مفسد دیروز منتقد امروز!
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 14 تیر 1395 19:12
مجرمان و مختلسین هم به دایره منتقدان دولت حسن روحانی اضافه شدند
مفسد دیروز منتقد امروز!
قطعات پازل انتقاد از حسن روحانی، همواره به گونه ای در کنار هم قرار گرفته اند و با یکدیگر هماهنگ شدهاند که در نهایت تصویر برآمده از این چیدمان، منجر به تخریب و تضعیف چهره دولت یازدهم شده است.
در آغاز، سازندگان این جورچین سیاسیِ ناعادلانه را گروهی از مخالفان دولت تشکیل میدادند که از همان زمان شکل گیری کابینه شمشیر را از رو بستند و دولت را در معرض آماج حملات خود قرار دادند و بعدها در بحبوحه مذاکرات هستهای خود را دلواپس نامیدند.
پس از آن، با همزمانی حصول دستاوردهای دولت تدبیر و امید و افشای ناکارآمدیهای دولتهای نهم و دهم، احمدینژادیها هم به گعده این منتقدین « بی انصاف» پیوستند. در گذر زمان بر تعداد سازندگان پازل انتقادِ مخرب علیه دولت یازدهم افزوده شد به گونه ای که این اواخر مجرمین، مفسدین، مختلسین و به طور کلی هر آن کس که از سیاستهای کارآمد دولت یازدهم متضرر شده نیز به نقد دولت روی آورده است. یکی از این نیروهای جدید منتقد، مفسد اقتصادی دیروز و خود اقتصاددان پندار امروز (!) است که به تازگی دولت روحانی را دولتی «فرصت طلب» نامیده و خواستار عزل و برکناری وزرای اقتصادی کابینه شده است.(!)
مفسد دیروز، خود نظریه پرداز امروز!
مخالفین دولت و دلواپسانی که با تیرهای زهرآگینِ انتقادشان دولت یازدهم را نشانه رفته اند، راه را برای ظهور و بروز کسانی آبو جارو کردهاند که خود زمانی عنوان بزهکار را به دنبال خود یدک میکشیدند و اکنون پساز اتمام دوران محکومیتشان جامه تئوریسنهای سیاسی- اقتصادی را به تن کرده اند. یکی از این مفسدین دیروز و خود اقتصاددان پندار و منتقد امروز، کسی است که تا پیش از تولد بابک زنجانی در دولت محمود احمدینژاد، قطر پرونده فساد اقتصادی اش بر تمامیپروندههای فساد اقتصادی تاریخ کشور، سایه افکنده بود، تا آنکه با میلاد مرد موبور ویولونیست این رکورد او در هم شکست.
همان فردی که در سال 81 و در عنفوان جوانی به اتهام رشوه به مقامات سیاسی و افساد از کانال مقامات سیاسی، ایجاد و تاسیس حدود ۵۰ شرکت مختلف بازرگانی، برداشت ۳۸ میلیارد و ۱۰ میلیون ریال به دفعات مختلف و پرداخت آن به اشخاص و جعل اسناد دستگیر شد و در ابتدا به 27 سال حبس اما در سال 85 به ۱۴ سال زندان، ۱۰ سال تبعید، ۱۰ سال محرومیت از فعالیتهای بازرگانی و تجاری و جریمه نقدی ۱۲۲ میلیون و ۸۴۰ هزار و ۲۰۰ دلاری محکوم شد و در نهایت هم در مهر 94 توانست از زندان اوین رهایی یابد.
نکته جالب توجه آنجایی است که در این سیاهه، یک مورد فرار از زندان هم دیده میشود. حال این فرد این روزها اقدام به انتقاد از سیاستهای دولت روحانی کرده و در شبکه اجتماعی اینستاگرام، به هم دلی و هم زبانی با دلواپسان روی آورده و در پستی اظهار داشته است که: «ناتوانی و ناکارآمدی وزرای اقتصادی دولت فعلی، آنقدر فاحش و آشکار شده که خیل عظیمی ترجیح میدهند، همان دولت حامی مفسدین سرکاربرگردند.»
احتمالا منظور این مجرم سابق، از «خیل عظیم»، جامعهای بوده است که در دولت روحانی تشت رسوایی شان از بام افتاد و یکی یکی یا در پشت میلههای زندان اوین منزل گزیدند یا آنکه بخت یارشان بوده و فعلا پروندههایشان بر روی میزها در حال ورق خوردن است. پس از آنهم به دولت روحانی دستور داده است که: « فورا با عزل وزرای اقتصادی کابینه امید به ترمیم اقتصاد ویران بپردازید و با اخراج فوری و بدون قید و شرط مدیران دولتی زیادهخواه، افتضاح سیاسی فیشهای حقوقی را از دولت محترم پاک فرمایید.»
در پایان هم به یکی از سران اصلاحات که به گفته او به صورت تمام قد از روحانی حمایت کرده است توصیه نموده که: «بیایند و در این مورد آن بزرگوار را برای اصلاح امور متقاعد کنند. متاسفم که مردم عزیز با این جو پیش آمده از دولت روحانی به جای اصلاحطلب به دولت فرصت طلب یاد میکنند!» و بدین ترتیب او هم همانند سایر دلواپسان در حسن ختام نوشتهاش از مردم هزینه کرده است. این وسط اما مشخص نیست چگونه به این تحلیل دست یافته که مردم دولت روحانی را فرصت طلب میخوانند!
انتقاد، فقط برای مطرح شدن!
منتقدین دلواپس دولت حسن روحانی همواره از ایراد انتقادات سازنده بر او پرهیز کردند و هیچ گاه سیاستهای او را به پیش گرفتن انصاف و عدالت نقد نکردند. از نقد برجامیکه توانست علاوه بر جامعه جهانی تحسین سران و بزرگان نظام را به خود جلب کند گرفته تا حمله و تخریب به دولت در ماجرای فیشهای حقوقی که خود دولت از افشای آنها استقبال کرد و به مقابله با آنها پرداخت. آنها همیشه درپی تخریب حسن روحانی بودهاند و برایشان هم اهمیتی نداشته است که در این راه چهکسانی به آنها بپیوندند. از همین روی پازل تخریب حسن روحانی را به گونهای چیدهاند که از هر گوشه و کناری یک نفر پیدا میشود و به تخریب او میپردازد.
همچون این مفسد اقتصادی سابق که از مطالعه متون نگاشته شده توسط او میتوان دریافت که او تنها به دنبال مطرح کردن خود است و هدفی هم جز این ندارد یک بار دولت روحانی را فرصت طلب میخواند دیگر بار هم میگوید که «به زودی کاری خواهم کرد که یکبار دیگر عالم هستی به وجودم افتخار کند. شعبه بانک جهانیام را در کره مریخ به صورت سمبلیک تاسیس میکنم و پرچم بانک را در کنار پرچم کشور عزیزم ایران در مریخ به اهتزاز درمیآورم» و از این راه به ستایش خویشتن خویش میپردازد. بدون آنکه حتی در این نوشتههایش یک نظریه اقتصادی از خود ارائه دهد یا آن که بخواهد بعد از آن فسادهای گسترده، نادم و پشیمان به جبران خسارت بپردازد.
آفتاب یزد