راز جنایت آتشین در لکه‌های خون



راز مرد جنایتکار که پس از قتل دوستش، جسد او را به آتش کشیده بود با کشف لکه‌های خون روی دیوار اتاق قاتل فاش شد.

 دوازدهم مهر امسال مرد 45 ساله ای به نام سعید که صاحب یک جایگاه سوخت در شهرستان ابهر بود، با خودروی سوناتای خود از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت. با طولانی شدن غیبت سعید، جستجوی خانواده اش برای یافتن وی آغاز شد، اما بی نتیجه ماند تا این که آنها موضوع رابه اداره جنایی پلیس آگاهی شهرستان ابهر اطلاع دادند.

ماموران با مشخصاتی که از فرد گمشده و خودرویش به دست آوردند، جستجو برای یافتن وی را آغاز کردند تا این که روز بعد کارگران شهرداری در محل جمع آوری زباله ها در حومه شهر مشاهده کردند خودروی سوناتایی در آتش سوخته و جسد مردی روی صندلی افتاده است. کارگران وحشتزده در تماس با مرکز فوریت های پلیسی 110 موضوع کشف جسد را گزارش دادند.

شناسایی هویت مقتول
همزمان با این گزارش، کارآگاهان جنایی و گروه بررسی صحنه جرم در محل مورد نظر حاضر شدند. بررسی ها نشان داد جنایت در محل دیگری رخ داده و عامل یا عاملان جنایت برای این که ردی از خود به جا نگذارند جسد را به این مکان منتقل کرده و آتش زده اند. هیچ مدرک شناسایی در محل کشف نشد و ماموران با بررسی پلاک خودرو، هویت مالک آن به نام سعید را شناسایی کردند.

با شناسایی هویت مقتول و مشخص شدن سرنوشت مرد ناپدید شده، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله تازه ای شد. با توجه به معمای پیچیده پرونده، گروهی از کار آگاهان جنایی پلیس آگاهی استان زنجان به کارآگاهان جنایی شهرستان ابهر پیوستند. عملیات این دو گروه از کارآگاهان جنایی ادامه داشت تا این که در بررسی تماس های مقتول چند مظنون شناسایی و به اداره پلیس فراخوانده شده و در بازجویی ها گفتند با مقتول درباره مسائل کاری صحبت کرده و در قتل او نقشی نداشته اند. زمانی که پلیس متوجه شد این افراد در این جنایت نقشی نداشته اند، با هماهنگی قضایی آنها را آزاد کرد.

راز جنایت در آخرین ملاقات
سرانجام چند روز بعد ماموران با کشف سرنخ هایی متوجه شدند مقتول در آخرین روز زندگی اش فقط با مردی به نام مجید که صاحب یک گاراژ بوده ملاقات داشته است.

در ادامه این فرد به عنوان مظنون اصلی پرونده به اداره آگاهی احضار و با اظهارات ضد و نقیض مدعی شد با مقتول درباره مسائل کاری حرف زده و دیگر از او خبری نداشته است. این در حالی بود که ماموران اطلاع یافتند این فرد آخرین باردر خودروی مقتول مشاهده شده است.

به این ترتیب روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد و ماموران به بازجویی دوباره از وی پرداختند، اما این بار مجید ماجرای جدیدی را برای پلیس تعریف و عنوان کرد: روز حادثه من سوار خودروی مقتول شدم که دو سرنشین یک خودروی پژو راه ما را سد کردند و پس از بستن دست و پای ما، مقتول را با خود بردند و مرا در محله دیگری با دست و پای بسته رها کردند. به سختی دست و پایم را باز کردم و به خانه بازگشتم و از سرنوشت سعید خبری نداشتم. ماموران با شنیدن این اظهارات به بررسی موضوع و بازبینی دوربین مداربسته محل گفته شده پرداختند و متوجه شدند تصویر خودروی آنها در روز حادثه ثبت نشده است. بنابراین گفته های این فرد با واقعیت مطابقت نداشت.

در شاخه دیگری از تحقیقات ماموران با هماهنگی قضایی به گاراژی که محل کار مجید ـ تنها مظنون پرونده ـ بود، رفته و متوجه لکه های خون شدند.

اعتراف به قتل
مجید در ادامه بازجویی های پلیسی دو روز پیش به قتل مدیر جایگاه سوخت اعتراف کرد و گفت: عصر روز حادثه مقتول را به محل کارم در گاراژ دعوت و با نوشیدنی مسموم او را بی هوش کرده و با قطعه سنگی چند ضربه به سرش زدم که جان باخت. لکه های خون را شستم و شب هنگام جسد را در صندلی عقب خودروی سوناتا گذاشتم و به محل دفن زباله ها در خارج از شهر بردم و 50 لیتر نفت روی جسد و خودرو پاشیدم و پس از آتش زدن، آن را به دره ای که زباله ها در آنجا سوزانده می شد، انداختم و متواری شدم. روز بعد باقیمانده لکه های خون را شستم و دیواری جدید در گاراژ بنا کردم تا محل جنایت را تغییر دهم که کسی متوجه نشود مرد میانسال در آنجا به قتل رسیده است.

سرهنگ جعفر رحمتی، رئیس پلیس آگاهی استان زنجان در این باره گفت: با انتقال متهم به قتل، وی صحنه جنایت را بازسازی و اختلاف مالی را انگیزه جنایت اعلام کرد. اما بررسی های پلیسی نشان می دهد آنها این اواخر با هم مشکل مالی نداشته اند و به نظر می رسد او انگیزه جنایت را مخفی می کند.

وی ادامه داد: تحقیقات پلیس جنایی برای مشخص شدن انگیزه واقعی متهم از ارتکاب این جنایت ادامه دارد.

اخبار  حوادث  - جام جم 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------