کلاهبرداری میلیونی با دستهچک سرقتی
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
اخبار حواد ث - کلاهبرداری میلیونی با دستهچک سرقتی
به گزارش فرهیختگان، چندی پیش مرد جوانی به دادسرای شمیرانات مراجعه کرد و در شکایتی به بازپرس گفت: مدیر یک شرکت هستم. صبح امروز وقتی سوار خودرویم شدم، متوجه شدم که لوازم داخل خودرو به همراه دو میلیون تومان پول سرقت شده است.
در میان اجناسی که از من دزدیده شده بود، دسته چکم هم بود که به دلیل امضای روی آن میترسم از آن سوءاستفاده شود. با اعلام این شکایت موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفت و بررسیها در این باره آغاز شد.
در حالی که تجسسها ادامه داشت مرد دیگری که صاحب یک آجیلفروشی بود به دادسرا مراجعه کرد و گفت: چند روز پیش مرد جوانی با مغازه من تماس گرفت و به من گفت از خارج کشور آمده است و قصد دارد چندین کیلو جنس از من به صورت عمده خریداری کند. من که تصور میکردم یک مشتری میلیونی گیرم آمده است خیلی از این موضوع استقبال کردم و به او گفتم به مغازه بیاید. همان روز آن مرد به همراه یک فرد دیگر به مغازهام آمد. وقتی او را دیدم از ظاهر آراستهاش متوجه شدم که مرد پولدار و ثروتمندی است. او به من گفت از پاریس آمده و قصد دارد چندین کیلو پسته از من خریداری کند.
با توجه به چرب زبانیاش به او اعتماد کردم و به این دلیل که ادعا کرد پول ایرانی نقد به همراه ندارد، برایم یک برگ چک کشید. من هم اجناس 10 میلیون تومانی را تحویل او دادم ولی وقتی برای نقد کردن چک به بانک رفتم متوجه بیمحل بودن چک شدم.
با اعلام این شکایت، بررسیهای ماموران در این باره آغاز شد. تحقیقات نشان داد برگه چک مرد کلاهبردار از دسته چک سرقتشده مدیر شرکت بوده است. در حالی که تحقیقات برای شناسایی سارق کلاهبردار ادامه داشت، چند نفر دیگر نیز به دادسرا مراجعه کردند و شکایتهای مشابهی را مطرح کردند. در ادامه مشخص شد متهم با سرقت دسته چک مالباخته به خرید اجناس میلیونی از مغازهها اقدام کرده است.
درنهایت پس از بررسیهای لازم، دو نفر از همدستان متهم اصلی پرونده شناسایی و در یک عملیات دستگیر شدند. با دستگیر شدن این دو متهم که از نوچههای مرد کلاهبردار بودند، مشخص شد متهم اصلی برای تفریح به همراه خانوادهاش به پاریس سفر کرده است. بنابراین ماموران پلیس خود را برای برگشت این متهم از سفر آماده کردند و پس از اطمینان از بازگشت وی به کشور، او را در یک عملیات پلیسی دستگیر کردند.
مرد جوان پس از دستگیری به جرم خود اعتراف کرد و به ماموران گفت: با همدستانم چند وقتی میشود که دزدی میکنیم. آخرین باری که دست به دزدی زدیم، بچهها از داخل یک ماشین مدل بالا 2 میلیون تومان پول و یک دسته چک دزدیدند. وقتی دسته چک را دیدم متوجه شدم که امضای صاحب چک پای یکی از برگههای آن است. بلافاصله فکر کلاهبرداری با این دسته چک به سرم زد. به خاطر همین با این دسته چک چند چک کشیدم و کلاهبرداری کردم. با اعتراف متهم وی با قرار قانونی روانه زندان شد و در حال حاضر تحقیقات در این زمینه همچنان ادامه دارد.
گفتوگو با متهم
چطور شد دست به دزدی زدی؟
بیکار بودم و مشکل مالی داشتم. برای همین تصمیم گرفتم دزدی کنم. دو نفر را بهعنوان زیردست خودم انتخاب کردم و با آنها دست به دزدیهای سریالی زدیم.
شیوه سرقتتان چگونه بود؟
با دو نفر لوازم خودرو سرقت و پولش را بین خودمان تقسیم میکردیم.
فقط لوازم خودرو سرقت میکردید؟
بله، چون نوچههایم در باز کردن در خودروها ماهر بودند برای همین پیشنهاد دزدیدن لوازم خودرو را دادند و من هم قبول کردم.
با نوچه هایت کجا آشنا شدی؟
آنها بچهمحل ما بودند. می دانستم که کارهای خلاف میکنند و با هم دوست صمیمی هستند.
برای همین یک روز به آنها گفتم که میدانم شما خلاف میکنید اما این پولی که از این دزدیها بهدست میآورید خیلی کم است و اگر برای من کار کنید پول خوبی گیرتان میآید. آنها هم قبول کردند و از آن زمان تا الان برای من کار میکردند. یعنی من سردسته بودم و آنها نوچههایم.
با چه شیوهای کلاهبرداری کردی؟
با دسته چکی که دزدیده بودیم، کلی جنس خریدم و بعد فروختم.
چه اجناسی خریدی؟
پسته، زعفران، برنج یا لوازم آرایشی میخریدم آن هم به قیمت میلیونی، بعد از آن اجناسی که خریده بودم را میفروختم و کلی پول به جیب میزدم.
چطور خریداری کردی؟
با مغازههای آنها تماس میگرفتم و به آنها میگفتم که چند کیلو جنس میخواهم. میگفتم میخواهم یکجا آنها را بخرم. آنها هم که میدیدند یک مشتری میلیونی گیرشان آمده پیشنهادم را رد نمیکردند و میگفتند هرچه جنس بخواهی ما داریم. بعد از آن به مغازهها میرفتم و اجناس را میخریدم. به ازای پولش هم از همین دستهچک، چک میکشیدم. من کلی چربزبانی میکردم. وقتی هم که به مغازه آنها میرفتم میگفتم از خارج از کشور آمدهام و پول ایرانی نقد اصلا ندارم. آنها هم حرف مرا باور میکردند و من چک میکشیدم.
با پولهایی که کلاهبرداری کردی چهکار کردی؟
بیشتر آن را خرج خوشگذرانی کردم. البته کمی را هم به بچهها دادم چون بالاخره زحمت آنها بود که این همه پول گیرم آمد. چند روزی را هم با زن و بچهام برای تفریح به پاریس رفتیم. راستش خانم من از بچگی عاشق پاریس بود. همیشه آرزویم این بود که روزی آنقدر پولدار شوم که بتوانم به پاریس بروم، برای همین وقتی اینهمه پول گیرم آمد معطل نکردم و با زن و بچهام به پاریس رفتیم و خوشگذرانی کردیم.
شغلت چه بود؟
من با ماشین مسافرکشی میکردم، اما درآمدش برایم کم بود.
اخبار حوادث - فرهیختگان