آخرین اخبار سیاسی

اخبار،اخبار جدید،اخبار روز

حملات مستقیم اسرائیل و ایران به یکدیگر، پایان یافته| اسرائیل از موشک‌های دوربرد استفاده کرد

در پی پرواز چند شی ناشناس در اطراف پایگاه شکاری اصفهان و فعال‌شدن پدافند هوایی در بامداد جمعه سی ان ان از قول یک منبع اطلاعاتی منطقه‌ای…

کوچک‌زاده، پروژه کودتای بنفش را نقش بر آب کرد



اخبار,اخبار سیاسی ,پروژه کودتای بنفش

 

اخبار سیاسی - کوچک‌زاده، پروژه کودتای بنفش را نقش بر آب کرد

روزنامه قانون در صفحه طنز خود هر روز مطلبی طنز تحت عنوان «روزنوشته های رییس جمهور» منتشر می کند. مطلب زیر در شماره روز 5شنبه این روزنامه منتشر شده است.

20 اسفند 1392؛
ساعت 10:11 صبح
صبح با مشاوران و معاونان خودم جلسه گذاشتم تا روزهای پایانی سال یک جمع‌بندی کلی از سال 92 داشته باشیم. ترکان رسیده بود و داشتیم گپ می‌زدیم. حسام آشنا وارد شد.

 

تا خواست بنشیند، سریع‌القلم در حالی که خوش‌تیپ کرده بود و کراوات زده بود، وارد اتاق شد. حسام آشنا نگاهش کرد و با لبخند گفت: «چطوری معلوم‌الحال؟» سریع‌القلم خندید و گفت: «خوبِ خوب. تو چطوری مجهول‌الهویه؟ کراواتم قشنگه؟» آشنا قهقهه زد و جواب داد: «ای معاند خوش‌تیپ! آدم معاند هم می‌شه، لااقل یه معاند خوش‌تیپ باشه. من چی؟ یقه دیپلماتم قشنگه؟» سریع‌القلم چشمک زد و گفت: «قشنگه، ولی اسمش دیپلمات نیست.»

 

در همین لحظه مسعود نیلی وارد اتاق شد و گفت: «سازشکارا چطورن؟» آشنا و سریع‌القلم بلند گفتند: «خوووووبییییم اقتصاددان وابسته!» آشنا پرسید: «اون مزدور کجاست؟ نمیاد؟» نیلی جواب داد: «گفت توی راهم، می‌رسم.» ناگهان آقای یونسی از در درآمد و ما همه از خود به در شدیم. منتظر بودم به او هم لقبی بدهند، ولی هیچ کس چیزی نگفت.

 

تعجب کردم و پرسیدم: «چرا به یونسی چیزی نگفتید؟!» ترکان گفت: «هنوز با ایشون شوخی نداریم. کم کم باید یخ‌مون باز شه. طول می‌کشه.» همه یکی یکی رسیدند و هرکس حرفی زد. آخرین نفر هم محمدعلی نجفی بود که رسید. تا وارد اتاق شد بلند گفت: «مخلص همه داشی‌ها و آبجیا! خراب همه بامراما! لیبرالا، خودفروخته‌ها!کوچیکه همه کوردلای نفوذی توی دولت! نوکر همه عناصر مجهول معلوم‌الحال!» از تعجب داشتم شاخ درمی‌آوردم. از مجید انصاری پرسیدم: «من خوابم مجید؟» انصاری گفت: «نه دکتر! بیدارید. بعضی از رسانه‌ها دوباره شروع کردن برچسب‌زنی و لقب دادن به ماها. داریم تمرین می‌کنیم که عادت کنیم و جنبه دولت رو بالا ببریم.»

ساعت 16:16 بعدازظهر

اکثر وزرا و معاونان و مشاوران جمع بودند. داشتیم صحبت می‌کردیم که آقای علوی در نزده پرید توی اتاق. رنگش مثل گچ سفید شده بود. نفس نفس می‌زد و صدایش در نمی‌آمد. پرسیدم: «چی شده پسر؟ چرا این شکلی شدی تو؟» گفت: «کو... کوچــ... کو... کود...» یک لیوان آب به او دادیم که آرام‌تر شود. گفت: «کوچک‌زاده فهمید داریم کودتا می‌کنیم!» همه مو به تنشان سیخ شد. اسحاق گفت: «بی‌خیال! ما خیلی تمیز عمل کردیم. بلوف زده چیزی نمی‌دونه.»

 

علوی جواب داد: «نه به جان خودم! توی جلسه مجلس بودیم. یهو بلند شد داد زد: به خدا توی این کشور کودتا شده و رفت بیرون. هی داد می‌زد و می‌گفت. همه رو هم می‌دونست. اسم هاشمی رو هم آورد.» همه وا رفتند. ترسیده بودیم. داد زدم: «وضعیت قرمز! همه سر جای خودشون مستقر شن.» نهاوندیان دکمه زیر میزش را فشار داد.

 

در یک چشم به هم زدن پوشش داخلی ساختمان پاستور تغییر کرد. دیوارها باز شدند و اتاق پر از جوانان جاسوسی شد که پشت کامپیوتر کد می‌زدند و دیتاهای لازم را رد و بدل می‌کردند. با استرس و عصبانیت گفتم: «مجید انصاری! سریعا این پیغامی که می‌گم رو از لاین 7 خطوط ارتباطی بفرست برای آقای خاتمی. بگو به سوروس خبر بده که دست نگه داره، ممکنه جلسات صبحانه سه‌شنبه لو رفته باشه. اسحاق! به آقای هاشمی هم خبر بده که سریعا به پادشاه عربستان بگه لاین بانکی احتمالا تحت نظره. به هیچ وجه این ماه پول نفرسته.»

 

جواد گفت: «می‌خواید یه استاتوس بذارم علیه اتحادیه اروپا؟ می‌خواید ریش‌ام‌رو بلندتر کنم؟» گفتم: «هیچی نگو! این ایده دیپلماسی عمومی تو آخر کار دستمون داد!» نهاوندیان گفت: «یعنی کی لو داده؟» نعمت‌زاده از سروصداها بیدار شد و گفت: «چی شده فرزندانم؟ چرا شلوغ می‌کنید؟» زنگنه گفت: «چیزی نیست پدرجان. شما بخواب.» همه دور هم جمع شدیم. عهد بستیم که کسی رفیق نیمه‌راه نشود. تا آخر با هم بمانیم.

 

حتی تا پای اعدام. قول گرفتم که رحمانی فضلی و پورمحمدی چیزی نفهمند. چون به هرحال اصولگرا هستند و اهل خیانت به کشور نیستند. هرچقدر هم رودربایستی کنند، باز ممکن است دلشان طاقت نیاورد و دست ما را رو کنند. همه قول دادند و ناگهان سرها به سمت آشنا چرخید. بغض کرد و گفت: «چرا اینطوری نگاه می‌کنید؟» گفتم: «حسام! تو دست به تکذیبت خوبه! به خدا اگه لو بره و تکذیب کنی بگی با ما نبودی من می‌دونم و تو!»
وقایع‌نگار 20 اسفند 1392:
1. بازار برچسب‌زنی‌ها و لقب‌دهی‌ها دوباره در رسانه‌ها داغ شده است.
2. کوچک‌زاده: «به خدا در این کشور کودتا شده!»
اخبار سیاسی - قانون

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------