مامور پلیس، متهم به قتل مظنون تحت تعقیب
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
به گزارش خبرنگار ما، یکسال قبل جوانی بهنام کامبیز با شلیک مامور پلیسی که سعی داشت او را بازداشت کند، کشته شد. وقتی این مامور که احمد نام دارد موضوع قتل را به کلانتری محل خدمتش اعلام کرد، مسوولان کلانتری برای مشخصشدن موضوع به محل اعزام شدند.
او توضیح داد مظنون تحتتعقیب قصد داشت به او حمله کند، بنابراین با درنظرگرفتن قوانین بهکارگیری سلاح بهسمت او شلیک کرد. این درحالی بود که کمیسیون ویژه نیروی انتظامی نیز اعلام کرد متهم، قانون بهکارگیری سلاح را بهدرستی رعایت کرده است اما با شکایت اولیایدم کامبیز، پرونده در دادسرا پیگیری شد و تحقیقات بازپرس ادلهای را ضمیمه پرونده کرد، که خلاف این اظهارنظر را نشان میداد.
پوکههای بهدستآمده از محل حادثه نشان میداد از دوسلاح استفاده شده است و فقط تیری که به سر مقتول برخوردکرده از سلاح متهم شلیک شده است ضمناینکه متهم سلاح گرم داشت و مقتول سلاحی دردست نداشت و حتی اگر طبق گفته مامور، کامبیز شیشه هم دردست داشت، امکان حمله وجود نداشت.
تحقیقات در دادسرا به این نتیجه رسید که هرچند مقتول مظنونی تحتتعقیب بود، اما دلایل قانونی و شرعی برای قتل او وجود نداشت، ضمناینکه قوانین بهکارگیری سلاح نیز رعایت نشده است. همچنین در شاخهای دیگر از تحقیقات مشخص شد مقتول جوانی سابقهدار بود که بهدلیل سرقت و زورگیریهای متعدد تحتتعقیب ماموران قرار داشت و چندبار هم موفق به فرار از دست ماموران شده بود.
دوبرادر او نیز به اتهام قتل در زندان بهسر میبردند که یکی از آنها بهخاطر درگیریای که با یکی از زندانیان داشت، توسط همبندیاش بهقتل رسیده بود و پرونده این قتل در شعبه٧٤ دادگاه کیفری استان تهران درحال رسیدگی بود. مجموع دلایل بهدستآمده باعث شد بازپرس برای متهم قرار مجرمیت قتلعمد صادر کند و پرونده متهم با صدور کیفرخواست برای محاکمه به شعبه٧٤ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
روز گذشته در جلسه رسیدگی به این پرونده بعد از اینکه نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و دلایل خود را برای متهمدانستن احمد مطرح کرد، پدر و مادر مقتول نیز بهعنوان ولیدم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت. او اتهام قتلعمد را رد کرد و گفت: «روز اول اسفند، بهعنوان مامور گشت درحال گشتزنی اطراف طلافروشیها و بانکها بودم که بیسیم کد من را صدا زد.
معاون کلانتری شخصا پشت بیسیم بود. او به من گفت کامبیز، مظنون تحتتعقیب، نزدیک محل پست من دیده شده است و باید برای بازداشت او اقدام کنم. وقتی با سرباز به محل رسیدم متهم که داخل مغازهای بود با دیدن من سعی کرد فرار کند. به من گفته بودند او در فرارهای قبلی همهچیز را تخریبکرده و آتش زده است.
بنابراین سعی کردم او را آرام و بازداشتش کنم. اینبار هم سعی کرد با شکستن شیشه ویترین مغازه و خردکردن همهچیز فرار کند. دستور ایست دادم. به او گفتم کاری با تو ندارم، مقاومت نکن و به کسی آسیب نرسان. دیدم کارساز نیست، تیرهوایی شلیک کردم. بازهم متوقف نشد. یکتکه شیشهشکسته دستش بود. قبل از آن هم با سرباز درگیرشده و سرباز اجازه خروج به او نداده بود.
وقتی دیدم شیشه دستش گرفته است و میخواهد حمله کند، وارد مغازه شدم تا پایش را هدف بگیرم، لوله هفتتیر را بهسمت پایین گرفته بودم و دودستم هم روی سلاح بود که تیر را بهسمت پایش شلیک کردم، اما تغییر مسیر داد و به بالاتنهاش برخورد کرد.» متهم در پاسخ به این سوال که چرا سهپوکه بهدستآمده در صحنه مربوطبه سلاح دیگری بود، گفت: بلافاصله بعد از این اتفاق به کلانتری منتقل شدم.
درآنزمان نه پوکه دیدم و نه به این موضوع فکر میکردم، اما تا داخل کلانتری سلاح دست خودم بود. همان موقع میتوانستم شلیک و صحنهسازی کنم، اما این کار را نکردم. من قصد صحنهسازی نداشتم، حتی متوجه نشدم گلوله چطور به او اصابت کرد وقتی روی زمین افتاد فکر کردم خودش را به بیهوشی زده و این یکنقشه است که تمرکز مرا به هم بزند و فرار کند، اما وقتی جلو رفتم، متوجه شدم فوت شده است.»بعد از پایان جلسه اول رسیدگی، ادامه دادگاه به بعد موکول شد.
اخبار حوادث - شرق