آخرین اخبار سیاسی

محمد مهاجری،اخبار سیاسی،خبرهای سیاسی

محمد مهاجری: آقای حدادعادل! حق‌مان همین است، نوش جان‌مان، نوش جان‌تان

مهاجری در یادداشتی نوشت: سال۸۲ احمدی نژاد آمد، پایش را روی دوش مااصولگراها گذاشت و شهردار شد. قند توی دلمان آب شده بود که چه هلویی رفته توی…

خاتمی: اجازه بدهند مردم انتخاب کنند



اخبار,اخبارسیاسی,سیدمحمدرضا خاتمی

معاونت وزارت بهداشت، نائب رئیسی مجلس ششم و دبیر کلی حزب مشارکت تنها بخشی از سوابق سیدمحمدرضا خاتمی، پزشک و سیاستمدار ایرانی است. هرچند می‌گویند که نسبت او با رئیس جمهوری اسبق در شهرت او تأثیر داشته است، او جزء چهره‌های شاخص اصلاح‌طلبان محسوب می‌شود. این فعال سیاسی اصلاح‌طلب روحانی را به دلیل مواضعش «تافته‌ای جدا بافته» در درون حاکمیت توصیف می‌کند. خاتمی دانشیار دانشگاه علوم پزشکی تهران که اتاق کوچکی در بیمارستان امام خمینی(ره) دارد، قبل از مصاحبه همراه جمعی از دانشجویان خود از بیماران سرکشی می‌کند.

 مشروح گفت‌وگوی خاتمی با خبرگزاری آنا را در ادامه می‌خوانید:

بعد از حصول توافق هسته‌ای همه توجه‌ها به سمت سیاست داخلی روحانی جلب شده است. شخص رئیس‌جمهوری هم در این مدت بارها اجرایی شدن تمامی اصول قانون اساسی خواستار شده است. به نظر شما روحانی چقدر می‌تواند در پیشبرد برنامه‌های خود در سیاست داخلی موفق باشد و در این مسیر با چه موانعی روبه‌رو است؟‌
آقای روحانی در این حال که در درون نظام است و عضوی از این نظام محسوب می‌شود، از لحاظ تفکر سیاسی و توسعه‌ای که در این نظام وجود دارد تا حدودی تافته جدابافته است.

 

یعنی حرف‌هایی که آقای روحانی مطرح می‌کند و برنامه‌هایی که مد نظر دارد مورد قبول اکثریت در دو قوه دیگر و همچنین نهادهای دیگر مثل نهادهای نظامی و تبلیغاتی و از جمله صدا و سیما نیست. از سوی دیگر، همه‌ می‌دانیم که اختیارات آقای روحانی و هیئت دولت چقدر است.

 

البته به نظرم اختیار کمی نیست، یعنی اگر با برنامه‌ریزی درست از این اختیارات استفاده کنند، می‌توانند برنامه‌های خودشان را پیش ببرند. به هرحال رئیس‌جمهوری مظهر حاکمیت ملی و نماد آرای ملت است. وقتی آرای همه نمایندگان مجلس را روی هم بگذارید ممکن است مجموع آن‌ها به اندازه آرای رئیس‌جمهوری نشود. این مقایسه به معنی تضعیف نقش و جایگاه مجلس نیست، بلکه تاکیدی بر این واقعیت است که رئیس‌جمهوری در مملکت ما نماد حاکمیت ملی است. این تلقی را قانون‌ اساسی هم به رسمیت شناخته است.

بنابراین من فکر می‌کنم اگر آقای روحانی بخواهد با درایت، تدبیر، دوراندیشی، با یک برنامه‌ریزی درست و حسابی و با تعامل به دور از ایجاد تنش اهداف و وعده‌های انتخاباتی خود را محقق کند، حتما می‌تواند. من نمی‌خواهم بگویم که صددرصد موفق می‌شود ولی می‌تواند بالای پنجاه درصد وعده‌ها را محقق کند. مگر در مورد پرونده هسته‌ای نشد.

 

وقتی رئیس‌جمهوری یک استراتژی مشخص، منظم و یک نقشه راه داشت، توانست دیگران را هم با خود همراه کند. در مسایل داخلی هم با حمایت ملت برنامه‌ها محقق خواهد شد. به‌زودی درکشور انتخابات داریم. طبیعی است که نهادهایی وجود دارند که برای اینکه این انتخابات خوبی نشود، وارد عمل خواهند شد اما برگزارکننده اصلی انتخابات دولت است و دولت می‌تواند جلوی خیلی از انحرافات و ناهنجاری‌هایی را که در انتخابات‌های گذشته وجود داشته است، بگیرد. ما این تجربه را در دولت اصلاحات داریم که همین وضع وجود داشت. می‌توان آرایش قوا را به گونه‌ای تنظیم کرد که فعال مطلق و فعال مایشاء آن نهادهایی نباشند که به نوعی انتخابات‌های گذشته را رقم زدند. می‌شود این توازن را در درون قدرت ایجاد کرد که برنامه‌ها پیش برود.

جدای از مانع‌تراشی‌های خارج از دولت، به بدنه سیاسی وزارت کشور انتقادات جدی وارد است و گفته می‌شود که روحانی برای پیشبرد برنامه‌های سیاست داخلی، بازوان قدرتمندی ندارد. آیا ضرورتی برای ایجاد تغییرات جدی در این زمینه وجود دارد؟
این انتقادات از اول به آقای روحانی وارد بود. او در وزارتخانه‌های امور خارجه، نفت، کشاورزی و تا حدی صنعت قوی‌ترین افراد را به کار گرفته است. در مورد وزارت ارشاد هم اوایل کار یک نگرانی‌هایی وجود داشت ولی بعدا معلوم شد که واقعا انتخاب شایسته‌ و بجایی انجام شده است.

 

اما در مورد سیاست داخلی که وزارت کشور متولی امر است از اول به این انتخاب انتقادات وجود داشت. کسی باید در وزارت کشور باشد که برنامه‌های انتخاباتی آقای روحانی را قبول داشته باشد و بخواهد آنها را اجرایی کند. متأسفانه مقصر اول در انتخاب ترکیب وزارت کشور خود دولت است و همین باعث شد که یک مقدار امیدها کم شود. اما باز هم به این معنا نیست که چون صد را نداریم به درجات پایین‌تر رضایت دهیم. همین الان هم اگر دولت اراده داشته باشد، برنامه‌های سیاسی خود را عملی کند، به دست همین وزیر کشور هم می‌تواند کارها را طبق برنامه خود عملیاتی کند.

 

البته تحقق این امر نیازمند یک رابطه قوی میان رئیس‌جمهوری، معاون رئیس‌جمهوری و اعضای کابینه با وزارت کشور است. اگر هم در جایی وزیر کشور توانایی و کشش بیشتر را ندارد لازم است که از او حمایت و پشتیبانی کنند و به او روحیه بدهند تا بتواند برنامه‌ها را اجرایی کند. من فکر می‌کنم هنوز هم دولت می‌تواند به رغم همه زاویه‌ای که وزارت کشور با بدنه دولت دارد، برنامه‌های خود را با همین وزارت کشور عملیاتی کند.

اصولگرایان و بویژه طیف تندرو این جناح در این مدت به طور مدام در مورد شکل‌گیری مجدد مجلس ششم هشدار داده‌اند، گویی که از این انتخابات واهمه خاصی دارند، علت این ترس چیست؟
آن‌ها خیالشان راحت باشند، چون من فکر می‌کنم که اگر انتخابات آزاد هم باشد، مجلس ششم با آن کیفیت عالی دیگر تکرار نخواهد شد. این تاریخ تکرار نمی‌شود. از طرف دیگر کاملا معلوم است که این یک جنگ روانی است. اصلاح‌طلبان اگر می‌خواستند، وارد آن فاز شوند در انتخابات گذشته به گونه‌ای دیگر عمل می‌کردند. فضای کنونی قابلیت مجلس ششم را ندارد و این را اصلاح‌طلبان هم فهمید‌ه‌اند بنابراین حاضرند خیلی به کمتر از آن هم رضایت دهند. ما شرایط کشور را درک می‌کنیم که خطیر و بحرانی است و در حقیقت ما هنوز از آن لبه‌ پرتگاه دور نشدیم. بنابراین اصلاح‌طلبان هیچ کدامشان به دنبال منافع حزبی، گروهی فضای کنونی قابلیت مجلس ششم را ندارد و این را اصلاح طلبان هم فهمیده‌اند بنابراین حاضرند خیلی به کمتر از آن هم رضایت دهند.


و جناحی نیستند، هدفشان نجات کشور است، آماده‌اند برای نجات کشور و برای جلوگیری از ایجاد تنش از اعضای ارشد خود بگذرند و رضایت بدهند که نیروهای دیگر وارد این عرصه شوند. اصلاح‌طلبان به هیچ وجه دنبال ایجاد مجلس ششم نیستند چون وضع فعلی کشور را مناسب برای ایجاد آن مجلس نمی‌بینند.

هرقدر که به زمان انتخابات‌ها نزدیک می‌شویم، برخی تندروها نگرانی خاصی را در مورد انتخابات مجلس خبرگان مطرح می‌کنند؟ ریشه این نگرانی‌ها کجاست؟‌
با آمدن دولت آقای روحانی هم فضای اجتماعی ما و هم فضای درون حاکمیت ما عوض شده است. یعنی عامه مردم به این نتیجه رسیده‌اند که راه پیموده شده در این یک دهه، راه اشتباهی بوده است. خود آقایان هم به این نکته پی‌بردند که استراتژی‌ها و سیاست‌های آنان درباره کشور شکست خورده است. بنابراین کشور آماده یک تحول است. آقایان از قدرت خودشان احساس خطر می‌کنند یعنی می‌گویند که در صورت ایجاد تحول، جای ما کجاست؟ جای آقایان روی فرق سر همه ملت است، ولی اجازه بدهند مردم انتخاب کنند. الان کسی دنبال این نیست که انتقام بگیرد و بگوید که دیدی من گفتم. این ادبیات در درون اصلاح‌طلبان وجود ندارد.

 

اصلاح‌طلبان می‌گویند که بیایید همه دست‌ در دست هم به این مردم اعتماد کنیم، مردم هر کسی را خواستند، طبق موازین قانونی انتخاب کنند، سلیقه‌های سیاسی خود را اعمال نکنید. اگر قانون می‌گوید عضو خبرگان باید یک آدم مجتهد و سالم باشد اجازه حضور بدهید. اینکه حتما باید حسن، حسین یا فلانی در خبرگان باشند و اگر نباشند آسمان به زمین می‌آید، یک تفکر استبدادمآبانه است. می‌گویند که اگر ما نباشیم همه چیز به هم می‌خورد. نه، اتفاقا اگر شماها کنار بروید، ممکلت آرام‌تر می‌شود و امور خیلی بهتر اداره می‌شود. مملکت روی ریل پیشرفت می‌افتاد و آرامش به جامعه بازمی‌گردد و اوضاع خیلی‌هم بهتر می‌شود.

من فکر می‌کنم که این ناشی از خودخواهی یک عده‌ای است که با این تغییر و تحولاتی که قرار است اتفاق بیفتد، از آینده خودشان احساس نگرانی می‌کنند. به نظرم این احساس بی‌خود و نا‌بجایی است چون اصلاح‌طلبان بنایی بر حذف کسی ندارند. بنای اصلاح‌طلبان بر یک رقابت محترمانه و احترام گذاشتن به رأی مردم است. البته من در خبرگان ورودی ندارم و نمی‌دانم که چه اتفاقی در حال رخ دادن است ولی این را که شما می‌گوید، در عرصه رسانه‌ها این هشدار را مطرح می‌کنند و متأسفانه سعی دارند که جامعه را متشنج کنند و به فضای دو قطبی که نانشان در آن است، برگردانند.

گردهمایی کنگره حزب اتحاد ملت ایران اسلامی نشان داد که اصلاح‌طلبان وارد فاز جدی از فعالیت‌های سیاسی شده‌اند، فکر می‌کنید که برای ادامه فعالیت آنان چه موانعی وجود دارد؟
من فکر نمی‌کنم این کنگره و حزب جدید تأثیری در تقویت اراده اصلاح‌طلبان برای حضور در انتخابات مجلس داشته باشد. چون اصلاح‌طلبان از حدود یک سال پیش به دنبال برنامه استراتژیکی برای انتخابات بودند و کارهای آنان خوب پیش رفته است. حالا در میانه‌های راه احزاب دیگر وارد می‌شوند و به این کاروان و قطاری که در حال حرکت است می‌پیوندند.

 

این قطار بدون حرکت نبوده است که بخواهند آن را هل دهند. اما به هرحال باید گفت که مسئله اصلی اصلاح‌طلبان اتحاد آن‌هاست و همه به این نتیجه رسیده‌اند و خوشبختانه قدم‌های مهمی هم برداشته‌اند. اصلاح‌طلبان برای تأیید یا رد صلاحیت شدن به شورای نگهبان دل نبسته‌اند. اصلاح‌طلبان به احزاب پادگانی هم دل نبسته‌اند که مثلا بگویند دخالت داشته باشند یا نه. اصلاح‌طلبان به دخالت‌های بجا و نابجا و نقش رسانه‌های عمومی و تریبون‌ها نیز دل نبسته‌اند که اینها طبق قانون عمل کنند.فرض اصلاح‌طلبان این است که همه اینها سرجای خود قرار دارند و طبق قانون عمل می‌کنند. اما چه اتفاقی در انتخابات سال 92 افتاد؟ یعنی در انتخابات سال 92 اراده غالب این بود که نامزد مد نظر خود را بیاورند و همه مقدماتش هم فراهم کردند.

 

اجازه ندادند که آقای خاتمی بیاید و آقای هاشمی را هم رد صلاحیت کردند. در درون اصلاح‌طلبان هم رقابت ایجاد کردند تا به این ترتیب آرا را بشکنند و تا یک هفته قبل از انتخابات هم موفق بودند چون آقای روحانی 8 درصد و آقای عارف 6 درصد از آرا را داشتند. اما اصلاح‌طلبان با یک برنامه روشن، شفاف و اعتمادساز با مردم متحد شدند و نتیحه را تغییر دادند. ما این کار را می‌توانیم در انتخابات اخیر انجام دهیم، یعنی مهم نیست چقدر از نیروهای اصلاح‌طلب را رد صلاحیت کنند؛ آن‌قدر نیروهای اصلاح‌طلب در جامعه ما گسترده است که امکان حذف کاملشان وجود ندارد. به شرطی که اتحاد و انسجام را روی نامزدها داشته باشیم، می‌توانیم به نتیحه مطلوب خود برسیم و ان‌شاءالله این اتفاق هم خواهد افتاد.

برای اصلاح‌طلبان خط و نشان می‌کشند و بعضا گفته می‌شود که چند هزار نفر در فهرست ردصلاحیت قرار دارند.
مگر اصلاح‌طلبان همین چندهزار نفرند؟ اصلاح‌طلبان میلیون‌ها نفرند و کم نمی‌آیند. از طرفی خودشان می‌گویند ما بنا نداریم که اصلاح‌طلبان را حذف کنیم. من فکر می‌کنم انتخابات آتی خیلی مهم خواهد بود. چون ما تجربه ده سال گذشته را داریم.

 

شما سیر حوادث را ببینید از انتخابات مجلس هفتم که آن حذف شروع شد و بعد در انتخابات ریاست جمهوری که ماها دچار تفرق شدیم و بعد در انتخابات سال 88 که آن حوادث تلخ رخ داد و بعد انتخابات سال 92، مجموعه حوادث همه را سر عقل آورده است که باید در چنین مسیری حرکت کرد. من فکر می‌کنم که این عقلانیت و رشد عقلانیت فقط مختص به اصلاح‌طلبان نیست. معقتدم که اصولگرایان و نهادهای حاکمیتی که تصمیم‌گیر هستند هم این رشد را پیدا کرده‌اند.

انتخابات سال 92 یک سری اولین‌ها برای انقلاب در پی داشت. فکر می‌کنید که این انتخابات مجلس باعث تحولی خواهد شد؟
به نظرم آنچه در سال‌‌های گذشته اتفاق افتاده، انحراف از آرمان‌های انقلاب است. هرکسی انتخاب بشود و دلسوز باشد، باید این قطار را روی ریل اصلی برگرداند. آقای روحانی یک قسمتی از این کار را انجام داد. یک مقداری عقلانیت را آورد و در عرصه بین‌الملل تنش‌زدایی کرد. شعارهای اصلی انقلاب این است که ما صلح می‌خواهیم، ما تعامل می‌خواهیم، ما با هیچ کسی نمی‌جنگیم و ما دنبال تنش نیستیم. در داخل هم خیلی از اصول انقلاب روی زمین مانده است. می‌توانیم در این انتخابات با تجربیاتی که در گذشته داریم، با تدبیر و دوراندیشی بخشی از این اصول بر زمین مانده را احیا کنیم و به این کار امیدواریم.


 اخبار سیاسی  - آنا 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------