اختلاس برای درمان همسر



اخبار حوادث - اختلاس برای درمان همسر

کارمند بانک که به خاطر بیماری همسرش دست به اختلاس از بانک زده بود از سوی پلیس بازداشت شد.

به گزارش فرهیختگان، این کارمند بانک زمانی که دید نمی‌تواند داروهای گرانقیمت همسرش را بخرد، برای هزینه‌های درمان، نقشه اختلاس 30 میلیون تومانی از بانکی که در آن کار می‌کرد را اجرا کرد.

این پرونده زمانی پیش روی بازپرس قرار گرفت که رئیس یک بانک به دادسرای بعثت مراجعه کرد و از اختلاس یکی از کارمندانش خبر داد.

او در شکایت خود گفت: چند روز پیش مرد میانسالی به من مراجعه کرد و گفت سه میلیون تومان پول در حسابم واریز کرده‌ام اما وقتی برای برداشت پول مراجعه کردم در حسابم یک میلیون تومان بیشتر پول نبود. مطمئن هستم که هیچ‌کدام از بچه‌هایم این پول را برداشت نکرده‌اند و در حساب‌ها اشتباه شده است. با اعتراض این پیرمرد، من به بررسی اسناد و حساب وی پرداختم و متوجه شدم در دفترچه حساب پس‌انداز وی 3 میلیون تومان ثبت شده اما در اسناد بانکی این میزان یک میلیون تومان نوشته شده است.

رئیس بانک در ادامه اظهاراتش گفت: من که از اشتباه کارمند تحویلدار بانک تعجب کرده بودم به بررسی بقیه اوراق بانکی که توسط این کارمند نوشته شده بود، پرداختم و متوجه شدم وی در بقیه اوراق بانکی نیز دست برده و با تغییر میزان پول حساب‌ها دست به اختلاس زده است.

کارمندم حساب بسیاری از مشتریان بانک را دستکاری کرده و احتمال می‌دهم که اختلاس کرده باشد. به همین دلیل به دادسرا آمده و تقاضای پیگیری موضوع را دارم.

با اعلام این شکایت بازپرس دستور دستگیری کارمند بانک را صادر کرد.

کارمند بانک پس از بازداشت به ارتکاب جرم اعتراف کرد. در ادامه مشخص شد که او در مدت پنج‌ماه بیش از 30 میلیون تومان از مشتریان بانک اختلاس کرده است.

او در اعترافات خود به بازپرس گفت: من کارمند بانک بودم و چندین سال بود که در آن بانک کار می‌کردم، اما به خاطر مشکلات مالی به ذهنم رسید که نقشه اختلاس از بانک را اجرا کنم تا مشکلاتم حل شود، اما از قبل این نقشه را برنامه‌ریزی نکرده بودم.

وی ادامه داد: یک بار پیرزنی برای گذاشتن پول در حسابش به بانک مراجعه کرد. همان لحظه یک دفعه فکر اختلاس به ذهنم رسید. پول را که دریافت کردم میزان کامل آن را در دفترچه وی نوشتم اما در اوراق بانکی نصف آن را وارد کردم و بقیه پول را بدون آنکه کسی متوجه شود داخل کیفم گذاشتم. بعد از آن هروقت مشتری کم‌سواد یا سالخورده‌ای به بانک مراجعه می‌کرد همین کار را تکرار می‌کردم و برایش اسناد مالی صادر نکرده و میزان پول وی را در سیستم بانکی وارد نمی‌کردم.

متهم در ادامه گفت: تقریبا از پنج‌ماه پیش بود که فکر این اختلاس به ذهنم رسید و دست به دزدی از مشتریان بانک زدم. هربار هم از هرکسی که پول میلیونی و زیادی به حسابش واریز می‌کرد، تقریبا دو یا سه میلیون تومان پول برمی‌داشتم. یکی، دو بار هم 7 یا 8 میلیون تومان از دو مشتری برداشتم که روی هم فکر می‌کنم حدود 30 میلیون تومان پول شد.

 با اعترافات این مرد، وی به دستور بازپرس و با قرار قانونی روانه زندان شد و در حال حاضر تحقیقات در این باره همچنان ادامه دارد.

گفت‌و‌گو با متهم
چند شاکی داری؟
فعلا که فقط رئیس بانک از من شکایت کرده و بقیه که من پول‌هایشان را جابه‌جا کردم همه پیش رئیس بانک رفته و شکایت کرده‌اند.

با این پول‌ها چه‌کار کردی؟
همه را برای بدهی‌هایم دادم و به حسابم ریختم تا چک‌هایم پاس شود.

چطور شد که به فکر اختلاس از بانک افتادی؟
من مشکلات مالی زیادی داشتم. 10 سال بود که ازدواج کرده بودم. بعد از ازدواجم همسرم به بیماری مبتلا شد. من هم به خاطر بیماری همسرم دچار مشکلات شدید مالی شدم و برای تامین هزینه‌های درمان او مجبور بودم چک بدهم تا بتوانم پول قرض کنم. از چند ماه پیش نیز زمان چک‌هایم رسیده بود. برای تهیه پول برای وصول چک‌ها به هر دری زدم فایده‌ای نداشت. با اینکه کارمند بانک بودم ولی هزینه درمان همسرم خیلی بیشتر از درآمدم بود و آنقدر هم از بانک وام گرفته بودم که دیگر نمی‌توانستم از آنجا وام بگیرم. کلی بدهکار بودم و هرلحظه فکرم مشغول بود.

بیماری همسرت چه بود؟
او بیماری ‌ام‌اس داشت و هزینه درمانش زیاد بود. اگر داروهایش را مصرف نمی‌کرد فلج می‌شد و من که اصلا طاقت این موضوع را نداشتم باید هرماه برایش داروهایش را تهیه می‌کردم.

بچه هم داشتید؟
نه ما چند ماه بعد از ازدواج‌مان فهمیدیم که همسرم بیماری ‌ام‌اس دارد. برای همین فکر بچه‌دار شدن را از سرمان بیرون کردیم چون می‌ترسیدیم که فرزندمان هم این بیماری را بگیرد.

چند وقت بود که در این بانک کار می‌کردی؟
من 10 سال بود که در آن بانک کار می‌کردم. یعنی درست از وقتی که ازدواج کردم در این بانک مشغول به کار شدم.

همسرت هم در جریان کاری که می‌کردی بود؟
نه، اصلا او برای چی باید بداند که من این کار را می‌کنم. به او می‌گفتم از بانک وام گرفته‌ام. می‌گفتم رئیسم مشکلاتم را فهمیده و به من وام‌های مختلف می‌دهد تا بدهی‌هایم را پرداخت کنم.

تحصیلات داری؟
بله، من فوق‌لیسانس رشته مدیریت بازرگانی دارم.

از کاری که کردی پشیمانی؟
خیلی پشیمانم. من می‌خواستم با این کار بدهی‌هایم را پرداخت کنم و هزینه درمان و داروی همسرم را بدهم، اما بیشتر از قبل بدهکار شدم و حالا حتی آبرویم هم رفته است. خانواده‌ام وقتی فهمیدند که من دست به این‌کار زده‌ام از تعجب شوکه شده‌اند و حتی مادرم در بیمارستان است. 

اخبار حوادث - فرهیختگان

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------