آخرین اخبار سیاسی

اخبار،اخبار جدید،اخبار روز

آخرین خبرها از حکم اعدام توماج صالحی از زبان وکیلش

امیر رئیسیان، وکیل توماج صالحی فرایند پرونده این خواننده را توضیح داده. آقای رئیسیان می‌گوید حتی اگر دادگاه بدوی بر رأیش اصرار کند، باز حکم…

اصولگرايان دچار جهل‌الرجال هستند



 اخبارسیاسی ,خبرهای  سیاسی ,امير محبيان

احمدی‌نژاد در حال تست‌ فضاستپ

  وضعيت اردوگاه جريان اصولگرايي آن‌طور نيست كه بتوان آن را مطلوب و حتي آرام به تصوير كشيد چون آنها بر خلاف اصلاح‌طلبان كه مدت‌هاست به حمايت خود از روحاني در سال ۹۶ اذعان دارند، هنوز نمي‌دانند بايد در راستاي پيروزي كدام عضو اردوگاه خود آستين بالا بزنند و فعاليت هاي انتخاباتي را آغاز كنند. روزي خبر شكاف ميان حاميان احمدي‌نژاد و جليلي به گوش مي‌رسد، روز ديگر بنرهاي شهري قاليباف را نماد آماده بودن او براي حضور در انتخابات رياست‌جمهوري تعبير مي‌كنند.

 

بنابراين اشتباه است كه گفته شود اصولگرايان با قحط الرجال مواجه هستند بلكه به گفته امير محبيان از تئوريسين‌هاي جناح اصولگرا، اين طيف از جهل الرجال رنج مي‌برد. باشگاه خبرنگاران نوشت؛ اهم اظهارات محبيان به شرح زير است:

مواضعي كه امروز اصولگرايان اتخاذ مي‌كنند، از نظر من انفعالي است لذا تحليل‌شان هم از نگاه ايجابي نيست و پيروزي خود را در شكست طرف مقابل مي‌بينند؛ علتش هم اين است كه اصولگرايان بايد براي معرفي كانديداي ايجابي، به نوعي به تفاهم ايجابي هم دست پيدا كنند؛ جريانات مختلف كنار هم بنشينند و در نهايت به يك نفر برسند.

شايد بر حسب تخريب، دولت پايين بيايد اما نمي‌توان مطمئن بود كه مردم اصولگرايان را بالا بياورند. يعني حيثيت دولت از بين رفته اما اعتمادي هم نسبت به اين طرف ايجاد نشده است. با چنين تخريب‌هايي در نهايت يك دولت ضعيف‌تر بالا خواهد آمد و نتيجه ديگري براي اصولگرايان در پي نخواهد داشت.

دو ديدگاه و تحليل درباره انتخابات سال ۹۶ وجود دارد؛ مي‌دانيم كه به لحاظ قانوني دوره رياست‌جمهوري ۴ ساله است. سوالي كه مطرح مي‌شود اين است كه آيا دولت كنوني، يك دوره‌اي است يا دو دوره‌اي؟ وقتي پيشينه را نگاه كنيم، مي‌بينيم كه اينرسي انتخابات رياست‌جمهوري به گونه‌اي است كه يك نفر، دو دوره انتخاب شده است؛ يكي از تحليل‌ها اين است كه مردم براي اجراشدن برنامه‌هاي دولت، ۴ سال را كافي نمي‌دانند. تحليل ديگر اين است كه هر انتخابات رياست‌جمهوري در ايران، معادل يك انقلاب، سيستم را به‌هم زده است. شما نگاه كنيد، هر ۸ سال خط عوض شده است. خط آقاي هاشمي يك چيزي بود، بعد از آن، خط رئيس دولت اصلاحات چيز ديگري شد و پس از آن، خط احمدي‌نژاد كاملا متفاوت شد. اين واقعا براي خود يك ايراد است.

در سال ۹۲ فضا به سمتي رفت كه نقطه قوت روحاني بود و آن مساله هسته‌اي بود. تخصص جليلي روي موضوع هسته‌اي بود و وقتي آن را مطرح كرد، بحث روحاني گرفت! سياست هسته‌اي جليلي به واسطه رياست احمدي‌نژاد بر شوراي عالي امنيت ملي، چيزي جز سياست رئيس دولت‌هاي نهم و دهم نبود. مردم هم گفتند كه دو سياست ايجاد شده، يكي سياست احمدي‌نژاد كه به بن بست خورده و ديگري ديدگاه روحاني كه بايد آن را تست كنيم.

حالا شما فرض كنيد كه جليلي نمي‌آمد و قاليباف به جاي وي، محور مي‌شد. كسي قاليباف را احمدي‌نژاد دوم نمي‌دانست و آن نيروي گريزي كه نسبت به جليلي وجود داشت، نسبت به قاليباف نبود. دوم اينكه محور فعاليت‌هاي قاليباف به عنوان شهردار تهران، مسائل عمراني بود لذا بحث رقابت با روحاني، مسائل عمراني مي‌شد نه هسته‌اي. همين‌ها مي‌توانست آن ۳۰۰ هزار راي اختلاف با روحاني را جبران كند و اصولگرايان در دور دوم، روي قاليباف اجماع مي‌كردند.

اصولگرايان، درست يا غلط اين بازي را بردند. فيش‌هاي حقوقي، اثرات رواني خود را روي افكار عمومي گذاشت اما بدتر از آن، ارزش افزوده‌اي براي خود اصولگرايان نداشت.

من معتقدم كه اصولگرايان دچار كمبود نيرو نيستند؛ اتفاقا مدير خوب زياد دارند اما خودشان و ذهنشان را تنها به ۳، ۴ نفر محدود كرده‌اند. اين ۳، ۴ نفر بعضا چندين مرتبه هم در انتخابات شركت كرده اما راي نياورده‌اند. به نظر من، اصولگرايان قحط‌الرجال ندارند بلكه دچار جهل‌الرجال شده‌اند؛ يعني افراد خود را به خوبي نمي‌شناسند. اصولگرايان بايد به نيروهاي قوي فرصت بدهند. ما يا سراغ نيروهاي قبلي مي‌رويم يا اينكه سراغ كساني مي‌رويم كه اصلا مردم آنها را نمي‌شناسند و بعد بايد ميلياردها هزينه كنيم كه اصلا ببينيم طرف چه كسي است؟ مثلا برخي چهره‌ها در ليست تهرانِ اصولگرايان براي انتخابات مجلس، ناشناخته بودند. خود ما كه اصولگرا هستيم، اينها را نمي‌شناسيم؛ مردم چگونه مي‌خواهند اينها را بشناسند؟ الان ما مي‌بينيم كه بعضي از اصولگرايان به همان قبلي‌ها فكر مي‌كنند و بعضي‌هاي ديگر هم از روي بي‌برنامه‌گي به روحاني نظر دارند تا امتيازاتي از او بگيرند.

روحانی در طول ۳ سال اخير، موضع اصولگرايانه داشته كه فعالان اين جريان را ترغيب به حمايت از خود بكند؟

- بله! روحاني انسان باهوشي است.

احمدي‌نژاد در جاهاي مختلف با سخنراني، ابراز قدرت و جمع‌كردن مردم، مشغول تست‌كردن فضا و ايجاد ذهنيت است. قطعا اين‌ حركات، آثار رواني خود را دارد. احمدي‌نژاد براي ورود به انتخابات ۹۶ يكسري فاكتورها را لحاظ مي‌كند. وي مايل نيست در انتخابات سال آينده متحمل شكست شود چون با تعريفي كه خودش دارد، دلش مي‌خواهد قهرمانانه پيروز شود. احمدي‌نژاد نمي‌آيد كه مدل قاليباف يا محسن رضايي را پيگيري كند. اصولگرايان از احمدي‌نژاد سوال‌هايي دارند و او بايد قطعا ابهاماتي را برطرف كند كه مثلا شما درباره فلان شخص چه موضعي داريد. احمدي‌نژاد تاكنون نشان داده كه مواضعش درباره برخي افراد، عوض نشده است. وي اگر به صحنه بيايد و بار ديگر روي مواضع قبلي خود تاكيد كند، ميان اصولگرايان شكاف ايجاد مي‌شود.

احمدي‌نژاد معتقد است كه جريان اصولگرايي به جهاتي يك جريان به تاريخ پيوسته است و توانايي ايجاد ارتباط با افكار عمومي را ندارد و نمي‌داند كه در خيابان چه اتفاقاتي در حال رخ‌دادن است.

احمدي‌نژاد مي‌داند كه اگر اصولگرايان چندان قادر نباشند براي او راي جمع كنند، مي‌توانند براي او ريزش راي و شبهه ايجاد كنند. اصولگرايان به جاهايي خواهند زد كه براي احمدي‌نژاد مهم است؛ مثلا اصولگرايان مي‌توانند به ماجراي ۱۱ روز خانه‌نشيني او اشاره كنند.

خود اصولگرايان هم مي‌گويند كه ما در جاهايي از احمدي‌نژاد فاصله گرفتيم.

انها مي‌گويند كه ما در دولت دهم، بيشترين انتقادات را نسبت به احمدي‌نژاد داشتيم؛ در حالي كه اصلاح‌طلبان در بسياري موارد ساكت بودند. از طرف ديگر ما بايد بگوييم كه آيا احمدي‌نژاد مي‌تواند حمايت ساختاري را براي خود جلب كند؟ مثلا اگر شوراي نگهبان احمدي‌نژاد را رد صلاحيت كند، براي او بد خواهد شد؛ احمدي‌نژاد در اين شرايط مجبور مي‌شود از خود دفاع كند. احمدي‌نژاد مايل نيست كه سرنوشت رئيس دولت اصلاحات را داشته باشد كه بعد از انتخابات به‌طور كامل از سياست خارج شود. احمدي‌نژاد فعلا در حال تست‌كردن فضاست. به نظر من وي براي انتخابات ۱۴۰۰ برنامه دارد.

لاريجاني در مرحله اول بايد صندلي رياست را براي خود حفظ و پس از آن تعامل خوبي با دولت داشته باشد. حدس مي‌زنم كه لاريجاني فعلا ريسك كانديداي رياست‌جمهوري شدن را انجام ندهد.

من معتقدم كه عارف به نفع روحاني كنار نكشيد بلكه فعالان اصلاح‌طلب متوجه شدند كه وي رايي ندارد و اگر به انتخابات ورود پيدا كند، وضعيتي بدتر از مصطفي معين در انتخابات رياست‌جمهوري ۸۴ نصيبش مي‌شود. عارف با تكرار مساله كناركشيدنش در انتخابات ۹۲، مدام بر سر دولت منت مي‌گذاشت. خب! حسن روحاني هم يك انسان سياسي است و اين موضوع باعث شد تا رابطه‌ها كم كم مخدوش شود. عارف به نوعي هميشه چهره طلب‌كارانه نسبت به دولت داشت؛ همين باعث شد كه حوصله ديگران سر برود! نتيجه اين شد كه دولت تمايلي به برقراري رابطه تشكيلاتي با عارف پيدا نكرد.

 

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------