آخرین اخبار سیاسی

اخبار،اخبار جدید،اخبار روز

شنیده شدن صدای انفجار در اصفهان | مقام آمریکایی: از گزارش‌هایی درباره‌ی حمله اسرائیل به داخل ايران مطلع هستیم

برخی منابع محلی از شنیده شدن صدای انفجار در شهر قهجاورستان در شمال غرب اصفهان خبر می‌دهند. فارس نوشت: برخی منابع محلی از شنیده شدن صدای…

نگاه به شرق استراتژي اشتباه احمدي‌نژادبود



اخبار,اخبارسیاسی,احمدي‌نژاد

دولت نمي‌تواند با دست و پاي بسته وارد انتخابات شود.

ابراهيم اصغر‌زاده نامي است كه با ١٣ آبان و ماجراي اشغال سفارت امريكا گره خورده است. حالا در اين روزهايي كه امريكا و كوبا روابط خود را بعد از ٥٤ سال تخاصم از سر گرفته‌اند و سفارتخانه‌هاي‌شان را بازگشايي كرده‌اند و پرچم دو كشور در خاك هر كدام برافراشته شده است، دانشجوي پيرو خط امامي كه روزگاري سفارت امريكا در تهران را به اشغال خود درآورد و انقلاب دوم را رقم زد در حساب شخصي‌اش در توييتر واكنش جالبي به خبر بازگشايي سفارت امريكا در كوبا نشان داد. او عكس خود را در حالي كه در ميان بازوان رهبر انقلاب كوباست منتشر كرد و نوشت: «فيدل كاسترو روزي مرا به خاطر اشغال سفارت امريكا ستود. اينك ربع قرن بعد من او را به خاطر بازگشايي سفارت امريكا مي‌ستايم.»

 

بر اين شدم تا در مورد اين توييت جالب با او گفت‌وگويي داشته باشم اما ابراهيم اصغر‌زاده گفت «من هر آنچه را كه بايد، در توييتر خود گفتم و بهتر مي‌دانم فعلا بيشتر از اين لااقل امروز نداشته باشم.» اما اين تماس باعث شد تا گفت‌وگوي تحليلي در مورد توافق تاريخي وين و تاثيرات آن در منطقه و همچنين سياست داخلي ايران داشته باشم. اصغر‌زاده از مهم‌ترين اشتباه دولت احمدي‌نژاد مي‌گويد و اينكه توافق وين فرصت تاريخي را نصيب ايران كرده است تا از حقوق از دست رفته خود در حوزه‌هاي ديگر دفاع كند. او معتقد است دوران بازي روس‌ها با كارت ايران پايان يافته است و اينك دوران بازي ايران با كارت روس‌ها در برابر غرب فرا رسيده است.

 

اصغر‌زاده با صراحت مي‌گويد اگر روحاني براي مطالبات مردم در عرصه سياست داخلي قدمي برندارد توافق وين تبديل به ضد خود خواهد شد و كارايي خود را از دست خواهد داد. او از انتخابات اسفند ماه و دست و پاي بسته اصلاح‌طلبان، مطبوعات و جامعه مدني و تاثيرات مخربي كه در سياست داخلي خواهند داشت سخن به ميان آورد. شرح كامل گفت‌وگوي «اعتماد» با ابراهيم اصغر‌زاده در ادامه مي‌آيد.

ارزيابي كلي شما از توافق هسته‌اي ميان ايران و كشورهاي ١+٥ چيست و فكر مي‌كنيد اين توافق چه تاثيري بر موقعيت ايران در منطقه خواهد داشت؟
من قبلا هم گفتم توافق وين كه حالا ضميمه قطعنامه معتبر ٢٢٣١ شوراي امنيت شده است مسير ديپلماسي براي ايران و همچنين اروپا را تغيير داد. تا قبل از ٢٣ تيرماه تمام جهان براي محروم كردن ايران از هر گونه حقوق هسته‌اي اجماع داشت و اين اجماع باعث مشكلاتي براي ايران شده بود اما بعد از ٢٣ تيرماه كه جمع‌بندي مذاكرات مورد تاييد طرفين قرار گرفت و به ويژه بعد از تصويب قطعنامه ٢٢٣١ شوراي امنيت سازمان ملل، اجماع جهاني به طور كامل پشت سر اين توافق ديپلماتيك قرار گرفت. تصويري كه امروز از ايران در افكار عمومي جهان ساخته مي‌شود به طور شگفت‌انگيزي متفاوت از گذشته و قبل از ٢٣ تيرماه است.

 

اين فضاي جديد فرصت طلايي را براي ايران ايجاد كرده است كه بتواند موقعيت خودش را در منطقه ارتقا ببخشد و بسياري از حقوق از دست رفته خودش را مطالبه كند. تا قبل از اين، دستگاه ديپلماسي ما در مورد سهم ايران در درياي خزر بسيار منفعلانه عمل كرده بود و به دليل اينكه بتواند حمايت روسيه را در ١+٥ در پرونده هسته‌اي داشته باشد اقدام جدي در مورد حق ايران در درياي خزر از خود نشان نداده بود و بايد بگويم در كمال تاسف اشتباهات احمدي‌نژاد درباره حق و حقوق ايران در درياي خزر در دولت روحاني هم ادامه داشت و اين موضوع مورد بي‌توجهي قرار گرفت و اقدام جدي در مورد آن صورت نگرفت.

 

اما در حال حاضر با به نتيجه رسيدن مذاكرات و بعد از قطعنامه ٢٢٣١ فرصت مغتنمي به دست آمده تا دستگاه ديپلماسي ما مساله رژيم حقوقي درياي خزر و سهم ايران در درياي خزر را به صورت جدي پيگيري كند و آن را به مجامع بين‌المللي بكشاند و افكار عمومي دنيا را متوجه اين مساله كند كه چرا با حقوق ايران در درياي خزر منصفانه برخورد نشده است؟

شما به اشتباهات دولت‌هاي گذشته اشاره كرديد. فكر مي‌كنيد تاثيرگذارترين اشتباه آن دوره در اين حوزه چه بود ؟
دستگاه ديپلماسي ايران در طول دوره دولت احمدي‌نژاد دچار خطاي محاسبه و گاهي اوقات مورد فريب واقع شد به بيان ديگر دستگاه ديپلماسي احمدي‌نژاد را فريب دادند. ابتدا به ايشان گفتند كه پرونده هسته‌اي ايران از آژانس و شوراي حكام به شوراي امنيت سارمان ملل ارجاع نخواهد شد و احمدي‌نژاد اطلاعات غلطي را در اين مورد به مقامات ايراني و دستگاه‌هاي مسوول در ايران منتقل كرد.

 

بعد از ارجاع پرونده هسته‌اي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل احمدي‌نژاد ادعا كرد در شوراي امنيت قطعنامه‌اي عليه ايران صادر نخواهد شد و بعد از صدور قطعنامه‌ها و اينكه چين و روسيه اين قطعنامه‌ها را وتو نكردند، اعلام كرد اين قطعنامه‌ها كاغذپاره هستند اما در پايان دورانش به صرافت افتاد كه اين ورق‌پاره‌ها كشور را دچار مشكلاتي كرده است. در واقع اطلاعاتي كه به احمدي‌نژاد داده شده بود كه پرونده ايران به شوراي امنيت ارجاع پيدا نخواهد كرد، موجب «ندانم‌كاري و سهل‌انگاري» دستگاه ديپلماسي ايران شد و بعد از اينكه از سال ٨٥ تا ٩٠ شش قطعنامه عليه ايران صادر شد دولت احمدي‌نژاد خود را به خواب زد و آنها را ورق‌پاره خواند.

 

متاسفانه همين امر باعث شد تا ايران فرصت‌هاي زيادي را از دست بدهد و مجبور شود براي اينكه پرونده ايران در شوراي امنيت بيشتر تحت فشار قرار نگيرد، امتيازات بيشتري را به روسيه واگذار كند. اما يكي از مهم‌ترين اشتباهات دستگاه ديپلماسي محمود احمدي‌نژاد سياست نگاه به «شرق» بود كه مقابل اصل اساسي انقلاب يعني سياست نه شرقي، نه غربي قرار داشت. احمدي‌نژاد با نگاه به شرق به دنبال ايجاد اتحاد استراتژيك با روسيه، چين و هند بود. دوره‌اي كه روس‌ها با كارت ما بازي مي‌كردند تمام شده است.

از نظر شما اتحاد استراتژيك با اين كشورها عملا انجام شد؟
هيچ كدام از اين كشورها از اين رويكرد ايران استقبال نكردند و به هبچ عنوان حاضر نشدند موقعيت استراتژيك خود در رابطه با غرب را به خاطر ايجاد يك نوع اتحاد راهبردي با ايران به خطر بيندازند. تنها چيري كه از اين سياست حاصل ايران شد، اجناس بنجول چيني، روسي و هندي بود كه به بازارهاي ايران سرازير شد و در پي سياست نگاه به شرق احمدي‌نژاد چيزي جز شش قطعنامه و يك تحريم كمرشكن و انزواي بيشتر در جامعه بين‌المللي نصيب ايران نشد.

 

اينها همان خطاهاي محاسبه‌اي دستگاه ديپلماسي دولت هشت ساله احمدي‌نژاد بود كه پيشتر به آن اشاره كردم. من اميدوارم كه با توجه به اعتماد به نفسي كه دستگاه ديپلماسي ايران پيدا كرده است و با توجه به توان علمي و دانشي كه دستگاه ديپلماسي ما از حقوق بين‌الملل دارد هر چه سريع‌تر موقعيت ديپلماتيك ايران را در ساير حوزه‌ها نيز ترميم كند و از حقوق از دست رفته ايران در ساير حوزه‌ها كه كمتر از حقوق هسته‌اي نسيت دفاع كند كه مهم‌ترينش بحث حق و حقوق ما در رژيم حقوقي درياي خزر است.

 

كشور ما كشوري است كه به خاطر هر وجب خاكش شهيدان زيادي را تقديم كرده است ولي متاسفانه امروز شاهد هستيم كه روس‌ها در كمال ناباوري و بر اساس معاهدات دوجانبه با قزاقستان و آذربايجان و حتي راضي كردن تركمنستان به راحتي سهم ايران در درياي خزر را به زير ١٠ درصد فرستاده‌اند. انفعال ما در مقابل روسيه از اين پس و بعد از اين توافق به هيچ‌وجه قابل قبول نخواهد بود. ما هزينه‌هاي زيادي را در اين سال‌ها به دليل رويكرد ويژه احمدي‌نژاد متحمل شده‌ايم اما از اين پس به دليل تغيير شرايط از موضع برابر با كشورهاي غربي مي‌توانيم با كارت روسيه بازي كنيم. دوره‌اي كه روس‌ها با كارت ما بازي مي‌كردند تمام شده است از اين پس ما هستيم كه در مقابل غربي‌ها با كارت روس‌ها بازي خواهيم كرد.

تا الان از قدم‌هاي دولت بعد از توافق در عرصه سياست خارجي صحبت كرديم. فكر مي‌كنيد تاثير اين توافق در سياست داخلي ايران چه خواهد بود؟ در دوسال گذشته همواره چهره‌هاي اصلاح‌طلب معتقد بودند اولويت بايد پرونده هسته‌اي ايران باشد و پس از آن بايد مطالبات سياست داخلي را از دولت طلب كرد. به عقيده شما زمان اين مطالبات فرا رسيده است و مهم‌ترين قدم دولت پس از توافق در سياست داخلي چه بايد باشد؟
اگر دولت بين دستاوردهاي ديپلماتيك خودش و مطالبات موجود در سياست داخلي تلفيق ايجاد نكند و اگر نتواند جامعه مدني را در ايران تقويت كند همين توافق وين تبديل به ضد خودش خواهد شد. بالاخره توافق وين بايد اجرايي شود و براي اين كار دولت نيازمند زيرساخت‌هايي در افكار عمومي است. بر هيچ‌كس پوشيده نيست كه بخشي از اقتصاد ما در زير زمين است و ما با يك اقتصاد ناكارآمد روبه‌رو هستيم.

 

به زودي بخشي از دارايي‌هاي بلوكه شده ايران در خارج از كشور آزاد و به داخل منتقل خواهد شد. اگر بخشي از اين سرمايه‌ها به دست مافياي اقتصادي برسد بي‌ترديد از آنها عليه دولت استفاده خواهد كرد. اگر دولت روحاني آمادگي لازم را نداشته باشد و براي تقويت جامعه مدني گامي برندارد و همچنان تلاشش بر اين باشد كه به سبك سال‌هاي گذشته به حد كافي در جريان سياست خارجي و ساير مسائل قرار نگيرند و دچار نوعي كم‌اطلاعي و حتي بي اطلاعي نسبت به اين موضوعات شود قطعا برنامه‌هاي دولت حسن روحاني است كه دچار ضعف خواهد شد.

 

تمام دنيا به روشني مي‌داند كه ذخاير طلا و ذخاير ارزي ايران چقدر است، حتي شخص شارلاتاني همچون رضا ضراب در تركيه هم مي‌داند كه ما چه مقدار از ذخاير طلاي خود را به داخل كشور منتقل كرديم. دلالان بين‌المللي اطلاعات‌شان از وضعيت اقتصادي ايران به مراتب بيشتر از بازرگانان شريف و صاحبان صنايع و كارخانه‌ها در داخل كشور است. مردم ما به درستي نمي‌دانند بعد از ورود پول‌هاي بلوكه شده به داخل ايران چه اتفاقي رخ خواهد داد و اين پول‌ها كجا صرف خواهد شد. مردم بايد براي هدايت سرمايه‌هاي‌شان روي چه اطلاعاتي حساب كنند ؟

در حوزه سياست داخلي چطور؟ فكر مي‌كنيد وضعيت افكار عمومي در حوزه سياست داخلي هم مانند اقتصاد است يا با وضعيت ديگري روبه رو هستيم، با توجه به اينكه در پايان امسال با دو انتخابات مهم مجلس شوراي اسلامي و مجلس خبرگان روبه‌رو هستيم؟
در حوزه سياست داخلي هم همين وضعيت برقرار است. دولت روحاني نمي‌تواند چشم و گوش بسته وارد حوزه انتخابات اسفند ماه شود. فراموش نكنيم هر دو انتخابات مجلس شوراي اسلامي و مجلس خبرگان فوق‌العاده مهم هستند. دولت روحاني بايد بداند كه حالا و بعد از اين توافق جامعه جهاني نورافكن‌هاي خودش را بر صندوق‌هاي راي در اسفندماه مي‌تاباند تا ببيند انتخابات ايران از چه درجه‌اي از دموكراتيك و رقابتي بودن برخوردار خواهد بود. بنابراين دولت روحاني بايد بتواند هم به ملت ايران و هم به مردم دنيا نشان دهد كه چون مجري انتخابات است قادر خواهد بود يك انتخابات دموكراتيك و آزاد را برگزار كند.

 

بي‌ترديد چنين انتخاباتي احتياج به مقدماتي دارد. دولت نمي‌تواند با يك اقتصاد فاسد وارد انتخابات شود، دولت نمي‌تواند با دست و پاي بسته اصلاح‌طلبان و همين‌طور مطبوعات و جامعه مدني وارد عرصه انتخابات شود. نمي‌شود عده‌اي در انتخابات از امكانات بسيار محدودي برخوردار باشند و يك عده ديگر تمامي تريبون‌ها را از رسانه ملي تا ساير جاها در اختيار داشته باشند. تبعيض در بحث تاييد صلاحيت‌ها، تبعيض در امكانات اقتصادي و تبعيض در تبليغات انتخابات همگي باعث مي‌شوند كه با يك انتخابات ضعيف روبه‌رو باشيم.

 

دولت روحاني براي اينكه بتواند توافق را به مرحله اجرا برساند و به خوبي اين مسير را طي كند و پيروزي ديپلماتيك خود را با پيروزي در عرصه سياست داخلي تكميل كند بايد بتواند مقدمات يك انتخابات خوب را در ايران فراهم كند و براي اين كار بايد داراي برنامه مشخصي باشد. هم برنامه‌اي براي تقويت جامعه مدني و دادن فضاي مناسب به جريان‌هاي مختلف و فضاي گفت‌وگو و نقد به مطبوعات و هم شفاف سازي اقتصادي. با اين وضعيت اقتصادي نه سرمايه‌گذار خارجي سرمايه‌اش را روانه ايران خواهد كرد و نه دارايي‌هاي بلوكه شده ايران پس از آزادي در اختيار توليد قرار خواهد گرفت. دولت روحاني چه در عرصه اقتصادي و چه در عرصه سياست خارجي بايد داراي برنامه‌هاي مشخص باشد تا بتواند پيروزي ديپلماتيك خودش را در داخل تكميل كند.


 اخبار  سیاسی  -  اعتماد 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------