وصيتنامه آيتالله كجاست؟/اگر علت فوت روشن شود شايد جاي وصيتنامه نيز مشخص شود
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : پنج شنبه, 25 آبان 1396 08:08
«هنوز نتوانستهايم وصيتنامه اصلي ايشان را كه خبر داريم نوشته و در جايي گذاشته بود، پيدا كنيم.» اين را ياسر هاشمي در مورد وصيتنامه پدر ميگويد. پدري كه از اثرگذارترين چهرههاي جمهوري اسلامي ايران بوده و حتما خودش نيز به اندازه ديگران ميدانسته وصيتنامهاش چقدر مورد توجه قرار خواهد گرفت. اما وصيتنامهاي در كار نيست. حداقل هنوز و در حالي كه كمتر از يك ماه به سالگرد درگذشت او باقي است، پيدا نشده است. اعضاي خانواده نيز اطلاع دقيقي ندارند. گذشت يازده ماه و پيدا نشدن وصيتنامه حتي بيپرواترين اعضاي خانواده يعني دخترها را نيز محافظهكار كرده است. آنقدر كه فائزه همه حرفهايش در مورد فوت پدر و وصيتنامه او را با قيد «قطعي نميگويم» بيان كند.
مادر خانواده كه در سالهاي اخير هر بار اظهارنظر كرده جنجالآفرين بوده نيز در اين مورد سكوت كرده است. مهدي در زندان است و ياسر تازگيها در اين باره سخن ميگويد. نمونهاش همين مصاحبه اخير با ايسنا كه در آن وجود وصيتنامه را تاييد كرده است. محسن كه حالا رييس شوراي شهر تهران است و به گفته عليزادهطباطبايي، وكيل خانواده مناسبتترين فرد براي اظهارنظر در اين باره است، باز هم با احتياط حرف ميزند. او در پاسخ به «اعتماد» اصرار ميكند كه موضوع را از خود ياسر بپرسيد. همچنين معتقد است كه احتمالا سوءتفاهمي در كار است و برادرش نيز منظورش وجود وصيتنامه جديد و گم شدن آن نبوده است.
ننوشتن وصيتنامه باورپذير نيست
باورش سخت است كه آيتالله هاشميرفسنجاني يعني همان كسي كه رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام را به عهده داشت؛ روزي كه از دنيا برود را تصور نكرده باشد. مگر ميشود كه او حتي براي فرزندان و اعضاي خانواده خود توصيه يا سفارشي نداشته باشد؟ اينها به كنار. مگر ميشود او مثل هر فرد متدين ديگري لازم نداند در مورد ديون و اموال خود چند خط بنويسد! هرچقدر هم كه مرگ ناگهاني و در يك بعدازظهر زمستاني در استخر سراغ او آمده باشد باز هم پذيرفتني نيست كه وصيتنامهاي نوشته نشده باشد چرا كه او در دهه ٧٠ وقتي كه بيست سال جوانتر بود نيز وصيتنامه نوشته است.
همان وصيتنامهاي كه بعد فوت او قرائت شد. دليل ديگري براي اينكه سخت بتوان نوشته نشدن وصيتنامه را باور كرد، اين است آيتالله هاشمي سالهاي سال خاطرات خود را مينوشت. همين نظم و دقت در ثبت وقايع و اتفاقات روز از او چهره سياسي متفاوتي ساخت. اظهارات اخير وكيل خانواده هاشمي نيز ناظر بر همين نكته است. او ضمن تاكيد بر اينكه حتما آقاي هاشمي وصيتنامهاي داشته است، به اعتمادآنلاين ميگويد: «آقاي هاشمي با هوشيارياي كه داشتند قطعا توصيههايي براي مردم داشتهاند. اما من فكر ميكنم وصيتنامه آقاي هاشمي همان خطبه آخر نماز جمعهشان بود. آن، بهترين وصيتنامه بود.»
وي طوري حرف ميزند كه گويا از كل ماجرا خبر دارد و نميخواهد بگويد. عليزاده طباطبايي با خوشبيني به اينكه چيزي گم نميشود، ميگويد: «در اين رابطه آنچه صلاح است گفته شود محسن ميگويد و آنچه محسن نگويد حتما صلاح نيست كه كس ديگري در اين زمينه حرفي بزند.»
آنچه صلاح نيست گفته شود
وكيل خانواده هاشمي در حالي ترجيح ميدهد بدون اجازه موكلان خود سخن نگويد كه اعضاي اين خانواده بارها طي ماههاي گذشته مفقود شدن وصيتنامه را مورد اشاره قرار دادهاند. اول از همه همين محسن هاشمي بود كه در برنامه «حالا خورشيد» از قديمي بودن وصيتنامه گشوده شده سخن گفت و اظهار كرد: «ممكن است وصيتنامه ديگري هم باشد كه هنوز آن را پيدا نكرديم.»
فاطمه هاشمي در اين ماجرا از همه صريحتر سخن گفت. او قبل از همه در مصاحبهاي اعلام كرد كه پدرش سه، چهار سال قبل وصيتنامه خود را به روز كرده است. او حتي گفت «همان موقعي كه پدرم فوت شدند، آقايان آمدند و هرچه بود و نبود را با خودشان برداشتند و بردند.» او خبر مفقود شدن برخي اسناد و مدارك پدر را همان وقت اعلام كرد و هنوز هم سر حرف خود مانده است. نزديك به يك سال است كه فاطمه هاشمي از مدارك گمشده ميگويد و هيچ نهادي پاسخگو نيست.
اين اظهارات دختر هاشمي حتي تكذيب هم نشده است لذا انتظار براي شفاف شدن اين موضوع ادامه داد. همانطور كه انتظار براي رفع ابهامهاي ديگر درباره آيتالله هاشمي ادامه دارد. اين ابهام را نيز فرزندان هاشمي طرح كردهاند. در نتيجه طرح اين ابهامها بود كه بنا شد شوراي عالي امنيت ملي مسوول بررسي دقيق و جامع علت فوت آيتالله شود. اين خبر را نيز فروردين ماه امسال محسن هاشمي داده بود. اكنون هشت ماه گذشته و هنوز خبري از گزارش مورد اشاره نيست. به گفته فرزندان هاشمي اين شورا گزارشخود را به صورت شفاهي به آنها اعلام كرده است اما هنوز اطلاعرساني رسمي و دقيقي در اين باره نشده است.
وصيتنامه كجاست؟
سوال اينجا است كه اگر وصيتنامهاي نوشته شده باشد، غير از خانه كجا ميتوانست باشد. بطور معمول افراد وصيتنامه خود را به دست وكيل يا فرد اميني به امانت ميگذارند تا بعد از مرگ و زماني كه داغ خانواده كمي سرد شد، برايشان بخواند. چنين فردي در زندگي آيتالله هاشمي نبوده است!؟ فردي كه قادر باشد پيش از پلمب دفتر «حاجآقا» در مجمع اسناد و مدارك او را به دست اهلش برساند؟ به نظر نميرسد كه پيدا كردن چنين فردي در زندگي مرحوم هاشمي كار سختي باشد. هر آشناي قديمي كه در قلب او جا داشته باشد ميتواند چنين مسووليتي را به عهده گرفته باشد.
شايد خانواده هاشمي يا نزديكان ديگر او بتوانند فهرستي از افراد با اين مختصات تهيه كنند اما وصيتنامه پيش هيچكدام نيست. همين موضوع نيز ثابت ميكند كه وصيتنامه گم شده است زيرا اصلا منطقي نيست اگر تصور كنيم مرحوم هاشمي وصيتنامه خود را جايي گذاشته يا به فردي داده باشد كه اينقدر از ذهن خانواده و نزديكان هاشمي دور باشد. از خانواده و نزديكان كه بگذريم، به جستوجوهاي نهادهاي حاكميتي ميرسيم. مگر ميشود كه آنها از پس پيدا كردن يك وصيتنامه برنيايند؟! اصلا اگر قرار بود محل وصيتنامه اينقدر محرمانه باشد كه پيدا نشود، چرا نوشته شد؟!
اهميت سياسي وصيتنامه
احتمالا گم شدن هيچ وصيتنامه ديگري اينقدر جاروجنجال به پا نميكند. چراكه هيچكس آيتالله هاشمي نيست. نقش و جايگاه او در تاريخ جمهوري اسلامي سبب ميشود كه همه بخواهند بدانند در سالها و شايد ماههاي آخر عمر خود به چه فكر ميكرده و نگران چه مسائلي بوده است. اين وصيتنامه قطعا سياسي است و سير تغييرات آيتالله هاشمي بر اهميت آن ميافزايد. وصيتنامه او در حقيقت فصل آخر از كتاب خاطراتش است و يك سند مهم در تاريخ معاصر كشور به حساب ميآيد.
اين سند مهم اكنون معلوم نيست كجا و در دست چه كسي است. خانواده هاشمي از فاطمه كه بيپروا سخن ميگويد گرفته تا محسن كه به گفته عليزادهطباطبايي صلاح نميداند هر حرفي بزند، هر يك به نحوي تاييد ميكنند كه وصيتنامهاي در كار است و مشتاقند بدانند در آن چند برگ چه نوشته شده است. اين وصيتنامه حتي اگر پر رمز و راز و حاوي اسرار مهم نظام هم نبوده باشد اكنون با گمشدن يا پيدا نشدن خود، اهميتي دوچندان يافته است.
-------------------
فائزه هاشمي:
اگر علت فوت روشن شود شايد جاي وصيتنامه نيز مشخص شود
خانواده هاشمي از وجود يك وصيتنامه اطمينان خاطر ندارند اما باورشان نيز نميشود كه مرحوم آيتالله هاشمي بعد از آن همه سال خاطره نويسي و درايت به خرج دادن در امور كشور؛ نوشتن وصيتنامه را به تاخير انداخته باشد. آنقدر كه مرگ فرا برسد و وصيتنامهاي در كار نباشد! اين تناقض را آغشته به همان ابهامي ميدانند كه معتقد هستند در مورد علت فوت پدر وجود دارد. فائزه ميگويد اگر وصيتنامهاي در كار باشد احتمالا همان روزهاي اول كه هنوز درگير مراسم عزاداري بوده و فرصت سرزدن به مجمع و جاهاي ديگر را نداشتهاند؛ گم شده است. او اميدوار است كه با روشن شدن علت فوت آيتالله بتوان حدس زد كه وصيتنامه كجاست. او از احتمال پيدا شدن وصيتنامهاي صحبت ميكند كه ممكن است حاوي هيچ راز و رمزي نباشد. دختر آيتالله هاشمي ميگويد: احتمالا كساني كه رفتهاند سراغ وصيتنامه گمان كردهاند كه نكات مبهمي دارد.
خبر تازهاي از وصيتنامه مرحوم هاشمي داريد؟
ما وصيتنامه جديدي پيدا نكردهايم اما خود اين موضوع كه اصلا وصيتنامهاي وجود داشته يا نداشته، محل بحث است. اين اطمينان كامل وجود ندارد كه وصيتنامهاي نوشته شده باشد.
اما آقاي ياسر گفتند كه ما خبر داريم وصيتنامهاي نوشتهاند.
شايد آنها در جريان باشند و من خبر ندارم. من اطلاعات جديد ندارم.
به نظر شما ممكن است كه چنين وصيتنامهاي نوشته نشده باشد؟
اين احتمال ضعيف است. معمولا افرادي كه با عقل و درايت عمل ميكنند وصيتنامه مينويسند. اينكه بابا با آن سن و سال وصيتنامه ننوشته باشد از نظر ما عجيب است. نميتوانم صد درصد بگويم كه حتما وصيتنامه نوشته بود اما فكر ميكنم كه احتمال نوشتن وصيتنامه بيش از احتمال ننوشتن آن است.
مرحوم آيتالله هاشمي فرد اميني داشتند كه اگر وصيتنامه نوشته شده باشد، او با خبر باشد؟
خير. چنين كسي به ذهن ما نميرسد. فكر نميكنم بابا در مورد وصيتنامه فردي امينتر از خانواده و مامان داشته باشند.
چطور ميشود كه هم احتمال نوشته نشدن وصيتنامه عجيب باشد و هم مطئمن باشيد كه اگر وصيتنامهاي نوشته شده بود، خانواده در جريان بودند؟
شايد من در جريان نيستم كه بالاخره وصيتنامهاي نوشته شده يا خير. اما اصل ابهام از اينجا است كه حادثه فوت يكباره اتفاق افتاد. تا مدتي نيز درگير عزاداري بوديم و مساله وصيتنامه را پيگيري نكرديم. منزل در اختيار ما بود و مطلع بوديم كه وصيتنامهاي نيست اما مجمع و جاهاي ديگري كه محل كار بابا بود را نگشتيم. بنابراين وصيتنامه ميتواند در اين فاصله گم شده باشد. به خصوص اگر ابهام در نحوه فوت ايشان را بپذيرم... .
آيا گم شدن وصيتنامه و مبهم بودن علت فوت را در يك راستا ميدانيد؟
به صورت قطعي نميتوانم بگويم اما با توجه به حدسياتي كه در اين خصوص وجود دارد، ميتوان اين دو موضوع را به يكديگر ربط داد. به هر حال ما در مورد علت مرگ نيز به صورت قطعي نميتوانيم اظهارنظر كنيم و همهچيز مبهم و ناشي از حدسيات است.
به نظر شما اگر ابهام در مورد علت مرگ رفع شود، وصيتنامه نيز پيدا خواهد شد؟
پيدا نميشود اما ميتوان فهميد كه كجاست. اگر كسي وصيتنامه را برداشته باشد به ما نميگويد اما شايد بتوان فهميد كه وصيتنامه كجاست. آن وقت ميتوان با قطعيت بيشتري صحبت كرد.
به نظر شما اين وصيتنامه حاوي چه نكاتي بوده است كه موجب شده الان در دسترس نباشد؟
ما نميدانيم كه حتما نكات خاصي در كار بوده است يا خير. ممكن است اين وصيتنامه به موضوع خاصي اشاره نداشته باشد. اگر فرض گم شدن يا برداشته شدن وصيتنامه را پذيريم باز هم ممكن است كه آن افراد فكر كرده باشند وصيتنامه حاوي نكات مهمي بوده است. من اولا نميتوانم با قطعيت بگويم كه وصيتنامهاي نوشته شده است. دوما با قطعيت نميتوانم بگويم كه حتما اسرار و نكات مهمي در آن درج شده است. اما ممكن است عدهاي فكر كردهاند اين وصيتنامه حاوي اسراري است و رفتند سراغ آن. الان هم نميتوانند دوباره وصيتنامه را برگردانند.
ولي گويا آقا ياسر، برادر شما اطلاع بيشتري دارند و گفتهاند كه از نوشته شدن وصيتنامه خبر دارند.
نه، من خبر ندارم. پس بايد آخر هفته كه همديگر را ديديم سوال كنم و ببينم كه موضوع چيست.
اخبار سیاسی - اعتماد