دزدانی که برای تامین هزینه مواد مخدر،گوشیهای گرانقیمت را می قاپیدند دستگیر شدند



 20اسفند ماه سال گذشته مرد جوانی در تماس با پلیس 110 از ماجرای گرفتار شدن در دام زورگیران خشن خبر داد و تیمی از مأموران برای بررسی‌های بیشتر در محل سرقت حاضر شدند.

مرد جوان که در غرب تهران هدف دزدان قرار گرفته بود به مأموران گفت: در حال صحبت با تلفن بودم که 2 جوان موتور سوار از کنارم عبور کردند و قصد قاپیدن گوشی موبایلم را داشتند که موفق نشدند اما آنها دست بردار نبودند و هنوز چند قدمی فاصله نگرفته بودند که یکی از آنها از موتور پیاده شد و با سرعت به سمتم آمد و در همین هنگام دو جوان دیگر سوار بر موتور به کمکشان آمدند و با تهدید چاقو گوشی گرانقیمت‌ام را گرفته و با سرعت پا به فرار گذاشتند.


بدین‌ترتیب تجسس‌ها برای دستگیری این زورگیران موتور سوار کلید زده شد و مأموران در تحقیقات ابتدایی پی بردند اعضای این باند در اقدامات زیادی در منطقه غرب پایتخت، اسلامشهر و رباط کریم دست به سرقت گوشی و گردنبند قاپی زده‌اند.


بدین ترتیب تیمی از مأموران اداره 5 پلیس آگاهی تهران با دستور سرپرست دادسرای ناحیه 34 مأموریت یافتند تا چهار عضو این باند را ردزنی کنند. کارآگاهان در گام نخست تحقیقات با توجه به گسترده بودن مناطقی که اعضای این باند دست به سرقت زده بودند در چند تیم عملیاتی محل‌های سرقت را تحت بررسی قرار دادند.


مأموران در این مرحله موفق شدند با بررسی چند دوربین مداربسته در محل‌های دزدی، تصاویر اعضای این باند را به دست آورند. همین سرنخ کافی بود تا مأموران با در اختیار داشتن تصویر این دزدان به سراغ آلبوم مجرمان سابقه دار بروند تا اعضای این باند را شناسایی کنند که در این مرحله مشخص شد همه اعضای باند تازه وارد و بدون سابقه هستند. کارآگاهان در گام بعدی تصاویر دزدان تازه‌کار را در اختیار تیم‌های گشتی پلیس قرار دادند و در شاخه‌ای دیگر از تحقیقات اقدامات فنی و پلیسی خود را کلید زدند. ردیابی‌های پلیسی در حالی ادامه داشت که اعضای این باند به دزدی‌های خود ادامه می‌دادند تا اینکه اواخر شهریور ماه سال‌جاری مخفیگاه 2 تن از زورگیران موتور سوار در اسلامشهر و رباط کریم ردزنی شد.


کارآگاهان در این مرحله برای شناسایی دیگر اعضای این باند در کمین نشستند و خیلی زود موفق شدند مخفیگاه 2 همدست این باند را شناسایی کنند. زنگ عملیات دستگیری اعضای این باند روز 7 مهرماه به صدا در آمد و مأموران اداره 5 پلیس آگاهی تهران در چند تیم عملیاتی همزمان برای زمینگیر کردن 4 جوان زورگیر وارد عمل شدند.


کارآگاهان در این اقدام غافلگیرانه موفق شدند 3 تن از اعضای باند را دستگیر کنند و در تحقیقات ابتدایی مشخص شد که یکی از همدستان این باند پیش از حضور مأموران پا به فرار گذاشته است.


اعضای این باند که همگی جوان هستند زمانی که خود را در برابر طعمه‌هایشان دیدند، به ناچار لب به اعتراف گشودند و ادعا کردند به خاطر اعتیادشان مجبور به دزدی شده‌اند. سهیل که 23 سال دارد در اعترافاتش گفت: 17 سال داشتم که با مواد مخدر آشنا شدم و پس از مدتی مصرف تریاک با دوستانم به سمت هروئین اعتیاد پیدا کردیم. وی افزود: هزینه اعتیادم روزی 80 هزار تومان بود و بسختی روزها را می‌گذراندیم تا اینکه چندی پیش شب حنابندان برادرم به خاطر بی‌پولی نتوانستم برای خودم لباس بخرم و در جشن حاضر نشدم.


خیلی ناراحت بودم و وقتی دوستم محمد شرایطم را دید قول داد که کاری کند تا فردا پول به دست آوریم و در مراسم جشن عروسی برادرم حاضر شوم. فردای آن روز سوار بر موتور شدیم و با هم در خیابان‌ها می‌چرخیدیم و پس از شناسایی طعمه‌مان در اقدامی غافلگیرانه گوشی گرانقیمتی را قاپیدیم و با دو سرقت دیگر و فروش گوشی‌های سرقتی پول خوبی به جیب زدیم و با لباس جدید و شیک در مراسم جشن عروسی برادرم شرکت کردیم.وی افزود: پس از آن چون شرایط مالی خوبی نداشتیم و هزینه اعتیادمان زیاد بود 2 تن دیگر از بچه‌محل‌هایمان هم تصمیم گرفتند در سرقت‌ها با ما همراه شوند و سوار بر موتور در خیابان‌ها پرسه می‌زدیم و با شناسایی طعمه‌هایمان، دزدی می‌کردیم.


سهیل ادامه داد: بیشتر اوقات با محمد برای دزدی می‌رفتیم و 2 همدست دیگرمان نیز گاهی اوقات همراهمان بودند یا خودشان به صورت جداگانه دزدی می‌کردند. محمد 24 ساله نیز با تأیید حرف‌های همدستش ادعا می‌کند که اعتیاد زندگی‌اش را به تباهی کشانده و در اعترافاتش گفت: در یک کارگاه مبل‌سازی کار می‌کردم و مدیرش پول کمی می‌داد به همین خاطر مجبور به دزدی شدم و می‌دانستم دستگیر می‌شوم.

 

وی افزود: خوشحالم که دستگیر شدم چون مجبور به ترک مواد شدیم و برای اینکه دیگر وارد دنیای افیون نشوم بعد از آزادی دور همه دوستانم را خط می‌کشم. مهدی 22 ساله نیز گفت: پس از جدا شدن از همسرم اعتیادم بیشتر شد و با دوستانم برای تأمین پول مواد مجبور به دزدی شدم ولی خیلی زود از آنها جدا شدم و در سرقت‌های کمتری با آنها همکاری کردم وبه همین خاطر فکر نمی‌کردم دستگیر شوم. وی در پایان گفت: با آزادی از زندان، مادر و پسرم را از محلی که در آن زندگی می‌کنیم به محل دیگری می‌برم تا در جمع دوستان افیونی‌ام نباشم و با کار کردن زندگی خوبی را برای خانواده‌ام فراهم کنم.


اخبار  حوادث  - ایران

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------