توافق «ژنو» ضرورت بود/نقد حقوقی «ژنو»
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 28 بهمن 1392 08:21
اخبار سیاسی - داوود هرمیداسباوند :
توافق «ژنو» ضرورت بود
بهنظر شما تا چه اندازه توافق «ژنو» حایزاهمیت است؟
به اعتقاد من توافقنامه «ژنو» یک اعلامیه است؛ که بر اساس آن، طرفین مواضعشان را اعلام کردند تا در طول مذاکرات بعدی به توافق نهایی برسند.
یکی از مواردی که بر اساس توافقنامه «ژنو» ایران باید به آن عمل کند، کاهش غنیسازی تا مرز پنجدرصد است. آیا این یک عقبگرد یا یک گام تا توقف غنیسازی است؟
خیر، بهنظر من نظرات غرب قابل پیشبینی بود. مشخص بود که آنها روی غنیسازی 20درصد مشکل دارند و چنانچه در توافقنامه «ژنو» بیان شد، راضی بودند ایران غنیسازی را تا سطح پنجدرصد ادامه دهد. چنانچه میبینید غربیها درخواست میکنند که ایران اورانیوم غنیشده 20درصدی خود را به میلههای سوخت تبدیل یا اکسید کند. همچنین میبینیم بهدنبال توافق «ژنو» غرب تحریمهای فرآوردههای پتروشیمی، یدکیهای هواپیما، خودروسازی و مساله طلا را به حال تعلیق درآورد.
علت اینکه تا این اندازه روی غنیسازی 20درصدی حساس هستند، چیست؟
درواقع غرب بهدنبال این است که زمینه دستیابی ایران به سلاح هستهای وجود نداشته باشد. این اقدام ایران در پذیرش این بند در توافقنامه «ژنو» هم به این دلیل است که میخواهد این نگرانی غرب را برطرف کند.
اما غربیها همچنان روی مراکز غنیسازی ایران حساساند و میخواهند بر اساس این توافق بازدیدها انجام شود.
بله، نگرانی دوم غرب مربوط به نیروگاه آبسنگین اراک و افزایش سانتریفیوژهای تاسیسات فردو و نطنز بود تا بهنظر آنها زمینه دستیابی به سلاحهستهای وجود نداشته باشد. همچنین بازرسیهای آژانس از تاسیسات هستهای ایران، مطلب بعدی است که غرب بر آن تاکید دارد. البته با توجه به اینکه ایران عضو «انپیتی» است میتواند بازدیدها را در چارچوب قانونی آژانس دنبال کند. به اعتقاد من ما میتوانیم با شفافسازی، حقوق هستهای خود را به غرب تحمیل کنیم.
ایران و «1+5» از امشب مذاکراتشان را از سر خواهند گرفت، این مذاکرات تا چه اندازه مهم است؟
مشکل اصلی به اعتقاد من، مذاکرات پیشرو است. دقت داشته باشید چیزی که مهم است قطعنامههای شورای امنیت است و چیزی که از آن هم فراتر است قطعنامههای یکطرفه از سوی آمریکا و همراهانش چون کانادا، نیوزلند، ژاپن و دیگران است که این مذاکرات میتواند به آن تحریمها بهطورکامل پایان دهد.
تحریمهای یکجانبهای که بهصورت مشخص سیستم پولی- بانکی، بیمه و نقلوانتقالات را هدف گرفته بود.
آیا مخالفتهای فعلی در کنگره آمریکا میتواند بر روند اجرای توافق «ژنو» تاثیرگذار باشد؟
در حال حاضر کنگره آمریکا بحث حقوقبشر در ایران را برای افزایش تحریمها مطرح میکند. کنگره بههمیندلیل میآید قطعنامههای حقوقبشر را مطرح میکند و اینها مشکلاتی است که هرچه مذاکرات جلوتر برود پیچیدهتر میشود.
شانس مخالفان (چه در ایران، چه در آمریکا) برای به شکستکشاندن توافق «ژنو» چقدر است؟
غربیها معتقدند مذاکرات باید گامبهگام باشد و اگر در مذاکرات پیشرو به نتیجه برسیم دستاورد بزرگی خواهد داشت و مخالفان در ایران و آمریکا مجبور به سکوت میشوند. ببینید در ایران و آمریکا موضعگیریهای متفاوتی دیده میشود، طرفین سعی کردند نگاه مثبتی به این توافقنامه بهوجود بیاید. اما مخالفان باید بدانند ما در شرایط مثبتی نبودیم و این توافق یک ضرورت برای کشور بود. در واقع ایران لازم بود کمی مواضع خود را تعدیل کند تا بتوانیم به یک توافق مرضیالطرفین برسیم.
یعنی به یک تفاهم برابر برسند؟
به اعتقاد من اگر در توافق نهایی غرب به بخشی از خواستههایش برسد و ما به بخشی از خواستههایمان برسیم هم باز قابلقبول است. دقت داشته باشید که اگر این تحریمها که به حال تعلیق درآمده است، دوباره فعال شود دسترسی ایران به درآمد نفتی پایین میآید. بنابراین باید بپذیریم ما در این مذاکرات در شرایط خوبی نبودیم و مذاکرهکنندگان هستهای ما تاکنون خوب عمل کردهاند.
البته غرب هم مشکلاتی دارد، بهعنوان مثال آلمانیها و فرانسویها اعلام کردهاند که این تحریمها به آنها هم خساراتی وارد کرده است، آیا این موضوع نمیتواند به ما در یارگیری در مذاکرات کمک کند؟
حتما، آنها هم مشکلات اقتصادی دارند و نیاز دارند تا دریچهای پیدا شود تا مشکلاتشان تا حدودی تعدیل شود. به نظر من اتحادیه اروپا میتواند در راستای این توافق پیشگام شود، چون اسراییل به آن شکل که در آمریکا نفوذ دارد، در اروپا نفوذ چندانی ندارد. کمپانیهایشان میتوانند پیشقدم شوند و این موضوع دست آقای اوباما را هم باز میکند.
.............................................
نقد حقوقی «ژنو»
محمد حبیبی مجنده استادیار گروه حقوق دانشگاه مفید
جناب آقاي دكتر روحاني ریيسجمهور محترم روز چهارشنبه 23بهمن از حقوقدانان درخواست كردند به تحليل حقوقي توافق ژنو بپردازند. مسایل حقوقي چندي درباره اين توافقنامه وجود دارد كه نگارنده به يكي از مهمترين آنها ميپردازد و اميدوار است در فرصتهاي ديگر مجال پرداختن به برخي ديگر از پرسشها فراهم آيد. یکی از ایراداتی که منتقدان سند «طرح اقدام مشترک» (معروف به توافقنامه ژنو) برجسته میکنند نبود عباراتی صریح مبنی بر شناسایی حق غنیسازی ایران در این سند است.
برخی از این منتقدان گفتهاند «طبق انپیتی حق غنیسازی برای اعضای این معاهده بهصورت نامحدود به رسمیت شناخته شده است» و «مهمترین قسمت انپیتی به رسمیتشناختن حق غنیسازی بهطور نامحدود است.» («نقد و بررسی توافق ژنو: از رویا تا واقعیت»، دفتر مطالعات گفتمان انقلاب اسلامی، کارگروه گفتمان استکبارستیزی، ص 25). از آنجا که این تلقی از حق غنیسازی مبنای ارزیابی توافقنامه ژنو قرار گرفته، لازم است وضعیت این حق در معاهده منع گسترش سلاح هستهای (انپیتی) روشن شود. به باور نگارنده این سطور، برخلاف آنچه عموما گفته میشود حق غنیسازی اورانیوم در معاهده انپیتی در بهترین حالت با اما و اگرهای زیادی روبهرو است.
بند یک ماده 4 معاهده انپیتی چنین میگوید: «هیچ یک از مقررات این معاهده نباید بهگونهای تفسیر شود که حق سلبناشدنی همه طرفهای معاهده در توسعه تحقیق، تولید و استفاده از انرژی هستهای برای مقاصد صلحآمیز بدون تبعیض و مطابق مواد یک و 2 این معاهده را متاثر سازد.» در تفسیر این بند از معاهده انپیتی نکتههای زیر گفتنی است:
1. بند یک ماده 4 معاهده انپیتی شیوه تفسیر مقررات معاهده را بیان میکند و مقرر میدارد که «هیچیک از مقررات معاهده نباید بهگونهای تفسیر شود» که حق کشورهای عضو را برای «توسعه تحقیق، تولید و استفاده از انرژی هستهای» متاثر سازد. با اینکه هیچیک از دو واژه «غنیسازی» و «اورانیوم» در این بند وجود ندارد و گفته نشده است کشورهای عضو حق دارند «غنیسازی اورانیوم» انجام دهند، میتوان گفت چنین حقی بهطور ضمنی شناخته شده است.
چون غنیسازی اورانیوم یکی از شیوههای کنونی و رایج (ولی نه شیوه منحصر) «تولید» انرژی هستهای است که در این بند بهعنوان حق شناخته شده است.
2. حق مورد نظر بند یک ماده 4 انپیتی، «سلبناشدنی» توصیف شده است. این وصف را میتوان به شکلهای گوناگون تفسیر کرد.
آنچه روشن مینماید این است که «سلبناشدنی» بودن با «مطلق» یا «نامحدود»بودن یا حتی با «تعلیقناپذیر» تفاوت دارد. ممکن است یک حق با حدود و ثغور یا محدودیتها و شرایطی اعمال شود و حتی برای مدتی به حال تعلیق درآید. سلب یک حق زمانی است که دارنده حق بهطور کامل و برای همیشه از آن محروم شود. کمتر حقی، چه برای اشخاص و چه برای دولتها، وجود دارد که تابع محدودیتها و شرایطی نباشد.
3. حق کشورهای عضو به تحقیق، تولید و استفاده از انرژی هستهای به اهداف و «مقاصد صلحآمیز» مقید شده است. بنابراین، حق مطلق تحقیق، تولید و استفاده از انرژی هستهای مورد شناسایی قرار نگرفته است.
درباره قید «مقاصد صلحآمیز» پرسشهای زیادی وجود دارد که پاسخ به همه آنها آسان نیست. مقاصد صلحآمیز کشورها چگونه احراز میشود؟ آیا اصل بر این است که کشورها مقاصد صلحآمیز دارند مگر خلاف آن ثابت شود یا برعکس؟ آیا ملاک ارزیابی صلحآمیزبودن مقاصد کشورها اظهارات خود آنان (معیار شخصی) است یا اعمال و رفتار آنان و اوضاع و احوال واقعی (معیار عینی) هم در این زمینه دخیل است؟ آیا مقاصد کشورها با توجه به نیاز آنان سنجیده میشود؟ اگر چنین است،
آیا ملاک نیازهای فوری، میانمدت یا درازمدت کشورهاست؟ چه مرجعی و با چه ضوابطی درباره مقاصد کشورها قضاوت میکند؟ نقش آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهعنوان مرجع نظارت بر اجرای معاهده انپیتی در تشخیص صلحآمیزبودن مقاصد کشورهای عضو چیست و یافتههای آن چه جایگاهی دارد؟ آیا شورای امنیت میتواند دراینباره نظر دهد؟ سایر کشورهای عضو معاهده انپیتی چطور؟ و...
4. در بند یک ماده 4 معاهده انپیتی گفته شده است کشورهای عضو «بدون تبعیض» از حق تحقیق، تولید و استفاده از انرژی هستهای برای مقاصد صلحآمیز برخوردارند.
هرچند درباره معنای «تبعیض» اختلافنظر وجود دارد میتوان گفت منظور از آن «رفتار نابرابر در شرایط برابر» است. روشن است که معاهده انپیتی همه کشورهای عضو را «در شرایط برابر» قرار نمیدهد و در مواد یک و 2 با کشورهای دارنده سلاح هستهای و کشورهای فاقد سلاح هستهای «رفتار نابرابر» دارد.
5. برابر بند یک ماده 4 انپیتی، حق کشورهای عضو به مطابقت با مواد یک و 2 مقید شده است. ماده یک درباره تعهدات کشورهای عضو دارنده سلاح هستهای و ماده 2 درباره تعهدات کشورهای عضو فاقد سلاح هستهای است.
کشورهای دارنده سلاح هستهای متعهد شدهاند از «انتقال» سلاح و ادوات انفجاری هستهای به دیگران و «یاری، تشویق و ترغیب» آنان به «ساخت یا دستیابی» به سلاح و ادوات انفجاری هستهای خودداری کنند. کشورهای فاقد سلاح هستهای متعهد شدهاند از «قبول» انتقال یا «دریافت» سلاح یا ادوات انفجاری هستهای و از «ساخت»، «تلاش برای دستیابی»، «جستوجوی کمک برای ساخت» یا «دریافت چنین کمکی» خودداری کنند.
روشن است که «ساخت» یا «تلاش برای دستیابی» به سلاح یا ادوات انفجاری هستهای تاب تفسیرهای گوناگون را دارد؛ مثلا، آیا منظور از «ساخت»، مرحله نهایی فرآیند ساخت و تولید بالفعل سلاح هستهای است (تفسیر مضیق) یا کل فرآیند ساخت یا بخشها و مراحل نزدیک به تولید بالفعل را هم دربرمیگیرد (تفسیر موسع)؟ اما چنانکه در نکته یک گفتیم، تفسیری از مقررات معاهده که حق مندرج در بند یک ماده 4 را با حدود و ثغور آن متاثر سازد، پذیرفتنی نیست.
6. بنابراین، حق غنیسازی اورانیوم بهعنوان لازمه حق تحقیق، تولید و استفاده از انرژی هستهای حقی است که از نظر مقاصد و اهداف، به صلحآمیزبودن محدود شده و اجرای آن باید مطابق تعهدات کشورهای عضو صورت پذیرد. به بیان دیگر، داشتن مقاصد صلحآمیز و رعایت تعهدات، حدود و ثغور «حق سلبناشدنی» غنیسازی اورانیوم است.
7. در پایان باید متذکر شد که در مقدمه قطعنامه چهارم فوریه 2006 شورای حکام آژانس که پرونده فعالیت هستهای ایران را به شورای امنیت سازمان ملل فرستاد به مفاد بند یک ماده 4 معاهده انپیتی تصریح شده است و در مقدمه همه قطعنامههای شورای امنیت که تحریمهای اقتصادی علیه ایران وضع میکند و دستور تعلیق تمامی فعالیتهای هستهای و بازفراوری را میدهد نیز به حق کشورهای عضو معاهده برای توسعه تحقیق، تولید و استفاده از انرژی هستهای اذعان شده است.
روشن است که شناسایی یک حق هرچند درست و بجاست ولی مهمتر از آن، احترام به آن حق است.
اخبار سیاسی - شرق