آخرین اخبار سیاسی

حسین علایی،اخبار سیاسی،خبرهای سیاسی

حسین علایی: تا حاکمیت تغییر معناداری در سیاست خارجی و سیاست اقتصادی ندهد مشکلات همچنان باقی است؛ بدترهم خواهد شد

حسین علایی گفت: تا حاکمیت یک تغییر معنادار در سیاست خارجی و سیاست اقتصادی و سیاست داخلی و نحوه انتخاب مدیران خود ندهد و شیوه حکمرانی خود را…

آیت ا...‌هاشمی مانع رشد تضادها درکشور بود



  اخبارسیاسی ,خبرهای  سیاسی ,احمد مازنی

 

حجت‌الاسلام احمد مازنی در گفت‌و‌گو با  آرمان امروز :پیروزی حسن روحانی در سال ۹۲ را می‌توان نمونه بارزی از همگرایی در جهت منافع ملی و ایجاد آرامش و پیشرفت در کشور دانست؛ زمانی که ائتلاف اصلاح‌طلبان و اعتدالیون شکل گرفت تا کشور از حجم عظیمی از تخریب‌ها که در هشت سال دولت‌های نهم و دهم ایجاد شده بود، رها شود.

 

گرچه حسن روحانی از همان ابتدا تلاش کرد در داخل همکاری و همگرایی بیشتری میان گروه‌ها شکل بگیرد تا مشکلات ریز و درشت به‌ارث‌رسیده به دولت یازدهم زودتر حل شود اما موانع همچنان وجود داشت. انتخابات مجلس در میانه دولت روحانی به ایجاد فضای تعاملی کمک کرد. مردم بار دیگر نشان دادند اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان گزینه‌هایی هستند که آنها برای کشور در نظر گرفته‌اند.

 

کاهش نقش انحصارگرایان، ترویج عقلانیت در مدیریت را تسهیل کرد. اصلاح‌طلبان که نشان داده‌اند به دنبال فدا کردن منافع ملی برای منافع گروهی نیستند، در هفته‌های اخیر آن‌ هم در شرایطی که قدرت را در پارلمان و ریاست‌جمهوری در اختیار دارند طرحی را به نام آشتی ملی یا گفت‌و‌گوی ملی مطرح کرده‌اند. طرحی که به دنبال این است در یک فضای پساجناحی کشور را با سرعت بیشتری در ریل توسعه قرار دهد و آرامش و رفاه، دو عنصر اصلی در زندگی مردم، را تقویت کند.

 

در همین راستا حجت‌الاسلام احمد مازنی، نماینده مردم تهران در مجلس و عضو فراکسیون امید، طرحی را با نام گفت‌وگوی ملی در مجلس مطرح کرده بود که در گفت‌وگو با «آرمان» به بیان جزئیات این طرح پرداخت. متن کامل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

 

در هفته‌های گذشته موضوع تلاش اصلاحطلبان و اعتدالگرایان برای ایجاد آشتی ملی یا گفت‌و‌گوی ملی در خبرها شنیده شده است. گرچه این طیف از سال ۹۲ به نوعی دنبال ایجاد آرامش در فضای جامعه هستند در شرایط حاضر وضعیت چگونه است؟ اساسا این طرح را آشتی ملی بنامیم یا گفت‌و‌گوی ملی؟ 

این موضوع را ابتدا با عنوان گفت‌و‌گوی ملی به صورت خاص در پارلمان مطرح کردم. البته ورژن دیگر این طرح با نام آشتی ملی نیز معرفی می‌شود، اما به نظر می‌رسد شرایط فعلی کشور به گونه‌ای نیست که نیاز به آشتی داشته باشیم، چراکه در وضعیت قهر نیستیم. درواقع همه طرف‌ها با اصول انقلاب موافق هستند و ما باید بر اساس اندیشه‌های امام(ره)، روابطی که سرد شده است را با گفت‌و‌گو به حالت قبل و به صمیمیت‌های ابتدایی انقلاب تبدیل کنیم تا بتوان مشکلات کشور را حل کرد.

 

در شرایط فعلی درباره اختلاف نوعی اغراق به وجود آمده است، در حالی‌که مشترکات بیشتری میان دو طرف وجود دارد. متاسفانه عدهای افراطی گروه‌های عاقل را از ‌هم‌دیگر جدا کرده‌اند و باید تلاش شود این افراطی‌ها از میدان تصمیم‌گیری خارج شوند.

 

در طی مدت زمانی که این موضوع مطرح شد و بسیاری از رسانه‌ها هم به آن پرداختند، از سوی جناح اصولگرایان آن‌چنان واکنشی دیده نشد، آیا آنها به دنبال چنین فضایی از تعامل و آرامش در کشور هستند؟ 

گرچه این طرح ابتدا به صورت یک پیشنهاد شخصی در مجلس مطرح شد، اما با افرادی چون آقای عارف و لاریجانی ابتدا مشورت‌هایی صورت گرفت و در حال حاضر هم طرح تحت عنوان آشتی ملی به صورت تشکیلاتی از سوی فراکسیون امید پیگیری می شود و آقای عارف کمیتهای را بدین منظور تدوین کرده‌اند. با این حال تا به امروز فضایی برای گفت‌و‌گوی تعاملی و تشکیلاتی با اصولگرایان ایجاد نشده است، اما با نمایندگان این طیف در مجلس صحبت‌هایی شده است که موافق چنین طرحی بودند.

 

بزرگان این گروه در خارج از مجلس هم چراغ سبز نشان داده‌اند، ازجمله بنده با آقای حداد عادل رایزنی‌هایی داشتم که نظر بر این بود استارت کار در مجلس باشد. علاوه بر اصولگرایان، بزرگان دیگری همچون آقای ناطق نوری، موسوی لاری و دعایی نیز از چنین طرحی استقبال کرده‌اند و با کمک این شخصیت‌های تاثیرگذار سیاسی و اجتماعی، می‌توان امیدوار بود طرح به نتایج مطلوب برسد، چراکه همگی بر اصل موضوع تاکید دارند و اگر پیش‌گفت‌و‌گوها شکل بگیرد، در یک روند مناسب دستیابی به نتیجه امکانپذیر است.

 

از سوی دیگر شرایط این روزهای کشور، انتخاباتی است. حدود چهار ماه به انتخابات ریاست‌جمهوری باقی است و برخی معتقدند فضای دوقطبی در چنین شرایطی بیشتر خواهد شد، صحبت از گفت‌و‌گوی ملی در وضعیت حاضر تا چد حد در عمل امکانپذیر است؟

باید این نکته را در نظر گرفت که در سال‌های اخیر و درواقع تا قبل از انتخابات ۹۲، کشور در یک وضعیت باخت- باخت قرار داشت. وضعیتی که به زیان همه بود و نیروهای عاقل و معتقد به منافع ملی کشور به نوعی از تصمیم‌سازی‌ها به‌دور بودند، اما این مسیر در سال ۹۲ با ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرایان عاقل وارد فاز برد- برد شد. مسیری که در انتخابات ۹۴ هم تقویت شد. به نظر می‌رسد کشور همچنان در راهی است که در سال ۹۲ آغاز شد و انتظار این است که بزرگان تحت افراط قرار نگیرند و دل‌ها به هم نزدیک شود تا انتخابات ۹۶ هم به سمت یک انتخابات مناسب که نفع آن برای همه مردم است برود و مانند ۹۲ فضای برد- برد را ترویج دهد.

 

اما شواهد دیگری از وضعیت این روزهای کشور وجود دارد، ازجمله هجمه‌هایی که به دولت روحانی از سوی جناح مقابل وارد می‌شود؛ بیراه نیست اگر بگوییم سنگین‌ترین فشارها به یک دولت در تاریخ انقلاب. این فضا چقدر اجازه می‌دهد گفت‌و‌گوی ملی میدان‌دار عرصه سیاسی کشور شود؟ 

باید در نظر گرفت که نیاز به گفت‌و‌گو در همین شرایط غیرعادی است که ملموس می‌شود. اگر شرایط عادی و نرمال بود چندان به گفت‌و‌گو نیازی نداشت و رفاقت‌هایی از جنس ابتدای انقلاب میان طرف‌های مختلف پدیدار می‌شد، اما یک شرط اساسی برای تحقق گفت‌و‌گو لازم است؛ اینکه به صداهای بلندی که از بلندگوهای مصنوعی شنیده می‌شود توجهی نشود، چراکه اینها صدای ملت نیست.

 

همه کسانی که دل در گرو ایران دارند علاقه‌مند به همدلی و پیشرفت ایران هستند تا با سرمایه‌های کشور و همافزایی، ایران در مسیر توسعه پرشتاب قرار گیرد. آن هم در وضعیتی که شرایط منطقه‌ و فضای بین‌المللی مناسب نیست و در آمریکا پدیدهای به نام ترامپ به قدرت رسیده است. آنچه رخ داده است از سوی اصولگرایان عاقل نیست و برخی پاسخ‌های تند هم از طرف اصلاحطلبان نیست.

 

بنابراین در حالی‌که دولت یازدهم در کشور مستقر است و وضعیت را از شرایط سختی عبور داده و در تلاش برای حرکت به سمت مسیر هموار است، برخی به دنبال اهداف کوتاه‌مدت خود هستند، اما این افراد باید بدانند چنین رفتارهایی برای خود آنها نتیجه ندارد. نمونه این اقدامات افراطی را در انتخابات سال۹۴ دیدیم که طرحی به نام لیست انگلیسی مطرح شد، اما در نهایت مردم نشان دادند اسیر این تبلیغات نمی‌شوند و به طور کامل لیست آنها از گردونه انتخابات و از سوی مردم حذف شد.

 

صحبت از گفت‌و‌گوی ملی و آرامش ملی که می‌شود، نگاه‌ها و اذهان متوجه مرحوم آیت‌ا... هاشمی می‌شود و بسیاری ایشان را سردمدار تلاش برای ایجاد چنین فضایی در کشور می‌دانند. رحلت آیت‌ا... هاشمی در وضعیت کشور و مسیر آرامش ملی چه تاثیری خواهد گذاشت؟ 

بدون تردید، فقدان شخصیت‌هایی چون آیت‌ا... هاشمی خلأ ایجاد می‌کند. از پیامبر نیز روایت داریم وقتی فقیهی از میان ما می‌رود هیچ‌کس نمی‌تواند جای او را پر کند. با این حال گرچه مردم چنین شخصیتی را به ظاهر از دست دادند اما با توجه به آثاری که از ایشان برای مردم باقی مانده است در درازمدت جامعه همچنان از مسیر ایشان بهره‌مند خواهد شد.

 

همان‌گونه که شهید بهشتی در دوران خود فشارهای زیادی را تحمل کرد و بعد از شهادت ایشان بسیاری با انگیزه بیشتری مسیر ایشان را دنبال کردند و به عنوان یکی از ایدئولوگ‌های نظام از شهید بهشتی نام برده شد، آیت‌ا... هاشمی هم در زمان حیات خود همواره یکی از موانع ایجاد تضاد در جامعه بودند. بعد از رحلت نیز افکار و عقاید ایشان در جامعه گسترده می‌شود و کسانی که منادی راه او بودند دقیقا با همان روش آیت‌ا... که مشی اعتدال را دنبال می‌کردند، می‌توانند در جهت هم‌افزایی و کاهش تعارض‌ها یاری‌رسان باشند و اعتدال را تضمین کنند.

 

همان‌طور که اشاره کردید و بسیاری نیز باور دارند آیت‌ا... هاشمی همواره در مسیر اعتدال حرکت کرد و به بیانی دیگر در کنار مردم بود، اما چگونه است که چنین شخصیتی نه تنها در زمان حیات که بعد از رحلت هم مورد هجمه عدهای قرار میگیرد؟ 

افرادی این‌چنین که رویه خود را اصلاح نمی‌کنند را در حدی نمی‌بینم که ملت وقت خود را صرف پاسخگویی کنند یا به آنها اعتنایی داشته باشند و این افراد جواب خود را در تشییع آیت‌ا... هاشمی گرفتند.

 

برای ایجاد یک فضای تعاملی و آرامش ملی، یکی از مهم‌ترین ابزارهایی که وجود دارد صداوسیماست که از آن به عنوان رسانه ملی یاد می‌شود. این رسانه چقدر توانسته همانند نام خود عمل کند و در مسیر ملی گام بردارد؟ 

همان‌طور که همه می‌دانند صداوسیما رسانه کل نظام جمهوری اسلامی است. بنده در فرصت‌هایی به مسئولان این رسانه هم گفتم که آنها باید برای همه قوا، گروه‌ها و جریان‌های سیاسی کشور باشند، اما متاسفانه دیده می‌شود رسانه ملی به سمت خاصی سوگیری دارد. مثلا در ماجرای اخیر پلاسکو، این رسانه گرایش به حمایت از شهردار تهران داشت و در مواجهه با حادثه قطار در مقابل وزرات راه و شهرسازی قرار گرفت. این نوع رفتار، رسانه ملی را تبدیل به یک رسانه باندی می‌کند.

 

آنها باید به صدای ملت توجه کنند. صدای ملت همان است که در انتخابات شنیده شد. همان است که در تشییع پیکر آیت‌ا... هاشمی شنیده شد. اگر رسانه ملی در این مسیر گام بردارد، در راه گفت‌و‌گوی ملی نقشی بی‌بدیل خواهد داشت.

 

همان‌طور که شما هم اشاره کردید پیروزی روحانی در انتخابات ۹۲ گام نخست در مسیر تحقق شرایط برد- برد در کشور و ایجاد گفت‌و‌گوی ملی بود، با این تفاسیر تمدید روحانی در ۹۶ به چه اندازه حائز اهمیت است؟ 

ذکر این نکته ضروری است که شخصیت حسن روحانی تنها در سطح رئیس قوه مجریه نیست. روحانی از قبل از انقلاب به عنوان رجل سیاسی مذهبی تاثیرگذار، در پیروزی انقلاب، و بعد از آن در سمت‌های مختلف بعد از انقلاب تاثیرگذار بوده است. از زمان ریاست‌جمهوری هم تلاش کرده بسیاری از مشکلات را برطرف کند و ناهمواری‌های داخلی و خارجی را که کشور با آن روبه‌رو شد به یک راه‌حل مناسب برساند. بنابراین ادامه حضور روحانی برای چهار سال آینده می‌تواند به وضعیت برد - برد کشور و مسیر توسعه بسیار کمک کند.

 

عملکرد روحانی در ۴ سال گذشته به گونهای بوده است که مردم در اعتماد به مسیر اعتدال دچار تردید نشوند. آیا روحانی در ۹۶ هم راهی پاستور می‌شود؟

 مردم ایران واقع‌بین هستند و براساس نگاه به واقعیت قضاوت خواهند کرد. آنها به این نکته توجه خواهند کرد که روحانی تحت چه وضعیتی کشور را تحویل گرفت و اینکه اگر مسیر قبلی ادامه مییافت امروز وضعیت چگونه بود؟ برای پاسخ به این سوالات نیاز نیست تحلیل دقیقی صورت بگیرد، چراکه وضعیت ونزوئلا به خوبی گویاست. کشوری که متحد درجه یک دولت نهم و دهم بود.

 

امروز ما در منطقه یک کشور تاثیرگذاریم، با نظام بین‌الملل گفت‌و‌گو کردیم و اهرم‌های چانه‌زنی را در اختیار داریم و در داخل تورم به زیر ۱۰درصد رسیده است، اما در همین ونزئلا تورم بالای ۸۰۰ درصد شده است که بخوبی مقایسه مسیر دولت قبل و روحانی را نشان می‌دهد. روحانی توانست از مسیر مذاکره با جهان ثابت کند ایران‌هراسی‌هایی که انجام می‌شد یک توهم توخالی بود، بنابراین می‌توان گفت روحانی در ابعاد سیاسی اقتصادی و اجتماعی با توجه به وضعیتی که تحویل گرفته بود کارنامه موفقی از خود به جای گذاشته است.

 

به مذاکره با جهان و مسیر برجام اشاره کردید؛ برجام دقیقا همان نقطهای است که مخالفان مختلف روحانی بر هجمه به آن اتفاق‌نظر دارند. آنها استقبالی از این مسیر مذاکره و گفت‌و‌گو نکردند. این موضوع را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 

برجام رویکرد جمهوری اسلامی با هدایت مقام معظم رهبری بود. با این حال مذاکره با غرب در یک موضوع خاص یعنی هستهای بود. البته شاید افرادی که با گفت‌و‌گوی ملی مخالف هستند با برجام هم مخالف باشند، اما این اختلاف بر سر برجام نباید باعث شود بر سر دیگر موضوعات هم به هم‌نوایی نرسیم. در داخل موضوعات متنوعی وجود دارد که به همگرایی دو طیف نیاز دارد. با این حال در موضوع برجام گاهی مشاهده می‌شود اختلافات به دعواهای کودکانه شبیه می‌شود. اختلافاتی که بر منافع ملی ما هم اثر می‌گذارد.

 

این مسیر تعامل و گفت‌و‌گو با جهان چه تاثیری در جایگاه ایران داشت؟ 

ما در برجام در یک مورد خاص مذاکراتی با شش کشور داشتیم و راه خود را پیدا کردیم. جمهوری اسلامی در سیاست‌‎های خود اعلام کرده جز با رژیم صهیونیسیتی با سایر کشورهای جهان اهل مذاکره و گفت‌و‌گو یا همکاری است.

 

ما با همه دنیا می‌توانیم رابطه مسالمت‌آمیز داشته باشیم. گرچه در یک مقطع اقتدار ما به گونه‌ای نبود که در نظام بین‌الملل نقش پررنگی داشته باشیم و رویه فاصله گرفتن و جدایی از جهان طی شد، اما امروز ایران در چنان درجه‌ای از قدرت است که بازیگری مهم در عرصه بین‌المللی شده است و مشاهده می‌شود در یک زمان رئیس‌جمهوری روسیه به تهران می‌آید و با رهبر انقلاب دیدار می‌کند و در همان زمان وزیرخارجه ما با وزیرخارجه آمریکا دیدار می‌کند که نشان از اهمیت بازیگری به نام ایران است.

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------