اينجا پول چاپ مي‌کنند



اخبار,اخبار اقتصادی,پول

ساختماني كه ٣٢ سال است براي چاپ اسكناس و ضرب سكه ساخته شده، هيچ تابلويي ندارد. شايد براي حفظ امنيت بيشتر ساختمان نامي از «سازمان توليد اسكناس» در هيچ جاي ديوار طويل ورودي ديده نمي‌شود.

هيچ كس اجازه ورود ندارد. از لابه‌لاي در ميله‌اي فلزي زردرنگ نگاه مي‌كنم. هفت يا هشت صف از كمدهاي پشت هم قطارشده رنگارنگ را مقابلم مي‌بينم، در اتاقي ٤٠٠ متري با سقفي كه به قاعده غيرمتعارفي بلند است.

درب كمدها توري فلزي است و داخلش كه جعبه‌هاي بسته‌بندي‌شده پول چيده شده را نشان مي‌دهد. آبي، سبز و زرد. اما اين تنها وجه تمايز كمدها نيست. مشخصات هر كمد كه چه نوع اسكناسي را نگهداري مي‌كند روي كاغذهاي آويزان از درب كمد درج شده است، فضاي سردخانه را برايم يادآوري مي‌كند اما اينجا خزانه است!

دوبار تهديد خزانه در طول سه دهه فعاليت، نقل يكي از كارمندان اين بخش است.

آيا خزانه تا به حال مورد تعرض قرار گرفته است؟ آنقدر امنيت بالاست كه تعرضي اتفاق نيفتاده است اما پيش آمده كه مقداري پول گم شده است.

چند بار؟ خيلي كم. شايد دو بار.

- در بخش سكه هم اين اتفاق افتاده است؟ بله.

چه مقدار پول يا سكه گم شده؟ مقدارش را اعلام نكردند ولي خيلي كم بود.

بعد از اطلاع از مفقودي چه اتفاقي افتاد؟ نيروي انتظامي آمد و كارمندان را حسابي ترساندند.

نيروها گزينش سفت و سختي دارند؟ بسيار زياد. هم در مرحله استخدام هم در طول مدت فعاليت. اصلا كارمند قراردادي اجازه ورود به اين بخش را ندارد و فقط كارمندان رسمي اينجا كار مي‌كنند. عملكرد همه ما زير ذره‌بين است. صحبت به اينجا كه مي‌رسد كارمند حراست مرا صدا مي‌زند تا از بازديد عقب نمانم.

ساختمان بي‌نامِ نام‌آشنا
ساختماني كه ٣٢ سال است براي چاپ اسكناس و ضرب سكه ساخته شده، هيچ تابلويي ندارد. شايد براي حفظ امنيت بيشتر ساختمان نامي از «سازمان توليد اسكناس» در هيچ جاي ديوار طويل ورودي ديده نمي‌شود اما همه مي‌دانند ساختمان توليد اسكناس كجاست. از سه راه ضرابخانه كه بالاتر مي‌روم براي آنكه ساختمان را رد نكنم از چند كسبه منطقه مي‌پرسم. بدون استثنا همه آدرس درست مي‌دهند. در ورودي ساختمان تنها يك تابلوي كوچك با نام بانك مركزي به چشم مي‌خورد.

 

كد امنيتي كه از طرف روابط عمومي بانك مركزي با كلي مكاتبه و هماهنگي برايم صادر شده را به اطلاعات مي‌دهم. تحويل تمام وسايل جزيي از ملزومات ورود به مركز توليد اسكناس و مسكوك است. حتي پول‌هاي داخل جيب را هم بايد تحويل بدهي. بدون هيچ اسكناس، فلز و وسيله اضافه، با دستاني خالي اجازه ورود به محل ضرب سكه و چاپ اسكناس صادر مي‌شود.

 پول‌هاي ايراني قبل از انقلاب وارد مي‌شد
محوطه بزرگي است. ساختمان‌ها معمولا يك‌طبقه و دوطبقه است. تا ورود به محوطه امنيتي با كارمند بخش طراحي پول كه مرا همراهي مي‌كند، همكلام مي‌شوم. برايم توضيح مي‌دهد كه ساختمان توليد اسكناس و مسكوك سال ٦٢ ساخته شده و از آن سال در همين محل چاپ و ضرب انجام مي‌شود.

پس پيش از آن چاپ پول كجا انجام مي‌شد؟ افشاري مي‌گويد: پيش از انقلاب اسكناس و سكه مورد نياز وارداتي بود. هر كشوري نرخ كمتر پيشنهاد مي‌داد پول و سكه مورد نياز را توليد مي‌كرد. از در ديگري گذشتيم تا وارد محوطه‌اي شديم كه دو ساختمان ضرب سكه و نشر اسكناس درست مقابل هم قدعلم كرده بودند. ضرابخانه براي بازديد اول انتخاب شده بود و آقاي مرداني، مسوول اين بخش آماده شرح ماوقعي بود كه براي طلاهاي واردشده به اين بخش اتفاق مي‌افتد.

 

نخستين اتاق در راهرويي تنگ، مرحله اوليه كار را انجام مي‌دهد. وارد اتاق كه مي‌شوم شمش طلايي كه روبه‌روي در ورودي روي ريل قرار گرفته، توجهم را از هر جزييات و كليات ديگر موجود در اتاق ساقط مي‌كند. به نظرم يك شمش يك‌كيلويي است اما مرداني مي‌گويد هشت كيلوگرم وزن دارد. اين شمش از كوره‌اي بيرون آمده كه طلا، نقره و مس را با هم ذوب و مخلوط كرده تا شمش حاضر با عيار مورد نظر به دست آيد.

سهم هريك از اين فلزات در اين شمش چقدر است؟ تقريبا ١٠ درصد شمش را فلزات ديگر تشكيل مي‌دهند تا عيار ٢١ براي ضرب سكه‌هاي طلا حاصل شود. شمش‌ها در همين اتاق از كوره بيرون آمده و در همين اتاق به دستگاه بلند ديگري كه شايد سه متر طول داشته باشد وارد مي‌شود، دستگاهي كه مسوول تعيين سايز سكه‌هاست.

 چيپس و پولك از نوع طلا
مطلس يا سكه‌هاي ضرب‌نشده يا همان ماده اوليه سكه، اينجا به چيپس و پولك معروف است. پولك‌ها در اتاقي ديگر از دستگاه بيرون مي‌آيند و براي ضرب آماده مي‌شوند. پولك‌ها براي نقش گرفتن نياز به آماده‌سازي دارند.

 

در دستگاهي كه بدون ورود اكسيژن سكه‌ها به آن وارد مي‌شود تا از سياه شدن آن جلوگيري شود، سكه منعطف و آماده ضرب مي‌شود. مرداني توضيح مي‌دهد: پولك‌ها بدون اين آماده‌سازي قادر به نقش‌گيري نيستند. در اين دستگاه سكه حرارتي مي‌بيند تا انعطاف لازم را براي مراحل بعد به دست آورد.

گردي كه پلمب مي‌شود
ماشين‌ها پلمب است. گرد طلا به ديوار و جداره‌ها مي‌نشيند و اين تنها گرد قيمتي دنياست. در هر دوره كار، پلمب دستگاه تنها در صورتي باز مي‌شود كه نماينده بانك مركزي حضور داشته باشد و بتوان گرد طلا را با حضور مقام ناظر خارج كرد و به چرخه توليد بازگرداند.

 

راهرو را كه ادامه مي‌دهيم اين‌بار در سمت چپ راهرو به اتاق ديگري وارد مي‌شويم كه مسوول چك كردن سكه‌ها نشسته است. دستگاهي شبيه به ترازوي طلافروشي‌ها ولي در ابعادي بزرگ‌تر و قدي بلندتر وزن سكه‌ها را مي‌سنجد. اصطلاح چهار صفر از صفرهاي نقش بسته روي صفحه ديجيتال ترازو برگرفته شده و از جزييات گرمي و ميلي‌گرمي اندازه‌گيري خبر مي‌دهد.

 

سكه‌هايي كه وزني صحيح دارد به اتاق بغل مي‌رود و باقي دوباره به اتاق ذوب بازگردانده مي‌شود. ضرب سكه هر روزه انجام نمي‌شود. بر اساس ميزان درخواست اداره چاپ و ضرب ميزان سكه مورد نياز اعلام و مراحل كار در روزهاي متوالي انجام مي‌شود. روز بازديد، روز ذوب و توليد پولك نبود و فقط مراحل كار با توضيحات مرداني و ديدن دستگاه‌ها تجسم مي‌شد. ولي صداي ضرب سكه مي‌آمد.

 

روز، روزِ ضرب بود. وارد اتاق كه شديم پولك‌هايي را ديدم كه در حال نقش گرفتن بودند و وقتي از دستگاه خارج مي‌شدند با سرازير شدن به داخل مخزن ذوزنقه مانندي روي هم تلمبار مي‌شدند. ابتدا قابل دسترس بودن آن حجم از سكه مرا متعجب كرد. جلوتر كه رفتم عدد ١٠٠٠ ريال نقش بسته روي سكه تازه مرا متوجه ماجرا كرد. دنبال پولك‌هاي طلا بودم. كمي اين‌طرف و آن طرف چرخيدم و به داخل هر مخزن سرك كشيدم اما خبري از سكه‌هاي طلا نبود.

 

از دور نوارهاي قرمزرنگ عبور ممنوع مقابل درب اتاق كناري را ديدم. براي بخش ضرب سكه طلا اجازه ورود صادر نشده است. فقط مي‌شد از پشت نوار ادامه كار را ديد. اما مرداني سكه امامي ٥/٢ بهار آزادي را كه همين يك ماه پيش به مناسبت ميلاد امام رضا ضرب آن شروع شد از نزديك نشان داد. كار تمام بود. اينجا آخر خط توليد سكه است. بعد از اين مرحله سكه‌ها در جعبه‌هاي كوچك بسته‌بندي‌شده و براي پرس كارت آماده مي‌شود.

 بوي پول مي‌آيد
وارد ساختمان چاپ اسكناس مي‌شويم. اينجا برعكس ضرب اسكناس كار در يك سالن بسيار بزرگ با تعداد زيادي دستگاه‌ كه پشت هم رديف شده‌اند انجام مي‌شود. بوي پول كل سالن را پر كرده است. دستگاه‌ها مشغول كارند و به دليل سروصدايي كه به پا كرده‌اند، آذر مهر، معاون سازمان توليد اسكناس و مسكوكات مجبور است با بلندگو صحبت كند.

 

پنج سالي است در توليد كاغذ اسكناس خودكفاييم و كارخانه تكاب شما كاغذمان را تامين مي‌كند. اينجا غير از پول، گذرنامه و شناسنامه جديد هم چاپ مي‌شود. ابتداي خط توليد، كاغذي توجهم را جلب مي‌كند كه نقش محو امام(ره) را روي خود دارد.

اين نقش چگونه روي كاغذ بسته مي‌شود؟
چه نقش امام (ره) و چه نخ اسكناس در كارخانه كاغذ ايجاد مي‌شود. توليد با كاغذ ايراني و مركب، نخ و ماشين‌آلات خارجي انجام مي‌شود. ماشين‌ها سوييسي است و مركب از انگليس و سوييس معمولا تامين مي‌شود.

 

مرحله ابتدايي چاپ با ماشين‌آلات افست انجام مي‌شود و به صورت همزمان پشت و روي كاغذ در برگه‌هايي كه ٢٠ عدد اسكناس را در خود جاي داده، نقش مي‌گيرد. نقش برجسته اسكناس‌ها در مرحله بعدي با دستگاه‌هاي فولادي چاپ مي‌شود. آن هم فقط به صورت يك رو.

پول‌ها هم شماره شناسنامه دارند
به سالن مجاور مي‌رويم. آنجا هم همين عمليات انجام مي‌شود اما با دستگاه‌هاي جديدتر و با كارآيي بالاتر. ماشين‌آلات قديمي امكان چاپ پنج هزار قطعه را دارند ولي ماشين‌هاي جديد هشت هزار قطعه اسكناس چاپ مي‌كنند. كار تمام نشده. اسكناس‌ها بعد از اين مرحله براي چاپ امضاي رييس كل بانك مركزي و وزير اقتصاد به اتاقي ديگر مي‌رود.

 

پول‌ها هم شماره شناسنامه دارند. به جز امضا شماره پول هم روي هر برگ درج مي‌شود به اين ترتيب مي‌توان فهميد پولي كه در دست داريم چندمين اسكناس چاپ شده در كشور است. وقتي كار چاپ به خاتمه مي‌رسد پول‌ها وارد خزانه مي‌شوند.

 

در بسته‌هاي هزارتايي در كمدهايي كه هر يك ١٠هزار بسته را در خود جاي داده قرار مي‌گيرند تا به زودي سر از بازار درآورند و در چرخه فرسودگي بيفتند، اتفاقي كه زودتر از موعد استاندارد در ايران رخ مي‌دهد.

اخبار اقتصادی - اعتماد

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------