چوبه دار؛ فرجام نزاع خونین در زندان



مرد زندانی که به خاطر وقت تلفن با هم‌بندش درگیر شده و او را با واردآوردن ضرباتی به قتل رسانده‌ بود، با حکم دادگاه به‌زودی پای چوبه‌دار می‌رود.

به گزارش شرق ، یک سال قبل درگیری شدیدی در یکی از بازداشتگاه‌های تهران به بازپرس ویژه قتل گزارش و اعلام شد در پی این نزاع مرد جوانی جانش را از دست داده‌ است. مأموران مراقبت از زندان که مرد زخمی را به درمانگاه رساندند گزارش دادند شدت خونریزی به قدری شدید بوده است که حین انتقال او به درمانگاه کل مسیر آغشته به خون شد و مرد زندانی جانش را از دست داد. با توجه به مرگ مرد زندانی، بازپرس دستور رسیدگی به این پرونده را صادر و مأموران اداره مبارزه با قتل را موظف به بررسی موضوع کرد. مرد زندانی که با مقتول درگیر شده‌ بود به اداره آگاهی انتقال یافت و بازجویی شد.

 

او به قتل اعتراف کرد؛ اما مدعی شد برای دفاع از خودش دست به این قتل زده ‌است. او گفت: مدتی قبل به اتهام سرقت بازداشت شدم و با توجه به اینکه چهار فقره سرقت هم داشتم، دادگاه من را به سه سال حبس محکوم کرد. داشتم دوران محکومیتم را می‌گذراندم و با کسی هم کاری نداشتم.

 

سعی می‌کردم کمتر با کسی درگیر شوم تا بی‌خود اضافه زندان نخورم. روز حادثه داشتم با تلفن صحبت می‌کردم که مقتول به سمتم آمد؛ او را می‌شناختم تازه وارد زندان شده‌ و جرمش هم سرقت لوازم ماشین بود. گفت هرچه زودتر قطع کن کار فوری دارم. من توجهی نکردم و به حرفم ادامه دادم. فحاشی کرد و درگیری به وجود آمد و بعد من تلفن را قطع کردم. بچه‌ها ما را از هم جدا کردند. چند دقیقه بعد وقتی که او پای تلفن ایستاده ‌بود و داشت صحبت می‌کرد به سراغش رفتم. منتظر شدم تا صحبت‌هایش تمام شود؛ چون آن‌طور که متوجه شدم، داشت با شخصی حرف می‌زد که برایش خیلی مهم بود. وقتی حرفش تمام شد، گفتم چه حقی داشتی که به من فحاشی کنی؛ من هم داشتم با تلفن صحبت می‌کردم و این کار تو اصلا درست نیست.

 

دوباره دعوای ما شروع شد، این‌بار او به فحش‌دادن بسنده نکرد و با یک قیچی به من حمله کرد و با واردکردن ضربه‌ای به سرم من را زخمی کرد. دعوا بالا گرفت. در زندان نباید اسم آدم طوری شود که انگار همیشه کتک‌خور هستی؛ چون دیگر به تو رحم نمی‌کنند. من هم نمی‌خواستم این‌طوری شود و به همین خاطر به سلولم رفتم و یک درفش برداشتم. به کریدور برگشتم و با همان درفش به سمتش حمله کردم؛ درحالی‌که خون از سرم می‌ریخت و ضربه قیچی که به سرم زده ‌بود به‌شدت من را زخمی کرده‌ بود، من هم با درفش یک ضربه به پهلویش زدم. اصلا نمی‌خواستم او بمیرد و فکر نمی‌کردم ضربه‌ای که به او می‌زنم باعث مرگش شود. وقتی یکباره خون از بدنش بیرون ریخت خیلی ترسیده ‌بودم، اما کاری از دستم برنمی‌آمد.


با توجه به گفته‌های متهم و مدارک موجود در پرونده و شکایت اولیای‌دم کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ١٠ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده‌ شد. متهم پای میز محاکمه رفت.


در ابتدای جلسه رسیدگی، نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و خواستار صدور حکم قانونی شد. در ادامه پدر و مادر مقتول در جایگاه حاضر شدند. آنها درخواست قصاص کردند و گفتند: فرزند ما مرتکب جرمی شده‌ و ما هم قبول داریم که خطا کرده‌ بود اما قانون برای او مجازات تعیین کرده‌ بود اما به او ظلم شد و پسرمان در زندان کشته‌ شد ما هم خواستار مجازات متهم هستیم. سپس نوبت به متهم رسید او یک‌بار دیگر آنچه را در روز حادثه اتفاق افتاده ‌بود توضیح داد و گفت: از اتفاق افتاده، پشیمان هستم و از اولیای‌دم هم درخواست بخشش دارم. من عصبانی شدم و نتوانستم خودم را کنترل کنم.

 

 با پایان یافتن گفته‌های متهم و وکیل مدافعش هیأت قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده او را به قصاص محکوم کردند. متهم به رأی صادره اعتراض کرد و خواستار بازنگری شد و یک‌بار دیگر در لایحه اعتراضی‌اش نوشت قصد دفاع از خودش را داشته و مقتول ابتدا دعوا را شروع کرده است. بااین‌حال اعتراض متهم مورد قبول واقع نشد و حکم قصاص متهم از سوی شعبه ١٧ دیوان‌عالی کشور تأیید شد. به این ترتیب پرونده مرد محکوم به قصاص برای انجام کارهای قانونی به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده ‌شد.

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------