دوئل عاشقانه دو دوست، رنگ خون گرفت



پسري دوست سابق خود را به خاطر يك دختر به قتل رساند. هشت دي ٩٣ وقوع يك فقره نزاع منجر به جرح در يكي از پارك‌هاي شهر ري به پليس اطلاع داده شد. با حضور ماموران در محل، چند نفر به آنها مراجعه و اعلام كردند كه دو پسر جوان از اهالي محل، پس از درگيري با يكديگر به سوي هم چاقو كشيدند كه يكي از آنها با اصابت چاقو به‌شدت مجروح و به بيمارستان منتقل شد و ضارب نيز پا به فرار گذاشت.

 اعتماد  - ماموران تحقيقات خود براي شناسايي ضارب را آغاز كرده بودند كه از بيمارستان خبر رسيد، مضروب (احمد ٢٢ ساله) به دليل شدت جراحات وارده جان خود را از دست داده است. به اين ترتيب دامنه تحقيقات پليسي گسترده‌تر شد تا سرانجام به دستگيري سامان، متهم
٢٢ ساله انجاميد.

 

بررسي سوابق او نشان مي‌داد كه پيش از اين چهار بار به دليل ارتكاب به جرايم تجاوز به عنف، مشاركت در جرح عمدي و اخلال در نظم عمومي به زندان افتاده و دو بار نيز بر اثر جراحات ناشي از  نزاع و تصادف در حالت مستي در كما فرو رفته بود. او در همان بازجويي‌هاي ابتدايي قتل را گردن گرفت اما ارتكاب به آن را در حالت مستي اعلام كرد و به كارآگاهان گفت: «مقتول از دوستان صميمي‌ام بود. چند روزي بود كه سر دختري به نام مهسا با هم درگير شده بوديم. تصميم گرفتم رويش را كم كنم، براي همين روز حادثه به پارك سر كوچه رفتم. وقتي احمد آمد، درگير شديم. او چاقو درآورد و من هم براي دفاع از خودم چاقو كشيدم. مي‌خواستم ضربه‌اي به كتفش بزنم اما چاقو در سينه‌اش فرو رفت. وقتي روي زمين افتاد ترسيدم و فرار كردم.»


با ثبت اعترافات متهم، پرونده براي صدور حكم در اختيار شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي محمدباقر قربانزاده قرار گرفت. صبح ديروز در جلسه رسيدگي به پرونده، خانواده مقتول قصاص متهم را خواستار شدند. پس از آنها متهم پشت جايگاه ايستاد اما برخلاف اعترافاتش در بازجويي‌ها، انگيزه درگيري را موضوع ديگري اعلام كرد و گفت: «دعواي ما سر دختر نبود. من با مقتول معامله حشيش داشتم.

 

وقتي فهميدم سرم كلاه گذاشته تصميم گرفتم رويش را كم كنم. به پارك رفتم و با او درگير شدم. چند دقيقه قبل از درگيري هم مشروب خورده بودم و حالت طبيعي نداشتم.» سامان در حالي اعتراف خود درباره علت درگيري را انكار كرد كه دايي مقتول از اختلاف خواهرزاده خود با او درباره يك دختر (مهسا) خبر داشت. او در دادگاه گفت: «سامان قبل از فوت، در راه بيمارستان به من زنگ زد و گفت احمد به خاطر يك دختر (مهسا) به او چاقو زده. سامان فكر مي‌كرد جراحتش جزيي است و با چند بخيه حالش خوب مي‌شود.»


پس از دايي مقتول، نوبت به مهسا رسيد. او كه متهم به فراري دادن قاتل شده بود از علت درگيري اظهار بي‌اطلاعي كرد و گفت: «من دو سال قبل از حادثه از شهر ري رفته بودم. وقتي سامان ماجرا را برايم تعريف كرد دلم برايش سوخت براي همين به مادر احمد زنگ زدم اما او هرچه دلش خواست به من گفت. من هم در جوابش پيامك‌هاي زشتي فرستادم كه نبايد اين كار را مي‌كردم.»


در دقايق پاياني رسيدگي به پرونده، متهم براي آخرين دفاع پشت جايگاه ايستاد و بار ديگر بر ارتكاب قتل در حالت مستي و انجام آن به دليل معامله حشيش تاكيد كرد. در پايان قضات وارد شور شدند تا راي دادگاه را صادر كنند.

 

 اخبارحوادث  -   اعتماد

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------