آخرین اخبار حوادث

اخبار،اخبار جدید،اخبار روز

آخرین وضعیت سیل در استان‌های کشور

- مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان با توجه به بارش‌های رگباری و بروز سیلاب و روان آب در بسیاری از مناطق استان از هرگونه…

قبل از جنایت پشیمان شدم



اخبار حوادث - گفت‌وگو بامتهم به قتل یک مادر و دختر
قبل از جنایت پشیمان شدم

نادر، مردی افغان است که به اتهام قتل مادر و دختری ایرانی با ضربات چاقو در زندان به سر می‌برد. او متهم است در ازای ارتکاب این جنایت، پول دریافت کرده ‌است. متهم که هفته پیش در شعبه 71 دادگاه کیفری‌ استان تهران محاکمه ‌شده ‌است، از اتفاقات روز حادثه می‌گوید.

متهم هستی مادر و دختری را با طرح نقشه قبلی به قتل رساندی قبول داری؟
قبول ندارم من این کار را نکردم. اتهام را به گردن من انداخته​اند.

مهشید و سوسن را می شناختی؟
نه، اصلا با آنها آشنایی نداشتم. در واقع آشنایی من با پسر خانواده بود. سهیل را از مدت ها پیش می شناختم یادم نیست چطور با هم آشنا شدیم، اما یکی دوسالی می شد او را می شناختم.

در پرونده آمده است تو و سهیل با هم نقشه قتل را طراحی کردید.

نه، این درست نیست. سهیل با من تماس گرفت و گفت می خواهد دو نفر را تنبیه کند. گفت مادر و خواهرش خلاف می کنند و باید آنها را گوشمالی دهد، من هم قبول کردم کمکش کنم. بعد گفت باید آنها را بکشی. گفتم اگر قرار است آنها را بکشم 150 میلیون تومان پول می گیرم. او هم اول گفت این پول را می دهد، اما بعد گفت این مبلغ را ندارد.

یعنی توافق شما به هم خورد؟
نه به هم نخورد. سهیل دوباره با من تماس گرفت و گفت می تواند برای کشتن خواهر و مادرش، 30 میلیون تومان بدهد. من هم پذیرفتم و گفتم قرار بگذار و بگو کی و کجا باید بیایم.

سر قرار رفتی؟
شب حادثه نیمه شب بود که با من تماس گرفت و گفت مادرم از خانه بیرون رفته و احتمالا بزودی می آید. گفتم خودم را می رسانم، اما ترسیدم و سرقرار نرفتم.

می دانی سهیل چه مشکلی با مادرش داشت؟
می گفت مادر و خواهرش فاسد شده اند. آن طور که از حرف هایش متوجه شده بودم، پدر و مادرش با هم درگیری داشتند. آنها جدا از هم زندگی می کردند و سهیل می گفت بعد از این جدایی مادرش سرشب از خانه خارج می شود و نزدیک صبح می آید. البته نمی دانم چقدر درست می گفت و چقدر توهم داشت. این مسائل به من ربطی نداشت.

چرا از همان ابتدا نگفتی دست به قتل نمی زنی؟
چون به پولش احتیاج داشتم. من شش فرزند دارم که در افغانستان زندگی می کنند. کار می کنم و برایشان پول می فرستم. این پول برایم زیاد بود. می خواستم آن را بگیرم و فرار کنم.

گفتی قتل کار تو نبود. شاهدان دیده اند تو از محل جنایت فرار می کنی، در این باره چه می گویی؟
من آن روز اصلا از خانه ام که کیلومترها با تهران فاصله داشت، بیرون نرفتم. شاید سهیل کس دیگری را اجیر کرده یا خودش در حال فرار بوده است. من از این موضوع خبر ندارم.

اما سهیل هم در محل حادثه دستگیر شد و به جزئیات واقعه اعتراف کرد ضمن این که شاهدان نگفته اند سهیل را حین فرار دیده اند آنها گفته اند فردی فرار کرد و بعد سهیل از مردم کمک خواست.به هر حال آن فرد من نبودم.

اگر تو نبودی، چرا به قتل اعتراف کردی؟
چند روز بعد از حادثه در حالی که از هیچ چیز خبر نداشتم، بازداشتم کردند. وقتی با سهیل روبه رو شدم، به من گفت قبول کن قتل کار تو بوده ، من رضایت پدرم را می گیرم و بعد هم 30 میلیون تومان را به تو می دهم. من هم برای کمک به بچه هایم قبول کردم.

یعنی به دروغ اعتراف کردی؟
بله. اعترافم دروغ بود.

اما تو همه چیز را گفته و حتی جزئیات را توضیح داده بودی. در اعترافاتت آمده است اول مادر را کشتی و بعد سراغ دختر رفتی و حتی به این هم اشاره کردی که کلاه و دستکش و چاقو را سهیل به تو داده است. گفته های تو و سهیل کاملا مطابق هم بود. حالا چطور مدعی هستی دروغ گفته ای؟ این جزئیات را از کجا می دانستی؟
من همه حرف هایم را با سهیل هماهنگ کرده بودم به همین دلیل هم گفته هایمان شبیه هم است،

اما متهمان یک پرونده قتل را که کنار هم نگهداری نمی کردند. چطور با او هماهنگ کردی؟
وقتی سهیل داشت ماجرا را برای ماموران توضیح می داد، من هم در اداره آگاهی بودم و حرف هایش را شنیدم و دوباره تکرار کردم.

در بازسازی صحنه چطور؟ آنجا هم هر چه سهیل گفت، توضیح دادی؟
بله دقیقا این طور بود. اول سهیل شروع کرد و بعد هم من توضیحات او را تکرار کردم، اما وقتی دیدم اشتباه کرده و گرفتار شده ام، در آخرین دفاعیاتم قتل را انکار کردم.

به هر حال سهیل رضایت پدرش را گرفت. حالا چه اتفاقی می افتد؟
در دادگاه سهیل و پدرش هر دو نسبت به قصاص رضایت دادند، اما دیه خواستند، اما من که پولی ندارم به آنها بدهم. این قتل نتیجه اشتباه خودشان بود. سهیل بود که نقشه قتل را طراحی کرد بعد هم همه چیز را گردن من انداخت. سهیل می داند من هیچ پولی ندارم که به او بدهم.

سهیل در دادگاه گفت فقط قصد تنبیه مادرش را داشته و خواهرش بی دلیل قربانی خشم تو شده است. او گفت قرار نبود خواهرش کشته شود و به تو گفته بود فقط مادرش را کتک بزنی، اما تو خواهرش را هم کشتی، این گفته درست است؟
حرف های سهیل در این باره دروغ است. اولا او به من گفت می خواهد هر دوی آنها را بکشد و دوم این که قتل اصلا کار من نبود. نمی دانم قاتل کیست که او این طور از او دفاع می کند و از من می خواهد به جای او اعتراف کنم، اما هرکسی که باشد، اصلا ربطی به من ندارد. من از همان اول هم اشتباه کردم وسوسه شدم و قتل را گردن گرفتم. البته بعد پشیمان شدم و سر قرار نرفتم.

به هر حال اولیای دم نسبت به قصاص اعلام رضایت کرده و پول بیشتری هم از دیه قانونی نخواسته اند. اگر تو واقعیت را بگویی، شاید در مورد دیه هم تخفیف بدهند و تو را ببخشند.

فکر نمی کنم آنها مرا ببخشند. درست است پدر سهیل در مورد دخترش رضایت داده و خود سهیل هم در خصوص مادرش گذشت کرده است، اما آنها می خواهند من تا آخر عمرم در زندان بمانم البته من اصلا مرتکب قتل نشدم و این اتهام را قبول ندارم.

شغلت چه بود که مدعی هستی به دلیل درآمد کم قبول کردی آدم بکشی؟
من یک کارگر ساده بودم. چون شش فرزند دارم، هر چقدر هم کار می کردم، باز هم به پول بیشتری نیاز داشتم. حقوق کارگری هم کم است. مجبور بودم برای بچه هایم پول بفرستم. زنم کیلومترها آن طرف تر از من تنها مانده است حالا هم که در زندان هستم و دیگر نمی توانم برای آنها پولی بفرستم.

پس حالا هزینه های زندگی را چطور تامین می کنند؟
آن طور که همسرم گفته خیلی در تنگنا هستند. خودش کار می کند، یکی دوتا از پسرهایم هم کار می کنند، اما کارکردن آنها که فایده ای ندارد. امیدوارم بتوانم از اینجا بیرون بیایم.

تو به لحاظ جنبه خصوصی جرم رضایت گرفته ای، اما به لحاظ عمومی ممکن است محکوم شوی و چند سالی را در زندان بمانی. برای این که این مدت را چطور بگذرانی، فکر کرده ای؟
من خیلی امیدوارم که بتوانم حکم تبرئه بگیرم البته اگر هم محکوم شوم، به رای اعتراض خواهم کرد اما تا زمانی که در زندان هستم، فقط می توانم وقتم را طوری پرکنم که خیلی سختی نکشم. در این مدت هم بیشتر صنایع دستی درست کردم من آدم فقیری هستم کسی را در تهران ندارم که به من کمک کند یا این که حتی از بیرون برایم پول بفرستد.

اگر در زندان پول لازم داشته باشی، چه می کنی؟
اینجا غذا و جای خواب مجانی است، اما برای چیزهای دیگر مثل سیگار حتما باید پول بدهیم خیلی وقت ها برای دیگران کار می کنم و پول می گیرم. البته تصمیم دارم در این مدت هم اگر شد در یک کارگاه مشغول به کار بشوم تا کاری یاد بگیرم. این طور اگر بیرون آمدم، می توانم کاری بهتر از کارگری برای خودم دست و پا کنم.

در این مدت خانواده ات را دیده ای؟
اصلا ملاقاتی ندارم، چون کسی را ندارم که به دیدنم بیاید. غریب هستم. زندانیان دیگر هم خیلی به من ظلم می کنند کلا محیط زندان خوب نیست. اگر زندانیان شرور بفهمند اینجا تنها هستی، بیشتر اذیتت می کنند. فقط باید خدا کمک کند از این مخمصه بیرون بیایم.

اخبار حوادث - جام جم آنلاین

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------