آخرین اخبار سیاسی

محمد صدر،اخبار سیاسی،خبرهای سیاسی

واکنش محمد صدر به لایحه عفاف و حجاب: ایده‌های ضد اسلام توسط برخی افراد تندرو که عقل کامل ندارند به نظام تحمیل می‌شود

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره کسر از حساب افراد بی حجاب گفت: طرح این مسئله باعث می‌شود که همه مردم پول‌هایشان را از بانک خارج کنند و به…

به یاد آیت‌الله سیدجلال‌الدین طاهری



 اخبارسیاسی ,خبرهای  سیاسی,سیدجلال‌الدین طاهری


محمد عطریانفر  - این‌جانب به اعتبار دل‌سپردگی و ارادتمندی و اخلاصی که از عهد قدیم به محضر آیت‌الله طاهری داشته‌ام و سالیانی از ابعاد افتخار مصاحبت و توفیق هم‌نشینی با آن بزرگمرد را غنیمت شمرده‌ام، در حد بضاعت به ترسیم زوایایی از ابعاد شخصیتی او می‌پردازم؛ بزرگمردی که بی‌هیچ اغراقی، از شایستگان معاصر در تاریخ تشیع و چهره‌های دوران‌ساز انقلاب اسلامی ایران به حساب می‌آید.  آیت‌الله سیدجلال‌‌الدین طاهری، در خاندان عظیم‌القدری تربیت شد که تبار ارجمند او از متن علم و اندیشه و فقه برخاسته و روشن‌ضمیری و معرفت‌اندیشی جزء شاکله وجودی‌شان بوده است. 

 

«آیت‌الله طاهری» در بستر چنین خاندان و در دامان پدری مؤمن و صاحب نظر تربیت شده بود. «فقید سعید» از چشمه پرفیض پدر و به سنت مألوف تبار خویش، عرصه علم و اندیشه را زمینه مناسبی برای رشد و بالندگی خود دید.

 

او در حوزه درس و بحث به شایستگی ظاهر شد خاطرات خوش دوران تحصیل او در مدرسه با هم‌نشینی و هم‌فکری شهید بزرگوار و بافضیلت، حضرت علامه آیت‌الله سیدمحمدحسین بهشتی، قرین بود همدلی و هم‌اندیشی این دو یار از عصر نوجوانی تا آخرین رمق حیات شهید مظلوم ادامه یافت.  ردای فقاهت بر قامت بلند و استوار او راست آمد. محضر علمای اندیشمند و نام‌آور عصر در مرکز فقه آل رسول فرصت ارزنده‌ای را در اختیارش نهاد تا مشیت حق‌تعالی را به‌درستی رقم زند. محضر پرفیض آیت‌الله‌العظمی بروجردی و حضرات آیات عظام داماد، حجت، سیدمحمدتقی خوانساری و فقیه عارف نامی شجاع آیت‌الله سیدروح‌الله خمینی میدان فراخی شد تا اشتیاق او را پاسخ دهد.

تا آن زمان مکتب اجتهادی و مدرسه فقهی آیت‌الله سیدمحمد محقق‌داماد، چهره برجسته و فقیه توانمندی مانند آیت‌الله طاهری به خود ندیده بود. عالمان و فضلای نامدار قم، او را بهترین و موجه‌ترین شاگرد استاد نام نهادند. در میان این میدان و به‌دور از بساط بسیط فقاهت مرسوم، که منصه ظهور و عرصه بالندگی دانش‌پژوهان حوزه علمیه بود، دریچه‌ای از اخلاق و عرفان گشوده بود که کمتر کسی اهلیت ورود به آن را داشت.

 

این منطقه روح‌بخش و وادی ممنوعه ایمن، محضر و مأوای حضور مخلصانی بود که جز فقیهان دردآشنا و زمان‌شناس کسی را به درون آن راه نبود. آن حلقه رندان نبود مگر محضر پرفیض «روح‌الله» که خداوند او را برای مأموریتی بزرگ در آینده نه‌چندان‌دور آماده می‌کرد. فقیه آگاه ما به‌همراه فقهای نامدار، حضرات آقایان حسینعلی منتظری، سیدمحمدحسین بهشتی و مرتضی مطهری از جمله چهره‌های راست‌قامتی بودند که محفل عرفانی و مدرسه تهذیب نفس امام را مستمر و پایدار و به‌دور از چشم هیاهو، رونق بخشیدند و سالیانی دراز از محضر او بهره‌ها بردند و حکمت‌ها آموختند.


«آیت‌الله سیدجلال‌الدین طاهری» تا سال‌های اولیه نهضت، از جمله فضلای نامداری بود که در حلقه وصل و در پرده معتمدان امام قرار داشت. آنها در عین قلت در عدد، با قوت ایمان و اندیشه راسخ، با گام‌هایی استوار راه و رسم حضرت استاد را پاس می‌داشتند و مشی پرنشیب‌وفراز را برای آیندگان صیقل می‌دادند.


امام در سال ٤٢، پس از قیامی نابرابر در متن مظلومیتی مضاعف به تبعید رفت و میراث انقلابی خود را که همانا حفظ و حراست از شمع برافروخته انقلاب بود، به همراهان مظلوم و مصمم خود واگذارد. آنها چون دیده‌بانانی صادق و غیور در سرزمین تفتیده از غم بی‌عدالتی و در سنگر مقاومت و آگاهی‌بخشی استقرار یافتند و کمر همت را بستند.


سهم رنج‌پذیری و مبارزه‌طلبی «سیدجلال‌الدین» ما در آرایش جدید میدان مجاهده و پذیرش حرمان، حصه‌ای بزرگ بود. او در کسوتی که تاروپودش از تدبیر و رنج بود، به سرزمین مادری رجعت کرد و برای آینده‌ای مجهول اما روشن آماده شد. او آمد اما پرچم توحید و مبارزه با ستم را برافراشت. پایگاه و تکیه‌گاه او، مسجد اعظم حسین‌آباد شد.

 

خانه مأنوس قدیمی و سنگر جدید مقاومت. او نماز را نخواند بلکه برپای داشت و قیام و شهادت را ترجیع‌بند تبلیغ و ترویج دین کرد. «محراب» سنگر عبودیت و مجاهده نفس او شد و «منبر» برج فریاد و روشنگری و ظلم‌ستیزی او و در این صحنه نماز جمعه از شکوهی بی‌نظیر برخوردار شد «موعود» مبارزان هر هفته جمعه‌ها شد و حضور همدلان و هم‌پیمانان، صفوف درهم‌تنیده نماز جمعه قرار مجاهدان در میعاد مسجد بود و جمعه موعود حضور آنها. امام‌خمینی(س) او را تکیه‌گاه بزرگ جوانان و همراهان نهضت می‌دانست چه بسیار مبارزانی که در طول نهضت، از پشتیبانی‌های روحی و مادی این فرزند برومند «تراز مکتب» برخوردار بودند. سیدجلال‌الدین قطب آسیای انقلاب در شهر بود و چهره‌های مجاهد عصر نهضت در زمهریر سکوت یا هرم سنگین مبارزه در هنگامه صعوبت و شدت یا نفرت یأس به ‌او پناه می‌بردند.


آیت‌الله طاهری به یمن ایمان شگفت و اعتماد به نفس بی‌نظیرش در چارچوب اصول، بدعت‌ها را افشا می‌کرد و سنت‌های غلط را عالمانه می‌شکست. او در زمانه عسرت که کمتر روحانی مبارزی جرئت ترسیم اندیشه‌های درست و تکریم معلم مدرسه انقلاب، زنده‌یاد دکتر علی شریعتی را داشت، نستوه و بی‌لکنت، به‌صراحت به ستایش تلاش‌های صادقانه او می‌پرداخت. وی با تدبیری عقلانی، گفتمان انقلاب و منطق درست، روحانیت راستین را با احساس تحول‌خواهی و آرمانی سرشار، در قلب جوانان متأثر از شریعتی پیوند می‌داد. احساسات پاک و برخاسته از شور و شیدایی شریعتی که پشتوانه قیام جوانان بود، در اتصال پایدار با گفتمان عدالت‌خواهی و ضدستم امام، دو رود خروشانی بود که فقط به همت و اخلاص و زبان گویای سیدجلال‌الدین طاهری و امثال او در مصب خروش جوانان و ساحت روحانیون زنده‌دل به حقیقت می‌پیوست و مدال ‌افتخار این پیوند مبارک در شهر تنها بر سینه سوخته خطیب جمعه ما می‌نشست.


آیت‌الله طاهری قریب به ١٥ سال از بدو نهضت بارها مورد تهدید و تعقیب و شکنجه ساواک قرار گرفت. او هرازچندی از زندانی به زندانی دیگر گرفتار می‌شد و درنهایت وی را به تبعیدگاهش فرستادند. او پابه‌پای تحمل تازیانه گزمه‌های حکومت که فرامی‌رفت و فرومی‌آمد، ثقل سنگ‌اندازی غیرانقلابیون متحجر را با غصه تحمل می‌کرد و لب بر طعنه‌ها و تفتین آنها فرومی‌بست، البته در زمزمه‌های نیمه‌شب با خدای مهربان، می‌گفت الهم اغفر لقومی فانهم لا یعلمون.


سیدجلال‌الدین، مردم‌داری بی‌نظیر بود. خانه درویشی او به دور از هرگونه تشریفات و فارغ از تشخصات و تعلقات آخوندی، بسی ساده و بی‌آلایش بود. منزل او محل رجوع و پناه نیازمندان بود و طهارت اخلاق او مایه طبابت دل مراجعان. هم‌نشینی‌های صمیمانه او، همدلی‌های سرشار از محبت، ‌غمخواری و هم‌صدایی‌های صادقانه با دردمندان، زبانزد مردم بود. رفتارش با خلق خدا، سقراط، بقراط و لقمان حکیم را به یاد می‌آورد. در درگاه و ایوان و سرای او، امید کسی ناامید نمی‌شد. کسی را نمی‌توان سراغ داشت که کدورتی، غیظی یا خصومتی شخصی‌ از او به دل داشته باشد. کدورت‌ها و خصومت‌ها اگر بود، علیه آرمانش بود.


آیت‌الله سیدجلال‌الدین طاهری، فقیهی روشن‌ضمیر، روشنفکری آزاداندیش و خطیبی توانا بود. ظرفیت‌های کم‌نظیری که خداوند تبارک و تعالی در منتهای همتش، به او ارزانی داشته بود؛ مختصات روحی و ویژگی‌های روزآمدی که در اوج پختگی و بلوغ سیاسی، ‌به همراه جامعیت علمی در وی قوام یافته بود، مایه اعتماد بود و به طور روزافزون جایگاه او را در مقیاس ملی برجسته‌تر می‌کرد. بنابراین موقعیت استثنایی، پیشتازی، منزلت اکتسابی و جامعیتش، وی را در مقام رکن نیرومند انقلاب و بازوی کارآمد نظام و پیشوای نهضت وجاهت خاص بخشیده بود.


ساحت دین‌داری مسئول و عرصه روشنفکری و مرجعیت اجتماعی در سه دهه پیش از انقلاب، همواره میدان معارضه و مناقضه و البته مایه تضعیف هر دو گفتمان بود. فقید سعید آیت‌الله طاهری از نوادر فقهای نامداری بود که مرجعیت اجتماعی داشت و در ایجاد توافق و تلائم و تحقق همگرایی این دو رویکرد نقش پردامنه‌ای ایفا کرد؛ نقشی که بعدها در قلمرو حکمرانی جدید، برخی چهره‌های هوشمند و صاحب‌نظر با رویه‌های مردمی و عالمانه بر توسعه و تعمیقش همت گماشتند و سرفصل روشنی را برای نسل‌های بعد گشودند.

 

قرب و بعد روحی و دل‌بستگی حضرت امام به کادرهای انقلاب، تابع احساسات غریزی ایشان نبود زندگی رهبر انقلاب با خاطره‌هایی مشحون از نقش‌آفرینی، خلق حماسه‌ها و خطرپذیری یارانش در ایام غربت نهضت قرین و همزاد بود. وی براساس مجموعه تجارب صادقانه و آزمون‌های سخت، رابطه اعتمادآمیز خود را با همراهان تنظیم می‌کرد. حضرت آقای طاهری جزء انگشت‌شمارانی بود که در متن قضاوت مردم و داوری تاریخی امام، وجاهت ویژه‌ای داشت و در یک کلام، عمق علاقه امام‌راحل به او ریشه در مبانی استواری داشت که بارها به محک آزمون و البته سرافرازی آزموده، درآمده بود. در سال‌های نخستین انقلاب، جمع اندک و نیرومندی بودند که نماد هم‌بستگی نظام و مردم به شمار می‌آمدند و ارتباط وثیق معنوی حضرت امام با توده‌های ‌میلیونی مردم را به ذهنشان متبادر می‌کردند.

 

این چهره‌های بزرگ عبارت بودند از حضرات آیات سیدعلی خامنه‌ای، فقید سعید سیدجلال‌الدین طاهری، شهید محمد اشرفی‌اصفهانی، شهید محمد صدوقی و شهید اسدالله مدنی. اینها امامان‌جمعه و زبان گویای رهبری بودند و کلامشان هر جمعه مایه تقویت اعتماد مردم و قوت ستون نظام بود. آنها قدرت سحرانگیز بسیج توده‌ها را داشتند و وجودشان الگوی تمام‌نمای حضرت روح‌الله بود. منزلت و ظرفیت کارآمد حضرت آیت‌الله طاهری، ‌پس از رحلت امام حتی با گذشت سال‌ها عزلت و گوشه‌نشینی و باوجود موضع انتقادی ایشان، همواره مورد توجه اغتنام و احترام بود. این واقعیت در نامه مفصل و روشنگری که مقام معظم رهبری در سال ٨١ در پاسخ به استعفای ایشان صادر کردند، ‌به‌صراحت به رسمیت شناخته شده و ستایش شده است.


ایشان ضمن قبول استعفای آیت‌الله طاهری از امامت جمعه و با ابراز همدردی و همسویی با دیدگاه‌های انتقادی مطرح‌شده، ‌تلویحا رفع گلایه‌های مطروحه را مستلزم نقش‌پذیری شخص آیت‌الله دانسته‌اند. معظم‌له در پاسخ می‌نویسند: «اینها مطالب حقی است که این‌جانب در چند سال اخیر بارها در اجتماعات عمومی و نیز در دیدار مسئولان ذی‌ربط درباره آن هشدار داده و بسیج همه امکانات را برای مبارزه با فقر و فساد و تبعیض از همه خواسته‌ام. اکنون هم معتقدم جز با جهادی مخلصانه و برخاسته از احساس درد و احساس، خطر این شجره‌های ملعونه قلع نمی‌شود و این محتاج همراهی و هم‌صدایی همه، به‌خصوص صاحبان موقعیت حکومتی و اجتماعی است. یقینا از جناب‌عالی که سوابق ممتدی در انقلاب دارید بیشتر از خیلی‌ها انتظار و توقع داشته و دارم...».


کسانی که فاهمه، شناخت، تجربه و صلاحیت تفسیر مفاد این‌گونه نامه‌های تبادل‌شده میان چهره‌های شاخص نظام را دارند، می‌دانند حتی با وجود دلگیری‌های مشهود در نامه رهبری، اهمیت کلام، دغدغه‌ها و نگرانی‌های آیت‌الله طاهری در امر ریشه‌کن‌کردن شجره ملعونه فقر و فساد و تبعیض، نزد معظم‌له مورد توجه، قبول و محل انتظار بوده است. درواقع از خلال گلایه‌ها و تبیین شرایط حاکم بر کشور این‌طور فهمیده‌ می‌شود که رهبری نظام، موقعیت برجسته، ‌شخصیت فاخر و علو مکانت اجتماعی آقای طاهری و البته اهتمام و اعتبار ایشان را پشتوانه نیرومندی برای قلع‌وقمع فساد، فقر و تبعیض در کشور می‌دانند؛ پدیده منحوسی که همواره جزء دغدغه‌های نظام و نگرانی رهبری بوده است.


آرمان‌های انقلاب و تحقق مطالبات امام، چه در دوران حیات و چه پس از رحلت ایشان، همواره عمده‌ترین نگرانی آیت‌الله طاهری بوده است. همگان می‌دانند که اصول مترقی اسلام و مبانی انقلاب و نقش و حقوق مردم، همیشه و پیش از هر نکته‌ای در گفتمان اعتقادی، سیاسی و مدیریتی امام پررنگ و مورد تأکید بوده است و بحق همین توجه و اهتمام در زوایای روح نماینده تام‌الاختیار ایشان موج می‌زده است. هر کجا حقی از مردم مورد اجحاف قرار می‌گرفت یا به آن بی‌توجهی می‌شد، فریاد خطیب جمعه بود که با تنبه و هشدار، تکالیف مسئولان را به آنها گوشزد می‌کرد. ابعاد شخصیت انقلابی و منزلت علمی و فقاهتی آیت‌الله سیدجلال‌الدین طاهری کماهو حقه، نزد آیندگان و نسل جوان تا سال‌ها مجهول و مغفول خواهد بود. بی‌تردید سهم گران‌سنگ تلاش‌های بی‌منت آن فقیه دردمند برای تثبیت و تقویت نظام و صیانت از مرزهای عقیده و آرمان امام تاکنون برآورده و ارج‌گذاری نشده است.


دفاع تاریخی ملت ما و مقاومت در نبرد نابرابر با دشمن تا بن مسلح بغداد و حامیان امپریالیسم جهان‌خوارش، از بسیج جوانان و نوجوانان در استان اصفهان آغاز شد و اگر نبود هشیاری آیت‌الله طاهری که برای دفاع تمام‌عیار از انقلاب، اعتماد تاریخی مردم را برانگیخت و اگر نبود ایفای نقش پیشتاز خطیب جمعه، که خود در رأس حضور و حرکت بسیجیان دریادل در جبهه‌های نبرد همچون حبیب ابن مظاهر و عباس‌ابن علی(ع) ظاهر می‌شد و صحنه کربلای ایران را به یمن وجودش گرمی می‌بخشید و اگر نبود حضور شانه‌به‌شانه امثال او با رزمندگان در شب‌های حمله که از پادگانی به پادگانی و از خط مقدمی به خط مقدمی و از سنگری به سنگری می‌رفت و روح سلحشوری و جانبازی و فداکاری را به ارمغان می‌برد و ایمان به پیروزی را به اوج خود می‌رساند و شهد شهادت را در کام مجاهدان فرو می‌ریخت، معلوم نبود امروز در کجای جغرافیای سیاسی جهان بودیم و در کدام مدار از قدرت و مناسبات حاکم قرار داشتیم و وزن مؤثر امروزمان در این وادی آشفته زمان در چه ترازویی سنجیده می‌شد و بالمآل معلوم نبود بر سر نظام چه رفته بود و آیا عزت اسلام صیانت می‌شد؟


اینها حقایق روشن و دستاوردهای آشکاری است که برخی دست‌ها فرصت ترسیم آن را در کشاکش تسویه‌های سیاسی از نگارندگان تاریخ گرفته است. لشکر نجف اشرف و لشکر امام حسین(ع)، خانه دوم، بلکه منزل و ماوای نخستین «سیدجلال» بود.


رزمندگان ما از بسیجیان ساده‌پوش و سخت‌کوش تا ارتشیان و سپاهیان تیزهوش، همواره به وجود شایق و مهربان او عشق می‌ورزیدند. آنها، همه روح واحدی بودند در پیکره‌های متکثر و قطراتی از دریای دلیری و دردمندی که در رودخانه پرخروش زمان و در بستر تاریخ رو به سوی اقیانوس بی‌کران خداوند جاری می‌شدند.


«سیدجلال ما» امروز با گذر از فرازوفرود تاریخ و با عبور از امواج پرتلاطم نهضت در کدام ساحل آرام فرود آمده است؟ «او» در قلب همراهان شهیدش به بی‌کرانگی رسیده است، قافله‌سالار ما سالیانی است در ارض خداوند مقیم و در نعیم او مستغرق است.


 او خود جاودانه شد و میراث گران‌بهایی از ایمان و اخلاص در مجاهدت را به مثابه الگوی راه برای آیندگان به ودیعت نهاده است. یاد و خاطره آن بزرگ اهالی سرزمین جهاد و مجاهدت نفس را گرامی می‌داریم و به روح بلند و دل دریایی‌اش درود می‌فرستیم.
 
اخبار سیاسی  -  شرق

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------