باوركنيد! روحاني مظلومتر است
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
باوركنيد! روحاني مظلومتر است
رئيسجمهور است چون بر روي برگه اكثر رايدهندگان در 24 خرداد سال 92 نام او نوشته شده بود. رئيسجمهور است چون آنچه در طي سالها بر كرسيهاي مختلف انجام داده بود به مذاق ملت خوش آمده بود، او رئيسجمهور است چون گفت نخستين مسالهاي كه پيگيري خواهد كرد خواست مردم است، او رئيسجمهور است چون چرخيدن زندگي مردم را مثال چرخش سانتريفيوژها دانست.
رئيسجمهور است چون از اعتقاد دارد دوره رفتارهاي امنيتي تمام شده و باید فضایی آرام فراهم کرد. او رئيسجمهور است و اوست كه امروز در تيررس پيكان هجمه مخالفان و تندروهاست؛ چون اوست كه با مردم با زبان آنها سخن ميگويد. او مظلوم است چون نه هر 9 روز يك مشكل، بلكه هر روز با يك هجمه مواجه است!
خاتمي مظلوم بود
بسياري دكتر حسن روحاني را با سيدمحمد خاتمي مقايسه ميكنند و باز هم ميگويند خاتمي از او مظلومتر بود اما بايد براي بيان واقعيت و عمق مظلوميت روحاني نگاهي گذرا به آن سالها و یکسال و اندی گذشته داشت. سيدمحمدخاتمي زماني به پاستور رفت كه تحولي در انتخاب بالاترين مقام اجرايي كشور قرار بود رخ دهد يعني مثل همیشه پيش از برگزاري انتخابات راي مردم مشخص نبود و فردي كانديدا شده بود كه تا پيش از آن چهرهای شناختهشده براي تصدي كرسي رياستجمهوري نداشت. به نوعي ميتوان سال76 را آغاز انتخابات مدرن ناميد. اين تغيير به مذاق برخي خوش نيامد به ويژه اينكه تصور نمیکردند خاتمي بتواند راي اكثريت را كسب كند. خاتمي كابينه خود را به مجلسي معرفي كرد كه رئيس آن رقيب انتخاباتياش بود؛ تمام اعضاي معرفي شده توانستند راي اعتماد كسب كرده و فعاليت خود را در موعد مقرر آغاز كنند.
در آن سالها مشخص بود جرياني در مسير فعاليت دولت خاتمي كه كمي بعد به دولت اصلاحات معروف شد، سنگاندازي ميكند كه انتظار تغيير رويكردها را نداشت و با شعارهايي كه خاتمي در زمان انتخابات و پس از آن مطرح كرد، احساس نزدیکی نمیکرد. در آن زمان بيشتر هجمهها به دولت از سوي اين طيف بود و چالش ميان دولت و مجلس هم به نحوي بود كه طبق قانون مواردي مطرح و از آن طريق پيگيري ميشد. در دولت اصلاحات دو وزير كشور و ارشاد به استيضاح كشانده شدند كه عبدا... نوري به عنوان وزير كشور نتوانست راي اعتماد كسب كند.
اگر خاتمي عنوان ميكرد هر 9 روز براي دولت او يك مشكل آفريده ميشود مشكلسازان او اغلب گروههايي بودند كه به صورت غير رسمي فعاليت ميكردند. خاتمي مظلوم بود چون در دوره جديدي از تحولات سياسي ايران به پاستور رفت و با جمعي طرف بود كه ادبيات او را درك نميكردند. خاتمي دولت هفتم را از فردي تحويل گرفت كه دلسوزي او براي كشور زبانزد خاص و عام است يعني آيتا... هاشميرفسنجاني و همين امر سبب شد كه او نخواهد وقت خود را صرف حل مشكلات دولت قبل كند.
روحاني مظلومتر است
روحاني هم مانند خاتمي از دل راي مردم برخاست. مردم او را مانند خاتمي دوست دارند. روحاني در فضايي بر سر كار آمده كه قواعد دموكراسي تا حدودي براي مردم شناخته شده بود و پيروزي روحاني تحولي جديد در ساختار سياسي كشور پديد نياورد اما كاش اين دولت هم تنها با مشكلات دولت خاتمي در زمينه تندروها مواجه بود!
دولت روحاني با شعار تحقق خواست ملت بر سر كار آمد اما فرزندان هجمهكنندگان به دولت اصلاحات، آنچه از پدران خود آموختند، ورژن پيشرفته عملكرد آنها در دولت اصلاحات بود. نشان اين همسويي تندروانه پدران و پسران، مطرح كردن برابري دولت اعتدال و اصلاحات در آغاز كار دولت يازدهم بود بدين معنا كه از اين برابر نشان دادنها، به نوعي دستور هجمه به پاستورنشينان دولت يازدهم را صادر كردند. نبايد رشد پسران تندروها را ناديده گرفت يعني اگر پدرانشان براي هجمه به دولت اصلاحات بصورت گعدهاي به دور هم جمع ميشدند و تصميمگيري ميكردند اما اينان برنامه های دیگری دارند و اصوليتر برنامهريزي ميكنند. پسران نامهاي جديد براي خود دارند، روزي نام پايداري و روز ديگر نامي ديگر.
اگر در دولت خاتمي پدران تندروها به موضوعي انتقاد داشتند، با صداي بلند، همان را محور هجمه ميكردند و با صداي بلند اعلام ميكردند كه ضرري به كشور نخواهند رساند اما پسران آنها دلواپس ميشوند و بر خلاف پدران توجهي به بازخوردهاي اقداماتشان ندارند. پدران به پسران نياموختهاند تضعيف دولتي كه در حال مذاكره درباره پرونده هستهاي کشور است كه به نوعي مصالح و منافع كشور را تقويت ميكند، بزرگترين ضربه به باورهاي دلسوزان و مردم كشور است.
جوانان دولت اصلاحات كمتر پيش ميآمد كه خود را با منافع ملي درگير كنند اما برگزاري پياپي همايشهاي فرزندان امروز آنها موجي از نگراني را در ميان اقشار مختلف موجب شده است. كليدی که روحاني براي گشودن قفلهای مشکلات آورده بود نتوانست به همه آنها بخورد بنابراین به فکر ساخت كليدهاي بسيار افتاد تا قفل مشكلات پديد آمده در 8 سال گذشته را بگشايد و تازه پس از آن فعاليتهاي رسمي خود را در قالب وعدههايي كه به مردم داده بود، آغاز كند.
دولت روحاني با مجلسي مواجه است كه برخي از آنها، هنوز تصور ميكنند او رقيب كانديداي مورد حمايتشان است پس بايد سعی کنند مانع موفقيتش شوند. عقلاي مجلسي كه خاتمي با آن مواجه بود پس از هر مشكلي در مصاحبههاي خود از تلاش براي كمك به دولت سخن ميگفتند اما برخي نماينده مجلس نهم به دنبال يافتن ايرادي از دولت هستند و آنگاه كه اين ايراد يافت نميشود، خود در نقش سازنده ايراد ظاهر ميشوند و پس از رسيدن به هدف، اشكالي با دست خود در برابر دوربين ميسازند كه زيبنده شأن نمایندگی نيست.
متهم كردن دولتمردان به موضوعاتي كه حتي طرح آن براي افراد عادي شايسته نيست، از دردهاي اين روزهاي سياستمداران ايران است. بیاحترامی به منتخب مردم به چه معناست؟ اگر سطح تحمل و شكيبايي دولت روحاني بالاست آيا شايسته است از اين ويژگي سوءاستفاده شود؟ در دولت خاتمي كدام نماينده به خود جرات بياحترامي ميداد؟
روحاني مظلومتر است. بايد باور داشت كه آنچه روحاني با آن مواجه است در تاريخ دولتداري كشور سابقه ندارد. اظهارنظرهای غیرکارشناسی در برابر افزايش قيمت نان و گوجهفرنگي در برابر سكوت در زمان مدیریت همفکرانشان جاي بسي شگفتي است. روحاني مظلوم است؛ اگر امروز فريادي از اين مظلوميت سر نميدهد چون خود را براي ملت ميداند و آگاه است با هر گلايه او سوهان تندروها به روي آسايش ملت تيزتر کشیده خواهد شد. خاتمي مظلوم بود اما روحاني مظلومتر است. باور كنيد!
اخبار سیاسی - آرمان