فریدون مجلسی : درباره برجام باید منصفانه قضاوت کرد
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : یکشنبه, 20 تیر 1395 07:59
بیستوسوم تیر که از راه برسد تیم هستهای دولت یازدهم روزی را گرامی میدارد که که اولین سالروز توافق هستهای بین ایران و گروه 1+5 است؛ سالروزی برای پایاندادن به 12سال مناقشه هستهای و باز کردن قفل سنگین این پرونده. این در حالی است که با وجود گذشت حدود یکسال از این توافق، انتقادهای داخلی و خارجی علیه آن ادامه دارد؛ منتقدان داخلی همچنان معتقدند برجام نتوانسته به اهداف خود دست پیدا کند و با کارشکنیهای طرفهای غربی بهویژه آمریکا، تیم هستهای دولت در این زمینه کمکاری کرده است.
بهعلاوه، این منتقدان معتقدند حسن روحانی با اولویت قرار دادن برجام و سیاست خارجی، از اولویتهای داخلی چشمپوشی کرده و همین مسئله باعث ایجاد رکود در اقتصاد ایران شده است. این انتقادات در حالی مطرح میشود که فریدون مجلسی دیپلمات سابق وزارت امور خارجه معتقد است: «توانایی ظریف در این نکته بود که از عهده مذاکره در مقابل وزرایی که هر کدام صدها مشاور و اندیشکده در پشت خود داشتند، برآمد.»
با وجود گذشتن چندین ماه از توافق هستهای بین ایران و گروه 1+5، همچنان سؤالاتی اساسی درباره این توافق مهم بینالمللی و چگونگی به نتیجهرسیدن آن مطرح است. همچنین توافق برجام باعث نشده است تا سیاست داخلی از اولویتهای دولت حسن روحانی خارج شود و این موضوع همچنان به دلیل اهمیت آن به صورت جدی در دستور کار سیاستگذاران ایرانی قرار دارد. علاوه بر این انتقاداتی که مخالفان دولت به برجام و سایر مسائل سیاست خارجی میکنند موجب شده است این حوزه از مسائل دولت بیش از سایر موضوعات مورد بحث و بررسی قرار گیرد. در عین حال باید گفت برجام همه سیاست خارجی ایران نیست و مسائل و بحرانهای منطقهای مهمی هستند که نقش ایران در آنها تأثیرگذار است. این پرسشها و سؤالات دیگر را با فریدون مجلسی دیپلمات سابق وزارت امور خارجه مطرح کردهایم.
برخی معتقدند آمریکا با اقدامات خود پس از برجام این توافق بینالمللی را نقض کرده است. از دیدگاه این افراد ما دیگر از مرحله انتقاد از برجام عبور کردهایم و تنها کاری که باید انجام دهیم این است که اقدامات ما بهانهای نشود تا ایران را مقصر نقض برجام معرفی کنند. نظر شما در این رابطه چیست؟
باید منصفانه قضاوت کرد. من فکر نمیکردم که گفتوگوهای هستهای به نتیجه برسد. قبلا یکی از روزنامهها نظر من را درباره مذاکرات خواست و من نیز در قالب یک نمایشنامه دیدگاهم را حاکی از طرح مواردی فراتر از انرژی هستهای ارائه کردم اما به دلیل ملاحظاتی هیچ وقت چاپ نشد. برجام با دولت آمریکا منعقد نشده است بلکه عملا با 2+5 منعقد شده است. زیرا اتحادیه اروپا را هم که نقش مؤثری داشت باید به اعضای ثابت شورای امنیت و آلمان افزود.
طرف قرارداد ما یک مجموعه است. برجام فقط در امضای توافق با این کشورها متجلی نمیشود بلکه بزرگترین تجلی آن قطعنامه شورای امنیت است که به استناد برجام به لغو تحریمهای ایرانی رأی داده است. بنابراین دولت آمریکا، حتی اگر به دلایل دیگری تحریمها را ادامه دهد یا تحریمهای دیگری وضع کند، نه میتواند آن توافق را با کشورهای دیگر درباره لغو تحریمهایشان به طور یکجانبه فسخ کند و نه میتواند قطعنامه سازمان ملل را در باره لغو تحریمها به صورت یکطرفه نقض کند.
اگر این کار را بکند کاری مانند دیوارنوردی سفارت کرده است. آمریکا باید تحریمها را بردارد، اما برخی تحریمهایش ربطی به برجام ندارد. همانطور که ایران میتواند واردات از آمریکا و تجارت با آن کشور را ممنوع یا تحریم کند، آنها هم در شرایط خصمانه ممکن است چنین اقدامی کنند. آزمایش موشک دوربرد، حتی وقتی همزمان با سفر ظریف و مذاکرات برای رفع تحریمها باشد، حق ایران است چرا که در جنگ با صدام بزرگترین آسیبها را از موشکهایی که همین کشورها به او داده بودند، دیده است و بسیار هم تدافعی و بازدارنده تلقی میشود. اما باید به این نکته توجه کرد که تیم کنونی سیاست دیپلماسی ایران که در مذاکرات هستهای شرکت داشتند، بسیار با تجربه هستند و نباید از به شکست کشاندن مساعی آنان خشنود بود.
رفت و آمدهای بین ایران و کشورهای خارجی که پس از برجام شکل گرفته است تا چهاندازه میتواند به منافع ما کمک کند؟
تداوم رفتوآمدها و مذاکرات باعث میشود که سیاستمداران و تصمیمگیرندگان ما روزبهروز بینالمللیتر فکر کنند. من فرق میان ظریف را با احمدینژاد احساس میکنم. من نویسنده هستم و ذهن تخیلی دارم. نشستن روی همین مبل تابع شرایطی است که به شخصیت و توانمندیهای هر فردی بستگی دارد. بعضیها میروند کنج مبل مینشینند و شما نگاه کنید، میفهمید که این آدم اتکاء به نفس لازم را ندارد اما وقتی کسی راحت نشسته و با اطمینان حرفش را میزند شرایط فرق میکند.
ما در تاریخ معاصر داشتهایم افراد سیاستمداری مثل قوام را که با کیاست خود مملکت را از خطرات بزرگی نجات دادهاند یا لااقل تصمیمات آنها بسیار موثر بوده است. شخصیت و توانایی فردی مثل ظریف تا چه اندازه در به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای تأثیر داشته است؟
قوام نه تنها در آن مقطع بلکه در برخی مواقع دیگر مانند اعتراض به اصلاح قانون اساسی نیز نشان داده بود که چه شخصیت قابلی است. اینکه تا کجا امتیاز بدهید و تا کجا امتیاز بگیرید خود تابع شخصیت و توانایی و درک ظریف بوده است.
به هر حال ظریف و همکاران وی توانستند تصمیمگیرندگان اصلی کشور را قانع کنند که مذاکرات هستهای و توافق برجام برای کشور مفید و ضروری است. مصلحت بودن برجام باید توسط افرادی مثل ظریف تشخیص و ارزیابی میشد. توانایی ظریف در این نکته بود که از عهده مذاکره در مقابل وزرایی که هر کدام صدها مشاور و اندیشکده در پشت خود داشتند برآمد. چندین بار بلوفهای بزرگی به او زدند و واکنشهایی که وی نشان داد در خنثیکردن این بلوفها موثر بود. وی نیز لابد چندینبار بلوفهایی زده است. لازمه بازی دیپلماتیک همین است.
اکنون در شرایطی قرار داریم که هم برجام در مرحله اجراست و هم مجلسی روی کار آمده است که افراطگرایی در آن جایگاهی ندارد. دیدگاه شما در این زمینه چگونه است؟
مجلس کنونی همانند سابق نیست که افرادی در آن بدون توجه به منافع ملی اظهارنظر کنند و از بلندگوی مجلس سخنانی را بگویند که جز هزینه برای کشور تأثیری نداشته باشد. باید قدر شرایط نسبی کنونی را دانست.
مخالفان برجام مرتب مانور میدهند که سه سال از دوران دولت روحانی که با شعار تغییر روی کار آمد، گذشته است و برجام نیز به امضا رسیده است اما ما تاکنون تحولی را مشاهده نکردهایم...
اولا دو سالونیم از این سه سال صرف تعمیر خرابکاریهای دلواپسان شده است. 6 ماه گذشته است و درست در آستانه هر دیدار، برخی حرفهای نسنجیده و هزینهساز زدهاند. چرا باید کاری کرد که آنها در مذاکرات ما را در موضع تدافعی قرار دهند؟
در سیاست کسی که همهچیز را برای خودش بخواهد، بازنده خواهد بود. اینهایی که مخالف دولت هستند و میگویند در امر هستهای، ایران باید هیچ امتیازی به غرب نمیداد، به هماناندازه کسانی ناآگاه هستند که میگویند 50 درصد دریای خزر مال ایران بوده است. یکی از دستاوردهای برجام این بود که ایران را در موضع ابراز مخالفت با دستاوردهای هستهای سایر کشورها قرار داد. الان ایران میتواند به تسلیحات هستهای سایر کشورها اعتراض کند؛ حتی ما میتوانیم به پاکستان و اسرائیل نیز اعتراض کنیم. توازن استراتژیک پاکستان با هند جای بحث دارد. گمان نمیشود هند دیگر درباره پاکستان نظری داشته باشد، اما متأسفانه پاکستان بیش از حد تحت نفوذ عربستان است که هر روز علیه ایران اقدام میکند.
در آستانه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا هستیم، تحولی که بدونشک بر ایران تأثیرگذار خواهد بود. اکنون که مشخص شده است رقابت نهایی بین هیلاری کلینتون از حزب دموکرات و دونالد ترامپ از حزب جمهوریخواه است، به نظر شما کدام یک به نفع ایران است؟ برخی معتقدند نفع ایران همواره در رویکارآمدن دموکراتها بوده است اما ما به خوبی میدانیم که در زمان اوباما، تحریمهای سفت و سختی علیه ایران اعمال شد و او توانست جهان را علیه ما متحد کند، اما در دوره بوش باوجود سروصدای زیاد وی، اقدامات ضد ایرانی کمتری شاهد بودیم.
قطعا انتخاب دموکراتها برای ایران بهتر خواهد بود. در زمان بوش ما بیشترین همکاریها را در جنگ با طالبان و صدام داشتیم. بوش با ناسپاسی کامل با محور شرارتنامیدن ایران، پاسخ این همکاری را داد. اگر کتاب ایرانهراسی را که استاد دانشگاه تلآویو نوشته است بخوانید، متوجه میشوید که اسرائیل از کمک و همکاری ایران با آمریکا بهشدت نگران و ناراحت بود و سرانجام آنچنان به بوش فشار آورد تا وی ایران را در محور شرارتش قرار داد. اسرائیل برای ایران فقط موجب دردسر بوده و خواهد بود اما کنارنشستن اعراب جای تأسف است که خودشان یکبهیک میروند و با اسرائیل رابطه برقرار میکنند و نقش ایران در حمایت از فلسطین انفرادی شده است.
جک سالیوان یکی از مشاورین کلینتون گفته که دیدگاه خاورمیانهای کلینتون به عربستان نزدیک است که این برای ایران خوب نیست؛ چرا کلینتون دموکرات به نفع ایران است؟
کلینتون به نفع ایران نیست. آنها به منافع خودشان میاندیشند اما از ترامپ بهتر است. عربستان نظام متزلزلی است؛ ثروتمند هستند و افراد تحصیلکرده زیادی در داخل و دانشجو در خارج از کشور دارند که در حال بازگشت به کشور خود هستند. علمای وهابی که خیال میکنند قدرت را در دست دارند، روی آب نشستهاند. این رژیم خانوادگی است و برای قرن 21 مفهومی ندارد. در عربستان دو نوع مخالف رژیم وجود دارد: یکی وهابیونی هستند که میخواهند به روش داعشی عمل کنند و دوم طرفداران مدرنیته که روزبهروز بیشتر میشوند.
این گروهها وضعیت عربستان را متزلزل کردهاند و دولت نیز این را به خوبی میداند. جنگ راهانداختن در یمن، کمک به مخالفان در سوریه و... برای بسیج افکار عمومی در برابر امر خارجی و منحرفکردن، از مشکلات داخلی خودشان صورت گرفته است و این را کلینتون به خوبی میداند. علاوه براین کلینتون در دوران وزارت خود نقش و تلاش بالایی در ایجاد مذاکرات ایران و غرب داشته است. ترامپ و تندرویهایش میتواند موجب تسریع در تشدید اختلافات و بروز جنگ با ایران شود.
دلیل دشمنی اعراب بهویژه عربستان با ایران چه بوده است؟
من هیچوقت درک نکردهام که برخی از عوام کشورهای عربی، چرا تا این حد با ایران و ایرانی تضاد داشتهاند. عوام این کشورها تاکنون همواره درباره ایران از در دشمنی درآمدهاند. جمال عبدالناصر مصری هم تخم عداوتی را با نام ناسیونالیسم پراکنده کرد و نامی جعلی برای خلیج فارس درست کرد که تاکنون هیچ ایرانی این امر را قبول نکرده است که لابد در پس آن ذهنیت توسعهطلبی عربی وجود داشته است.
چرا ایران و اعراب درزمینه سوریه تااینحد با یکدیگر مشکل دارند؟
مشکل سوریه این است که عربستان و قطر میخواهند لولههای نفت و گاز خودشان را از عراق و سوریه عبور دهند تا به ترکیه برسد و با خطوط نفت و گاز اروپایی روسیه رقابت کنند و ضمنا خطوط نفت و گاز ایران و عراق نیز از همین مسیر میتواند رقیب مهمی باشد. حامیان اولیه عرب داعشی، هدفشان محدودکردن دولت متکی بر اکثریت شیعه در عراق و برکنارکردن اسد در سوریه است؛ درنتیجه رقابت عربستان و شیوخ با ایران ژئوپلیتیک نیز هست.
ما مشاهده کردهایم که روسها همیشه با کارت ایران بازی کردهاند. آنها اخیرا در سوریه مذاکرات رو به جلویی با غرب داشتهاند. این احتمال وجود دارد که در صورت پیشرفت مذاکرات روسیه با غرب، ایران که هزینههای زیادی را در سوریه متحمل شده است، به اهدافش نرسد. نظر شما در این رابطه چیست؟
ایران باید با روسیه در جایگاه همسایهای معتبر روابط اقتصادی خود را گسترش دهد. این حق دو کشور است و باید از مزیت همسایگی استفاده کنند اما از نظر سیاسی، روسیه همواره نشان داده که فقط به فکر منافع خودش است و به هیچ چیز دیگری توجه ندارد؛ بهویژه که در خط لوله گاز و نفت احتمالی، ایران و عراق را رقیب خود نیز میانگارد.
اخبار سیاسی - وقایع اتفاقیه