نظامیانی که رئیس جمهورنمی شوند
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : شنبه, 08 خرداد 1395 08:54
تا دوازدهمین انتخابات ریاستجمهوری چیزی حدود 1 سال زمان باقیمانده است اما با خبرهایی که پیرامون حواشی حضور چهرههای متعدد از جریانهای سیاسی به گوش میرسد، میتوان گفت که انگار کاروانهای چپ و راست کشور از حالا نوای حرکت به مسیری را که در نهایت مقصد آن به تعیین شخص دوم مملکت میرسد، ساز کردهاند.
در همین شرایط است که از چهرههای متعددی در میان اردوگاههای مختلف سیاسی سخن به میان میآید، چهرههایی که ذکر نامشان به عنوان کاندیداهای ریاستجمهوری آینده به صورت قطعی نبوده و به بیانی هنوز محلی از اعراب ندارد. از همین منظر حواشی تکیه اصولگرایان به شخصیتهای سیاسی برای انتخابات آینده از احمدینژاد شروع شد و تا امروز به سردار قاسم سلیمانی ختم شده است. جدا از این که چنین اظهاراتی تا چه میزانی به یقین نزدیک است اما گفتنی است که ذکر نام افرادی که دارای سوابق نظامی و امنیتی هستند، باز تنور حضور نظامیان در عرصه سیاست را داغ میکند.
حسامالدین آشنا مشاور رئیسجمهوری دولت یازدهم در صفحه توییتر خود این طور گفته است: «بگذاریم حاج قاسم در قله اسطورهای دفاع از حریم و حرم بماند، نگذاریم او را چون محسن و باقر به کارزار کلید و گاز انبر بکشانند». این موضوع در اشاره به ناکامی چهرههایی همچون محمدباقر قالیباف و محسن رضایی در عرصه انتخابات اشاره دارد که تلاشهای ناکامی برای ورود به عرصه سیاست از حوزه نظامیگری داشتهاند و توصیه میکند سردار قاسم سلیمانی وارد این جریان نشود.
مرور پرونده یک حضور
تا چندی پیش با اعلام آغاز فعالیتها و زمان ثبتنام کاندیداها برای رقابت بر سر تصرف منصب ریاستجمهوری همواره 2 نام به گوش آشنا شنیده میشد. «محسن رضایی» و « محمدباقر قالیباف». تقریبا میتوان گفت که در چند رقابت اخیر این دو نفر به نوعی پای ثابت انتخابات بودند. علی شمخانی از دیگر نظامیانی بود که بخت خود را برای ریاست جمهوری آزمود و البته موفق نشد. همچنین در ادوار مجلس افرادی که نامشان در کنار فعالیتهای نظامی ایشان به حافظه سپرده شود، کم نیست. به گونهای که اسماعیل کوثری، نماینده دورههای هشتم و نهم مجلس دارای سابقه فرماندهی لشکر 27 محمد رسول الله به مدت 16 سال است و یا علیاصغر زارعی و بسیاری از کسانی که اکنون دارای وجهه و مقامی سیاسی هستند اما کارنامهای از فعالیتهای نظامی را نیز با خود همراه دارند. یادآوری چنین حضورهایی در کنار حواشی متفاوت پیرامون حضور سردار سلیمانی در انتخابات بار دیگر ماجرای فعالیت نظامیان در عرصه سیاست، عواقب و پیامدهای آن را پیش میکشد.
بسیاری از کارشناسان با اعتقاد بر این اصل که بهتر است نوابق هر حوزه در همان عرصه به فعالیت بپردازند، همچنین معتقد هستند که هر عرصه برای افرادی که از بیرون و درون آن را نظاره میکنند دارای جذابیتهای خاصی است. کار نظامی به گونهای است که بیشتر در زمان جنگ خود را نشان میدهد اما عرصه سیاست دارای خودنماییهای بسیاری در تمام ازمنه است. بنابراین به طور طبیعی افرادی که در درون خود توانمندیهای بسیاری را احساس میکنند علاقهمند به تجربه ورود به عرصههای دیگر و آزمایش خود در آن حوزه خاص هستند و این شاید همان دلیلی باشد که اصرار حضور نظامیان امروزی را در سیاست توجیه کند.
سیاستمداران آبروی کشور و نظامیان آبروی سیاسیون هستند
مهدی مطهرنیا یک استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی به «ابتکار» گفت: ورود نظامیان به عرصه سیاست دارای وجوه مختلف معنایی است. از یک سو نظامیان به واسطه روحیه نظامی و از خودگذشتگی در مسیر اعتلای نام ملی و حفظ تمامیت ارضی یک کشور دارای احترام و ارج و قرب فراوانی هستند و شایسته تکریم و سپاس فراوانی هستند.
وی افزود: از منظر استراتژیک کاربرد قدرت نظامی و عاملیتهای نظامی در مسیر دستیابی به اهداف ملی در آخرین مرحله اقدام عملی صورت میپذیرد. به گونهای که نخست تهدید به جنگ با رقیب و سپس اعمال قدرت نظامی در عرصه عملی شکل و محتوا میگیرد. این استاد دانشگاه گفت: اگر سیاستمداران آبروی یک کشور محسوب میشوند، آبروی سیاستمدران کشور نظامیان هستند. از این همین منظر است که همواره ابزار نظامی بعد از قدرت فرهنگی، اقتصادی و سیاسی به میدان میآید و به واسطه همین اهمیت است که در هیچ کجای جهان نظامیان حق دخالت در سیاست را از منظر قانونی ندارند و اگر ایشان وارد عملکرد سیاسی شوند و در جایگاه رسمی و دارای قدرت نظامی خود به عرصه سیاست دستاندازی کنند، نام کودتا یا انقلاب کاخی بدان داده میشود.
مطهرنیا همچنین افزود: آنچه که در بالا ذکر شد در زمانی است که نظامیان عنوان نظامی و لباس رسمی این عرصه را دارا هستند و در زمانی است که عضو فعال سازمان های نظامی هستند اما وارد اریکه سیاست میشوند. وی گفت: اما گاه پیش میآید که یک فرد به عنوان شهروند غیر نظامی با سابقه نظامی پای به میدان سیاست میگذارد و در زمانی که به طور رسمی نه مسئولیت نظامی دارد و نه عضو یکی نهاد نظامی است، تلاش میکند به صورت قانونی و با کسب آرای مردم ویا از طریق نص قانونی قدرت سیاسی را به دست بگیرد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی همچنین گفت: در چنین شرایطی است که ورود نظامیان به عرصه سیاسی نهتنها یک امر غیر قانونی و نامشروع نخواهد بود، بلکه به واسطه تجربه مثبت یک فرد نظامی پس از خروج وی از اریکه نظامی در صورت آنکه مردم به وی از طریق رای و یا مقامات بالاتر در چارچوب قانون به او قدرت سیاسی اعطا کنند، غیر قانونی نخواهد بود. مطهرنیا در ادامه افزود: نکته دیگر آن است که در کشورهای جهان سوم به جهتگیری نظامی در ساختار قدرت غیر مشروع متمایل به جهتگیریهای استبدادی اساسا از دریچه تحرکات نظامی وارد میشوند، بهتر و شایستهتر است که مردم هیچگاه زمینههای مناسبی برای جهتگیریهای افکار عمومی به سمت انتخاب نظامیان را فراهم نکنند. چرا که ورود نظامیان به عرصه سیاست به هر ترتیب میتواند پلی برای ایجاد فضای مناسب در جهت دخالت بیشتر مقامات نظامی در اریکه سیاست محسوب شود.
تفکیک نگاه حوزههای نظامی و سیاسی از یکدیگر دشوار است مصطفی درایتی مشاور رئیسجمهوری دوره اصلاحات و فعال سیاسی اصلاحطلب به «ابتکار» گفت: به هر صورت قانون بعد از این که افراد نظامی از حیطه نظامی خود خارج شدند، به ایشان اجازه داده که وارد عرصه سیاسی شوند و حتی بخشی از این افراد به حوزه ریاست جمهوری نیز وارد میشوند. وی با اشاره به آنچه ذکر شد منعی قانونی را برای ورود این افراد لحاظ نکرد و افزود: نمیتوان به طور قطعی اینطور تلقی کرد که ورود آنانی که دارای تجارب نظامی هستند به سیاست، لزوما با ابتکار همراه باشد. وی گفت: در تمام کشورهایی که در آنها دموکراسی حاکم است و مناصبی همانند ریاستجمهوری با رای مردم باید تعیین شود، اصولا مردم اقبال چندانی به افراد نظامی ندارند. حتی افرادی که دارای سوابق اطلاعاتی و امنیتی نیز هستند، کمتر مورد توجه مردم قرار میگیرند. درایتی دلیل چنین رویکردی را اعتمادی دانست که مردم برای کسب موفقیت نسبت به رئیسجمهوری خود قائل هستند.
این فعال سیاسی همچنین گفت: در کشور ما نیز همین منوال است و بر اساس تجربه شاهد کردیم که اقبال مردم به چهرههایی که دارای سوابق اجرایی و سیاسی هستند، بیشتر از کسانی است که دارای سوابق امنیتی و نظامی هستند. درایتی همچنین با اشاره به توان فرد نظامی پیروز شده در عرصه سیاست در خصوص تفکیک نگاههای سیاسی و نظامی از یکدیگر گفت: چنین امری طبیعتا غیر ممکن نباید باشد اما باید پذیرفت که عرصه سیاسی یک عرصه خاصی است که با ممارست و تجربه حاصل میشود و طبیعتا در این عرصه کسانی موفق میشوند که بیشتر وقت خود را در این حوزه گذراندند و تجربه کافی را کسب کردهاند.
درایتی خروج یکباره از عرصهای که سالیان سال وقت فرد را به خود اختصاص داده و در راستای این اندیشه که ورود به عرصه دیگر نیز میتواند کارامد باشد، چندان معقول ندانست و افزود: هرکس در حیطه شغلی خود دارای احترام است و بهتر است تجارب خود را در همان مسیر به کار گیرد. این فعال سیاسی همچنین امکان تفکیک نگاههای خاص هر حوزه را از یکدیگر دشوار دانست و گفت: فردی که مدت مدیدی در حوزه نظامی به فعالیت پرداخته است، ذهن و نوع نگاهش با چنین حوزهای شکل گرفته و با حضور خود در عرصه دیگر مشخص نیست که بتواند زوایای دید خود را از یکدیگر تفکیک کند و اگر چنین اتفاقی رخ ندهد، فرد مذکور رفتاری را از خود بروز میدهد که در عرصه سیاست حتی اگر در مرحله اول مطلوب نظر مردم باشد اما در ادامه مسیر چندان موفق نخواهد بود.
اخبار سیاسی - ابتکار