قتل بعد از قرار اینترنتی
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
به گزارش خبرنگار ما، یکسال قبل وقتی سرباز نیروی انتظامی در اطراف پارک ساعی مشغول گشتزنی بود، در جریان قتل جوانی قرار گرفت که بهگفته دوستانش با ضربه کارد فردی غریبه کشته شده بود. وقتی سرباز نیروی انتظامی متهم را دید، دنبالش دوید اما متهم با حمله به مامور او را از خود دور کرد و با سرقت یک تاکسی موفق به فرار شد.
در نهایت متهم که دواود نام دارد با ردیابیهای پلیسی بازداشت شد و به قتل و درگیری اعتراف کرد. پرونده بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه ٧٤ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
روز گذشته در جلسه محاکمه این جوان ابتدا نماینده دادستان صحبت کرد. او با درخواست مجازات برای متهم گفت: «داوود بعد از اینکه جوانی را با ضربه چاقو در پارک ساعی به قتل رساند، به مامور پلیس حمله کرد و ماشینی را هم به سرقت برد. با توجه به مدارکی که به دادگاه ارایه شده درخواست رسیدگی به پرونده را دارم.»سپس پدر مقتول بهعنوان ولیدم خواستار قصاص متهم شد.
در ادامه داوود در جایگاه قرار گرفت. او ابتدا هیچکدام از اتهامات را قبول نکرد اما بعد گفت: «البته باید بگویم قتل را قبول دارم اما قصدم کشتن نبود. مامور پلیس هم خودش دنبالم آمد و من فقط فرار کردم. ماشین را هم نمیخواستم سرقت کنم، راننده خودش از ماشین پیاده شد و من هم ماشین را برداشتم و فرار کردم.»متهم گفت: «در چت اینترنتی با فردی صحبت کردم که به من گفت دختر است و در شهرستان زندگی میکند. شب حادثه با هم قرار داشتیم، قرار بود ساعت سه به پارک ساعی بیاید من آنجا منتظر بودم.
موتورم را خاموش کرده و نشسته بودم که چند جوان بهسمت موتورم آمدند و سعی کردند با کلید روشنش کنند اما نشد. جلو رفتم و گفتم این موتور من است با آن چهکار دارید. به این ترتیب درگیری میان ما شروع شد و مقتول و دوستانش به سمتم آمدند.
مقتول داشت با من دعوا میکرد چاقویی همراهم داشتم آن را بیرون آوردم تا بترسد. او دو دستم را گرفته بود. سعی میکردم خودم را آزاد کنم دوستانش مرتب به من ضربه میزدند. خواستم به دست مقتول ضربه بزنم اما زاویه طوری نبود که بتوانم این کار را بکنم.
در کشمکش نوک چاقو به گردنش برخورد کرد و خون زیادی بیرون پاشید. من فرار کردم. چاقو و دستهایم را شستم. داشتم میرفتم که دیدم ماموری دنبالم است. پا به فرار گذاشتم. او بهسرعت میدوید و داشت به من میرسید، با هم درگیر شدیم و توانستم فرار کنم بعد دیدم با ماشین به سمتم میآید. وقتی پیاده شد، دوباره با هم درگیر شدیم.
بعد من سوار ماشین شدم و راننده از ترس پیاده شد من هم ماشین را برداشتم و رفتم.»متهم در پاسخ به این سوال که چرا برای حضور در قرار دوستانه چاقو همراه برده بود، گفت: با خودم گفتم شاید آن فرد دروغ گفته که دختر است شاید پسر باشد و بخواهد از من زورگیری کند بهخاطر همین چاقو برداشتم.
هنگام حادثه چون بیماری روانی دارم و سهماه هم بستری بودهام، نمیتوانستم درست تصمیم بگیرم. سپس راننده تاکسی که متهم خودرو او را سرقت کرده بود، در جایگاه حاضر شد. او در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: «سربازی جلو مرا گرفت و گفت در حال تعقیب یک قاتل است و باید با او همکاری کنم. سوار ماشین شد از من پرسید وسیلهای در ماشین داری؟ چوب داشتم به او دادم وقتی به متهم رسیدیم سرباز پیاده شد و آنها با هم درگیر شدند متهم از فرصت استفاده کرد، سوار ماشین شد، چاقو را روی گردن من گذاشت و گفت حرکت کن. نزدیک هفتتیر توقف کردم و از متهم پرسیدم چه اتفاقی افتاده است.
همان زمان سرباز با ماشین دیگری به ما رسید، حواس متهم متوجه او شده بود که من خودم را از ماشین به بیرون پرت کردم و متهم فرار کرد البته خودروام از طریق جی.پی.اس پیدا شد.»بنا بر این گزارش، قضات بعد از پایان جلسه رسیدگی، برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
اخبار حوادث - شرق