هواداران دولت با اصلاحطلبان همراه شوند
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
اخبار سیاسی - هواداران دولت با اصلاحطلبان همراه شوند
با توجه به رویكرد متفاوت دولت یازدهم نسبت به دو دولت پیش از آن فضای سیاسی كشور نیز تا حدی پویاتر و فعالانه تر نسبت به 8 سال گذشته شدهاست. در این راستا جریانات و شخصیتهای مختلفی كه در طول سالیان گذشته از كوچكترین امكانی برای فعالیت محروم بودهاند فعالانه به عرصه آمدهاند تا در طول روند مشاركت سیاسی كشور نقش مثبت و سازنده خود را ایفا کنند. با توجه به جایگاه سیاسی و حزبی حجتالاسلام والمسلمین رسول منتجبنیا «آرمان» با وی به گفتوگو پرداخت که در ادامه میخوانید:
توسعه سیاسی در كشور پس از دوره اصلاحات روند آهستهای گرفت که با روی كارآمدن دولت یازدهم و با توجه به رویكرد كلی و همچنین شعارهای انتخاباتی دكتر روحانی انتظار میرفت روند توسعه سیاسی در كشور مجددا به سمت رشد و پیشرفت حركت کند. با توجه به اینكه متولی توسعه سیاسی در درون كشور وزارت كشور است، این امر را تا چه اندازه از سوی این وزارتخانه محقق شده میدانید؟
تلاش برای توسعه سیاسی کشور یکی از وظایف دولت است. همانطور که در دیگر زمینهها مثل توسعه فرهنگی، اقتصادی یا سیاست بینالملل چنین تلاشی از ضرورتهاست و توسعه سیاسی در سطح کشور جزء ضرورتهاست و هر دولتی باید توسعه همهجانبه و ابعاد مختلف توسعه را مورد توجه قرار دهد اما متاسفانه در بعضی از دولتها بخشی ار ابعاد توسعه سیاسی فراموش میشود .
همانطور که شما اشاره کردید و با توجه به سابقه هشت سال گذشته در رابطه با مسائل سیاسی نهتنها تلاشی نمیشد بلکه دولتمردان نوعا کوشش میکردند که مردم را از تحلیلهای سیاسی دور نگه دارند. بعد از آن دورانی که پشت سر گذاشتیم مردم در سال 92 به آقای دکتر روحانی رای دادند و یکی از ادله مردم همین بود که آقای روحانی خلاها و کمبودها را جبران کند.
بهخصوص که ایشان در مصاحبهها و گفتوگوهای خود بر این مساله تاکید داشتند. اما اینکه چگونه باید جامه عمل بپوشد به این اصل برمیگردد كه هر برنامه و هدفی نیاز به سازوکار و ابزار و ادوات دارد که در داخل کشور مسئول تامین آن سازوكارها و اجرای این سیاستها وزارت کشور است. من در یک صحبت کوتاهی که در وزارت کشور داشتم، گفتم آقای روحانی سیاست خارجه را به آقای دکتر ظریف واگذار کردهاند و انصافا ایشان نیز فعال و خوب کار کردهاست و سیاست داخل کشور را به شما آقای وزیر واگذار کردهاست اینجاست که شما باید بدرخشید و وظیفه خود را عملی کنید.
وزارت کشور هم یک وزارتخانه معمولی نیست و در واقع وزارت تمام کشور است ولی در راس همه وظایف وزارت کشور معاونت سیاسی است. معاونت سیاسی متولی مسائل سیاسی وزارت کشور است که امور سیاسی امنیتی و امور احزاب را باید مدیریت و تمشیت کند. اما صرفنظر از اما و اگرهایی که در خود وزارت کشور وجود دارد در اشخاص و انتصابهایی که صورتگرفته نیز جای انتقاد فراوان هست و هر روز هم میبینیم که در رسانهها این انتقاد را متوجه دولت میکنند.
علاوه برهمه اینها ما ماندهایم که معاونتی که مسئولیت امور سیاسی را دارد چندین ماه مشغول کار بود و بعد به دلایلی استعفا کرد و بعد از آن كمكم داریم به یکسال نزدیک میشویم که صندلی و جایگاه معاونت سیاسی امنیتی وزیر کشور خالی است.
بنابراین با وضعیت موجود هیچ انتظاری نداریم که دولت بتواند در زمینه توسعه سیاسی فعالیتی کند. تفاوت این دولت با دولت گذشته در این بود دولت گذشته رسما مخالف این بحثها بود و بیان میکرد ما طرفدار خوب نیستیم. اما این دولت محترم در اظهارات طرفداری میکند ولی درعمل میبینیم که هنوز سازوکار لازم را فراهم نکرده است و همچنان احزاب در بوته فراموشی نسبی هستند.
چه راهكاری را برای حل این مشكلات مناسب میدانید؟
این مشکلات همچنان پایدار است تا زمانی که وضعیت وزارت کشور درباره نگرش به احزاب روشن نشود. آقای روحانی وعدههایی دادهاند و مطالباتی مردم از او دارند كه باید وزیر آقای روحانی آن مطالبات را جامه عمل بپوشاند جز اینکه یک معاون قوی سیاسی اصلاحطلب مردمی فعال با اختیارات کامل منصوب شود کسی دیگر نمیتواند این خلا را پر کند و اینجاست که باید وزیر کشور تصمیم بگیرد.
با وجود اینکه پایگاه مردمی و حمایتهای اساسی از دولت روحانی در قالب احزاب میتوانند شکل بگیرند، توصیه شما به دولت چیست؟
سیاست دولت گذشته سیاست تشکیلاتی به این معنا نبود. دولت گذشته کاری به احزاب و تشکلها وفعالین سیاسی نداشت اما این دولت از اول معتدل و مورد پشتیبانی احزاب و تشکلهای سیاسی بود و شخصیتهای سیاسی و محوری از ایشان حمایت کردند و احزاب آمدند و وارد صحنه شدند.
احزاب چه آنها که با تابلو و چه آنها که بدون تابلو آمدند مردم را منسجم کردند و نگذاشتند آن فضای پوپولیستی به نفع رقیب ایشان رقم بخورد و شکست بخورند. اگر احزاب و تشکلها و جناحهای سیاسی وارد فضا نمیشدند چه بسا همان فضای زمان دولت گذشته به وجود میآمد و عدهای جو روانی ایجاد میکردند و رای مردم را جمع میکردند. احزاب و شخصیتهای سیاسی از اعتبار و وجهه و شخصیت خود استفاده کردند و مردم را آگاه کردند و سازمان یافته مردم را به طرف ایشان کشاندند.
حال شخصیتها، احزاب و جناحهای سیاسی و بهخصوص جناح اصلاحطلب آمده و کمک کرده و خودش را بهعنوان فدایی دولت قرار داده و آمده برای دکتر روحانی مایه گذاشته. اینجا شرط انصاف آن است که علاوه بر وظایف قانونی دولت، به احزاب و تشکلها و شخصیتهای سیاسی نگاه دقیقی داشته باشد. این درست نیست که ما زمانی که نیازمند تشکلها و احزاب هستیم دست کمک به طرف آنها بگیریم و بعد از پیروزی همه آنها را فراموش کنیم و چنین تصوری ایجاد شود که این شخصیت خود ما بود که این آرا را جمع و مردم را سازماندهی کرد.
من میخواهم بگویم که انتظار است ایشان بیایند و حمایت کنند. وقتی این همه حمایت از طرف اصلاحطلبان متوجه دکتر روحانی شده است چه اشکالی داشت که ایشان به صراحت بیاید و حمایتش را در حد بالاتری اعمال کند. خود ایشان حتی میتوانند بگویند که من اصلاحطلب و تشکیلاتی نبودم اما چون شما آمدید و مرا وارد میدان کردید و مقدمات پیروزی مرا فراهم کردید وظیفه دارم که شما را حمایت کنم و آن فضایی که در هشت سال گذشته بر شما تحمیل شده را تا حدی جبران میکنم.
اما ما احساس کردیم که دولت پرهیز دارد از اینکه متهم به این شود که از نیروهای اصلاحطلب استفاده میکند. عدهای در مجلس و خارج از مجلس هجمهای را به دولت وارد کردند و درون دل دولت را خالی کردند که از نیروهای اصلاحطلب استفاده نکند. آنها نیز خیلی برنامهریزی شده کار کردند. متاسفانه در حدی در این زمینه موفق عمل کردند. دولت تنها درمورد وزارت علوم استقامت نسبتا خوبی را از خود نشان داد اما درمورد بقیه وزرا و مسئولین دیدم که مقداری عقبنشینی صورت گرفت.
بهخصوص در بحث استفاده نکردن از اصلاحطلبها که از اول خط و نشان کشیدند که اگر از اصلاحطلبها استفاده کنید ما فلان کار یا فلان برخورد را میکنیم. ایشان هم به خاطر 4 نفر تندرو که از پایه و اساس با انتخاب روحانی مخالف بودند و با افکار و اندیشههای ایشان نیز مخالف بوده و هستند، تسلیم شدند و طبیعی است که آثار و تبعات این عقبنشینیها تا زمانی كه این نمایندگان بر سر كار باشد همچنان با دولت باقی میماند. تا این افراد سر کار هستند و تریبون دارند دولت را تحتفشار قرار میدهند.
در صورت پاسخ و مقابله با تندروها هم امکان آسیبزدن آنها به برنامههای دولت وجود دارد.
در مورد مسائل مهم داخلی نیز که حق با دولت است و مردم به این دولت رای دادهاند و حق مردم را باید ادا کرد نباید تحت تاثیر گروهی خاص قرار گرفت. اگر چنین اتفاقی بیفتد رفتهرفته جناحها و فعالان سیاسی و مردمی که فعالیت کردهاند نیز دلسرد میگردند لذا دولت نباید دچار توهم شود که مثلا اگر بگوید اینها کنار بروند ما مردم را داریم.
مردم در همین قالبهاست كه میگنجند. مردم را همین نخبهها هستند كه به صحنه میكشند.جناح مقابل كه به هیچ وجه دولت یازدهم را بهعنوان یك جریان همسو قبول ندارد و اگر حتی مخالفتی نیز با آن نكند اما كاندیدای اصولگرایان آقای روحانی نبوده و نیست و بسیاری از شعارهای ایشان را به هیچ وجه نمیپذیرند به جز تعدادی اندك بهصورت افراد و شخصیتهای اصولگرا وگرنه در بحث جناحها و تشكلهایشان به هیچ وجه با دولت یازدهم همسو و همراه نیستند. تشكلها و افراد تندرو نیز بهشدت با دكتر روحانی مخالفند.
این دو جریان با دولت مخالفند و عدهای از مردم نیز تحت تاثیر آنها هستند. اما درمورد بقیه مردم، چه آنهایی كه در قالب اصلاحطلبی و انقلابی میگنجند و چه افراد عادی در جامعه تحت تاثیر شخصیتهای محوری و تشكلهای سیاسی اصلاحطلباند و میبینیم كه وقتی این شخصیتها و تشكلات متحد میگردند مردم نیز پشت آنها هستند.حال اگر دولت یازدهم به این اتكا كه حمایت اصولگرایان را جلب كند این ظرفیتهای مردمی را از دست بدهد باید متوجه باشد كه آنها قطعا از این دولت حمایت نخواهند كرد و كاندیدای آنها درنهایت كسانی مثل آقایان جلیلی، قالیباف، ولایتی و غیره هستند و به مجرد اینكه پشتسر دولت یازدهم را خالی ببینند، خواهیم دید كه چگونه فشارها را بر دولت تشدید میكنند. بنابراین شرط موفقیت دولت ایستادگی و مقاومت، نه فقط در حرف بلكه در عمل و در حمایت از پشتیبانان و حامیان واقعی خویش است و تنها در این صورت است كه میتوان انتخابات پرشوری برای سال آینده برگزار كرد.
با توجه به اینكه دولت یازدهم در انتخابات مجلس آینده اولین تجربه برگزاری انتخابات خویش را پیش رو خواهد داشت فكر میكنید چه سیاستهایی لازم است در این راستا درپیش گیرند؟
دولت میخواهد كه چنین انتخاباتی را برگزار كند و تلاش دارد همه گروهها در آن شركت نمایند. حال باید پرسید با چه سازوكاری، با چه تشكیلاتی یا با چه گروهی قرار است چنین اتفاقی رخ دهد. گروهی از نزدیكان ایشان در صحنه هستند كه نمیتوانند برد لازم را برای موجآفرینی و ایجاد فضای مشاركت حداكثری داشته باشند. خداینكرده نباید دچار این توهم شد كه حلقه نزدیك اطرافیانمان تا چه اندازه به ما وابستهاند و باید نگاه كرد و دید كه بچههای فعال در ستادهای استانی دكتر روحانی درچه حالی هستند.
بنده در این مدت با بسیاری از آنها در ارتباط بودهام و تلاش داشتهام آنها را تا حد ممكن توجیه و تشویق کرده و در راستای حمایت از دولت به شبهاتشان پاسخگو باشم اما باید گفت كه تا حدی نارضایتی در آنها نسبت به برخی مسائل دیده میشود و این نارضایتی در صورت ادامه آنها را دچار انفعال كرده و دولت حامیانش را از دست خواهد داد.
با توجه به اینكه انتخابات و نحوه برگزاری آن یكی از وجوه تشخیص میزان توسعه سیاسی در كشور است، نقش احزاب را در این عرصه چگونه ارزیابی میكنید؟
اصولا كشورهای درحال توسعه باید به سمت تحزب و حزبگرایی گام بردارند و ما نیز یا باید كشور رابه سمت تحزب ببریم كه احزاب بار توسعه سیاسی را به دوش بكشند و به خصوص در دورههای انتخابات اثرگذار باشند یا باید هر دورهای تحت تاثیر فضاهای روانی، تبلیغاتی قرار گرفته و به اقتضای آن فضا هر فردی كه از صندوق تحت تاثیر عملیاتهای روانی مختلف خارج شد، بپذیریم و تسلیم آن شویم. حال وقتی این امر را ضروری میدانیم كه كشور باید به سمت توسعه سیاسی رود.
طبیعی است كه باید با تقویت احزاب كشور را به سمتی ببریم كه در عرصههای تصمیمگیری احزاب قدرتمند و ریشهدار حضور جدی داشته باشند و بتوانند بر مردم و جامعه تاثیر بگذارند و آنها را به صحنه بكشانند. تفاوت روشهای پوپولیستی و استفاده از جو روانی و تبلیغاتی با روشهایی كه احزاب قانونی و قدرتمند در جذب مردم و كشانیدن آنها به صحنه در این است كه احزاب بر اساس آگاهیبخشی، كادرسازی و آگاهسازی مردم از برنامههای آینده كشور بر مردم تاثیر میگذارند.
بدان معنا كه این احزاب سالها با مردم در ارتباطاند و مردم را با برنامهها و شخصیتهای خود آشنا كرده و ثمره آن را نیز در دوره انتخابات میبینند و كاندیدای حزبی خود را به صدارت میرسانند و این وظیفه احزاب است. در آن صورت انتخاب مردم نیز بسیار آگاهانهتر نسبت به فضاسازیهایی است كه در یك تبلیغات پوپولیستی شكل میگیرد و ممكن است در طول یك ماه مردم را به سمت كاندیدایی بكشانند كه تا قبل از آن هیچ شناختی نسبت به وی وجود نداشته است. پس از پیروزی انقلاب نیز دورههایی داشتهایم كه در انتخابات به صورت منفی وارد عرصه شدهاند.
یعنی جو روانی سنگینی علیه یك جناح به راه انداختهاند و آن جناح را در میان افكار عمومی متهم نمودهاند تا مردم به سمت آن جناح گرایش پیدا نكرده و كاندیدای آن جناح رای لازم را کسب نکند. یا اینكه گاهی بهصورت فضایی تبلیغاتی مثبت به نفع كاندیدای خود در عرصه حاضر شدهاند. مانند اینكه ما آمدهایم ریشه فساد را از جا درآوریم، فسادهای خانوادگی را برملا كنیم، عدالت را گسترش دهیم و پول نفت را بر سر سفرههای مردم بیاوریم و از این قبیل شعارهای جذاب برای قشرهای مختلف جامعه كه ظرف ده یا بیست روز بتوان فضایی روانی در جامعه ایجاد كرد و بعد از رای دادن مردم نیز هیچ كدام از آن اتفاقات رخ ندهد.
این مسائل از معضلات رویكرد پوپولیستی به مسائل كلان سیاسی است كه در حقیقت با سادهنگری مردم همراه میشود درحالی که احزاب چنین كاری را نخواهند كرد و لحظه به لحظه باید با مردم در ارتباط بوده و پاسخگوی آنان باشند تا درنهایت در روز انتخابات مردم به آنها رای دهند و این خصیصه كشورهای درحال توسعه یا توسعهیافته میباشد ولی در كشور ما تجربه توسعه سیاسی تجربه ناقصی است و هر وقت احزاب ما تصمیم به فعالیت میگیرند، میبینیم كه با برخوردهای پوپولیستی از سوی رقیب جلوی حركت آنها گرفته شده و احزابی كه توانایی آگاهیبخشی و تاثیرگذاری بر مردم را دارد را دچار مشکل میکنند تا مردم به هیچ وجه سراغ آنها نروند.
ملاحظه كنید درحال حاضر اغلب احزاب فعال كشور را در بعضی از رسانهها بهعنوان ضدانقلاب و غیره معرفی كرده و هدفشان نیز اتفاقات گذشته نیست بلكه هدف اصلی آنها بهرهبرداری در امروز و فرداست و میخواهند در انتخابات سال 94 بتوانند دست احزاب را ببندند. چرا كه میدانند احزاب فعال كشور بهخصوص احزاب و جریانات اصلاحطلب این توانایی را دارند كه همان اتفاقات سال 92 یا 76 را رقم بزنند.
در جبههای دیگر با توجه به اینكه بررسی و تدوین سیاستهای كلی انتخابات برعهده مجمع تشخیص مصلحت نظام گذاشته شده است فكر میكنید چالشهای مهمی كه این مجمع باید به آنها توجه نماید، چیست؟
یكی از كارهای بزرگی كه مجمع تشخیص مصلحت نظام درجهت حسن برگزاری انتخابات انجام دهد و در برگزاری انتخاباتی آگاهانه نیز موثراست همین مساله تقویت و حمایت از احزاب است و همچنین تلاش در این راستا كه انتخابات به صورت حزبی برگزار شود. البته ممكن است گفته شود انتخابات تماما حزبی مانند آنچه در كشورهای پیشرفته ملاحظه میگردد برای ما زود است و بنده نیز این اعتقاد را ندارم كه باید پا را بر پله آخر بگذاریم اما میتوان قدم به قدم پیش رفت و احزاب را دارای نقش در انتخابات كرد.
باید درحقیقت با یك هماهنگی و هماندیشی به این نتیجه رسید كه چگونه میتوان سهمی پررنگ در انتخابات به احزاب داده شود و مجمع تشخیص مصلحت نظام چنین ظرفیت و اختیاری را دارد كه در آن سیاستهای كلی احزاب را دارای نقش نماید و تلاش كند رفتهرفته نقش آنها را پررنگ تر كند تا درنهایت پس از چند دوره كشور ما شاهد این مساله باشد كه مردم در داخل احزاب برای خود جایگاهی تعریف نمایند و این احزاب باشند كه در دورههای مختلف انتخابات نقشآفرینی نمایند و به جای صدها میلیارد تومانی كه خرج فضاهای تبلیغاتی در ایام انتخابات مینمایند فكر، عقل و آگاهی هزینه تبلیغات گردد و این كار را مجمع تشخیص مصلحت نظام بهعنوان یك رسالت تاریخی میتواند انجام دهد و در مقابل آن جلوی فضاسازیهای روانی و تبلیغاتی غیرواقعی گرفته شود و در دورههای مختلف كاندیداها مجاز نباشند كه هر دروغ، تهمت یا وعدهای را تنها برای رایآوری ارائه دهند.
فكر میكنید مجموعه اصلاحطلبان با چه رویكردی در انتخابات سال آینده مجلس شركت خواهند كرد. یعنی اینكه آیا تصمیم دارند با یك حزب واحد و فراگیر در انتخابات شركت نمایند یا با طیفبندیهای مختلفی كه وجود دارد فعالیتهای انتخاباتی را پی خواهند گرفت.
تا آنجا كه اطلاع دارم، بهخصوص با ارتباطاتی كه داشتهایم، جلساتی كه برگزار كردیم و صحبتهایی كه با بزرگان شكل گرفته است، تقریبا همگان اتفاقنظر دارند كه در سال آتی به صورت اجماعی وارد صحنه شوند و لیست واحد دهند تا آنجا كه در حد امكان لیست سراسر كشور یك لیست واحد باشد.
تا الان همه تلاشها حول این محور اتفاق افتادهاند.امیدواریم كه در این زمینه موفقیت كاملی نیز بهدست آید و اگر خدایناكرده مورد كوچكی نیز در یكی از حوزههای انتخابیه مانند اختلافنظراتی بهوجود آمد افراد داوری كنند و شخصیتهای محوری قضایا را حل نمایند. تاكنون چنین سازوكارهایی پیشبینی گشته و در قالب جلسات، نشستها و كمیتهها در حال بررسی و برنامهریزی است.
بنابر این سیاست كلی اصلاحطلبان بر وفاق و رسیدن به اجماع نسبت به كاندیداهاست و قطعا در این صحنه اصلح را انتخاب خواهند كرد و البته اصلح من جمیع جهات را با كمترین اختلافی معرفی نمایند. البته هواداران دولت نیز حتما باید با اصلاحطلبان همراه باشند و به هیچوجه تصور نشود كه گروهی به عنوان اعتدالگرا جدا از اصلاحطلبان لیست دهند چراكه این مساله سرآغاز اختلاف و شكاف و به همین ترتیب استقبال از شكست میباشد.
لذا هواداران دولت و چندحزبی كه وابسته به نزدیكان رئیسجمهور میباشند باید در كنار اصلاحطلبان و با وفاق كامل لیستشان ارائه دهند كه انشاءا... ملت شاهد ورود نمایندگانی شجاع، توانمند، متخصص و متدین باشند و مجلس بتواند جایگاه رفیع خود را بهدست آورد و گره از مشكلات جامعه بگشاید.
اخبار سیاسی - آرمان