نشانههاي دلواپسي از شکست در انتخابات
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
يکي از نمايندگان تندروي مجلس ادعا کرده است که اصلاحطلبان خط قرمز شوراي نگهبان هستند که ما درباره بيان اين اظهارات نميتوانيم نيت خواني کنيم و بهتر است خود اين نماينده درباره اظهاراتش توضيح دهد، اما آنچه که ميتوان در اين باره بيان کرد اين است که در عرصه سياسي کشور جريان اصلاحات فراگير و مورد اقبال مردم است و هرگاه فرصت عادلانه فراهم شده، اصلاحطلبان در عرصه انتخابات موفق بودهاند و مردم با رأي خود ، اقبال خود را به اصلاحات ثابت کردهاند همين امر موجب ايجاد نگراني رقباي اصلاحات شده است.
آنها به جاي آنکه رويکرد انتخابات رقابتي و سالم را تبليغ کنند، از محدوديتها ميگويند. اين جهتگيري به دليل موقعيت فعلي اصلاحطلبان در جامعه است و رقباي اصلاحات تلاش ميکنند از زبان نهادهاي حاکميتي نگراني خود را بيان کنند.
من معتقدم توسل به محدوديت به جاي کمک به جريان آزاد انتخابات ميتواند نوعي ترس و نگراني از شکست در انتخابات باشد. انتخابات رياستجمهوري سال 92 نشان داد که جريان اصلاحات در جامعه فراگير است و جامعه اصلاحات را يک جريان قانونمدار، عقل مدار و سازگار با مردمسالاري ودين داري ميدانند. از سويي سوابق اصلاحطلبان در عرصه داخلي و بينالمللي نيز موفق بوده و در مقابل اصولگرايان در اين حوزهها ناکام بودهاند. تجربه دولت نهم و دهم نشان داد که اصولگرايان در عرصه بينالمللي ناکارآمد هستند در حالي که ايده گفتوگوي تمدنها که در دولت اصلاحات مطرح شد با استقبال جامعه جهاني روبرو شد.
در عرصه داخلي نيز دولت اصلاحات بسيار موفقتر از دولت نهمودهم عمل کرد. البته جدا از اين ،جريان اصلاحطلبي نيز در موقعيت خوبي قرار دارد. جريان اصلاحات همگرايي را در حين تکثر ميپذيرد و به همه فرصت بيان انديشههاي اصلاح طلبي را ميدهد و به همگرايي هم توجه ميکند. آنچه در انتخابات 92 رخ داد و موجب پيروزي روحاني شد اين بود که طيفهاي اصلاحات با گرايشهاي مختلف در مورد انتخاب رييس جمهور به همگرايي رسيد و با وجود تکثر، اصلاحات در روش به وحدت رسيد.
اين همگرايي در حين تکثر يک امتياز براي اصلاحات است که همين مدل در انتخابات مجلس هم ميتواند تکرار شود. البته انتخابات مجلس با رياستجمهوري تفاوتهايي دارد. در انتخابات مجلس علاوه بر عامل سياسي عوامل قومي، محلي، طايفهاي، مذهبي در انتخاب مردم موثر هستند و اين عوامل، نقش عامل سياسي را کمتر ميکند.
در مورد عملکرد اصولگرايان نيز بايد گفت که عملکرد آنها در دولتهاي نهمودهم و مجلس هفتم، هشتم موفق نبوده و موجب شده است که در اين سالها جايگاه مجلس نزول کند و اکنون اين جايگاه هم به ارتقا نياز دارد. زيرا کساني که به مجلس رفتهاند در يک فضاي رقابتي، پيروز انتخابات شدهاند بلکه در غياب رقباي خود به مجلس راه يافتهاند. بنابراين چنين مجلسي از استقلال و اراده لازم برخوردار نيست.
اکنون بازسازي جايگاه مجلس بسيار مهم است. عملکرد دولت نهم و دهم در عرصه به ويژه در زمينه اقتصادي هم موفق نبوده و در اين زمينه جامعه با پديده مفاسد اقتصادي روبرو شده است. بنابراين ميتوان گفت عملکرد دولت و مجلس در اين سالها موجب تضعيف موقعيت اصولگرايان شده است. به همين دليل جايگاه آنها در جامعه نزول کرده است. آنها اکنون بايد پاسخگوي هزينههايي باشند که به کشور تحميل کرده اند اما آنها به جاي پاسخگويي، دل خود را به رفتارهاي محدود کننده خوش کردهاند.
مسلما اگر فرصت برابري در انتخابات فراهم شود، اصلاحات با اقبال مردم مواجه ميشود زيرا مردم عملکرد اصلاحات و اصولگرايان را در ترازوي سنجش قرار داده و به موفقيت اصلاحات در مديريت کشور صحه ميگذارند.
*نماينده پيشين مجلس شوراي اسلامي
اخبار سیاسی - مردم سالاری