پشت‌پرده‌های یک پلا«کارد»
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
طنز)پشت‌پرده‌های یک پلا«کارد»
* شایسته بهاری- زر، زر.... تلفن زنگ می‌زند؛ الو جفات بیداری!
جفات: بیدارم چه خبرته کله سحر زنگ زدی، کوچولوزاته؟
کوچولوزاته: کوجای؟
جفات: به توچه، مگه من اول صب از تو می‌پرسم کوجای؟
کوچولوزاته: چرا پرت و پلا میگی، پاشو بیا مجلس.
جفات: مجلس چرا؟ مگه امروز جمعه نیست؟
کوچولوزاته: جمعه کجا بود؟ یه شنبه س! بدو بیا داره شروع میشه جلسه!
کات؛ سکانس بعد
جفات باتندروی زیاد خودش را به مجلس می‌رساند و دم در کوچولوزاته را میبیند که با رسانایی و چند نفر دیگر تند تند دارند در لابی مجلس راه می‌روند. جفات هم به آنها می‌پیوندد.
جفات: رسانایی برو از تو کمد اتاق خودت یکی از اون پلاکارتا بردار بیار.
کوچولوزاته که خیس عرق شده است می‌گوید: تو رو خدا بگذار امروز من برم از تو کمدم پلاکارت بیارم.
جفات: مگه امروز سه شنبه نیست؟
رسانایی: آره امروز سه شنبه نیست.
کوچولوزاته: پس چندتا؟
سرانجام تک می‌اندازند و قرعه به نام سه شنبه می‌افتد!
کوچولوزاته: حالا که نوبت من شد پلاکارتمو نشون بدم، کدومو بیارم؟
جفات در حالی که تند تند دارد وارد صحن علنی می‌شود، سرش را از لای در پس می‌کشد و می‌گوید: ها؟
کوچولوزاته سئوالش را تکرار می‌کند و جفات سرش را تکان می‌دهد و می‌گوید: آها!
اخبار سیاسی - ابتکار
