تحریف زودهنگام حادثه 11 سپتامبر

مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی

تاریخ انتشار : پنج شنبه, 18 شهریور 1395 13:40

 یک سناتور سابق آمریکایی و رییس تشکیلات موسوم به " متحد در برابر ایران هسته ای" با انتشار یادداشتی در روزنامه وال استریت ژورنال آمریکا در آستانه پانزدهمین سالگرد واقعه 11 سپتامبر ، با آوردن استدلال هایی نامربوط تلاش کرد نقش ایران را به عنوان یکی از مسببان مهم حادثه تروریستی 11 سپتامبر برجسته کند.

 " جوزف لیبرمن " سناتور سابق ایالت "کانتیکت" و رییس کنونی تشکیلات موسوم به " متحد در برابر ایران هسته ای" که یکی از لابی های موثر تحت حمایت اسراییل برای جلوگیری از توافق هسته ای و نیز تلاش برای باقی ماندن نظام تحریم ها علیه ایران است، با نگارش مقاله ای تحت عنوان " نقش ایران در حادثه 9/11 را به یادآورید " تلاش کرد با استدلال هایی نامربوط، ایران را یکی از مسببان حادثه تروریستی 11 سپتامبر آمریکا معرفی کند.تحریف زودهنگام حادثه 11 سپتامبر

پس از آن حادثه تروریستی که بیش از 3 هزار کشته به جاگذاشت، دولت ایران در سریع ترین زمان ممکن آن را محکوم و با قربانیان آن حادثه تروریستی ابراز همدردی کرد. بسیاری از مردم ایران نیز پس از آن حادثه با ابراز تاثر از عمق تراژدی انسانی این فاجعه، با تجمع در خیابان های تهران اقدام به روشن کردن شمع و ابراز همدردی با مردم حادثه دیده آمریکا کردند.

این واکنش مردم ایران در حالی بود که در همان موقع بنا به اذعان رسانه های آمریکایی شهروندان در برخی از کشورهای عربی منطقه به ویژه در عربستان سعودی که متحد سنتی آمریکا محسوب می شود، از واقعه 11 سپتامبر ابراز خوشحالی کرده و حتی در انظار عمومی جشن گرفتند.

اما از نظر جوزف لیبرمن مردم و دولت آمریکا که این روزها پس از برگزاری جشن یک سالگی برجام به فکر برداشتن تحریم ها و جلب همکاری با ایران هستند، باید حادثه 11 سپتامبر را فراموش نکنند ، چون بنا به مدعای او ایران نقش مهمی در مهیب ترین حمله تروریستی به خاک آمریکا داشته است!

حالا استدلال های این سناتور سابق را بخوانید :

1- "در اسناد کمیته تحقیق کنگره آمریکا که پس از حادثه 11 سپتامبر تشکیل شد نقش ایران در فراهم کردن تسهیلات به منظور نقل و انتقالات عناصر القاعده از افغانستان به خارج از این کشور در دهه 1990 برجسته بوده است. بسیاری از افرادی که در دهه 1990 از افغانستان و از طریق خاک ایران به کشورهای غربی و به ویژه به آمریکا مهاجرت کردند همان کسانی بودند که جزء 19 نفر عوامل حمله 11 سپتامبر به آمریکا بودند.."

این سناتور البته با این کلی گویی نمی گوید مراد و منظور او به طور دقیق به چه بخش از اسناد کمیته تحقیق بر می گردد اما اگر بشود استدلالی این چنین را مبنا قرار داد باید در گام نخست دولت ایالات متحده آمریکا را به خاطر حمایت از شکل گیری گروه های تندرو همچون القاعده برای مبارزه با شوروی سابق در افغانستان و مهار کمونیسم در دهه 1980 و یک دهه پیش از آن تاریخ ، مورد سرزنش قرار داد.

ظاهرا این سناتور سابق به این مساله نیز به طور کلی اشاره نمی کند (و البته شاید اصلا مهم نیست که اشاره نمی شود) که رهبر سابق القاعده – که 5 سال پیش در عملیات نیروهای ویژه آمریکا در منطقه ابت آباد پاکستان کشته شد – و 15 نفر از 19 تروریستی که عامل طراحی و حمله به خاک آمریکا در 11 سپتامبر بودند، از اتباع دولت دوست و برادر آمریکا ! یعنی " مملکت عربی سعودی " بودند.

وانگهی اگر مراد و منظور او عبور برخی عناصر القاعده از خاک ایران پس از حمله اکتبر 2001 آمریکا به افغانستان است ، نخست باید اشاره شود که این مساله صرفا در حد ادعایی اثبات نشده است و دوم اینکه این  مساله به مدعای خود آنها پس از واقعه تروریستی 11 سپتامبر صورت گرفته و نمی توان آن را به عنوان نشانه ای از ارتباط ایران با حادثه 11 سپتامبر دانست.

نکته دیگر اینکه اختلافات بنیادین و ایدئولوژیک گروهی چون القاعده با ایران بسیار آشکار تر از آن است که نیاز به اقامه دلیل داشته باشد.

2- این سناتور سابق در ادامه مطلب خود نوشته است: "وزارت امور خارجه آمریکا می گوید ایران یکی از کشورهای پیشرو در حمایت از تروریسم بین الملل است. آنچه که در این میان به آن توجه نمی شود این است که ایران با وجودی که یک کشور شیعه است از گروه های شیعه و سنی تروریستی به طور توامان حمایت می کند. ایران هم از گروه های سنی همچون حماس و جهاد اسلامی حمایت می کند و هم از گروه هایی شیعه چون حزب الله و برخی دیگر از گروه های شیعه در عراق حمایت می کند."

این سناتور سابق آمریکایی باز هم مغالطه می کند و به طور واضح نمی گوید این استدلال چه ارتباطی با حادثه 11 سپتامبر دارد که تیتر یادداشت اوست!

 آیا حماس و جهاد اسلامی فلسطین و یا حزب الله لبنان مرتکب حمله 11 سپتامبر شده اند؟ یا اینکه این حمله از ناحیه گروه "القاعده" انجام شده که پیکره اصلی ایدئولوژی شکل دهنده آن برخاسته از تاریکخانه فکری دولت دوست و برادر آمریکا " عربستان سعودی " است.

بسیار جای تعجب است؛ هم رهبر (سابق) گروه القاعده و هم 15 تروریست از 19 نفری که به گفته خود آمریکایی ها حملات 11 سپتامبر را سازماندهی و انجام داده اند سعودی بوده اند و باز به اعتراف خود آنها هم پیش از 11 سپتامبر و هم  سال ها پس از این حادثه، سیر میلیون ها دلار کمک مالی سرمایه داران سعودی و نهادهای به اصطلاح خیریه آنها روانه سازمان تروریستی القاعده شده است، اما در یادداشت این سناتور سابق دریغ از " حتی یک اشاره " به نام عربستان سعودی؛ آن هم در شرایطی که همین چند  هفته پیش انتشار بخشی سانسور شده از نتیجه تحقیقات کمیته 11 سپتامبر کنگره آمریکا درباره نقش عربستان سعودی در آن حادثه ، چه سروصداهایی در آمریکا و جهان به پا کرد و حتی دولت سعودی ، آمریکا را تهدید به خارج کردن اموال و دارایی های نقدی خود از این کشور کرد.

3- این سناتور سابق البته در بخش آخر نوشته خود به اصطلاح معروف " اصل قضیه را رو کرده " و مراد و منظور اصلی ناراحتی خود را از نوشتن این یادداشت "مغالطه آمیز " آشکار کرده است.

 او بار دیگر ناراحتی خود را از اجرای برجام و رفع تحریم های ایران ابراز داشته و به سیاستمداران و دولتمردان واشنگتن یادآور شده که نقش ایران در حملات 11 سپتامبر و حمایت از تروریست هایی که در سال های گذشته به منافع آمریکا حمله کرده و شهروندان آمریکایی را کشته اند، فراموش نکنند و با اجرای برجام و برداشتن موانع تحریمی از پیش پای ایران به این کشور حامی تروریسم به خاطر کشتن شهروندان آمریکا هدیه ندهند!

و البته در مطالعه ای دوباره از این یادداشت بسیار دقت شد که به سرنخی از اشاره حتی غیر مستقیم به نام  " عربستان سعودی " در این نوشته برسیم که دریغ از حتی یک اشاره نزدیک یا غیر مستقیم به نام " عربستان سعودی" در واقعه 11 سپتامبر...

گاهی برخی ، به میزان شکاکیت برخی محققان به اعتبار و صحت روایت های تاریخی مربوط به سده ها و هزاره های گذشته خرده می گیرند ؛ اما با خواندن یادداشت هایی چون یاداشت اخیر سناتور سابق آمریکایی باید حق را به این قبیل محققان مشکوک تاریخ داد.

وقتی در قرن بیست و یکم  و در عصری که به عصر " انفجار اطلاعات و ارتباطات " مشهور است، در مقابل چشم همگان در روایت ماجرایی تنها پس از گذشت 15 سال، این چنین با تحریف و دستکاری عمل می شود و به طور عامدانه به جنبه ای پرداخته شده و جنبه های آشکار دیگر نادیده گرفته می شود، چگونه می توان درباره صحت و اعتبار روایت های تاریخی چند صد سال و یا چند هزار سال پیش اطمینان داشت؟