عبدالله ناصری: بزرگترین پیام ناآرامی‌های اخیر وجود احساس ناامیدی در نظام جمهوری اسلامی بود



اخبار,اخبار سیاسی,عبدالله ناصری

یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب درباره رفع مشکلات و موضوعات کشور و اهمیت همکاری جناح‌های سیاسی می‌گوید: باید این موضوع را در نظر داشت که هر دو جناح سیاسی هر چند تلاش می‌کنند که به قدرت برسند و صندلی‌های قدرت را در نهادهای انتخابی کسب کنند اما بدون تردید هر دو جناح برای دوام و بقای جمهوری اسلامی دغدغه مشترک دارند.

مسائل و مشکلات در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... و همچنین اعتراضات مردمی که بسیاری آن ها را نشأت گرفته از همین مشکلات می دانند، موجب شده تا همه گروه های سیاسی و کارشناسان به آسیب شناسی این موضوع بپردازند. تمرکز بیشتر این گروه ها براین است که چه مسائلی موجب شده تا مردمی که برای رساندن صدایشان به گوش مسئولان به خیابان آمدند، اوضاع را در حدی ببیند که راه چاره را در این ورود به صحنه ببینند.

 

عبدالله ناصری فعال سیاسی اصلاح طلب در گفت‌و‌گو با اعتمادآنلاین به بررسی مهمترین مشکلات حوزه سیاسی و راه حل آنها پرداخته است. او تاکید می کند که راه از بین بردن بحران‌هایی که در کشور وجود دارد این است که زمینه‌ای فراهم شود تا بحث گفت‌وگوی ملی که از یک سال قبل تا به حال مطرح است، عملی شود و این همراهی و همفکری تفکرات سیاسی درنهایت منجر به تشکیل «جبهه نجات ملی» شود.

 

اگر بخواهید به صورت مصداقی صحبت کنید، مهمترین مسائل سیاسی کشور را چه چیزهایی می دانید؟

به نظر من مهمترین مسئله کشور در حال حاضر در وهله اول مسائل ملی و داخلی است که نمود بالای آن را در مطالبات و اعتراضات اخیر دیدید؛ فارغ از برخی ناهنجاری ها و بدرفتاری هایی که در کنار این حوادث در غریب 40 تا 50 شهر کشور دیده شد، به نظر من این اتفاق اولین زنگ خطر جدی و فراگیر و بسیار هشداردهنده در تاریخ جمهوری اسلامی برای مسئولان فارغ از گرایش بندی های سیاسی و موضع گیری های جریانی و جناحی است. بدون شک این حرکت اخیر نشان داد که بزرگترین مسائل جامعه در احساس ناامیدی ها، احساس فراتبعیض ها، مفاسد اقتصادی و بسیاری از احساس ها و باورهایی که ممکن است نمودی بالاتر از واقعیت موجود داشته باشد. اینها واقعیت هایی است که براساس آن ناآرامی های اخیر به خوبی خود را نشان داد و به نظر من بزرگترین دغدغه جامعه و حاکمیت است. روند موضع گیری کارگزاران کشور هم نشان داد که چه دولت و چه غیردولت این پیام را دریافت کرده اند، اگرچه برخی آدرس اشتباه دادند و مسئله مطالبات ملی را به آدرس غلط حواله دادند. 

 

راه حل فائق آمدن به این مسائل و مشکلاتی که مد نظرتان است چیست؟

بدون تردید با توجه به شرایط تحمیلی و اضافه شده به جمهوری اسلامی که شرایط منطقه ای و بین المللی است، بحران های ملی ما که درباره آن صحبت کردم به هیچ عنوان حل نخواهد شد مگر اینکه اراده ای برای تشکیل یک «جبهه نجات ملی» در کشور صورت گیرد. تشکیل این جبهه نجات ملی مقدماتی دارد که مهمترین و نخسیتن آن همان بحث تفاهم و آشتی ملی است که حدود یک سالی است در مورد آن صحبت می شود. 

 

یعنی راهکار رفع اعتراضات اخیر را مانند یک سال پیش همچنان در تفاهم جناح های سیاسی می دانید؟

همین طور است، باید این موضوع را در نظر داشت که هر دو جناح سیاسی هر چند تلاش می کنند که به قدرت برسند و صندلی های قدرت را در نهادهای انتخابی کسب کنند اما بدون تردید هر دو جناح برای دوام و بقای جمهوری اسلامی دغدغه مشترک دارند. اگرچه ممکن است تفسیر و برداشتشان از مفهوم جمهوری اسلامی فرق کند به این معنا که جمهوریت نظام که عامه مشروعیت نظام است، در یکی از این دیدگاه ها کمرنگ تر شود و در دیدگاه دیگری پررنگ تر شود. اما بدون تردید اگر در اهداف و منویات بنیانگذار جمهوری اسلامی هم نگاه کنید او نیز معتقد بود که همه مشروعیت نظام آنچنان که در متن قانون اساسی آمده به اراده و خواست مردم وابسته است. آقای رییس جمهور هم اخیرا اشاره کردند که نسل جوان جدیدی در این کشور ظاهر شده، بالیده، رشد پیدا کرده است؛ مطالبات و خواسته های دیگری متفاوت از خواسته های ما دارد و علاوه براینکه باید درک کنیم نکته مهم اینجاست که باید برای تحقق آن تلاش کنیم.

 

این واقعیتی است که باید همه مسئولان در همه سطوح و در همه جایگاه ها چه انتخابی و چه انتصابی به آن برسند که راه نجات کشور تشکیل جبهه نجات ملی است. امروز تشکیل این جبهه نجات ملی الزاماتی دارد که گام نخست آن تشکیل و گفت وگوی تفاهم و آشتی ملی است تا بتواند جامعه و مردم را نسبت به آینده امیدوار کند. 

 

شما از اعتراضات اخیر به عنوان بزرگترین دغدغه و مسئله سیاسی حال حاضر کشور یاد می کنید. فکر می کنید پیامی که این اعتراضات مردمی با خود داشت چه بود؟

به نظر من بزرگترین پیامی که حرکت های اخیر داشت پمپاژ احساس ناامیدی نسبت به سرنوشت آحاد جامعه، آینده معیشتی و حیات انسانی خودشان در نظام جمهوری اسلامی بود. 

 

عملکرد رییس جمهوری هم در برابر اعتراضات مردمی اخیر و هم در خصوص عملکرد کلی را چگونه می بیند؟

واقعیت این است که ساختار جمهوری اسلامی کار رییس جمهور را در این کشور سخت کرده است. به خصوص بعد از روی کار آمدن دولت آقای احمدی نژاد و ضعیف شدن دولت از نظر قدرت سیاسی، امنیتی و اقتصادی بسیار کار رییس جمهور سخت شده است. بنابراین معتقدم که رییس جمهور امروز با توجه به مسائلی که عرض کردم به تنهایی نمی تواند کاری انجام دهد. آقای روحانی هم حرف های خوبی زد اما بدون شک او بدون همراهی نهادهای کلان حاکمیتی و بدون همراهی رهبری و نهادهای مهم و تاثیرگذار کشور نخواهد توانست برای تحقق این آرزوی ملی یعنی نجات ملی کشور کاری از پیش ببرد. البته این عواملی که از آنها یاد شد، دولت را مبرا نمی کند از اینکه با وجود همه محدودیت هایی که دارد در حد وظایف قانونی خود زمینه هایی را برای تحقق برخی از آرزوها فراهم نکند. بدون تردید هم یکی از مشکلات آقای روحانی این است که از سال 92 یک کابینه منسجم، کارآمد و یکدست را مطابق و منطبق با گفتمان و شعارهای انتخاباتی خود تشکیل نداد.

 

اگر از سال 92 چنین دولتی را شکل می داد که کارآمدی، یک دستی، هماهنگی و انسجام با مطالبات شکل گرفته براساس کارزار انتخاباتی مطابق با آن زمان به وجود می آمد امروز شاید شاهد برخی از مشکلات نبودیم. مخصوصا بعد از انتخابات 96 که مردم با تمام وجود برای پیشگیری تکرار دولت پیشین و تفکر پیشین یعنی سال 84 تا 92 با تمام قوا و توان خودشان به میدان آمدند و یک رفراندوم تاریخی را برای آقای روحانی خلق کردند. اما متاسفانه در برابر این حرکت مردم هم آقای روحانی تا حدود زیادی نتوانست پیامی را که باید دریافت می‌کرد، درک کند.

 

به همین دلیل اگرچه میانگین دولت دوم روحانی بهتر از دولت اول است اما شما آن عدم انسجام را کماکان می توانید ببینید. نمونه آن هم در نحوه برخوردی بود که در بودجه ریزی و بودجه بندی سالانه رخ داد و از عدم هماهنگی قسمت های مختلف دولت حکایت دارد. اگرچه نوع بودجه بندی که دولت امسال داشت موجب ایجاد شفافیت در کلیت و ردیف های بودجه شد و مردم شاید برای اولین بار با ساختار بودجه به طور جدی آشنا و متوجه شرایط بسیار بد کشور از سال های دور شدند. به این معنا که بخش قابل توجهی از درآمد کشور که مالیات مردم این مملکت است در جاهایی صرف می شده که هیچ اثر و خاصیت وجودی برای توسعه و پیشرفت مردم نداشته است.

 

شما اگر رییس جمهور ایران بودید از نظر مسئولیتی که به عهده داشتید در برابر این مسائل و مشکلات چگونه برخورد می کردید؟

با وجود محدودیت هایی که داشتم دو کار جدی را انجام می دادم. اول اینکه زمینه را برای تعامل و همکاری با همه نهادهای حکومتی انتخابی و غیرانتخابی جدی تر فراهم می کردم چون آقای روحانی در این زمینه تا حدودی کوتاهی کردند. دومین کار هم این بود که حتما بازوی اجرایی خودم را که دولت بود، چه دولت ملی یعنی کابینه و چه دولت محلی یعنی استانداران و فرمانداران را با آدم هایی متفاوت از آدم هایی که الان هستند تشکیل می دادم.

 

 

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------