

 

صبوحی در ادامه می افزاید: برخی کتاب هایی که به وفور هم چاپ می شوند، به نظر مخرب اند و وقتی نوجوانی آن را می خواند، فکر می کند ادبیات یعنی این! در صورتی که ادبیات عامه پسند نباید ادبیات من را خراب کند، روی زبان گفتار تاثیر بد داشته باشد و افکار غلط را در ذهن انباشته کند.

 

این نویسنده بیان می کند: اگر به شکل حرفه ای به این ادبیات نگاه و اصولی نوشته شود و جنبه سرگرمی داشته باشد، اشکالی ندارد زیرا انسان ها در جامعه دارای سطح فکری متفاوتی هستند از این رو باید خوراک فکری متفاوتی نیز وجود داشته باشد و هر کس متناسب با سلیقه خود کتاب بخواند و این یکی از لازمه های ادبیات کشور است اما با توجه به کیفیت هایی که برخی آثار امروزی دارند، خیلی وقت ها چاپ نشدن آن ها بهتر است.

 

گفت و گو با عاطفه منجزی نویسنده سیزده رمان پرفروش

سبکی در نگارش یا سَبُک نگاری؟

عاطفه منجزی نویسنده سیزده رمان پرفروش است و چهاردهمین اثرش نیز، در دست چاپ است. این نویسنده اهل مسجد سلیمان که از سال 82 قلم را به شکل رسمی دست گرفت، در دو رمان نخست خود بااستقبال چندانی مواجه نشد اما رمان«شاه ماهی» او با هفت چاپ طی هفت سال، باعث شد مخاطبان زیادی به خواندن آثارش رغبت نشان دهند. رمان های «حاجی منم شریک» و «سورمه سنگ» وی نیز هرکدام با چهار چاپ، ظرف یک سال و نیم به نوعی رکوردشکن رمان های عاشقانه معاصر بوده اند.

 

منجزی در تعریف ادبیات عامه پسند می گوید: ادبیات عامه پسند، یعنی مردمی پسند! سبکی در نگارش است و نه سبُک نگاری! ادبیاتی که قصه دارد و شخصیت های زنده و پویا، برای خودشان تصمیم می گیرند و در دست نویسنده مثل مومی، به هر شکل و رنگی در نمی آیند تا قصه را به هدف نهایی نویسنده برسانند.

 

وی ادامه می دهد: شخصیت های داستان های من نیز تحت تاثیر انعکاس زندگی مردم و فرهنگشان، آداب و سنن، خرافه ها و ادبیات فولکلور مردمی قرار دارد که با این فرهنگ آغشته اند. فرهنگی که گاهی دست و پاگیر و گاهی ستودنی است.

 

این نویسنده اضافه می کند: جامعه شناسان دنیا، برای کشف ملتی و دانستن نقاط ضعف و برتری آن ها و شناخت عمیق شاخصه های فرهنگی قومیت های دنیا، به ادبیات جدی ملت ها، تفقد چندانی ندارند بلکه ادبیات عامه و فولکلورشان را مطالعه و بررسی می کنند.

 

منجزی بیان می کند: بر خلاف تصوّر بسیاری از منتقدان ادبیات که خیال می کنند، عامه و فولکلور، مربوط به گذشتگان و جنبه های مختلف زندگی آن هاست، من فکر می کنم فولکلور (یا همان دانش و منش عامیانه)، اگرچه میراث پیشینیان است اما در جوامع امروزی هم وجود دارد و هنوز هم زنده، پویا، باصلابت و پا بر جا ایستاده است و مردم حتی در جامعه سنتی- صنعتی امروز با مجموعه یادگارهایی از نسل های پیشین، زندگی می کنند که در حقیقت، همین فولکلور است و تا حدّ زیادی به زندگی آن ها معنا و مفهوم و اصالت و هویت می دهد. در واقع، اگر فولکلور یک ملت را از آن ها بگیریم، تمام هویت آن ملت را گرفته ایم و احتمالا این مهم، همانی است که در ادبیات جدی، اصلا مورد توجه و ارزش گذاری نیست!

 

این نویسنده در پاسخ به این که آیا آثار خود را در زمره آثار عامه پسند می داند یا خیر؛ بیان می کند: قطعا آثارم در زمره آثار عامه پسند است و صد البته، پر از مطالبی در راستای زنده نگه داشتن فولکلور ایران است.

 

منجزی درباره انتقاد منفی برخی منتقدان ادبیات جدی نسبت به ادبیات عامه پسند بیان می کند: این دوستان بعضی وقت ها بسیار دُگم و جزم اندیشند، این سوال را با چند سوال دیگر پاسخ می دهم: «به نظرتان چرا حمله منتقدان همیشه یک سویه است و عامه نویسان به این دوستان هرگز حمله نمی کنند و قدرت و تکنیک قلم ایشان را زیر سوال نمی برند؟ از برتری تکنیک قلم آن هاست یا از ضعف دانش و تکنیک عامه نویسان؟ !»

 

او با تاکید بر این که، ماجرای حکایت قدیمی لباس پادشاه در میان است؛ در ادامه می افزاید: یعنی هر که بگوید این که شما نوشتید، فلان است و بهمان بود، همان کسی می شود که اگر تن برهنه پادشاه را می دید باز هم خودش را مکلف می دانست بگوید، چه لباسی، چه زیبا و با شکوه، مبادا احمق خوانده شود! بسیاری از همین منتقدانی که چه بسا تحصیلات دانشگاهی ادبی بالایی هم دارند و در مقالات و سخنرانی ها و جلسات نقد و غیره، به ادبیات عامه پسند حمله می کنند، به سختی توانسته اند اثری بیش از سیصد صفحه و در نهایت با عنوان داستان بلند روی گیشه ها ارائه بدهند، چه برسد به نگارش رمان که مقوله اش با داستان بلند، تومنی هفت صنار متفاوت است!

 

نفوذ به احساسات مخاطب، پاشنه آشیل ادبیات عامه پسند

نویسنده رمان «سورمه سنگ» ادامه می دهد: هدف ادبیات نخبه گرا، فقط و فقط ذهن مخاطب است که خیلی زود هم از ذهن مخاطب می پرد و تاثیراتش سطحی و گذرا و در حد نشان دادن تکنیک های ادبی است! اما در ادبیات عامه پسند، اگرچه هدف، ذهن مخاطب است اما پاشنه آشیل قدرتش، نفوذ به عواطف واحساسات مخاطب است و از راه دل، بر ذهنیت شان تاثیر می گذارد و چه بسا در سالیان باقی مانده عمر، مخاطبانشان قصه ای را که خوانده اند، از خاطر نبرند و گاهی به آن فکر کنند.

 

منجزی با بیان این که در همه دنیا، تقابل بین ادبیات عامه و نخبه گرا وجود دارد، خاطر نشان می کند: هر چند در کشورهای دیگر، کتاب های پرفروش مربوط به ادبیات عامه پسند است، اما با عنوان زیباتری مثل Best seller یعنی آثار پر فروش نام برده می شوند. همچنین در خارج از ایران، رفتار و کردار منصفانه تری، بین این دو نگرش و نگارش ایجاد شده است. چون در خارج از مرزها، تریبون ها تنها در اختیار عده ای خاص قرار نگرفته است که روشنفکر ادبی و خالق ادبیات نخبه پسند نام گرفته اند!

 

وی می افزاید: بنابراین، گیشه های پرفروش تر اگرچه متعلق به عامه نویسان است اما کرسی منتقدان و سخنرانی ها و جوایز، در اختیار نخبه نویسان و نخبه گراهاست که فکر می کنم تمام عامه نویس ها هم از این موضوع راضی اند اما انگار نخبه گرایان و متولیان تولید محتوای ادبیات جدی، همچنان از این وضعیت ناراضی و نگران هستند!

 

ما مردمی می نویسیم

نویسنده رمان «حاجی منم شریک»، با اشاره به این که صحبت خاصی با منتقدانی که ادبیات عامه را نقد می کنند، ندارم؛ بیان می کند: ما "مردمی" می نویسیم بنابراین توجه شخصی خود من به مخاطبینم است نه منتقدان ادبی! سر قلمم به سمت و سویی می رود که مخاطبانم راضی باشند، کسانی که برای خواندن آثارم هزینه، وقت وانرژی صرف می کنند همچنین همه تلاشم این بوده علاوه بر لذت خوانش، بتوانم اطلاعات و تجربیاتم را در قصه هایم منعکس کنم و لااقل به ذهن مخاطبانم، تلنگری بزنم که جدای از لذت خوانش، توجه شان به نکاتی جلب شود که در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی شان، تاثیر مثبتی داشته باشد.

 

این نویسنده درباره این که چرا نوشته هایش با استقبال خوانندگان مواجه شده است، می گوید: این سوال ر ا باید از مخاطبانم بپرسید اما چیزی که در نگارش آثار مورد توجهم بوده، این جمله قصار است؛ هر چه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند!

 

وی ادامه می دهد: برای نوشتن رمان هایم، از تحقیق و مطالعه کم نمی گذارم تا جایی که برای تحقیق به هرکجا لازم باشد سر می زنم و از صرف وقت و پول و انرژی دریغ ندارم همچنین همیشه سعی کرده ام، شعور مخاطب را دست کم نگیرم، روی نثر و ویراستاری وسواس به خرج می دهم و بارها و بارها برای ویراستاری قصه چه از لحاظ زیباشناسی و چه از لحاظ صحت و سقم افعال و ضمایر و محتوا و غیره، وقت می گذارم و در عین حال، سعی کرده ام تخیلاتم در نگارش قصه را به سطح باورپذیری و زنده بودن شخصیت های قصه برسانم.شخصیت هایی که جاندار باشند، دلنشینی قصه را در دل مخاطب چند برابر می کنند.

 

منجزی درباره علت استقبال زنان از رمان هایش می گوید: پاسخ به این سوال مانند این است که بگویم چرا بیشتر فوتبال دوستان را آقایان تشکیل داده اند؟ ساختار جسمی و روحی بسیار متفاوت دو جنسیت، باعث شده خاستگاه هایشان متفاوت باشد اما به تازگی مخاطبان مرد زیادی در ادبیات عامه پسند داریم که برمی گردد به ساختار جامعه و بحث اجتماعی طولانی دارد و عامل دیگرش، قوی تر شدن ساختار، پیرنگ و تکنیک های قلم، در آثارعامه پسند است که توانسته آقایان را بیشتر به سمت و سوی مطالعه این آثار، سوق دهد.

 

خراسان /نسیم سهیلی

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------