نطق « مطهر»
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
اخبار سیاسی - سخنان علي مطهري درباره حصر با اعتراضو فريادهاي «مرگ بر فتنهگر» برخي نمايندگان قطع شد
نطق « مطهر»
حرفهایی که مطهری زد و نزد
همراه با گفتو گو با موسوينژاد، نماينده معترض به مطهري و يادداشتهايي از : جلال جلاليزاده و ناصر قوامي
اين يكشنبه هم در تاريخ ماند، با نطق علي مطهري و با واكنش مخالفانش. نطقي كه براي نخستين بار در طول تاريخ مجلس از ميانهاش، جلسه علني، غيرعلني شد. زنگي كه محمدحسن ابوترابي به نشانه پايان جلسه در ميانه سخنان مطهري زد، تازه آغاز درگيريها بود. دور از چشم خبرنگاران و عكاسان. ديروز هيچ چيز در صحن علني غيرعادي نبود، علي مطهري همان علي مطهري قبل و مخالفان همان مخالفان سابق. دو طرف هم همان كاري را كردند كه قبلا ميكردند. يك طرف به موضوع «حصر» اعتراض داشت و طرف ديگر هم به موضع اين طرف.
نكتهاش اين بود كه اينبار درست وسط صحن علني مجلس تقابل دو طرف معركه به پا كرد. معركه آنقدر بالا گرفت كه بايد از چشم ديگران دور ميماند؛ از چشم خبرنگاران و مهمانان صحن علني. اعتراضها كه اول فقط فرياد بود، خيلي زود ميرفت تا به زد و خورد تبديل شود. يك طرف چند ده نماينده خشمگين شعار ميدادند، يك طرف علي مطهري با آرامش پشت تريبون آب مينوشيد و نطقش را ميخواند.
نطق مطهري؛ شروع دلخواه، پايان ادامهدار
علي مطهري ديروز خود خودش بود؛ نيمي اصولگرايي تمامعيار و نيمي اصلاحطلبي تمام قد. نطقش كه شروع شد «بهبه» و «چهچه» نمايندگان هم شروع شد. بحث ساپورت بود و ساپورتپوشان. انتقادش از دولت هم به كام همكارانش شيرين ميآمد، همانقدر كه تقديرش از جشنواره فيلم «عمار». اين اما نيمه اصولگرايي مطهري است. نيمه ديگرش را مخالفان حتي لحظهيي هم تاب نميآورند. همانطور كه ديروز تاب نياوردند. دو دقيقه پاياني نطق، جايي بود كه علي مطهري دوباره روي ديگرش را نشان داد؛ «اينجانب حصر خانگي آقايان موسوي و كروبي و خانم زهرا رهنورد، پس از پايان آشوبهاي خياباني و بدون حكم قضايي را همچنان خلاف اصول متعدد قانون اساسي...». مخالفان به چشم برهمزدني بيتاب شدند، اول فريادهاي «دو-دو»يشان به آسمان برخاست و بعد از آن شعارهاي «مرگ بر فتنهگر»شان. مجلس در همين چشم بر هم زدن به هم ريخت. آنها كه عقب بودند جلوتر آمدند. آنها كه «اصولگرا»تر بودند محكمتر فرياد ميزدند. درخواستهاي پيدرپي ابوترابي، رييس جلسه اثري نداشت. چند بار تذكر داد؛ «آقايان اجازه بفرماييد».
آقايان اما اجازه نميدادند. بيتاب بودند و خشمگين. در آن ميان يك نفر آرامتر بود؛ خود مطهري. ابوترابيفرد ترجيح داد با همان يك نفر «آرامتر» حرف بزند تا با نمايندگان: «جناب آقاي مطهري، جنابعالي در فضاي واقعي كشور قرار داريد كه آنچه در مورد اين افراد انجام شده با نهايت رافت و رحمت اسلامي و با توجه به مصالح ملي انجام شده و اگر اراده نظام به رافت و رحمت نبود، قطعا به گونه ديگري انجام ميشد. شما وقتي در جريان اين واقعيت هستيد، اينگونه احكامي كه تصميم نظام بر انجام آن تعلق گرفته و بر اساس احكام شرعي قطعي و اختياراتي كه قانون اساسي تبيين نموده، شكل گرفته. اينگونه طرح بحثها اعتراض عمومي همه نمايندگان مردم را دارد و نمايندگان مردم هم نمايندگان ملت عزيز هستند. اينهاست كه بايد رعايت شود.
از جنابعالي انتظار ميرود كه مصالح ملي، احكام شرعي و قانون اساسي...» حرف ابوترابي هم ناتمام ماند. آن پايين سر و صداها اوج ميگرفت. برخي ميخواستند مطهري را راضي كنند كه ديگر ادامه ندهد؛ از جمله عابد فتاحي، قاضيپور و مصباحي مقدم. مهرداد بذرپاش اينجا به سخن آمد؛ «وقت دو دقيقه گذشته است. آقاي مطهري دو دقيقه وقت دارند. لطفا آقاي دكترجمعبندي بفرماييد.» مطهري اما نميخواست تمام كند؛ «اولا وقت من دو دقيقه باقي مانده است و جناب آقاي ابوترابي هم بهتر بود بعد از نطق بنده اين صحبتها را ميكرد.» ابوترابي اما متقاعد نشد، ميگفت صحبتهاي مطهري نظم مجلس را به هم ريخته و نبايد اين طور صحبت كند.
حرف مطهري اما يكي بود و عوض نميشد؛ «نماينده آزاد است نظر خودش را اعلام كند.» فريادها دوباره بلند شد، ميانجيگري معدود نمايندگاني چون عابد فتاحي و عبدالكريم حسينزاده به نفع مطهري تاثير نداشت. آتش معترضان تندتر از اين حرفها بود. آن طرف مطهري هم همينقدر مصمم. جمله ناتمامش را در ميان هياهوها ادامه داد؛ «بدون حكم قضايي همچنان خلاف اصول متعدد قانون اساسي است.» فريادها باز هم بلندتر شد. مطهري باز هم ادامه داد؛ «و ادامه آن را به زيان انقلاب اسلامي ميدانم.» حالا ديگر برخي نمايندگان معترض به جايگاه نطق آمده بودند تا مطهري را از ادامه سخنانش منصرف كنند. اول از همه سيد مهدي موسوينژاد و بعد از آن هم عزيز اكبريان و فتحالله حسيني. نه فريادهاي آنها مطهري را منصرف كرد و نه دستي كه مطهري بر سينه اكبريان و حسيني كوبيد آنها را آرام. هر لحظه فضا تندتر ميشد.
مطهري دستبردار نبود؛ «معتقدم در اين زمينه شوراي عالي امنيت ملي به رياست رييسجمهور و قوه قضاييه كوتاهي كردهاند، همه ميدانند...». هچ جملهيي به پايان نميرسيد. تريبون مجلس در حلقه محاصره معترضان مطهري بود. چند نفري و از جمله عابد فتاحي نميگذاشتند آنها مطهري را از پشت تريبون عقب ببرند. شده بودند محافظان همكارشان. شعار «مرگ بر فتنهگر» در فضا پيچيده بود. ابوترابي چند باري مطهري را خطاب قرار داد. او اما ميخواست نطقش را ادامه دهد. گويا جز اين به هيچ چيز ديگري فكر نميكرد. نخستين مجالي كه يافت، جمله ناتمامش را ادامه داد؛ «همه ميدانند كه من هيچ تعلق خاطري به آقايان موسوي و كروبي ندارم و در انتخابات ٨٨ نيز به آقاي رضايي راي دادم. هدف اينجانب دفاع از يك موضوع بزرگتر و رفتار انساني با منتقدان حكومت است.» حالا ديگر كار از دست همه خارج شده بود.
ابوترابي نه ميتوانست اين طرف را آرام كند و نه آن طرف را. هيچكس به حرف او نبود، هر كسي ميخواست راه خودش را برود. مطهري زمان قانوني نطقش را ميخواست و معترضان پايان سخنان او را. هنوز آن دو دقيقه باقي مانده بود. براي نخستين بار در تاريخ مجالس بعد از انقلاب، رييس جلسه درست وسط نطق نماينده صحن را غيرعلني اعلام كرد. حالا ديگر بايد همه اين معركه پشت درهاي بسته ادامه مييافت، دور از چشم رسانهها. دور از چشم ناظران.
التهاب، پشت درهاي بسته
در روزي كه حتي يك عكس هم از درگيري نمايندگان با علي مطهري و به هم ريختن نطق او منتشر نشد، خبرنگاران هم اجازه پيدا نكردند تا ناظر سرانجام اين درگيري باشند. پشت درهاي صحن علني، همه منتظر بودند تا كوچكترين خبري از داخل بيرون بيايد. آيا موفق شدهاند علي مطهري را از پشت تريبون پايين بياورند. ١٠ دقيقهيي بعد از غيرعلني شدن جلسه، در صحن اندكي لحظات كوچكي باز و بسته شد.
مانيتورهاي بزرگ صحن هنوز علي مطهري را پشت تريبون نشان ميدادند، اما نطقي در جريان نبود. چند نفري دورش بودند، بيشتر اصلاحطلباني نظير عابد فتاحي. محمد مهدي زاهدي هم ميرفت تا به آنها اضافه شود. درها بسته شدند. باز هم التهاب ميان خبرنگاران كه آن داخل چه ميگذرد؟ باقي نطق مطهري چيست؟ ادامه درگيريها به كجا رسيده است. اميدها به همين باز و بسته شدن كوتاه درها بود تا بلكه بشود سركي كشيد و از اتفاقي كه آن داخل ميگذرد چيزي فهميد. بار ديگر كه در باز و بسته شد، علي مطهري مشغول سخن گفتن بود.
بعد از آن ١٠ دقيقهيي خبري از باز و بسته شدن درها نبود. اما درست سر همان صحنهيي كه خبرنگاران منتظرش بودند درها باز شد و يك لحظه تصويري جديد از آنچه در صحن ميگذشت پيش چشمان آنها آمد؛ حلقهيي تنگ از چند ده نماينده علي مطهري را در بر گرفته بود، او ديگر پشت تريبون نبود. به دنبالش عابد فتاحي دستها را باز كرده بود تا فضايي براي مطهري ايجاد كند. معترضان با چهرههايي بر افروخته چشم در چشم مطهري فريادزنان چيزهايي ميگفتند و اين آخرين تصوير از معركهيي بود كه خبرنگاران مجلس ديدند. در روزي كه هيچ عكسي از آن لحظات التهاب منتشر نشد.
مجلس، فرو رفته در ژست آرامش
حالا ديگر همه دل به اين بسته بودند تا كسي از صحن بيرون بيايد و بگويد در آن دقايق جلسه غير علني چه گذشته است. خيلي از نمايندهها حتي ميگفتند در جريان نيستند، ميگفتند ماجرا را نديدهاند، حتي برخي همانهايي كه موقع نطق مطهري به جايگاه هيات رييسه رفته بودند. در داخل صحن نطقها ادامه داشت؛ نطق عليرضا مرندي و جواد جهانگيرزاده. نطقهايي باب ميل معترضان مطهري. نطقها شايد نمايشي بود از آرامش مجلس تا التهاب چند دقيقه پيش كمتر به خاطر بيايد.
حرفهاي مرندي چيزي تقريبا عكس صحبتهاي مطهري بود؛ «همگان شاهد هستند كه رهبري عظيمالشأن سالهاست تلاش ميكنند كه با درايت منحصر به فرد، منطقه و كشور را از خطر تكفيريها در امان نگه دارند، اما متاسفانه عدهيي معاند و يا كجفهم تلاش در ناديده گرفتن يا خنثي كردن اين تدابير كردند. در حالي كه ملت و دولت سوريه در طول جنگ هشت ساله در كنار ما ماندند و از ما حمايت كردند، در حالي كه زنان لبناني بعضا طلاهاي خود را در پشتيباني از دفاع مقدس به فروش رسانده و مرداني از آنها در جبهههاي حق عليه باطل شهيد شدند، متاسفانه برخي افراد ناآگاه و اغتشاشگر و يا مزدور در جريان فتنه ٨٨ عليه غزه و لبنان شعار دادند يا عليه رييسجمهور قانوني و مورد حمايت مردم سوريه طومار امضا كردند و عملا تكفيريها را آزاديخواه خواندند و از آنها در مقابل رييسجمهور سوريه حمايت كردند.
باز هم با لطف خداوند منان و نقش بيبديل مقام معظم رهبري تلاش فتنهگران را كه قصد براندازي نظام مقدس جمهوري اسلامي داشتند به شكست كشاند. البته عدهيي ناآگاهانه وارد صحنه شدند و آنگاه كه متوجه عناد سران و سردمداري و دخالت خارجيها شدند، به سرعت راه خود را جدا كردند، اما فتنهگران اصلي و اطرافيان معدود آنها نه تنها توبه نكردند و از اغتشاشگران و حمايتهاي خارجي و برنامههاي ضدمذهبي و ضدامنيتي تبري نجستند، بلكه كينهتوزي را عليه نظام و ملت ادامه دادند. حال با توجه به اينكه رييسجمهور پيوسته در نطق روز جمعه بر تمكين بر قانون تاكيد داشته و دارند از آنجا كه فتنهگران قانونشكنيهاي فراوان داشتند طبيعي است كه آنها قابل بخشش نيستند و جاي تعجب است كه بعضي براي مطرح كردن خود يا رضايت بيگانگان هنوز از آنها حمايت ميكنند.
امروز با لطف و كرم الهي و تدبير رهبر معظم انقلاب ايران تنها كشور منطقه است كه نه تنها خود در امنيت كامل به سر ميبرد، بلكه براي تامين امنيت ساير كشورهاي منطقه و حمايت از مردم مظلوم نيز، نقشآفرين است. ملت ايران از مبارزه با ظلم و استكبار دست برنداشته و با وجود انواع زورگوييها مسير رشد و تعالي را طي ميكند، اين تلاشها منجر به كسب عزت براي جمهوري اسلامي و مردم عزيز ايران شده و توفيقاتي بسياري را در راهپيمايي وحدت بخش اربعين حسيني به وجود آورده است. » جواد جهانگيرزاده هم با حرفهايي از همين دست پشت تريبون مجلس آمد؛ «كساني كه خواسته يا ناخواسته به تضعيف يومالله ٩ دي ميپردازند بدانند ٩ دي يومالله بود و يومالله باقي خواهد ماند. آنچه در جريان فتنه سال ٨٨ گذشت، يك كودتاي تمام عيار عليه انقلاب اسلامي بود و توسط كساني رهبري ميشد كه تا ديروز جزو دوستان انقلاب بودند، اما تيغ عليه انقلاب اسلامي كشيدند.
كسي فراموش نكرده فتنه سال ٨٨ بحران عظيم عليه انقلاب اسلامي و نظام مظلوم بود و آنچه رخ داد حركت هماهنگ بينالمللي، با رهبري غرب و توسط عناصر داخلي آنها بود. اين مهم نيست، مهم آن است كه در زمان خود چگونه عمل كردند، فتنهگران مهمترين كشور دموكراتيك منطقه را با بهتان عظيمي مواجه كردند. ما فراموش نكردهايم كه سرمايه عظيم نظام اسلامي توسط فتنهگران به هدر رفت، سرمايهيي كه توسط خونهاي مطهر شهدا جمع شده بود و آن پيوستگي و اتحاد ميان امت و رهبري بود، فراموش نكردهايم كه فتنه ٨٨ دشمن را نسبت به نظام جمهوري اسلامي پررو كرد و يادمان نرفته است كه اين فتنه موجب گسترش و تمديد تحريمها و ايجاد فشار عليه ملت بزرگ ايران و به ويژه طبقات محروم شد. فتنه ٨٨ صهيونيستها و انگليسيهاي مكار را نسبت به آينده كشور و اينكه با يك كودتا حكومت مدنظر خود را روي كار بياورد، اميدوار كرد و رييسجمهور امريكا منتظر بود تا روز احتضار جمهوري اسلامي ايران را ببيند.
اين روزها نداهاي متفاوتي را ميشنويم كه متناسب با ظرفيت مجلس انقلابي و آنچه مردم از ما ميخواهند نيست، كساني كه ديروز خيانت كردهاند امروز بايد سزاي خيانت خود را ببينند.»
روايتي از زخمي شدن مطهري، پشت درهاي بسته
اما بالاخره خبرها از آن لحظاتي كه پشت درهاي بسته سپري شده بود، رسيد. عابد فتاحي ديروز همان كسي بود كه خبرنگاران دنبالش ميگشتند، تا حالا اينقدر دور و برش را نگرفته بودند. ديروز نقش محافظ مطهري را داشت؛ شانه به شانه او ايستاده بود و حالا ميتوانست بهترين راوي اتفاقاتي باشد كه پشت درهاي بسته افتاد؛ «پس از اعلام تنفس توسط ابوترابي، درگيري همچنان ادامه داشت.
من سه بار پيش مطهري رفتم و گفتم تروخدا بس است، ادامه ندهيد. اما قبول نكرد و گفت بايد حتما نطقم را تمام كنم. در اين شرايط ابوترابي به مطهري گفت شما كه به حرف من گوش نميدهيد حداقل نمايندگان ديگر به حرف من گوش كنند و بر صندليهاي خود بنشينند. زماني كه مطهري بار ديگر نطق خود را ادامه داد مخالفان از طرف چپ تريبون وارد شدند و خواستند نطق مطهري را پاره كنند كه او دفاع كرد و اجازه نداد. اما نمايندگاني كه موفق نشده بودند موجي او را به سمت در خروجي صحن هل داده و او بر زمين افتاد و به خاطر فشارها دستهايش زخمي شد. البته ما تلاش زيادي كرديم كه او بر زمين نيفتد، اما فشار نمايندگان بسيار زياد بود. درنهايت مطهري را از صحن بيرون برديم و كمي آب خورد و آرام شد و شرايط صحن هم به حالت آرام برگشت. » در لابيهاي مجلس و بعد از پايان صحن علني، زمزمه شكايت از مطهري و حتي حمله دوباره به اعتبارنامه او بالا گرفته بود. ديروز براي مجلسيها يكشنبهيي بود كه تا مدتها درباره آن حرف ميزنند. حتي بعد از اين مجلس.
خبرهاي متناقض از تجمع مقابل خانه مطهري
عصر روز گذشته درست در ساعاتي كه خبرها هنوز حول محور جلسه علني مجلس و واكنشها به نطق مطهري ميگشت، خبرهاي جديد و متعددي از تجمع آمد. خبر ابتدايي از تجمعي آمد كه حدود ٣٠ تا ٤٠ نفر از مخالفان علي مطهري مقابل منزل او در خيابان شريعتي تهران ترتيب داده بودند؛ مخالفاني كه با سر دادن شعارهاي اعتراضي نشان دادند كه نظر مساعدي نسبت به نطق علي مطهري ندارند. همين ٤٠ نفر نيز با دخالت ماموران انتظامي پراكنده شدند.
-------------------------------
ناصر قوامي
حركتي دور از شأن مجلس اسلامي
وقوع درگيري در مجالس قانونگذاري يك امر كمي متداول شده است اما اين اتفاق امري متداول در كشورهاي پيشرفته و متمدن نيست به ويژه در كشور ما كه ادعاي ارزشي بودن داريم و داراي يك مجلس اسلامي هستيم آنچنان پذيرفتهشده نيست. در كشوري مثل ما بايد به اخلاقيات مقيد باشيم وقوع چنين حركاتي در مجالس اسلامي نه تنها دور از ارزشهاي اسلامي است بلكه به هيچ عنوان قابل قبول نيست. اسلام داراي منطقي است كه توصيه ميكند ابتدا حرفها شنيده شود و بهترين آنها انتخاب شود.
افراد ميتوانند با سخنرانيهاي خودشان نظر مخالف خود را با نمايندگان ديگر نشان دهند اما حمله كردن به هيچ عنوان سازگار با اسلام و ارزشهاي اخلاقي نمايندگي نيست. نمايندگان وابسته به اصولگرايان تندرو متاسفانه در اين روزها خودشان را داراي يك پشتيبان محكم و فولادي ميدانند كه با تكيه بر آن هرگونه رفتاري كه دوست دارند با مخالفان خود انجام ميدهند. عدهيي هستند كه ميدانند با آنان هيچ برخوردي صورت نميگيرد و با تكيه بر همين اطمينان دست به چنين اقداماتي ميزنند. من فكر ميكنم هيچكس نپسندد كه يك نماينده مجلس در مقابل نطق يك نماينده ديگر به جاي توسل به منطق و گفتوگو به ضرب و جرح و تهاجم متوسل شود.
-------------------------------
جلال جلاليزاده
نمايندگان منطقي برخورد كنند
برخوردي كه روز گذشته در مجلس شوراي اسلامي با علي مطهري نماينده مردم صورت گرفت يك برخورد كاملا متناقض با گفتههاي حضرت امام (ره) بوده است. حضرت امام تاكيد كردهاند كه مجلس عصاره فضايل ملت هست. بدون شك كار شخص فاضل برخورد فيزيكي نيست. مجلس همواره در انديشه ما محلي براي تضارب آرا و انديشهها در نظر گرفته شده است و نمايندگان بايد به عنوان چكيده انديشههاي ملت رفتار كنند نه اينكه با عدم تحمل و نداشتن منطق به استفاده از خشونت متوسل شوند.
نمايندگان ملت در مجلس شوراي اسلامي بايد سعهصدر بيشتري داشته باشند و براي پاسخگويي به مخالفان خود به برخورد فيزيكي متوسل نشوند، ما شاهد هستيم كه در اين روزها در مجلس شوراي اسلامي تحمل كم شده است و مخالفان عدهيي از افراد نميتوانند اظهارات خود را مطرح كنند اما اين افراد بايد به جاي آنكه به برخورد فيزيكي فكر كنند به يك برخورد منطقي آن هم با زبان فكر كنند نه اينكه ما شاهد چنين رفتارهايي در مجلس شوراي اسلامي باشيم كه كاملا برخلاف ارزشهاي ديني و اخلاقي است. از جنبه بيروني نيز آنچنان جلوه خوبي براي كشوري كه تا اين اندازه خود را مقيد به ارزشها ميداند نخواهد داشت.
-------------------------------
كار مطهري تكرار شود، دوباره برخورد ميكنيم
مهدي موسوينژاد از نخستين نمايندگاني بود كه براي اعتراض به علي مطهري خودش را به او رساند. از نخستين نمايندگاني كه صداي اعتراضش در صحن ديروز مجلس پيچيد. او بعد از جلسه ديروز در گفتوگويي به «اعتماد» گفت كه اگر باز همچنين حرفهايي زده شود چنين واكنشهايي در پي خواهد داشت. حرفهايي كه معتقد است مطهري براي «شهرت» روي آنها تاكيد ميكند. حالا اين شهرت با اين همه دردسر به چه درد مطهري ميخورد را فقط خدا ميداند. مهديموسوينژاد ميگويد خودش و همفكرانش نميتوانند براي پاسخ به مطهري منتظر تذكر باشند و وقت بگذرانند. او حتي گاهي در سخنانش نماينده تهران و همكارش در مجلس را با منافقين هم مقايسه ميكند.
شما به عنوان يكي از نمايندگان معترض به نطق آقاي مطهري، چرا اجازه نداديد صحبتهاي ايشان تمام شود و بعد از آن پاسخ او را به زعم خودتان بدهيد؟
يك نفر و چند نفر معترض نبودند. تقريبا همه نمايندگان معترض بودند.
به هر حال شما يكي از آن جمع بوديد. در جريان نطق ايشان اختلال ايجاد شد و حالا برخي از شكايت از آقاي مطهري سخن ميگويند.
شكايت را بايد دستگاههاي نظارتي و قضايي انجام دهند. اين كار مجلس نيست. به هر حال مجلس مكاني است كه براي آن خون زيادي ريخته شده است تا نخبگان و نمايندگان مردم بتوانند بيايند اينجا و تصميمگيري كنند. برخورد قضايي به عمده ما نيست. اعتراض ما به آقاي مطهري هم بر اين است كه به هر حال وقتي ايشان ميخواستند نماينده شوند آنجا تعهد دادند كه به قانون اساسي كشور و ولايت فقيه التزام عملي دارند.
خب همين قانون اساسي تصريح دارد كه نماينده در اظهارنظر خود آزاد است.
اين بايد مبتني بر قانون است، نه مخالفت با نظام و قانون.
چرا نمايندگان معترض به آقاي مطهري اجازه ندادند آقاي مطهري حرفش را بزند و بعد از آن در فضايي آرام آنها هم اعتراض كنند و تذكر بدهند؟
ايشان حرفش را زد.
اما با مشكل فراوان و قطع مكرر سخنانش. اگر هم ايستادگي نميكرد كه معترضان نطقش را نيمهتمام ميگذاشتند.
اتفاقا آنجا يكي از مسائلي كه بود اين بود كه هيات رييسه بيش از نمايندگان معترض به ايشان وقت داد.
آن زمان نطق، حق آقاي مطهري بود.
الان هم هر نمايندهيي كه نطق ميكند، اگر كسي معترض يا مخالف آن باشد، حرفشان را ميزنند. طبيعي است اگر ايشان حق نطق داشته باشد، ما هم آزاد هستيم كه اعتراض كنيم.
اما اعتراضها براي پايان دادن به نطق بود، يعني گرفتن همين حق قانوني از آقاي مطهري.
نمايندگان اعتراض داشتند. ايشان حرفشان را زد و نمايندگان هم حق اعتراض دارند. كجا گفته شده وقتي كسي حرفي زد، نماينده حق اعتراض ندارد؟
بر سر اين است كه كمكم اعتراضات داشت به برخورد فيزيكي كشيده ميشد.
نه. كسي با ايشان كاري نداشت. اصلا چنين چيزي نبود. اتفاقا يك بار آقاي اكبريان رفت كه ايشان را آرام كند و نصيحت كند كه اين نطق به مصلحت نيست، ايشان اتفاقا با آقاي اكبريان برخورد فيزيكي كرد. يا با آقاي فتحالله حسيني برخورد فيزيكي كرد. اتفاقا اين بندگان خدا سكوت كردند و چيزي نگفتند.
شما كه بالا رفتيد ميخواستيد چه چيزي به آقاي مطهري بگوييد؟ ميخواستيد جلوي نطق را بگيريد؟
ميخواستم جلوي اين نوع موضعگيري را بگيرم. آقاي مطهري فكر ميكند كه صحبتهايش صحبتهاي درستي است. در صورتي كه اشتباه ميكند.
خب همه فكر ميكنند كه صحبتهايشان درست است. شما خودتان وقتي حرفي ميزنيد فكر ميكنيد اشتباه ميگوييد؟
به هر حال وقتي كه جايي دارد نسبت به نظام جمهوري اسلامي، نسبت به ولايت، نسبت به چارچوب قانوني كشور تعرض ميشود و گفتههاي بيبيسي و رسانههاي بيگانه و منافقين و اسراييل در يك مجلسي كه با بيتالمال اداره ميشود، مطرح ميشود، معلوم است كه ما برنميتابيم. ما بايد از حقوق ملت دفاع كنيم. تريبون مجلس براي دفاع از حقوق ملت است نه براي دفاع از موضعگيريها و مواضع سياسي امريكا و اسراييل و منافقين. ما اين صحبتها را داريم از زبان آنها ميشنويم. قطعا مجلس جاي اين صحبتها نيست. شما ميپسنديد مواضع كساني كه دستشان به خون جوانان ما آغشته است از زبان يك نماينده مجلس طرح شود؟
اما آقاي مطهري داشت فقط يك ايراد قانوني را كه به نظر خودش آمده بود مطرح ميكرد. اين چه ربطي به مواضع اسراييل دارد؟
كجايش ايراد قانوني بود؟ اينكه درباره روز ٩ دي تلويحا به عنوان يومالشيطان ياد كنيد ايراد قانوني است؟ اينكه بيايند تفرقهافكني كنند، اينكه بيايند و بر تصميم نظام كه بارها راجع به آن توضيح داده شده و نامه دادهاند، شك ايجاد كنند آيا مصلحت نظام است؟
اما سوال اصلي چيز ديگري است.
نه شما جواب من را ندادهايد.
به هر حال هر ايثاري هم براي شكلگيري مجلس انجام شده براي اين بوده كه مجلسي آزاد شكل بگيرد. براي اين بوده نه تنها نماينده، بلكه شهروند عادي هم بتواند آزادانه حرف بزند. من كاري به درستي يا نادرستي حرف آقاي مطهري ندارم. آقاي مطهري وقتي در مقام نماينده نميتوانند حرف بزنند چه توقعي براي وضعيت ديگران است. به هر حال ايشان ميخواهد استنباط خود را عنوان كند. آيا قسمتي از اين خون شهدا براي آزادي مردم فدا نشده است؟
آقاي مطهري كه با بيانيهها و نامهها و سخنراني در دانشگاهها به راحتي حرف خود را ميزنند. اين آزادي بيان نيست؟ اين چه چيزي است؟ پس آقاي مطهري آزادي بيان داشته است. ما در نظام جمهوري اسلامي قاعدهيي داريم به عنوان ولايت فقيه. بعد ايشان درباره يك موضوعي حكمي ميدهند يا قاعدهيي تعريف ميفرمايند. اين ديگر كفايت ميكند. آيا اگر در تضاد با آن عمل كنيم اين مبتني بر ولايت فقيه است؟ اين سوال من از شمايي است كه در جمهوري اسلامي با آرامش و آزادي كامل زندگي ميكنيد. آقاي مطهري تمام حرفهايش را زده و دستگاههاي متولي جوابهايشان را دادهاند و خود مقام معظم رهبري در ديدار با فرزندان شهدا جواب ايشان را داده است. اما وقتي ايشان با ولي فقيه و مسوولان نظام لجاجت ميكند، به اين چه ميگوييد؟ به اين بايد گفت عناد يا آزادي بيان؟
حالا يك سوال پيش ميآيد. منتقدين و مخالفان توافق ژنو و مذاكرات هستهيي بارها و بارها آمدند برنامه برگزار كردند و بارها از تريبون مجلس مواضعي تكرار كردند و حتي دولت را به خيانت و وطن فروشي متهم كردند.
انتقاد كردند ديگر. اشكالي ندارد.
رهبري بارها تاكيد كردهاند كه تيم مذاكرهكننده مورد اعتماد است و خطوط قرمز نظام در مذاكرات حفظ ميشود. حالا با اين تاكيدات اگر كسي بيايد و مثلا در نطق آقاي كريمي قدوسي چنين رفتارهايي انجام دهد شما چه قضاوتي خواهيد كرد؟
اتفاقا در بحث مذاكرات خود حضرت آقا فرمودند كه خوشبين نيستند و اعتمادي به طرف مقابل ندارند.
بحث خوشبيني نيست، بحث متهم كردن دولت به عقبنشيني است.
ما چنين نميگوييم كه دولت دارد خيانت ميكند و اگر كسي بگويد غلط است. من هم نبايد پاسخ ديگران را بدهم، خودشان پاسخ دهند. ما نقد بر شيوه مذاكره داريم و ميگوييم چرا در مذاكرات رعايت حقوق هستهيي ما نميشود. اما معناي اعتماد به تيم هستهيي اين نيست كه آنها اشتباه نميكنند. ما اين همه مسوول داريم، معنايش اين است كه آنها اشتباه نميكنند؟ اين انتقاد در سلايق است. همه در اصول توافق دارند و آن را قبول دارند. آقا فرمودهاند كه مذاكرات را قبول دارند و ما هم ميگوييم قبول داريم. اما وقتي حضرت آقا چيزي ميفرمايند ما نميتوانيم بگوييم نه. حضرت آقا درباره سران فتنه گفتهاند كه به اينها ترحم شده و اگر مجازات شوند شما حكم آنها را تحمل نميكنيد. بعد آقاي مطهري ميگويد كه من حرف رهبري را قبول ندارم و اين لجاجت است. اگر حضرت آقا اين جواب را به هر كس ديگري هم داده بودند طبيعتا ما همين رفتار را ميكرديم. ولايت از اصول ماست. وقتي ولي فقيه حكمي دادهاند ديگر روي آن حرفي نيست. مثل پذيرفتن قطعنامه، وقتي حضرت امام(ره) قطعنامه را پذيرفتند ديگر حكم بود و همه بايد ميپذيرفتند.
اما همين الان خيليها همان قطعنامه را به چيزهاي ديگري نسبت ميدهند.
آن موضوع ديگري است. ولايتمداري يعني تمكين راي رهبري. بايد تبعيت باشد و تبعيت اين نيست كه هر جايي من خواستم و اين خواسته مطابق فرمان رهبري بود به آن عمل كنم و جايي كه نبود آنجا ديگر هيچ. اين ديگر ولايتمداري نيست.
اصولگرايان همواره از بازتاب منفي برخي اخبار به عنوان سياهنمايي و خوراك تهيه كردن براي بيگانگان ياد ميكنند. آيا فكر نميكنيد كه اتفاق امروز و واكنش تند نمايندگان به آقاي مطهري هم مصداق همين باشد؟
من از آقاي مطهري سوال كردم كه فكر ميكنيد اينجوري شما مشهور ميشويد؟ يا باعث ميشود كه قهرمان شويد؟ ايشان گفت بله، اتفاقا آدم از همين راه بهتر مشهور ميشود. منطق آقاي علي مطهري اين است. اصلا با فردي كه چنين منطقي دارد ميشود حرف زد؟
يعني فكر ميكنيد فردي مثل علي مطهري دنبال شهرت باشد؟ آخر شهرت به چه درد علي مطهري ميخورد؟
اين چيزي بود كه خودش گفت. بيايد و تكذيب كند. گفتم اگر كسي شهرتش زياد شود، خداوند از راه صداقت اين كار را ميكند. گفتم اتفاقا از اين مسير آدم ذليل ميشود. اما ايشان گفت نه، اتفاقا راه شهرت همين است.
بحث بر سر اين است كه اگر گذاشته بوديد آقاي مطهري حرفش را بزند، آيا بازتاب بهتري نداشت؟ چون به هر حال اين مواضعي است كه ايشان بارها تكرار كرده است و چيز جديدي نيست. حمله به ايشان وقتي در رسانهها برجسته ميشود آيا به زعم خود شما خوراك تهيه كردن براي رسانهها و سياهنمايي نميشود؟
حملهيي در كار نبوده، اعتراض بوده كه خيلي هم طبيعي است. نميتوان گفت كساني كه درد دين و نظام و انقلاب دارند، وقتي جايي بر آنها تكليف ميشود و عليه نظام و ولايت حرفي زده شد، اينها ساكت باشند و چيزي نگويند. حالا من يك سوال از شما دارم. شما متاهل هستيد يا مجرد؟
متاهل.
شما فرض كنيد با خانمتان در خيابان ميرويد يك كسي هم ميآيد جلوي شما را ميگيرد و به گوش خانمتان سيلي ميزند. شما ميگوييد كه صبر كن تا بعدا من تذكر بدهم يا همانجا ميزنيد توي گوش طرف مقابل؟
من طبق قانون ميروم از آن فرد شكايت ميكنم و از راه قانون مساله را پيگيري ميكنم.
يعني هيچ كاري نميكنيد؟
نه. شايد آن فرد ديوانه باشد. بعد هم قانون براي اين است كه هر كس هر طور خواست رفتار نكند و نظم حفظ شود. غير از اين باشد كه سنگ روي سنگ نميماند.
آهان. حالا شما يك مقدار بيخيال هستيد من نميدانم. اما ما اينطور نيستيم. من اگر در خيابان كسي كوچكترين تعرضي به خانمم بكند، صبر نميكنم. من همانجا دفاع ميكنم. در قانون هم دفاع مشروع داريم. حالا شما يك چيز ديگري هستيد من نميدانم. رفتار در برابر اين موضوع هم براي ما همينطور است. وقتي به اعتقادات و آرمانهاي من تعرضي صورت ميگيرد بايد سريع اعتراض كنم. من آنجا نيستم كه بنشينم و تماشا كنم. اين سيلي زدن به صورت نظام و انقلاب است. مثل اين است كه شما بگوييد چرا با منافقين مشكل داريم؟ چرا با سلطنتطلبان مشكل داريم؟
آقاي مطهري را شما آيا با اين جريانها يكي ميدانيد؟ فكر نميكنيد قياس درستي نيست؟
وقتي كسي با مباني نظام مقابله كرد و راه لجاجت در پيش گرفت، اين ديگر قابل تحمل نيست. حالا علي مطهري يا هر كس ديگر. ما منتظر ننشستهايم كه ديگران چه ميگويند. قطعا اگر باز همچنين موقعيتي پيش بيايد همينطور انتقاد ميكنيم و همين واكنش را نشان خواهيم داد.
برش
وقتي كسي با مباني نظام مقابله كرد و راه لجاجت در پيش گرفت، اين ديگر قابل تحمل نيست. حالا علي مطهري يا هر كس ديگر. ما منتظر ننشستهايم كه ديگران چه ميگويند. قطعا اگر باز هم چنين موقعيتي پيش بيايد همينطور انتقاد ميكنيم و همين واكنش را نشان خواهيم داد.
اخبار سیاسی - اعتماد