١١ سال زندان، تاوان یک لحظه اشتباه
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : یکشنبه, 15 فروردين 1395 10:33
گفتوگو با این متهم را میخوانید:
خودت را معرفی کن؟
فريد ٢٩ساله هستم. اما همه میگویند خودت را فريد ٤٠ساله معرفی کن. من بهترین روزهای عمرم را در زندان بودم و به خاطر یک اشتباه، ١١ سال از زندگی دور بودم.
چرا مرتکب قتل شدی؟
روز قبل از قتل، عمویم من را تنبیه کرد. از او کینه به دل گرفتم و فقط دنبال انتقام بودم. روز جنایت، او زنگ خانه را به صدا درآورد و من با برداشتن چاقویی از آشپزخانه به جلو در منزل رفته و بدون اینکه فرصت عکسالعمل داشته باشد، با چاقو ضربهای را به قلب و پهلویش زدم.
بعد از قتل چه کردی؟
فرار کردم؛ اما بعد از مدتی دیدم فرار فایدهای ندارد. بههمیندلیل خودم را تسلیم کردم.
بعد از دستگیری چه شد؟
به اعدام محکوم شدم.
فکر میکردی اعدام شوی؟
اولش نه و فکر میکردم خانواده عمویم رضایت میدهند، اما بعد از مدتی فهمیدم قضیه جدی است و من در فهرست اعدامیها هستم.
آن زمان چه حسی داشتی؟
حس میکردم دنیا نیستونابود شده است. حس میکردم چه زود به انتهای خط رسیدم. به همین دلیل سعی کردم به خدا نزدیک شوم.
خدا کمکت کرد؟
بله، من در زندان چندین سوره قرآن را حفظ کردم و نمازم ترک نمیشد.
پای چوبه دار رفتی؟
دلم نمیخواهد آن صحنه را به یاد آورم. هیچوقت فراموش نمیکنم. پاهای لرزان روی زمین و هزاران آرزو در دل داشتم. فقط ته دلم به خدا التماس کردم که به من فرصت دهد که خوشبختانه لحظه آخر از خانواده عمویم مهلت گرفتم و دوباره به بند زندان برگشتم.
چند سال در زندان هستی؟
١١ سال. من حبسم را کامل کشیدهام. اما وقتی به زندان رفتم یک جوان ١٨ساله بودم و امروز یک مرد ٢٩ساله هستم. من جوانیام را دادم.
به زندگی برگردی چه میکنی؟
همیشه به یاد خدا میمانم و سعی میکنم با یک کار مناسب برای خودم درآمد کسب کنم. من همیشه مدیون خدا و خانواده عمویم هستم. باید ظلمی را که به خانوادهام کردهام جبران کنم.
قدر زندگی را میدانی؟
خیلی زیاد. من از یکقدمی مرگ برگشتم و میدانم چقدر خوبزندگیکردن، لذتبخش است.
اخبار حوادث - شرق