دربست به سوي مرگ!



اخبار حوادث - دربست به سوي مرگ!

دزدي که براي سرقت يک دستگاه پيکان، راننده جوان را به قتل رسانده بود، اعتراف کرد: خودروي پيکان را دربست اجاره کردم تا بتوانم نقشه قتل را به درستي اجرا کنم.

به گزارش خراسان، متهم ۲۹ساله که دو روز بعد از کشف جسد مقتول، در خيابان ايثارگران در چنگ قانون گرفتار شده بودروز گذشته وقتي در مقابل ميز قاضي ويژه قتل عمد نشست، در اولين جلسه بازپرسي گفت: هيچ وقت فکر نمي کردم با اين سرعت دستگير شوم. نقشه قتل را از قبل طرح کرده بودم و هيچ نقصي نداشت اما نمي دانم چگونه کارآگاهان مرا رديابي کردند.

 وي که هنوز باور نداشت دو روز بعد از ارتکاب جنايت هولناک، توسط قاضي موحدي راد محاکمه مي شود در تشريح ماجراي قتل افزود: قبلا اعتياد داشتم و چند بار هم ترک کردم اما هر بار دوباره استعمال مواد افيوني را از سر گرفتم. بعد از آن که مادرم فوت کرد، پدرم با زن ديگري ازدواج کرد و من و خواهرم نزد زن بابا زندگي کرديم اما هر دوي ما با او نمي ساختيم و زندگي ما به جهنم تبديل شده بود، به همين دليل من خانه اي را اجاره کردم و خواهرم را هم نزد خودم بردم.

 در ۳ماه گذشته با خودروي پيکان مدل پاييني که داشتم کار مي کردم اما وقتي هوا سرد شد سيلندر خودرو ترکيد و من بيکار شدم. پس از آن خودرو را اوراق کردم و قطعات آن را فروختم اما پلاک هاي آن را نزد خودم نگه داشتم. پس از چند روز با خودرويي که برادرم در اختيارم گذاشت مشغول مسافرکشي شدم ولي هنوز مدتي نگذشته بود که خودرو را به سرقت بردند.

 

برادرم که فکر مي کرد من آن را در جايي مخفي کرده ام از من به اتهام خيانت در امانت شکايت کرد و روانه زندان شدم. حدود يک ماه بعد مأموران دزد خودرو را که از دوستان نزديکم بود دستگير کردند و من از زندان آزاد شدم.

 

باز هم نمي دانستم چه کار کنم پس از آزادي از زندان نقشه سرقت يک پيکان را طرح کردم، با خودم انديشيدم وقتي فرد ناشناسي را بکشم و پيکان او را بدزدم چه کسي مي داند که من قاتل هستم؟! بعد از آن هم پلاک هاي پيکان اوراق شده خودم را روي آن نصب مي کنم و آن را مي فروشم.

متهم اين پرونده جنايي ادامه داد: با نقشه اي که همه جزئيات آن را چند بار مرور کرده بودم، در کنار يک خيابان منتظر خودرو شدم. حدود يک ساعت گذشت اما خودروي پيکاني از آن مسير عبور نکرد، ديگر نااميد شده بودم و مي خواستم به خانه بازگردم که ناگهان صداي بوق پيکاني توجهم را جلب کرد. به راننده جوان آن گفتم: دربستي مي خواهم!

 

او هم قبول کرد و من سوار شدم. طبق نقشه راننده را به سمت منزلم بردم و چون خواهرم در خانه نبود، به او گفتم شغل من خوانندگي است و قرار است در مجلس يکي از دوستانم برنامه اي اجرا کنم، به همين خاطر مدتي بايد منتظر بماني تا او با من تماس بگيرد.

 

با اين جملات اعتماد راننده جوان را جلب کردم و او را به داخل منزلم بردم و گفتم براي آن که حوصله ات سر نرود، تلويزيون نگاه کن! در اين حال ديدم راننده چرت مي زند! به او گفتم معتادي؟ گفت نه! ديشب تا ساعت ۳بامداد کار مي کردم تا بتوانم هزينه هاي زندگي ام را تأمين کنم و الان به شدت خسته ام! اين فرصت مناسبي بود که برايم پيش آمده بود به بهانه اي داخل حياط رفتم و طنابي را برداشتم و از پشت سر به دور گردنش انداختم.

 

وقتي طناب را محکم کشيدم بدن او شل شد و روي زمين افتاد. وقتي از مرگ جوان راننده مطمئن شدم از مغازه سر کوچه منزلمان طنابي خريدم و با آن دست و پاهاي او را محکم بستم و جسد را داخل ملحفه سبزرنگي پيچاندم. سپس روکش هاي صندلي خودروي مقتول را باز کردم و جسد را داخل آن قرار دادم و با خودروي مقتول در حالي که جسد طناب پيچ در صندلي عقب قرار داشت، داخل خيابان ها به راه افتادم.

 

گيج بودم، فکر نکرده بودم که جسد را کجا بيندازم، به همين خاطر مدتي سرگردان بودم تا اين که ساعت ۳ بعدازظهر در خيابان ايثارگران نقطه خلوتي پيدا کردم و به راحتي جسد را کنار باغچه اي در حاشيه خيابان انداختم. به طوري که تصور مي شد زباله است. پس از آن پلاک هاي خودروام را روي پيکان مقتول نصب کردم و با آن در شهر مسافرکشي مي کردم اما هنوز ۲روز از اين ماجرا نگذشته بود، که کارآگاهان پليس جنايي خراسان رضوي به منزلم ريختند و مرا که حيرت زده بودم، دستگير کردند.

با اعترافات صريح متهم اين پرونده جنايي، قاضي موحدي راد(قاضي ويژه قتل عمد) دستور داد تا جوان ۲۹ساله براي انجام تحقيقات بيشتر در اختيار کارآگاهان پليس آگاهي خراسان رضوي قرار گيرد.

اخبار حوادث - خراسان

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------