گردشگری ایران در سرزمین آتش میسوزد+ عکس
- مجموعه: اخبار فرهنگی و هنری
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
اخبار فرهنگی - گزارش/ از سودی که نمیبریم
اصفهان متضرر شماره یک بی رونقی صنعت گردشگری
گردشگری ایران در سرزمین آتش میسوزد+ عکس
به گزارش ایمنا از همسایه شمالی کشور خودمان شروع کردیم، کشوری که تا چند سال قبل تفاوت چندانی از لحاظ میزان درآمد ناخالص ملی با کشورهایی نظیر تاجیکستان یا قزاقستان نداشت، اما در طی چند سال اخیر با راهبرد بالفعل کردن ظرفیتهای صنعت گردشگری، خودش را از این کشورها جدا کرده است و از لحاظ اقتصادی حرفهای جدیدی برای گفتن دارد.
آذربایجان به یکباره تحولی عظیم در میزان درآمد خود از صنعت توریسم ایجاد کرده است و غفلت ما راه را برای جلب توجه گردشگرانی که فرش ایران، مساجد باشکوه اسلامی، طرحها و پارچههای اسلیمی و اصالتاً ایرانی، آثار بینظیر باستانی ایران و... جستجو میکنند، فراهم آورده است.
در واقع علاقهمندان به تاریخ و چالشهای گردشگری که نمیتوانند بر تمدن، اصالت و جذابیتهای منحصر به فرد آسیای مرکزی و خاورمیانه چشم ببندند، همواره دنبال راهی برای تماشای شکوه خاورمیانه بودهاند که بایستی اذعان کرد برای دستیابی به این هدف و با توجه به همه ترسیمهای منفی که از این کشورها در نزد افکار عمومی جهان شده بود، آذربایجان نشان داد بیش از سایرین به این دغدغه چشم دوخته است و اکنون شاهد تکان خوردن صنعت گردشگری این کشور و در پرتو آن رشد اقتصادی، اشتغال، مزایای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن هستیم، اتفاقی که می توانست با درایت ایران، در ایران و در سایه توجه ویژه و برنامه مدار به آثار و شرایط خاص و بی نظیری که اصفهان دارد رقم بخورد.
” روزانه بارها و بارها تبلیغات مربوط به «آذربایجان، سرزمین آتش» از طریقه شبکههای فرانس ۲۴، بین، اسکای و به خصوص یورونیوز روی آنتن میرود “
آذربایجان، سرزمین آتش...
از پیراهن اتلتیکو مادرید که بگذریم به نام آذربایجان در حاشیه "رد کارپت" جشنواره فیلم کن میرسیم، یا به تبلیغات استادیومهای بزرگ اروپا نظیر نیوکمپ و البته تبلیغ در پربیننده ترین شبکههای خبری جهان. روزانه بارها و بارها تبلیغات مربوط به «آذربایجان، سرزمین آتش» از طریقه شبکههای فرانس ۲۴، بین، اسکای و به خصوص یورونیوز روی آنتن میرود و همه مردم دنیا به این باور می رسند که در آذربایجان میتوانند بخشی از تمدن خاورمیانه را از نزدیک احساس نمایند، متفاوت از آنچه تاکنون در تمدن شرق و در مدرنیته غرب تجربه نمودهاند.
این تبیلغات همگون و سازماندهی شده که در راستای مدیریت استراتژیک طرح توسعه گردشگری کشور آذربایجان صورت گرفته است و سایر کشورهای آسیای صغیر نظیر ترکمنستان، گرجستان و ... را هم به تحرک واداشته، به شدت با واکنش مثبت روبرو شده است و آمادگی این کشور برای میزبانی از میلیونها گردشگر خارجی را به همه جهان مخابره نموده است.
نبایستی فراموش کرد که اگر عبارت «Azerbaijan، Land of fire» را از این تبلیغات فاکتور بگیریم و ندانیم که این آثار متعلق به کشور است، بیدرنگ از نوع معماری، پوشش مردم و حتی پیشنهادهایی که این کشور به مخاطبانش ارائه میکند، به خاطر شباهتهای فرهنگی ایران و آذربایجان تصور میکنیم این تبلیغات متعلق به ایران است.
چرا آذربایجان؟
به هر حال آذربایجان در حال حاضر دارد دلارهای تانخورده گردشگران مشتاق آشنایی با تمدن منطقه را به جیب میزند و نبایستی فراموش کرد این دلارها میتوانست در ایران خرج شود.
ایران جاذبههای گردشگری برخی کشورهای خاص را به هر دلیلی در اختیار نداشته و یا با اصول اخلاقی، مذهبی و ملیاش سازگار نیست ولی در مواردی که آذربایجان به عرصه رقابت جهانی ورود کرده است، کشور ایران میتوانست به مراتب پتانسیل بالاتری را نشان دهدو جاذبههای را به جهان معرفی کند که در طی ماههای اخیر تحسین وزرای امور خارجه و دیپلماتهای اروپایی را به تحسین واداشته است. وقتی نگاهی به لیستی از جاذبههای توریستی که آذربایجان خودش برای مسافرت به این کشور ردیف کرده است، می اندازیم، بیتردید میتوانیم سوالات زیادی را در ذهن مرور کنیم:
” آذربایجان در حال حاضر دارد دلارهای تانخورده گردشگران مشتاق آشنایی با تمدن منطقه را به جیب میزند و نبایستی فراموش کرد این دلارها میتوانست در ایران خرج شود. “
۱)آذربایجان، سرزمین ۹ اقلیم
۲) ساحل بزرگترین دریاچه جهان یعنی دریای خزر
۳) آثار ثبت شده در یونسکو
۴) پایگاه نفتی نفتالان
۵) آتشفشان گلی
۶) غذاهای ملی منحصر به فرد
۷) شهر شِکی در مسیر جاده ابریشم
۸)آتش و رازهای سرزمین آتش
۹) بلوار باکو
۱۰) معماری آذربایجان
ایران از هر اقلیمی که صحبت شود حرف برای گفتن دارد! چه سهمی از دریای خزر و ساحل زیبای آن متعلق به ایران است و مگر نه اینکه ایران جذابترین سواحل خزر را به خود اختصاص داده است؟
آثار ثبت شده ایران در یونسکو چند برابر آثار کشور آذربایجان است؟ ایران چه تعداد غذای منحصر به فرد دارد که همین اندک شمار توریستی که از ایران بازدید میکنند، شیفته آن میشوند و از کیفیتش میگویند؟ اصولا آیا تاکنون جاده ابریشم را که بخش قابل توجهی از آن از ایران عبور میکند را به عنوان یک جاذبه گردشگری مورد تامل قرار داده بودیم؟ سرزمین لالههای آتشین و سرخ، در مقابل دشت لالههای رنگین سرتاسر ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟ مگر میتوان معماری ایران که هر یک از آثار ثبت شده و نشدهاش کتابی از تاریخ است را با کشوری دیگر به مقام مقایسه گذاشت؟
در مجموع اینکه در زیباییهای آذربایجان تردیدی نیست ولی در مقابل سرزمین ۴ فصل ایران، این کشور نمیتواند شانسی برای رقابت حداقل در مواردی که آنها را به عنوان پارامترهای گردشگریاش معرفی کرده است، برای خود قائل باشد، مگر اینکه مدیران ما راه رقابت را بلد نباشند!
بیتردید اگر ایران میخواست جاذبههایش را بشمارد و از آنها برای دلیل سفر به ایران سخن بگوید شاید به جای انگشتان دو دست، به تعداد پاهای یک هزارپا نیاز داشت.
” ۱۲۶.۲ میلیارد دلار آمریکا، ۵۵.۹ میلیارد دلار اسپانیا، ۵۳.۷ میلیون دلار فرانسه، ۵۰ میلیارد دلار چین و.... اینها کشورهایی هستند که بیشترین درآمد را از صنعت گردشگری دارند “
کافی است در ذهن خود مرور کنید که ایران چند برابر این جاذبههای توریستی را در فرمی معظمتر در خود جای داده است. در هر شهر و در هر منطقه ایران جاذبهای است که میتواند مسیر سفر گردشگران بینالمللی را به سوی این سرزمین کج کند.
کافی بود به جای اینکه بنشینیم و سماق بمکیم تا یک خارجی از پاویون فرودگاه امام(ره) پایش را به خاک ایران بگذارد، برنامه ای برای معرفی و کشاندن چند میلیارد مشتاق سفر به کشورمان داشته باشیم و راه و رسم به روز جذب توریست را بلد باشیم.
سفر به آذربایجان به یکباره فزونی گرفت
مالک یکی از آژانسهای معتبر گردشگری تهران رشد سفر به آذربایجان را قابل ملاحظه میداند. وی که از ذکر نام و آژانس خود در این گزارش اعلام معذوریت کرد، گفت: از دو سال پیش و از زمانی که کشور آذربایجان تبلیغات گستردهای را در سطح جهان ترتیب داد، رشد گردشگر به این کشور به یکباره فزونی یافت. وی ادامه میدهد: البته هنوز سفر به ترکیه و امارات قابل مقایسه با سفر به هیچ کشور دیگری نیست و آذربایجان هم به گرد پای این دو کشور نمیرسد ولی میزان سفر به آذربایجان در طی دو سال اخیر رشدی چند صد درصدی داشته است.
تخصص، زیرساخت و لابی نداریم به روز هم نیستیم
عزیزی، عضو هیات مدیره انجمن صنفی راهنمایان، صحبتهای جالبی در ارتباط با سوژه گزارش ما دارد. او میگوید: متاسفانه بایستی بگویم نبود تخصص، به روز نبودن، ضعیف بودن زیرساختها و نداشتن لابی در عرصه جهانی سبب شده است تا فرصتهای بزرگی که برای جذب سرمایه داریم را از دست بدهیم. متاسفانه این یک واقعیت است که کشوری مثل آذربایجان دارد از غفلت ما نهایت استفاده را میبرد و سودی هنگفت را به جیب می زند، از طرف دیگر با لابی گستردهای که در سازمان ملل و یونسکو دارد بسیاری از مصادیق فرهنگی و ملی ما را به نام خودش به ثبت میرساند و آب هم از آب تکان نمیخورد.
عزیزی ادامه میدهد: شاخصهای گردشگری بسیار زیاد است و وقتی ایران را زیر ذرهبین میبریم فقط افسوس میخوریم که ما همه چیز داریم ولی بلد نیستیم استفاده کنیم.
” جریان سیاسی حاکم بر این سازمان در سایه تغییر دولتها، عدم ثبات مدیریت و عدم استفاده از نیروزهای متخصص را به خوبی نشان میدهد و این شاید ریشهایترین دلیل برای عقب ماندگی ژرف ایران در این صنعت باشد. “
کشورهای جنوب شرق آسیا نظیر مالزی که تا چند دهه پیش کشورهای عقب افتادهای بودند سالانه درآمدهای عجیب و غریبی از گردشگری برای خود ثبت میکنند، بدون اینکه آثاری داشته باشند که ۱۰۰ سال قدمت داشته باشد. سنگاپور که تا چند دهه قبل مقر دزدان دریایی بود و بسیاری از کشورهای اروپایی که تا همین چند قرن پیش روی درخت زندگی میکردند، اکنون از راه گردشگری بخش قابل توجهی از درآمد ملی خود را کسب میکنند.
آنگاه تمدن ایران که در هر دوره تاریخ میتوان به آن بالید به خاطر عدم تخصص در استفاده از آن و به خاطر نبود زیرساخت و مدیریت صحیح بر جذب گردشگر تنها شاهد عبور فصول و توریستهای هر از گاهی است.
اکنون در جهان مردم تور غذا میروند، کروز به یک جاذبه گردشگری جالب و پردرآمده بدل شده است، هتلهای مجلل مردم دنیا را به سوی خود جلب میکنند و در مجموع شرایطی را ایجاد میکنند که مردم جهان با هزینههای هنگفت راهی این مناطق میشوند، آنگاه ما هنوز از زبالههای حاشیه دریای خزر در امان نیستیم!
خشکی و دریا و آثار باستانی بی نظیر ایران هر یک پتانسیلهایی دارد که فقط باید به خاطر استفاده کردن از آنها غبطه خورد. باید ناراحت بود که کشوری مثل آذربایجان در سایه غفلت ما دارد اینگونه میتازد و نباید فراموش کرد هر چه تعلل کنیم، فرصتهای بیشتری را هدر میدهیم.
میتوانیم در چاههای نفت را ببندیم؟
۱۲۶.۲ میلیارد دلار آمریکا، ۵۵.۹ میلیارد دلار اسپانیا، ۵۳.۷ میلیون دلار فرانسه، ۵۰ میلیارد دلار چین و.... اینها کشورهایی هستند که بیشترین درآمد را از صنعت گردشگری دارند. آذربایجان نیز مدعی است خودش را به ۷.۵ میلیارد دلار درآمد از صنعت گردشگری رسانده است و در حال حمله به جمع ۱۰ کشوری است که بیشترین درآمد را در این صنعت دارند.
عمق فاجعه اینجاست که کشوری همچون ایران که در رده شانزدهم رنکینگ آثار ثبت شده در یونسکو قرار دارد(آن هم با آثار فاخری که هنوز موفق به ثبت آن نشده است)، بایستی در رتبههای ۱۳۰ به بعد کشورهای دنیا، دست و پا بزند.
دلمان را خوش کرده ایم به سالانه ۷۰ میلیارد دلار درآمد نفتی که چرخ زندگی را برای ایرانیان به گردش در میآورد و غافل از آن هستیم که اگر ظرفیتهای گردشگری این مرز و بوم را شکوفا کنیم، میتوانیم در چاههای نفت را ببندیم و از گردشگری ارتزاق کنیم.
” بی تردید درک میزان سودی که با بالفعل ساختن ظرفیت توریستی شهری مثل اصفهان پدیدار میگشت، مستلزم نگاهی غیرنسبی، ریشهای و رقابتی به موضوع اس “
مسیر پول و اعتبار، هر جا به جز ایران
روزانه با پیامکهای گوناگونی روبرو هستیم که ما را به سراسر دنیا دعوت میکنند. با هر قیمتی و هر شرایطی. گردشگری صنعتی پر سود در جهان است و همه به این موضوع واقف هستند. این گزارش بنای آن داشت که نقشی که ایران میتواند در پازل این صنعت بر عهده گیرد را گوشزد کند.
ذکر این نکته فاجعهآمیز که تمدن خاص ایرانی- اسلامی که مظاهرش تمام و کمال در قبل خاورمیانه یعنی ایران هویداست، متاسفانه با غفلت مدیران ما و با هوشمندی مدیران سرزمین شمالی و تدبیری که صورت گرفت است، مسیر اعتبار و پول را به سوی خزانههای این کشور باز میکنند و سهم ناچیزی که به ایران میرسد، مایه خجالت است.
سلیمان محمودی، استاد باستان شناسی میگفت تنها بخش فعال در سازمان میراث فرهنگی واحد انتصابات است، مضمون این حرف شاید جریان سیاسی حاکم بر این سازمان در سایه تغییر دولتها، عدم ثبات مدیریت و عدم استفاده از نیروهای متخصص را به خوبی نشان میدهد و این شاید ریشهایترین دلیل برای عقب ماندگی ژرف ایران در این صنعت باشد.
در چنین اتمسفری باید هم کشوری چون آذربایجان سهمی هنگفت از این رقابت را مال خود و حتی یک گردشگر داخلی سفر به چنین کشوری را به سفرهای پر هزینه داخلی ترجیح دهد.
از سودی که نمیبریم...
حس ناسیونالیستی نیست. باید بار دیگر اشاره کرد به مضمون جمله معروف ماهاتیر محمد: «اگر گردشگری اصفهان و شیراز را داشتم، درب چاههای نفت را میبستم». وقتی نتوانستهایم ظرفیتهای گردشگری ایران را به جهان معرفی کنیم و این صنعت را رونق بخشیم بیتردید شهرهایی همچون اصفهان که بیشترین ظرفیت را برای جذب گردشگر، جذب پول و رونق اقتصاد دارند، از عدم اقبال گردشگران نیز بیشترین ضرر را متقبل میشوند.
در واقع حالا که نسبت به سالهای پیشین تعداد قابل ملاحظهای توریست از ایران بازدید میکند باز هم این رقم در مقایسه با کیفیتها و ظرفیتهای اصفهان ناچیز است. بی تردید درک میزان سودی که با بالفعل ساختن ظرفیت توریستی شهری مثل اصفهان پدیدار میگشت، مستلزم نگاهی غیرنسبی، ریشهای و رقابتی به موضوع است و باید تصویرسازی درستی از آن داشت، که گویا چنین نگاهی فعلاً در اولویتها نیست!
اخبار فرهنگی - ایمنا