آخرین اخبار سیاسی

اخبار،اخبار جدید،اخبار روز

حملات مستقیم اسرائیل و ایران به یکدیگر، پایان یافته| اسرائیل از موشک‌های دوربرد استفاده کرد

در پی پرواز چند شی ناشناس در اطراف پایگاه شکاری اصفهان و فعال‌شدن پدافند هوایی در بامداد جمعه سی ان ان از قول یک منبع اطلاعاتی منطقه‌ای…

بازگشت احمدي‌نژاد به روحاني بستگي دارد!



 اخبارسیاسی ,خبرهای  سیاسی , احمدی نژاد

 مهندس اميررضا واعظ آشتياني يكي از چهره‌هاي معتدل جريان اصولگرايي است كه همواره نقد از درون را سرلوحه كار خود قرار داده و در گفتارش انصاف را رعايت مي‌كند. وي در مقاطعي كه لازم باشد از جريان اصولگرايي دفاع می‌کند و در مقاطعي كه نياز مي‌بيند مانند يك جراح به جراحي گفتمان اصولگرايي مي‌پردازد. به همين دليل وبراي تحليل و بررسي دلايل شكست اصولگرايان در انتخابات هفتم اسفند، مهم‌ترين چالش‌هاي دولت آقاي روحاني در مرحله پسا برجام و همچنين شايعه بازگشت احمدي‌نژاد به قدرت با ايشان گفت‌وگو كرديم.

 

واعظ آشتياني معاونت وزارت صنايع و معادن، عضويت در شوراي دوم شهر تهران و همچنين قائم مقامي سازمان تربيت‌بدني را در كارنامه خود دارد. با اين وجود بيشتر شهرتش را مديون زماني است كه مديريت باشگاه استقلال تهران را برعهده داشت. وي درباره ليست اصولگرايان در انتخابات هفتم اسفند به «آرمان» مي‌گويد: « ليست اصولگرايان در انتخابات هفتم اسفند سهم خواهانه بسته شد. برخي از طيف‌هاي اصولگرايي از مدت‌ها قبل ليست انتخاباتي جريان اصولگرايي را بسته بودند و سهم بيشتري براي خود و هم پيمانان خود در اين ليست در نظر گرفته بودند». در ادامه، متن گفت‌وگوي «آرمان» با امير رضا واعظ آشتياني را از نظر مي‌گذرانيد:

مهم‌ترين دلايل عدم موفقيت اصولگريان در انتخابات هفتم اسفند چه بود؟
مردم تهران در انتخابات هفتم اسفند به يك ليست واحد راي دادند. اين وضعيت در انتخابات دوم شوراي شهر تهران و همچنين انتخابات مجلس شوراي اسلامي در سال۱۳۸۳ نيز رخ داد و مردم به صورت كامل به ليست انتخاباتي اصولگريان راي دادند. با اين وجود هيچ كدام از جريان‌هاي سياسي كشور اعم از اصولگرايان و اصلاح‌طلبان در مقاطع مختلف تاريخي و از جمله هفتم اسفند تلاش نكردند با نگاهي آسيب‌شناسانه و جامعه شناسانه چالش‌هاي درون گروهي خود را ارزيابي كنند. جامعه شناسان قادر هستند ابعاد مختلف لايه‌هاي اجتماعي را مورد تحليل و بررسي قرار بدهند و به بسياري از چالش‌هاي مهم اجتماعي دست پيدا كنند كه ممكن است از نگاه مسئولان و جريان‌هاي سياسي پنهان مانده باشد.

 

آسيب‌شناسي اجتماعي به‌ویژه در زمينه انتخابات و چالش‌ها و فرصت‌هاي پيش روي جريان‌هاي سياسي تاثيرگذار است و قادر خواهد بود شعارهاي انتخاباتي و برنامه‌هاي كانديد‌اهاي انتخابات را نظم داده و برنامه‌ريزي كند. نكته ديگر اينكه فقدان تحزب و عدم برنامه‌ريزي مدون و كاربردي در بين جريان‌هاي سياسي انتخابات را در ايران غير قابل پيش‌بيني كرده است. به همين دليل مشاهده مي‌كنيم در انتخابات هفتم اسفند يك ليست كامل۳۰ نفره از يك جريان سياسي وارد مجلس مي‌شود ودر مقابل از جريان‌هاي ديگر سياسي حتي يك نفر نيز به موفقيت دست پيدا نمي‌كند. در انتخابات هفتم اسفند بسياري از مردم به كساني راي دادند كه هيچ آشنايي با سابقه و برنامه آنها نداشتند.

 

اين مساله در بسياري از صندوق‌هاي راي مشهود بود و بسياري از چهره‌هاي اصلاح‌طلب نيز به اين نكته اذعان كردند. در دهه‌هاي گذشته غيرقابل پيش‌بيني‌بودن در انتخابات رياست‌جمهوري نيز وجود داشته است. پس از انقلاب اسلامي هيچ كدام از كساني كه به رياست‌جمهوري رسيدند از قبل نمي‌دانستند ممكن است به اين مهم دست پيدا كنند. به همين دليل برنامه دقيق و مدوني تهيه نكرده بودند و در مرحله اجرا با مشكلات زيادي مواجه شدند.

اصولگرايان حاضر نشدند در ليست انتخاباتي خود از چهره‌هاي تندرو صرف نظر كنند و برخي از اعضاي جبهه پايداري را در ليست‌هاي خود جاي داده بودند. به نظر مي‌رسد يكي از دلايل شكست كامل اصولگرايان در تهران نيز همين مساله بود. چرا اصولگرايان چنين ريسك بزرگي را پذيرفتند؟
به نظر من ليست اصولگرايان در انتخابات هفتم اسفند سهم خواهانه بسته شد. برخي از طيف‌هاي اصولگرايي از مدت‌ها قبل ليست انتخاباتي جريان اصولگرايي را بسته بودند و سهم بيشتري براي خود و هم پيمانان خود در اين ليست در نظر گرفته بودند. شرايط به شكلي بود كه طيف‌هاي ديگر اصولگرايي نسبت به اين وضعيت اعتراض داشتند و ليست ارائه‌شده را مبتني بر شايسته سالاري تلقي نمي‌كردند. نكته ديگر اينكه اصولگرايان در انتخابات هفتم اسفند تبليغات بسيار زيادي انجام دادند و از تمام ابزارهاي خود در اين زمينه استفاده كردند. اصولگرايان از اين نكته غافل شده بودند كه تبليغات زياد ممكن است نتيجه معكوس داشته باشد وآراي آنها با ريزش جدي مواجه شود. در نهايت نيز همين اتفاق افتاد و تبليغات زياد اصولگرايان به ضرر آنها تمام شد. برخي ازاصولگرايان گمان مي‌كردند اگر از تمام امكانات و سرمايه‌هاي موجود در جهت تبليغات انتخاباتي استفاده كنند شانس موفقيت بيشتري براي پيروزي در انتخابات خواهند داشت. اين عده فراموش كرده بودند كه به جاي تبليغات زياد بايد در جهت مطالبات مردم حركت مي‌كردند و تلاش مي‌كردند رابطه نزديكي با مردم برقرار كنند.

نقطه عطف رفتار‌شناسي سياسي اصولگرايان در هفتم اسفند در رفتار علي لاريجاني تجلي پيدا كرد. لاريجاني حاضر نشد با تندروها در يك ليست انتخاباتي قرار بگيرد. از سوي ديگر اعلام استقلال وي الگويي براي ديگر اصولگرايان معتدل شد كه در نهايت انسجام اردوگاه اصولگرايي را دچار تزلزل كرد. ارزيابي شما ازاين مساله چيست؟
به نظر من باید براي نظر و ديدگاه افراد احترام قائل شويم. متاسفانه برخي به ديدگاه سياسي افراد احترام نمي‌گذارند و دغدغه شخصي افراد را به حساب مسائل جرياني و جناحي می‌گذارند. اين در حالي است كه عده‌اي ديگر پا را فراتر گذاشته و هرگونه انتقادي را محكوم كرده و به منتقدان لقب تندرو و افراطي مي‌دهند؛ از سوي ديگر به افراد منفعل كه همواره خود را با وزش باد تنظيم مي‌كنند لقب معتدل مي‌دهند.

 

شهيد بهشتي الگوي صراحت لهجه وصداقت بود. ايشان همواره بیان می‌کردند: «سخنان صادقانه اما گزنده بنده را به سخنان منافقانه اما شيرين برخي افراد ترجيح بدهيد». در نتيجه بايد براي تفكر و دغدغه‌هاي شخصي آقاي لاريجاني احترام قائل شد. اينكه عده‌اي از رفتار ايشان در انتخابات استقبال كردند و در مقابل عده‌اي از حضور مستقل ايشان برداشت سياسي كردند همگي به اختلاف سليقه سياسي افراد و تضارب آرا در فضاي فكري جامعه مربوط مي‌شود. نكته ديگر اينكه آقاي لاريجاني هرگونه رفتاري كه داشته باشد در نهايت جزو خانواده اصولگرايي است و يكي از سرمايه‌هاي اين جريان به شمار مي‌رود. كسي نمي‌تواند آقاي لاريجاني را از خانواده اصولگرايي جدا بداند و رفتار‌شناسي سياسي ايشان را در جريان ديگري به جز اصولگرايي تفسير كند.

حذف چهره‌هاي برجسته جريان اصولگرا از مجلس شوراي اسلامي و همچنين مجلس خبرگان هزينه‌هاي سنگيني را به جريان اصولگرا تحميل كرد. اين در حالي است كه برخي از شخصيت‌هاي حذف شده داراي مشي معتدل و سابقه خوبي در مديريت كشور بودند. به نظر شما اشتباه اصولگرايان در كجا بود كه خشك و‌تر با هم سوختند؟
شكست اصولگرايان تنها در تهران بوده و در ساير مناطق كشور اصولگرايان سهم بيشتري از كرسي‌هاي مجلس را به دست آورده‌اند. اين در حالي است كه به احتمال زياد آراي اكثريت اصولگرايان مجلس نيز تركيب هيات رئيسه و رئيس مجلس را تعيين خواهد كرد. بنده نيز با سخن شما موافقم و معتقدم بازي‌هاي سياسي و گروهي مانع از حضور برخي از چهره‌هاي معتدل و متعهد در مجلس شوراي اسلامي شد. فضاي انتخابات بايد به سمت عقلانيت و آگاهي سياسي مي‌رفت تا مردم امكان انتخاب افراد متخصص و متعهد را پيدا مي‌كردند. با اين وجود هيجان و تبليغات بدون برنامه اجازه چنين كاري را نمي‌داد.

 

اين وضعيت در انتخابات گذشته نيز در كشور وجود داشت. به عنوان مثال برخي افرادي كه در كميسيون عمران مجلس نهم حضور داشتند در عمر خود«پيچ گوشتي» هم دست نگرفته‌اند چه برسد به اينكه قصد داشته باشند براي عمران كشور برنامه‌ريزي كنند. بسياري از اين افراد در همان مجلس با مسائل عمراني آشنا شدند و پس از مدتي خود را در اين زمينه صاحب نظر مي‌دانستند. اين در حالي است كه بسياري از كانديداهاي انتخابات كه موفق نشدند وارد مجلس شوند فارغ‌التحصيل عمران بودند و از تخصص لازم براي برنامه‌ريزي عمراني برخوردار بودند. با تمام اين اوصاف من تصور مي‌كنم اگر ليست انتخاباتي اصولگرايان سهم خواهانه نيز بسته نمي‌شد باز چنين نتيجه‌اي به وجود مي‌آمد.

 

مردم ايران از نظر رفتار‌شناسي سياسي قابل پيش‌بيني نيستند و اين مساله را در مقاطع مختلف تاريخي نشان داده‌اند. به عنوان مثال تا۴۸ساعت قبل از برگزاري انتخابات خرداد۷۶بسياري از شخصيت‌هاي سياسي به آقاي ناطق نوري تبريك مي‌گفتند. با اين وجود در روز انتخابات رئيس دولت اصلاحات با يك فاصله بسيار زياد نسبت به آقاي ناطق نوري به پيروزي رسيد. در انتخابات هفتم اسفند نيز حتي خوش‌بينانه‌ترين عضو جريان اصلاحات چنين نتيجه‌اي را پيش بيني نمي‌كرد كه همه ليست اين جريان به صورت كامل وارد مجلس شود.

 

انتخابات هفتم اسفند ماه نشان داد جريان اصولگرايي نيازمند آسيب‌شناسي گفتماني و تجديد نظر در برخي استراتژي‌هاي خود است. برخي انسان‌هاي كوچك تلاش مي‌كنند از نردبان انسان‌هاي بزرگ بالا بروند تا به جايي برسند. به نظر من انسان‌هاي كوچك بايد سعي كنند كم كم بزرگ شوند و قصد نداشته باشند يك شبه ره صدساله را طي كنند.

آيا دولت آقاي روحاني با خلأ برنامه‌ريزي در مرحله پسا برجام مواجه شده است؟آيا هراس از بحران‌سازي براي دولت سبب شده آقاي روحاني دست به عصا حركت كند؟ دولت آقاي روحاني در ماه‌هاي باقيمانده از عمر خود با چه چالش‌هايي مواجه خواهد شد؟
ما تنها يك برجام داشته‌ايم و هنوز مشخص نيست منظور آقاي روحاني از برجام ۲و ۳ چيست. اين در حالي است كه پس از برجام كشورهاي غربي و به‌ویژه آمريكا در زمينه اجرايي شدن برجام كارشكني كرده‌اند و به صورت غيرمستقيم و نامحسوس تلاش مي‌كنند ايران به اهداف از پيش تعيين شده خود در مرحله پسا برجام دست پيدا نكند. شايد اين اتفاق به صورت علني و رسمي رخ ندهد اما آمريكا‌هايي تلاش كرده‌اند با حربه‌هاي مختلف مانع از تحقق واقعي برجام شوند. به همين دليل آقاي روحاني كار بسيار سختي پيش رو دارند. به نظر مي‌رسد آقاي روحاني و دولت ايشان همان وقت و انرژي را كه صرف به نتيجه رساندن برجام كرده‌اند بايد براي اجرايي شدن برجام نيز صرف كنند.

 

آقاي روحاني مدعي شده پس از برجام سرمايه‌هاي خارجي را وارد ايران خواهند كرد. اين در حالي است كه وضعيت اقتصاد ايران در سال‌هاي اخير به‌شكلي نابسامان بوده كه سرمايه‌گذاران داخلي نيز حاضر نيستند ريسك سرمايه‌گذاري در اقتصاد ايران را بپذيرند. در نتيجه مشخص نيست آقاي روحاني با چه استراتژي و ابزاري قصد دارد سرمايه‌گذاران خارجي را وارد ايران كند. بنده قصد ندارم نااميدي به وجود بياورم؛ اما اقتصاد ايران با وعده و احتمال ساماندهي نمي‌شود و نيازمند برنامه‌ريزي مدون و كاربردي است. به تازگي آقاي نعمت‌زاده وزير صنعت و معدن عنوان كردند تنها در شهرك‌هاي صنعتي۷۰۰۰كارخانه تعطيل شده‌اند. اين تعطيلي به معناي بيكاري حدود۶۰۰هزار نيروي انساني است كه پس از تعطيلي كارخانه‌ها با مشكلات معيشتي روبه رو مي‌شوند.

 

همه اين مسائل توسط سرمايه‌گذاران خارجي رصد و تجزيه و تحليل مي‌شود. هنگامي كه يك سرمايه‌گذار خارجي قصد داشته باشد در يك كشور سرمايه‌گذاري كند بدون شك در ابتدا فضاي اقتصادي و اجتماعي آن كشور را بررسي مي‌كند. در نتيجه هنگامي كه يك سرمايه‌گذار با چنين شرايطي روبه رو مي‌شود بدون شك حاضر نيست خطر سرمايه‌گذاري در چنين اقتصادي را بپذيرد. به نظر من دولت آقاي روحاني در دوران پسا برجام فاقد استراتژي است و تنها به قول دادن براي اقناع افكار عمومي بسنده كرده است. آقاي روحاني عنوان مي‌كنند: «اعتدال به ما مي‌گويد نه همه جا به ديگران اعتماد كنيد و نه همه جا به ديگران بدبين باشيد». با اين وجود هنوز مشخص نيست آقاي روحاني در چه مقطعي از برجام به كشورهاي غربي اعتماد كرده و در چه مقاطع و بزنگاه‌هايي اعتماد نكرده است. شايد دولت آقاي روحاني قبل از به نتيجه رسيدن برجام بايد برخي از مسائل را به افكار عمومي منتقل نمي‌كرد اما در شرايط كنوني كه برجام به نتيجه رسيده مردم بايد از پشت پرده و اتفاقات شكل‌گيري برجام آگاهي كامل داشته باشند.

از ديدگاه اصولگرايان دولت آقاي روحاني به چه ميزان موفق بوده است؟ اصولگرايان چه توقعي از دولت داشتند؟آيا اين توقعات برآورده شده است؟
هر دولتي كه بر سر كار مي‌آيد براي اينكه دولت موفقي باشد بايد از انتقاد به دولت‌هاي گذشته و متهم‌كردن مسئولان دولت گذشته پرهيز كند. ما بايد اين مساله را بپذيريم كه هر دولتي با برنامه‌هاي خاص خود آغاز به كار مي‌كند و در مسير حركت خود با نقاط قوت و ضعف‌هايي همراه است. هيچ دولتي نمي‌تواند مدعي شود كه تمام برنامه‌هاي خود را با قدرت به نتيجه رسانده و هيچ گونه نقطه ضعفي نيز نداشته است. اگر دولتي كه برسركار مي‌آيد از همان ابتدا تلاش كند دولت قبل از خود را تخريب كند به معناي اين است كه در جمهوري اسلامي هيچ كاري صورت نگرفته است. اغلب دولت‌هايي كه در ايران بر سركار آمده‌اند با تغييرات مديريتي بالا گمان مي‌كردند كارگزاران آنها از بهترين افراد انتخاب شده‌اند و در مقابل به تخريب مديران قبل از خود مي‌پرداختند.

 

اين وضعيت تقريبا در تمامي دولت‌ها با شدت و ضعف‌هايي وجود داشته است. به همين دليل توانمندي و تعهد مديران همواره فداي مسائل سياسي و جناحي دولت‌ها شده است. در نتيجه معيار مناسبي براي انتخاب منطقي و عقلايي مديران در ايران وجود نداشته است. به نظر من دولت آقاي روحاني نيز با همين رويكرد روي كار آمد. آقاي روحاني ومديران ايشان از همان ابتدا عنوان كردند كه يك مخروبه از دولت گذشته تحويل گرفته‌اند. اين سخن به اين معناست كه دولت‌هاي گذشته همه در ايران داراي نقاط ضعف بودند و ما تنها دولتي هستيم كه داراي نقاط قوت هستيم.

در سال‌هاي اخير شايعه بازگشت احمدي‌نژاد به قدرت در ايام نوروز مطرح مي‌شود. با اين وجود اين شايعه در روزهاي اخير با وعده يارانه۲۵۰هزارتوماني به مردم همراه شده است. به نظر شما احمدي‌نژاد به دنبال چيست و از چه راهي قصد دارد به اهداف خود دست پيدا كند؟
برخي عنوان مي‌كنند احمدي‌نژاد داراي پايگاه اجتماعي است و در مقابل عده‌اي ديگر معتقدند عمر سياسي ايشان پس از پايان دوران رياست‌جمهوري به پايان رسيده است. به نظر من احمدي‌نژاد بسيار باهوش‌تر از اين صحبت‌هاست. در شرايط كنوني براي همه اين نكته مسجل شده كه احمدي‌نژاد در دوران رياست‌جمهوري خود اشتباهاتي را انجام داده كه درنهايت به ضررش تمام شده است. اين در حالي است كه وي در برخي زمينه‌ها توفيقاتي نيز داشته و نمي‌توان تمام كارنامه وي را سياه تلقي كرد. ما بايد براي ديدگاه‌هاي يكديگر احترام قائل شويم و با ادبيات مناسبي درباره ديگران صحبت كنيم. در هفته‌هاي اخير كه شايعه بازگشت احمدي‌نژاد به قدرت مطرح شده برخي از ادبيات نامناسبي عليه ايشان استفاده مي‌كنند كه اين ادبيات نيازمند اصلاح و تجديد نظر است.

 

احمدي‌نژاد هنوز هم پايگاه خاص خود را در جامعه دارد و در برخي زمينه‌ها طرفدار دارد. با اين وجود آيا اين مساله كه پايگاه اجتماعي كنوني احمدي‌نژاد امكان رياست‌جمهوري مجدد را به وي مي‌دهد يا خير موضوع ديگري است كه نيازمند تحليل و بررسي است. نكته مهم درباره بازگشت احمدي‌نژاد عملكرد آقاي روحاني است. اگر آقاي روحاني عملكرد قابل قبولي در ادامه مسير خود داشته باشد، زمينه براي ظهور مجدد احمدي‌نژاد در فضاي سياسي ايران مهيا نخواهد بود؛ اما اگر چنين شرايطي وجود نداشته باشد وضعيت به شكل ديگري خواهد بود و امكان به قدرت رسيدن احمدي‌نژاد وجود خواهد داشت. به نظر من در شرايط كنوني آقاي روحاني در حال پر كردن سبد آراي احمدي‌نژاد است.

 

احمدي‌نژاد انسان باهوشي است و به خوبي مي‌داند در چه شرايطي بايد سكوت كند و در چه شرايطي بايد سخن بگويد. با اين حال دوران رياست‌جمهوري ايشان با نواقص و اشتباهاتي همراه بوده كه ممكن است مانع مهمي در اعتماد مجدد مردم به وي شود. من اگر به جاي احمدي‌نژاد بودم در سال۹۶ كانديدا نمي‌شدم و اجازه مي‌دادم عملكرد آقاي روحاني آينده سياسي ايران را مشخص كند كه آيا نياز به احمدي‌نژاد وجود دارد يا خير.

آيا اصولگرايان در صورت بازگشت احمدي‌نژاد به قدرت حاضر خواهند بود از وي حمايت كنند؟
برخي از طيف‌هاي اصولگرايي با احمدي‌نژاد مخالف هستند و به هيچ قيمتي حاضر نخواهند بود از وي حمايت كنند. با اين وجود برخي از اصولگرايان به بازگشت احمدي‌نژاد بي‌رغبت نيستند و براي بازگشت وي تمايل نشان داده‌اند. مردم ايران در سال ۸۴ به دليل اخلاصي كه در احمدي‌نژاد ديدند به وي راي دادند. با اين وجود احمدي‌نژاد در سال ابتدايي دولت با سال پاياني، تفاوت‌هاي زيادي پيدا كرده بود. احمدي‌نژاد در طول اين سال‌ها مرعوب شد. احمدي‌نژاد گمان مي‌كرد همه حمايت‌هايي كه از وي صورت مي‌گيرد به دليل توانمندي‌هاي خاص خودش است؛ در حالي كه چنين نبود.


اخبار  سیاسی -  آرمان

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------