سارقان نقابدار به «ونیز» برگشتند
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : یکشنبه, 08 اسفند 1395 09:56
به گزارش شهروند؛ صبح دیروز جمعیت زیادی به میدان فردوسی پایتخت آمده بودند. از ساعت ١٠ صبح آنجا بسته شده بود و همه به انتظار ایستاده بودند. مأموران زیادی برای کنترل جمعیت به آنجا آمده بودند. مالک یکی از صرافیهای میدان فردوسی به نام ونیز بیشتر از همه اضطراب داشت. قرار بود دو سارق خطرناک را به مغازهاش منتقل کنند. دو سارقی که صبح روز پنجشنبه، ٢٨ بهمنماه، به مغازهاش حمله کرده بودند و با شلیک تیر سناریوی یک سرقت خطرناک را اجرا کردند. آنها با یک خودروی پراید سرقتی وارد این صرافی شدند و با یک اسلحه کلاشینکف تیر هوایی شلیک کردند.
این سارقان پس از تهدید صاحب صرافی به پای وی تیری شلیک کردند. آنها ٦٥میلیون تومان ارز خارجی را از این صرافی سرقت کردند و متواری شدند. درست ٤٨ ساعت بعد از این سرقت بود که مأموران مخفیگاه این دو را شناسایی و یک هفته بعد نیز آنها را دستگیر کردند. حالا قرار بود این سارقان بار دیگر به مغازه صرافی این مرد برگردند و لحظه به لحظه اجرای نقشه سرقتشان را در مقابل پلیس و مردم بازسازی کنند. ساعت حدودا ١٥: ١٠ بود که این دو دزد خطرناک را در میان جمعیت به مغازه صرافی منتقل کردند.
دستگاه قضا باید سارقان رامحارب اعلام کند
پیش از انتقال این دو متهم، سردار ساجدینیا، فرمانده انتظامی تهران كه به همراه عباسعلي محمديان، رئیسپلیس پایتخت در محل حاضر شده بود، درباره این سارقان گفت: «شناسایی سارقان صرافی در فردوسی تهران در کمتر از ۴۸ ساعت و دستگیری آنها ظرف یک هفته بیشتر طول نکشید. این سارقان ٢ نفر بودند که به همراهی یک نفر دیگر در این سرقت شرکت کرده بودند. در حال حاضر نفر سوم که در صحنه سرقت حضور نداشت هم شناسايي شده است. یکی از این سارقان سابقه سرقت خودرو نیز داشته است؛ اما نفر دوم سابقه كيفري ندارد. همچنین در تحقیقات مشخص شد که سارقان اسلحه را از بین بردهاند. آنها پس از سرقت به استانهای غربی کشور گریخته بودند که با همکاری پلیس استان لرستان این افراد دستگیر و به مرکز منتقل شدند.»
او در باره اموال سرقتشده گفت: «حدود ٧٠میلیون تومان از این صرافی به سرقت رفته بود که این افراد آن را به پول ایرانی تبدیل کرده بودند. به همین دلیل حسابهای این افراد مسدود شد. در حال حاضر نیز باید مراجع قضائی بلافاصله این موضوع را در دستور کار قرار داده و با توجه به سرقت مسلحانهای که این افراد انجام دادهاند، آنها را بهعنوان محارب اعلام کند تا بتواند در کاهش جرم تأثیر داشته باشد.»
بعد از بازسازی صحنه سرقت و اجرای سکانس به سکانس تیراندازیها و دزدیها، این سارقان در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفتند تا تحقیقات از آنها تکمیل شود و پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شود. اما پیش از انتقال متهمان به پلیس آگاهی هر دوی آنها در گفتوگو با خبرنگار «شهروند» ماجرای سرقتهایشان را تشریح کردند.
بعد از تماشای یک فیلم سارق شدم
بهزاد هنوز هم باور ندارد که به این زودی دستگیر شده است. وقتی از خودرو پلیس او را به بیرون منتقل میکنند، از دیدن جمعیت آنجا وحشت خاصی در صورتش نمایان میشود. نقشه این سرقت را خودش طراحی کرده بود و بعد از آن پیشنهادش را به یکی از بستگانش داد تا با هم این سناریو را اجرا کنند. او که تازهداماد است، بهشدت از کار خود ابراز پشیمانی میکند و میگوید بیپولی او را به این راه انداخته است.
چند سال داری؟
٢٢ سال.
نقشه این سرقت را تو طراحی کردی؟
یهویی به ذهنم رسید. خودم هم هنوز باورم نمیشود که این کارهای خطرناک را انجام دادهام. بیپولی باعث شد که تصمیم به انجام چنین کاری بگیرم.
چی شد که فکر سرقت به سرت زد؟
همه چیز از یک فیلم هالیوودی شروع شد. در خانهام نشسته بودم و فیلم تماشا میکردم. فیلم هالیوودی درباره اعضای یک باند سرقت بود که به صورت کاملا حرفهای نقشه یک دزدی را اجرا کردند. بعد از تماشای این فیلم بود که فکر سرقت به سرم زد. با خودم گفتم اگر من هم همدست داشته باشم و با هم به صورت دقیق برنامهریزی کنیم، میتوانیم یک شبه به پول زیادی برسیم. برای همین نشستم و نقشه ریختم.
پس پیشنهاد سرقت را تو به همدستت دادی؟
همدستم پسرداییام بود. ما در شهرستان زندگی میکردیم. وقتی این پیشنهاد را به او دادم، قبول کرد. او هم بیپول بود و اجرای این نقشه کلی به نفعش بود. برای همین با هم راهی تهران شدیم تا نقشهای را که برایش برنامهریزی کرده بودیم، اجرا کنیم.
چند روز پیش از دزدی به تهران آمدی؟
سه روز قبل از اجرای نقشهمان به تهران آمدیم. هدفمان فقط سرقت بود و بعد از آن میخواستیم از تهران خارج شویم.
اسلحه را از کجا آوردید؟
از همان شهرستان خودمان خریدیم و بعد از آن با اسلحه به تهران آمدیم.
صرافی را چطور شناسایی کردید؟
دو روز پیش از سرقت بود که این صرافی را شناسایی کردیم. تمام دور و اطراف آنجا را بررسی کردیم و وقتی به آنجا مطمئن شدیم، نقشه سرقت را کشیدیم.
نقشه سرقت را چطور اجرا کردید؟
آن روز وقتی تمام برنامهریزیهایمان را کردیم، نقاب به صورت وارد مغازه شدیم. سه نفر آنجا بودند که با دیدن ما خیلی وحشت کردند. طوری که زیر میز رفتند و از ترس میلرزیدند. ما برای ترساندن آنها یک تیر به سمت دیوار شلیک کردیم. میخواستیم متوجه شوند که اسلحهمان قلابی نیست. بعد از آن یک بسته یورو که بعدا متوجه شدیم ٦هزار یورو است، را برداشتیم. میخواستیم برویم که متوجه شدیم یکی از آنها یک بسته ١٠هزار دلاری را روی زمین انداخته و آن را قایم کرده است. برگشتیم و آن را هم برداشتیم، اما هنگام رفتن یک تیر دیگر شلیک شد که به پای صاحب مغازه خورد.
میخواستی او را مجروح کنی؟
اصلا قصد مجروحکردن هم نداشتم. دستم روی ماشه خورد و ناخودآگاه تیر شلیک شد. هیچ قصدی برای مجروحکردن یا کشتن کسی نداشتم. ما نمیخواستیم به کسی آسیبی برسد.
قبلا هم به تهران آمده بودی؟
قبلا چند باری برای کار به تهران آمده بودم.میآمدم به صورت روزمزد کارگری میکردم و بعد از آن به شهرستانمان برمیگشتم. هیچوقت برای خلاف به تهران نیامده بودم.
ازدواج کردی؟
تنها ٤ ماه است که ازدواج کردهام. به خاطر مشکلات مالی به فکر سرقت افتادم؛ هنوز هم باورم نمیشود که دستگیر شدهام.
سابقه سرقت داری؟
قبلا یکی دو بار خودرو سرقت کرده بودم که بعد از دستگیری توبه کردم و هیچوقت سمت خلاف نرفتم.
وسوسه شدم
علیرضا که یک ماه است نامزد کرده بهخاطر بیپولی پیشنهاد دزدی را پذیرفت و راهی تهران شد. علیرضا ٢٢ ساله به پیشنهاد پسرعمهاش نقشه یک دزدی خطرناک را اجرا کرد.
نخستینبار است که دستگیر میشوی؟
بله اولینبار است که به فکر سرقت افتادهام.
چرا تصمیم گرفتی دزدی کنی؟
همیشه تمام سارقان یک انگیزه برای سرقتهایشان دارند. آن هم بیپولی است. من همچون مشکلات مالی زیادی داشتم، تصمیم گرفتم سرقت کنم.
بعد از این سرقت میخواستی باز هم ادامه دهی؟
نه. پسرعمهام وقتی این پیشنهاد را به من داد گفت پول خوبی گیرم میآید. جوری که تمام مشکلاتم حل میشود. ما میخواستیم با همین یک سرقت به پول زیادی برسیم و دیگر خلاف نکنیم.
به پولی که میخواستید، رسیدید؟
نه. تصور میکردیم که پول زیادتری گیرمان بیاید. اما تنها ٦٥میلیون تومان گیرمان آمد که اصلا کافی نبود. تازه باید تقسیم هم میشد. ما به سرقت میلیاردی فکر میکردیم.
با پولی که گیرتان آمد چکار کردید؟
پولها را در یک صرافی در خرم آباد فروختیم و پولش را بین خودمان تقسیم کردیم. با سهم خودم کاری نکردم، آن را به حسابم واریز کردم تا در مورد خرج کردن آن تصمیم بگیرم.
چرا صرافی را برای سرقت انتخاب کردید؟
چون در صرافی همیشه پولهای خارجی است. دلار، یورو و غیره. ارزش این پولها خیلی بیشتر است و با خودمان گفتیم در صرافی به پول زیادی میرسیم.
با چه خودرویی به سرقت رفتید؟
با یک خودروی پراید.
خودروی خودتان بود؟
نه سرقتی بود. یک روز پیش از سرقت سوار این خودرو شدیم. آن هم بهعنوان مسافر؛ خودرو را به صورت دربستی کرایه کرده بودیم. ما راننده را به یک محله خلوت کشاندیم و با تهدید و ضرب و شتم او خودرو را سرقت کردیم.
بعد از سرقت با خودرو و اسلحه چکار کردید؟
خودرو را کنار خیابان در تهران رها کردیم. اسلحه را هم در شهرستان به رودخانهانداختیم.