خرازی: احمدی نژاد هر کاری که دلش میخواست میکرد و هر اتهامی که دلش میخواست میزد
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
عضو هیئت موسس حزب ندای ایرانیان اظهار داشت:حزب ندا در قلب جریان اصلاحطلبی قرار میگیرد. بعد از اتفاقات سال 88 یک انقباض و انسداد سیاسی در ایران حاکم شد و در شرایطی که کسی حاضر نبود یا به او اعتماد نمیشد که وسط بیاید و کاری کند، حزبی برخاسته از جوانان آهسته آهسته شروع به کار کرد و با سپری کردن دوران انقباض، گفتوگویی را با حاکمیت آغاز کرد. اگر کسی بخواهد واقعبینانه و به دور از همه هیاهوها سخن بگوید این مهمترین گامیست که برداشته شده است.
وی ادامه داد: زمانی شرایط به گونهای شده بود که اگر کسی میخواست بگوید که من اصلاحطلبم اطراف خود را نگاه میکرد. بعد از اتفاقاتی که در سال 88 رخ داد بعضی عملکردها غیرمعمول بود اما به هر حال آن اتفاقات افتاده بود و کار خاصی هم نمیشد کرد. آقای احمدی نژاد حاکم بود و هر کاری که دلش میخواست میکرد و هر اتهامی که دلش میخواست میزد. در این شرایط ندا آمد و به یک جریان تبدیل شد. تمام تحولات و تحرکات سیاسی بعد از سالهای 90، 91 و 92 واقعاً در پناه چنین تفکری شکل گرفت.
اهم اظهارات صادق خرازی را در ادامه می خوانید:
*آرمان حزب ندا، عدالت اجتماعی و تحقق عدالت و دموکراسی است. امثال من تجربه قدرت را داشتهایم و نسبت من با قدرت فاصله زیادی نیست. نسبت من با قدرت از طریق یک حزب تعیین نمیشود. من ارتباطات خودم را با قدرت دارم و اگر بخواهم به قدرت برسم نیازی به تشکیل حزب ندارم. من در جهت باز کردن میدان برای جوانان به سمت تشکیل حزب ندای ایرانیان رفتم.
*من 34 سال پیش کنار مرحوم بهشتی کار حزبی میکردم. ما جوان بودیم و خیلی از آقایان که الان هستند هم بودند و تقریباً هم همین مسائلی را که الان داریم در آن مقطع هم داشتیم اما هیچ موقع به اندازه برخورد با ندا، جلوی یک حزب جدیدالتأسیس موانع و تهدید از خودیها ندیدم، اما فرصتی که به دلیل وجود یک حزب مثل ندا در ایران به منصه ظهور رسیده خیلی بالاتر از آن چیزی است که تصور کنید. برداشت ما این است که گفتمان ندا به یک پارادایم تبدیل میشود و در آینده سیاسی ایران نقش مهمی بازی خواهد کرد.
*چرا بعضی از افرادی که برای مجلس و خبرگان نامزد میشوند بالاتر از 70 و 80 سال سن دارند؟ چرا به جوانها اعتماد نمیکنند؟ ما ریزش و رویش منطقی نیروهای یک جامعه را در تحزب میبینیم پس باید از خودمان شروع کنیم. به همین دلیل ضرورتی ندارد که امثال من بخواهند با شعارهای آنچنانی خودشان را به قدرت پیوند دهند. من اگر بخواهم به قدرت نزدیک شوم با همه کوچه پس کوچههای قدرت ارتباط دارم، از شخص اول کشور تا سایرین.
*اینکه به زعم بعضیها من حزب درست کردهام که به قدرت برسم خیلی ناشیگری است. من برای رفتن به اروپا نیاز به ساختن ایرلاین ندارم بلکه از ایرلاینهای موجود بهره می گیرم. حرف بر سر این است که بتوانیم فضای جامعه را به سمتی ببریم که جوانها اعتماد به نفسشان را به دست بیاورند. حوادث سیاسی که طی دو دهه گذشته در ایران اتفاق افتاده باعث شده اعتماد به نفس جوانها آسیب ببیند. مهمترین کاری که ما به عنوان یک حزب باید انجام دهیم برگرداندن این اعتماد به نفس است.
*تربیت سیاسی ما مشکل دارد. ما هنوز نمیتوانیم نیروهای جدید را برتابیم آن هم با وجود شعار کثرتگرایی که میدهیم. تصورات ما این بوده که کسانی که خیلی غیرمنصفانه جمع کثیری از جوانان را نقد کردند در واقع به واقعیت جامعه بیحرمتی و بیاحترامی کردند. این جوانان به هر حال خواهان تغییر بودند و آمدند و ثبت نام کردند، حزب تشکیل دادند، با بزرگان اصلاحات پیوند خوردند، نشستند و از آنها رهنمود گرفتند و چیزی هم کم نگذاشتند. این برخوردها( نپذیرفتن ندا از سوی اصلاح طلبان) نشان میدهد که هنوز انحصار سیاسی و فکری یکی از بدترین آفت هایی است که زندگی سیاسی ما را رنجور می کند و ای کاش این اتفاق نمیافتاد.
*من هر کاری از دستم بر می آمده انجام داده ام و میدهم و هیچ محدودیتی ندارم. نمیتوانم خیلی بگویم که در کجاها چه ها کردهام. تمام هم و غم ما این است که بتوانیم با همه سطوح نظام ارتباط برقرار کنیم؛ ارتباط بین سطوح اصلاح طلبان و نظام. برای من فرقی نمیکند که این کمک و ارتباط برای حزب ندا است یا احزاب دیگر. هر جریانی که به من مراجعه کند به عنوان یک انسان سعی میکنم در اختیارش باشم. کمکهایی هم کردهام و خیلی زیبنده نیست بگویم که برای فلان فرد چه کاری صورت گرفته است. اینها وظیفه من است و هیچ ادعایی هم روی آن ندارم و هیچ طلبی هم ندارم.
*(درباره دغدغه اصلاح طلبان از رد صلاحیت ها) ما هم در این زمینه دغدغه داریم چون چهرههای جوانی در انتخابات داریم. از قبل رایزنیهایی کردهایم و همین الان و در آینده هم رایزنی خواهیم کرد. بعضی افراد میگویند نمیشود ولی ما تلاش میکنیم که بشود. من مستقیماً با شورای نگهبان در ارتباطم و با همه نیروهایی که در دستگاههای حساس کشور هستند در تماسم چون ما میخواهیم این دیالوگ را برقرار کنیم و شکل دهیم.
*خیلیها شورای نگهبان را نفی میکنند که این کار درست نیست. اگر شورای نگهبان محکم برخورد میکرد امثال بنی صدر و دیگر افراد بیرون نمیآمدند و این اتفاقات در سطح کشور به وجود نمیآمد. عقبماندگی ما در بعضی جاها به دلیل گرفتاریها در دوگانگی و تعارض بود.برداشتم این است که شورای نگهبان با کار کارشناسی میخواهد کمک کند. با صحبتی هم که من با بزرگانشان داشتم دیدگاهم با بعضیها درباره این نهاد متفاوت است. امیدوارم با این اطمینانی که رهبری به شورای نگهبان کردهاند، این اعتماد متقابل مردم به یک واقعیت تبدیل شود و شورای نگهبان بتواند به اعتماد و نیازهای مردم پاسخ دهد.
(درباره مشی شورای نگهبان در قبال اصلاح طلبان با توجه به نوع تایید صلاحیتها در انتخابات مجلس هفتم): مجلس ششم از حالت طبیعی خارج شده بود و مجلس مذاکره نبود. این نماینده اعتصاب میکرد، آن یکی تحصن میکرد و... . من آن رفتارها که منتج به آن حرکات شود را برای کشور مفید نمیدانم. در فرهنگ ایرانی مطالبات مردم نه در کف خیابان قابل وصول است و نه در مبارزات مدنی این چنینی قابل حصول.تأمین منافع 100 درصدی مردم در کنار حیات جمعی و نوعی دیالوگ و گفتمان صورت میگیرد. وقتی ما با کلانتری محل مشکل داشته باشیم که با تفنگ نمیرویم سمتشان، بلکه گفتوگو میکنیم. دیپلماسی ما در قبال شورای نگهبان ضعیف است. تا نزدیک انتخابات میشود به سمت شورای نگهبان میرویم! آنها هم میگویند تا الان کجا بودید؟
*ما همواره به آرمانهای اصلاحطلبی وفادار بوده ایم و هستیم و آرمان های اصلاحطلبی را در وجود افراد نمیبینیم بلکه در پیامی میبینیم که از یک جبهه واحد به نام اصلاحات بیرون میآید.
*باید به جایی برسیم که نیروهای ملی در سطح ملی بتوانند یک مجلس مقتدر ملی به وجود بیاورند که این مجلس کارآمد باشد و بتواند گره از کار فرو بسته امروز مردم ایران باز کند.
*آقای روحانی غیر از دادن چند شعار مگر کار دیگری هم برای پیروزی کرد؟ ولی چون اهتمام داشت که گره کار مردم را باز کند و قصه تلخ تحریم را پایان دهد موفق شد و این موفقیت یکی از مهمترین موهبتهای آسمانی بود. چه اتفاقی افتاد که روحانی که در انتخابات 92 پایینترین رأی را داشت یک دفعه در عرض چند روز به سقف چسبید و پیروز شد؟ آیا این چیزی جز خودآگاهی و اعتماد به نفس مردم بود؟
* بیش از 3500 نفر در سراسر کشور در حزب ندا ثبتنام کردهاند و نزدیک 100 شعبه در کشور تاسیس شده چون حرکت جوانها به سمت عقلانیت سیاسی است.
*مجلس آینده در دست اعتدالیون خواهد بود. بیشتر به نظر می رسد اعتدالیون چپ و راست با هم مجلس را به دست میگیرند که البته در مجلس به چند جریان تبدیل خواهند شد.الان دولت و عقلای راست یک اتحاد نانوشته و توافق ناگفته کردهاند؛ یعنی آقایان روحانی و لاریجانی. باید قبول کنیم دولت، دولت اصلاحطلب نیست. عدهای به خاطر گفتن این حرف به من اعتراض میکنند ولی این یک واقعیت است. البته دولت عقلانی و دلسوز است و میخواهد مشکلات کشور را حل و فصل کند. دولت روحانی لحظهای هم بیکار نیست اما نماد اصلاحطلبی به حساب نمی آید.
*ترجیح این دولت همکاری با عقلای راست است. البته از پتانسیل اصلاح طلبان نیز استفاده کرده و می کند. جریانات سیاسی جای خود را فوری عوض میکنند و صفبندیهای جدیدی شکل خواهد گرفت و شاهد چند فراکسیون خواهیم بود که اگر خوب مدیریت شود میتواند به یک جریان جدید تبدیل شود که خروجی آن مدرن شدن و تعالی جامعه است.
اخبارسیاسی - ایسنا